هفتبرکه: نمایش «خانم م.رحیمی» به نویسندگی و کارگردانی فاطمه ابراهیمی روایتی از زندگی یکی از شهیدان سلامت استان فارس، سه شب در سینمای فرهنگ گراش به روی صحنه میرود.
به گزارش هفتبرکه، نمایش «خانم م.رحیمی» که اسفندماه ۱۴۰۰ در سومین جشنواره تئاتر کل یک اجرای صحنهای داشت، بعد از پایان جشنواره و پیگیری فاطمه ابراهیمی نویسنده و کارگردان این نمایش با تمرینات بیشتر و تغییرات جزیی در میزانسن مجدد به مدت سه شب برای اجرای عموم به روی صحنه میرود. افتتاحیه این نمایش با حضور خانواده پرستار مدافع سلامت و مهمانان ویژه از شیراز برگزار شد. دو شب از اجرای این نمایش گذشته است و ۲۴ خردادماه ۱۴۰۱ آخرین شب از اجرای این نمایش است.
فاطمه ابراهیمی نویسنده و کارگردان نمایش م.رحیمی در گفتگو با هفتبرکه پیدایش ایده این کار میگوید : «این ایده مربوط میشود به زمانی که تازه کرونا شده بود. همه ترسیده بودیم و همه جا ماهها تعطیل میشد. من آن موقع عضو گروه زوم بودم که کارش تولید محتوا و ساخت فیلم کوتاه بود. این ایده را اما نه به این شکل در اتاق فکر گروه مطرح کردم، ولی میدانید که فیلم نهایت باید یک یا دو دقیقه باشد، پس اصلا این شکلی نبود. ولی محتوا همین بود. قرار بود ساخته شود و اسمش را هم من گذاشتم به خاطر دخترم مریم. قرار شد ساخته شود که به خاطر اون وحشت و ترسی که مردم داشتن و همه جا تعطیل بود، قرار بود این فیلم در کارگاه جهادی دوخت گان ساخته شود، خیلی با ما همکاری نشد و راستش به هر دری زدیم جواب نگرفتم و کلا قیدش را زدم.»
کارگردان این نمایش در ادامه میگوید: «تا اینکه بعد از یک سال و نیم جشنواره نمایش کل فراخوان داد، خیلی دوست داشتم شرکت کنم. از آنجایی که برای هر کاری دوست دارم صفر تا صد کار مال خودم و به امضای خودم باشد شروع کردم این نمایش را پر و بال دادن. ولی اصلا نمایش نامه ننوشته بودم چون بلد نبودم. فقط یه چیزی را روایت کردم و هیات داوران بعد از خواندن گفتند موضوع خوبی است اما شکل نمایش ندارد، برو و درستش کن در فرصتی که بهم داده شد با چند نفر در گراش و شیراز مطرح کردم و کمکهایی گرفتم و بیشتر روی متن کار کردم.»
ابراهیمی افزود: «۱۶ بار این نمایش رو نوشتم و خط زدم، هر بار میگفتم نه، یه چیزی کم دارد، قانعم نمیکند، من برای این نمایشنامه باید اسمی که برای شخصیت نمایشم انتخاب کرده بودم، یه فامیلی هم انتخاب میکردم، در اینترنت سرچ کردم شهیده مدافع سلامت مریم… دیدم آورد رحیمی شیراز. گفتم خوب است دیگر نزدیک خودمان هم است. اما اصلا فکرش و نمیکردم که داستانی که تخیلی و ذهنی اوایل کرونا نوشتم الان مسیر واقعیت را به خودش بگیرد. با مجید فرجی، معاونت فرهنگی سپاه که همیشه موفقیتهام را مدیون ایشان هستم مشورت کردم و ایشان گفتن کاملا خانم رحیمی را میشناسند. شماره خانواده شهیده رحیمی را به من داد و من با خواهر شهیده صحبت کردم. و از بین حرفهایشان چیزهایی رو کشیدم بیرون که مسیر واقعی نمایشم را ببرم جلوتر. برای پیدا کردن بازیگر به سختیهای زیادی خوردم.»
فاطمه ابراهیمی با اشاره به تمرینات نمایش و رد در بازبینی اولیه گفت : «هر کسی را میشناختم هم لار هم گراش برای بازیگری رو میزدم، میگفتند باشه میاییم فردای آن روز میگفتند شرمنده. خیلی درگیرم کرده بود. با دو نفر که بالاخره صحبت کردم و موافقت را گرفتم تمرین را شروع کردم. بیست روز وقت داشتم خودم را به جشنواره برسانم، در بازبینی اول رد شدیم اما ناامید نشدم، در فرصت سه روزه تا بازبینی دوم کل نمایشنامه را تغییر دادم. محتوا خودش ولی صحنه صفر تا صد و میزانسن و دیالوگ عوض کردم. دو روز تمرین کردیم و بازبینی را قبول شدیم و در اسفندماه اولین روز اجرا، افتتاحیه با نمایش ما بود که باز پیک بعدی کرونا شد و دو هفتهای عقب افتاد و این فرصت خوبی بود که تمرین کنیم.»
ابراهیمی که در اجرای اول بازیگر این نمایش بود از تصمیمش برای اجرای عموم و تغییر در نمایش میگوید: «در اجرای اول که در جشنواره کل داشتیم من نقش شهیده را بازی میکردم نمایش یک شب رفت روی صحنه و همون یک اجرا کلی بازخورد داشت که همه ما را تشویق به اجرای عمومی کردند. ابتدا مصمم بودم بعد که با گروهم صحبت کردم و تمایل داشتن به این کار خیلی جدی تر کار را دنبال کردم، متن را بازنویسی کردم و بازیگر به جای خودم آوردم. موزیکها را قویتر و دکور هم خیلی قویتر شد خلاصه یک محتوای ثابت با کلی تغییرات و دو ماه تمرین ۲۲ خردادماه رفت روی صحنه ولی شب اول به خاطر حضور خانواده شهیده و مهمان دیگری از استان در قالب ویژه برنامه اجرا شد.»
ابراهیمی در خصوص مهمانان ویژه شب اول این نمایش گفت: «خانواده خود شهیده مریم رحیمی از شیراز، سید رضا متولی مسئول انجمن راویان فجر فارس، جناب سرگرد آل علی دبیر کنگره سرداران و ۱۵ هزار شهید استان و جناب سرهنگ امیری، راوی هشت سال دفاع مقدس از استان و مسئولین گراشی خودمان بودند. شب اول برای عموم بود اما امشب و فرداشب به صورت فروش بلیت نمایش اجرا خواهد شد.»
کارگردان نمایش م.رحیمی در پایان افزود: «در این مسیر خیلیها کمکم کردند ولی خیلیها هم قبل اجرا و قبل از این که اصلا بفهمند این سری نمایش من چه تغییراتی داشته به من گفتند حالا برای یک اجرا این قدر آب و تاب نمیخواهد. یک نمایش نیم ساعته قرار است چه باشد؟ قرار است چه اتفاقی بیافتد؟ درست است ناراحت شدم ولی فقط در آن شرایط لبخند زدم و ته دلم قرص بود من کارم را درست انجام دادم و اجرای شب اولم خدا رو شکر تا الان باز خوردهای خیلی خوبی داشته و این خستگی را از تن من بیرون میکند. بعد اجرا یعنی همین دیشب از طرف کنگره سرداران استان دعوت شدم برای یک اجرا در تالار حافظ، برای هفته آینده با موضوع جنگ و دفاع مقدس که قرار است به صورت مونولوگ کار کنم.»
گمنام
۲۵ خرداد ۱۴۰۱
سلام علیکم
تئاتر زیبا و جذابی بود.
خدا قوّت و دست مریزاد به همه عوامل و دست اندرکاران
عاقبتتون ختم به شهادتِ فی سبیل الله