بستن

درگذشت دکتر محمد اقتداری در آمریکا

هفت‌برکه: دکتر محمد اقتداری، اقتصاددان و پژوهشگر و آخرین بازمانده‌ی میرزا علی‌محمدخان، حاکم لارستان ملقب به اقتدار السلطان، روز ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ در واشنگتن آمریکا درگذشت.

محمد اقتداری متولد ۱۳۱۶ در لار بود و از سال ۱۳۳۸ (ژانویه ۱۹۶۰ میلادی) که برای تحصیل به آمریکا رفت، در آن کشور می‌زیست. به گفته‌ی عبدالعلی صلاحی، پژوهشگر، محمد اقتداری آخرین بازمانده از حاکم مقتدر لارستان و از طرفی دیگر، نوه‌ی حاج علیرضاخان گراشی، دیگر حاکم لارستان و لنگه و همچنین از طرف مادری، نوه‌ی طالب‌خان گراشی حاکم لنگه بود.

او دکترای اقتصاد بین‌الملل داشت و استاد سابق دانشگاه دولتی مورگان و بالتیمور بود. محمد اقتداری از جوانی شیفته دکتر مصدق بود و از فعالان جبهه ملی ‌ایران محسوب می‌شد. او در سال ۱۹۶۲ میلادی، انجمن دانشجویان واشنگتن را با گروهی از دوستانش برپا کرد، که پس از پدید آمدن کنفدراسیون دانشجویان در آمریکا که علیه شاه پهلوی فعالیت می‌کرد، این انجمن نیز به کنفدراسیون پیوست.

اما تلاش‌ها و پژوهش‌های دکتر محمد اقنداری در حوزه تاریخ باستان ایران و اقتصاد را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. به گفته‌ی صلاحی، مقاله اقتداری با عنوان «یوئه‌چی‌ها» درباره روابط ایران و چین از دوران باستان در کتاب یادنامه استاد عباس سحاب به چاپ رسید و در همایشی که از سوی موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در سال ۱۳۹۶ در دانشگاه تهران برگزار شد، از او با اهدای لوح یادبود، تقدیر به عمل آمد.

او به تاریخ و فرهنگ منطقه‌ی جنوب فارس نیز دلبستگی شدیدی داشت. صلاحی، مدیر بنیاد کهن‌پارسیان، در این خصوص می‌گوید: «دکتر محمد اقتداری از افراد بسیار علاقه‌مند به تاریخ منطقه بود و به توصیه‌ی ایشان، بازماندگان خوانین گراشی اسناد و مدارک ارزشمند زیادی را در اختیار بنیاد کهن‌پارسیان قرار دادند که در آینده چراغ راه پژوهشگران و علاقه‌مندان خواهد بود.»

 

سردبیر پایگاه خبری هفت‌برکه عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش دکترای ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران

4 نظر

  1. چگونه است که به قول شما ” افراد بسیار علاقه‌مند به تاریخ منطقه ” همچنین افرادی که دم از عشق به گراش و منطقه جنوب و مردم خونگرم و زجر کشیده جنوب می‌زنند ؛ و خودشان را گراشی می‌نامند ؛ کلا گراش بدنیا نیامده و زیست نکرده‌اند و محل تولد و زیستشان را جای خشتر در ایران انتخاب می‌کرده‌اند و یا اینکه کلا از ایران می‌رفته‌اند و از آن دور دورهای کره خاکی عشق و علاقه‌اشان به منطقه جنوب را ، پرتاب می‌کرده‌اند؟! آیا منظورشان دوری و دوستی بوده‌ است؟ یا از عشقشان قهر می‌کرده‌اند و می‌رفته‌اند جاهای خوش آب و هوا و یا چی؟!
    خیلیا می‌گن گراشی و جنوبی هستند ولی یک روز هم در گراش و جنوب زندگی نکرده‌اند و از اون بالا بالاها به منطقه جنوب بدبخت و داغ و خشک و همه‌چی خشک عشق می‌ورزند!! آخه یا معنی عمیق عشق به چیزی و کسی را نمی‌دانند یا شعار میدهند ، تا بعد از سپری کردن دوره خوشیشان در خارج از گراش و منطقه جنوب ایران و یا خارج از ایران ؛ اسمی ازشون توو دل مردم زجر کشیده این منطقه بمونه. آغا یک کلام ختم کلام ؛ برای ماندگاری در دلها و اقناع کردن احساس جاودانگی خود؛
    ” یادتان از کشته خویش بیاید و هنگام درو ” همین.

  2. آقای گراشی خودتو کشتی هی گفتی گراش و منطقه جنوب فارس!… یک بار زورت اومد بگی منطقه لارستان بزرگ… بری زمین بری آسمون بری ته دریا لارستان یزرگ همچنان در پهنه وسیعی از جنوب ایران خواهد درخشید

  3. با کلیات حرفت موافقم ولی وقتی یک نفر در آن طرف مرزها زحمت میکشه و پولشو میفرسته برای گراش یا یکی به جایگاهی میرسه و خودشو گراشی معرفی میکنه و به اصالت خودش افتخار میکنه به نظرت لطف و محبت در حق گراشی نکرده؟؟؟

  4. در پاسخ به دیده بان!
    راستش نه گراشی نه اوزی خود را لاری نمی داند و ما هم اهل لارستان نیستیم
    از خواب و هپروت بیا بیرون
    کسی خود را لاری یا لارستانی نمی داند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 نظر
scroll to top