هفت‌برکه – امین نوبهار: انتخابات شورای شهر، انتخاباتی کمتر سیاسی است و موضوع اصلی آن در شهرهای کوچک مسائل شهری و محلی است. این موضوع در تبلیغات نامزدها نیز مشهود است. با این‌ وجود در این دوره، هیات نظارت، رفتاری متفاوت از دوره‌های گذشته داشت و می‌توان گفت در این دوره، هیات نظارت متغیر کلیدی در انتخابات شورای شهر گراش بود. متغیری که تحولات سه‌ماهه از زمان ثبت‌نام تا روز برگزاری انتخابات، معادلات بسیاری را تغییر داد و برای نخستین بار با رد صلاحیت ۷ نفر بازی را عوض کرد.

Nezarat

هیات نظارت چگونه انتخاب می‌شود

بر خلاف انتخابات‌های دیگر، مجلس شورای اسلامی به جای شورای نگهبان وظیفه نظارت بر انتخابات شورای شهر را بر عهده دارد. نمایندگان مجلس ۵ نفر را به عنوان هیات مرکزی نظارت و در هر استان سه نفر را به عنوان هیات نظارت استان انتخاب می‌کنند. این افراد ۵ نفر عضو هیات نظارت شهرستان را تعیین می‌کنند. نحوه انتخاب این پنج نفر چندان شفاف نیست، اما معمولا هیات مرکزی نظارت، این افراد را با نظر نماینده حوزه انتخابیه و مراجع نظارتی دیگر انتخاب می‌کند.

با این شرایط می‌توان به صورت غیر مستقیم هیات نظارت را به پای حسین حسین‌زاده، نماینده مجلس، نوشت. این دوره، موضوع رد صلاحیت‌های انتخابات شورای شهر در کل کشور سوال‌برانگیز شده بود، اما با توجه به سابقه‌ی قبلی، انتظار نمی‌رفت گراش نیز گرفتار موج رد صلاحیت‌ها شود. اما بهار ۱۴۰۰ قصه متفاوتی داشت.

احمد درویشی، رییس؛ محمد نام‌آور، دبیر؛ و رضا کارکن سه عضو باسابقه‌ی هیات نظارت، به همراه جعفر اژدری و یوسف شادی که سابقه‌ی کمتری داشتند، اعضای هیات نظارت پنج‌نفره‌ی شهرستان گراش را تشکیل دادند. این پنج نفر در بررسی صلاحیت‌ها رای به رد صلاحیت ۷ نفر از نامزدها دادند و حتی در اتفاقی عجیب به چند نامزد دیگر گفته شد که اگر انصراف ندهند، رد صلاحیت خواهند شد. در نهایت از این ۱۰ نفر فقط اکبر باقرزاده توانست به گردونه انتخابات برگردد. حذف ۱۰ نفر از ۳۸ نامزد ثبت‌نامی به همراه انصراف تعداد دیگری از نامزدها بعد از تایید صلاحیت، کل فضای انتخابات این دوره را متفاوت کرد.

چرا رد صلاحیت شدند؟

این سوالی است که هنوز حتی برای خود نامزدها بی‌پاسخ مانده است. در دوره‌های گذشته، روال به این صورت بود که اگر سوابق نامزدی از سوی مراجع نظارتی با علامت سوال روبه‌رو می‌شد، اعضای هیات نظارت با تحقیقات محلی و یا پرسش از خود نامزد، موضوع را بررسی و در نهایت تصمیم‌گیری می‌کردند. تصمیمی که در سال‌های گذشته در گراش هیچ وقت منجر به رد صلاحیت نشده بود.

اما این دوره اعضای هیات نظارت هر چند گفتگوی رسمی نداشتند، اما در پیگیری‌های افراد رد صلاحیت شده، از خود سلب مسئولیت و اعلام کردند به آنان گفته شده اگر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نظر منفی در مورد نامزدی داشتند، این نامزد باید رد صلاحیت شود. بر خلاف هیات نظارت، هیات اجرایی که جمعی از معتمدین شهر هستند، در بررسی صلاحیت‌ها با وجود نظر منفی این نهادها بر روی برخی از نامزدها، صلاحیت‌ همه نامزدهای شهر گراش را تایید کردند؛ اما هیات نظارت که توسط نمایندگان مجلس انتخاب می‌شود، تمامی افرادی را که با نظر منفی مراجعی که از آن‌ها استعلام گرفته شده بود روبه‌رو شده بودند، بدون دریافت مستندات، رد صلاحیت کردند. هنوز هم به این نامزدها اعلام نشده است که دلیل رد صلاحیت آن‌ها چه بوده است.

حسین‌زاده و هیات نظارت

از جمله نقاط مبهم این دوره، نقش حسین حسین‌زاده است. اعضای هیات نظارت با نظر غیر مستقیم نماینده انتخاب می‌شوند اما در نهایت برخی از افراد مانند حبیب‌الله مهرابی که به پیش‌نهاد حسین‌زاده وارد گود انتخابات شده بودند، توسط همین هیات رد صلاحیت شدند. قول حسین‌زاده به چند نامزد دیگر برای پیگیری رد صلاحیت آن‌ها در هیات مرکزی نظارت نیز به جایی نرسید تا مشخص شود زور حسین‌زاده به هیات نظارت نرسیده است و یا این که او تمایلی ندارد که از جایگاه خود برای پیگیری این موضوع استفاده کند.

نکته‌ی جالب این است که حسین‌زاده، خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی طعم رد صلاحیت اولیه را چشیده بود و در روز آخر به لیست نامزدها بازگشت؛ اما برای انتخابات شورا که همکاران او در مجلس تصمیم‌گیر بودند، نخواست یا نتوانست اقدامی بکند.

مورد عجیب باقرزاده

بین ۷ نامزد رد صلاحیت شده، تنها اکبر باقرزاده به شدت پیگیر موضوع رد صلاحیت خود بود. او بعد از به نتیجه نرسیدن تلاش‌هایش در مرکز استان، موضوع را در تهران پیگیری کرد و موفق شد در نهایت تایید صلاحیت خود را بگیرد. در مورد باقرزاده هم عملکرد هیات نظارت عجیب بود و مشخص نشد او چرا رد صلاحیت و در نهایت چگونه تایید شد؟

این گمانه‌زنی وجود داشت که رد صلاحیت باقرزاده و مهرابی برای جلوگیری از تکرار تنش‌های شورای پنجم است. ولی بازگشت باقرزاده این گمانه را باطل کرد. در نهایت هم باقرزاده نتوانست آرای چندانی در انتخابات شورای شهر به دست بیاورد و همه تلاش‌های او بی‌نتیجه ماند.

سیاسی‌کاری در هیات نظارت

همان‌طور که گفته شد، انتخابات شورای شهر، مخصوصا در شهری همچون گراش، معمولا به دور از مسائل و جریان‌های سیاسی کشور دنبال می‌شود و بیشتر بر مسائل شهر و موضوعات محلی متمرکز است. با این وجود، هیات نظارت بر انتخابات در دوره‌ی کنونی توانست به خوبی سیاست خود را در روند انتخابات اعمال کند. در این دوره به جز مهرابی و باقرزاده، چند نامزد جوان انتخابات نیز در لیست رد صلاحیت‌ها قرار گرفتند. هر چند این افراد عملا فعالیت سیاسی یا ارتباط تشکیلات خاصی نداشتند و نمی‌توان آن‌ها را اصلاح‌طلب یا عضو هر حزب یا گروه سیاسی دیگری نامید؛ اما گرایش آن‌ها به سمت فعالیت‌های اجتماعی و نگاه منتقدانه، نقطه مشترک آن‌ها بود. محمد خواجه‌پور، حیدر حجازی، حامد عبداللهی و حسن جبرالدینی به همراه سه نفر دیگر که پیش از رد صلاحیت، انصراف دادند در این دسته قرار می‌گیرند. گروهی که عملا سیاسی نیستند اما هیات نظارت با سیاسی‌کاری آن‌ها را حذف کرد و هنوز هم دلیلی برای رد صلاحیت‌ آن‌ها اعلام نکرده است.

همایون هوشیار دیگر رد صلاحیت شده انتخابات نیز همچنان به رد صلاحیت خود معترض است و معتقد است اعتراض‌های او به ناعدالتی‌ها در سال‌های گذشته عامل رد صلاحیت‌اش بوده است.

نتیجه: ریزش نامزدها

در حالی که ششمین دوره انتخابات شورای شهر گراش با ۳۸ نفر و بیشترین ثبت‌نامی در ادوار شورا آغاز شد، در نهایت با کمترین نامزد انتخابات برگزار شد. انتخابات شورای اول با ۲۹ نامزد، شلوغ‌ترین انتخابات بود. در دوره‌های بعد نیز نام ۲۵، ۲۷ و ۲۴ نامزد پای صندوق رای دیده می‌شد. اگر ۶ یا بهتر بگویم ۹ نامزد رد صلاحیت شده در انتخابات باقی می‌ماندند، تعداد ۲۴ نامزد در این دوره تفاوت زیادی با دوره‌های گذشته نداشت.

البته در تعداد کم نامزدها انصراف‌های پس از تایید صلاحیت نقش پررنگ‌تری ایفا کرد. ثبت‌نامی‌هایی که از روز اول نیز جدی نبودند و بیشتر دوست داشتند از تریبون انتخابات برای بیان دیدگاه‌های خود استفاده کنند. اما هیات نظارت با عدم رد صلاحیت نامزدهای جدی این دوره می‌توانست نقش موثری در بهبود و رقابتی کردن فضای انتخابات داشته باشد. موضوعی که به نظر می‌رسد به هیچ وجه دغدغه هیات نظارت نبود.

کاهش ۷ درصدی رای دهندگان

انتخابات ۲۸ خرداد در کل کشور با هشدار کاهش مشارکت همراه بود. در گراش نیز رای دهندگان این دوره ۷ درصد از دوره گذشته کمتر پای صندوق رای رفتند و در نهایت مشارکتِ ۶۱ درصد در شهر گراش ثبت شد. مشارکتی که همچنان بیشتر از میانگین کشوری بود. بی‌شک برگزاری هم‌زمان انتخابات ریاست‌جمهوری بر مشارکت مردم در انتخابات شورای شهر موثر بوده است اما به‌نظر می‌رسد دست‌کم مردم گراش برخلاف کلان‌شهرها با صندوق قهر نکرده‌اند و این موضوع را از اقبال عمومی کم‌سابقه به رییس‌جمهور منتخب می‌توان برداشت کرد. با این‌وجود این سوال مطرح است که چطور تنور انتخابات شورای شهر سردتر از دوره‌های قبل بود؟

در این مورد نمی‌توان نظر قطعی داد اما ممکن بود حضور طیف‌های گسترده‌تری از نامزدها مانند حبیب‌الله مهرابی در طیف معتمدین، محمد خواجه‌پور به عنوان کسی که سال‌هاست در حوزه رسانه فعالیت می‌کند و با نهادهای مدنی ارتباط چشم‌گیر دارد و یا حامد عبداللهی در گروه مهندسین، بخشی از جامعه را به سمت صندوق رای بکشاند و حتی ترکیب شورای شهر را تغییر دهد. چیزی که در عمل اتفاق افتاد، محدود شدن دایره انتخاب شهروندان بود تا در نهایت تعداد شرکت‌کنندگان نه تنها از انتخابات ۴ سال پیش، بلکه از انتخابات ۸ سال پیش نیز کمتر باشد.

علیرضا دانشور و سعید جعفری دو چهره اول و دوم انتخابات این دوره در دوره گذشته در رده دهم و پانزدهم ایستاده بودند و این موضوع نشان می‌دهد که نامزدهای حذف شده نیز می‌توانستند شانس بالایی برای رای‌آوری در این دوره داشته باشند.

 ضربه به خود

شاید مهمترین ضربه هیات نظارت نه به رد صلاحیت‌شدگان، که به خود نهاد هیات نظارت بود. سلب اختیار از هیات نظارت به عنوان نهاد تصمیم‌گیر در بررسی صلاحیت‌ها و تبدیل‌شدن به ماشین امضای نهادهای امنیتی باعث شد که تصمیمات این هیات همراه با ابهام باشد و حتی خود اعضای هیات نظارت نیز تاکنون از تصمیمات خود دفاع تمام‌قد نکرده‌اند.

انتخابات شورای ششم شهر گراش با درخشش جوانان به پایان رسید و شورای ششم تا یک ماه و نیم دیگر در شهر مستقر می‌شود. جوانانی که برخی از آن‌ها حتی در زمان ثبت‌نام هم قصد جدی برای حضور در انتخابات نداشتند. شورایی که چهار سال دیگر مردم درباره عملکرد آن پای صندوق رای نظر می‌دهند. تصمیم‌های این دوره هیات نظارت فراموش می‌شود و تنها چیزی که به یاد می‌ماند خاطره‌ای محو از کسانی است که می‌توانستند تصمیم‌گیر باشند و نخواستند.