هفتبرکه: در تشییع شهید گمنام، شاعران نیز با زبان احساس با مردم همراه بودند. مجموعهای از شعرهای انجم شعر چشمه گراش را به همراه عکسهای از محمد امین حیدری ببنید:
با پیکر خسته از فراق آمدهای
بر دوش وطن به اشتیاق آمدهای
کو قامت افراشتهات مرد نبرد
حالا که به زیر این رواق آمدهای
مریم قاسمیزادگان
یک شهر دلش منتظر باران است
چشمم همه بیقرار و چون طوفان است
عطر گل پرپر همه جا را پُر کرد
گفتند شهید بینشان مهمان است
محمدجوادسیاح
آرامش مطلق است یاد شهدا
اینست کلید دل گمگشتهی ما
صد شکر تمام دلخوشیام امروز
این است که همسایه شدم با آنها
مریم پابرجا
ما برگ عبور از شهدا میگیریم
صد نفخه صور از شهدا میگیریم
تار است رخ فتنه اگر، باکی نیست
مرآت ظهور از شهدا میگیریم
مریم پاکروان
در شهرِ دلم بوی خُتَن میآید
از جبهه دوباره پیرُهَن میآید
کنعان شده شهرمان و من یعقوبم
یوسفصفتی سوی وطن میآید
امیر حمزه مهرابی
در شهر شمیمی از گل یاس آمد
تابوت گلی ز عمق احساس آمد
آرام به مادران دلخسته بگو
گمنامترین یاور عباس آمد
اسدالله هرمی
در معرکهی جنون، دقایق هیچ است
درک طلب از غیر شقایق هیچ است
ما را به زیارت شهادت ببرید
در وادی عشق، نام عاشق هیچ است
مصطفی کارگر
بوی گل سرخ، ارمغان آوردند
از عشق، نشان بینشان آوردند
تا در غم نام و نانمان گم نشویم
از نام تو نامی به میان آوردند!
راضیه سیاح
گفتند به مردم که شهید آوردند
سیِ رمضان نیست و عید آوردند
با پرچم سبز و سرخِ عباس و حسین
در مکتب عشق، رو سفید آوردند
فاطمه آبازیان
حق روزی ما شهید گمنام نوشت
بر لوح وجود شهر یک نام نوشت
بنویس کفن به قامتش ارزان بود
بر پیرهنش ثواب احرام نوشت
لیلا رایگان
«در سردی دی هوای عید آوردند»
یک دسته گل یاس سپید آوردند
در شهر شهیدپرورم، با صلوات
بر بال فرشتهها شهید آوردند
ابوالفضل دیباچی
باز آمدهای که خانه را عید کنی
صد آیهی نور را تو تایید کنی
یک بار دگر شهید، میآیی تا
آن عهد هزار ساله تجدید کنی
معصومه بهمنی