هفتبرکه: در روزهای پایانی دیماه ۹۹ گراش میزبان یک شهید گمنام تازه است. ششمین شهید گمنام گراش در دانشکده علوم پزشکی به خاک سپرده خواهد شد.
عبدالله فضلی بخشدار مرکزی گراش که پیش از این سمت سیاسی، معلم و شاعر بود در هوای شهدای گمنام شاعری کرده است. ۹ رباعی حاصل این خلوت شاعرانه است که در ادامه میخوانید.
پنج رباعی فضلی در مورد پنج شهید گراش است که هنوز پیکرشان به گراش بازنگشته است.
۳۹ سال از شهادت شهید ناصر سعادت در دیماه ۱۳۶۰ در منطقه گیلان غرب میگذرد و هنوز مادرش چشم انتظار است. ناصر سعادت از جمله معلمان شهید است که در زمان شهادت ۲۳ ساله بود. (عکسهای مراسم بزرگداشت شهید ناصر سعادت)
شهید حسینعلی یوسفی متولد ۱۳۳۹ در گراش است که از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۵ در جبهههای دفاع مقدس حضور داشت. حسینعلی یوسفی در ۲۱ دیماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسید و هنوز پیکرش به گراش برنگشته است.
شهید حمیدرضا خواجهزاده در ۱۶ سالگی و کلاس دوم دبیرستان راهی جبهه شد و در اولین حضور خود در عملیات کربلای ۸ در فروردین ۱۳۶۶ به شهادت رسید. خواجهزاده تنها شهید از جمع شهدای ده تن گراش است که پیکرش بعد از ۳۳ سال هنوز به گراش برنگشته است.
شهید محمد متین متولد ۱۳۳۱ در گراش است. او با وجود اشتغال در خارج از کشور چندین بار راهی جبهههای جنگ شد و در نهایت ۴ خرداد ۱۳۶۷ در عملیات بیتالمقدس ۷ در منطقه شلمچه به شهادت رسید. راضیه، مرضیه و معصومه سه دختر شهید هستند. مصاحبه هفتبرکه با خانواده شهید محمد متین را بخوانید.
سردار شهید علیاکبر عظیمی متولد ۱۳۴۰ از سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. بعد از برادرش غلامحسین، علی اکبر عظیمی نیز در روزهای پایانی دفاع مقدس ۲۳ خرداد ۱۳۶۷ در عملیات بیتالمقدس ۷ به خیل شهیدان پیوست. مهدی و مصطفی یادگاران شهید علیاکبر عظیمی هستند.
🔳
پروانه شد و پر زد و حیرانی کرد
هرجا که رسید عطر افشانی کرد
این جامعه مریض و رخوت زده را
با خون خودش شهید درمانی کرد
🔳
از شوق تو ، شهرمان همه آذین شد
فرهاد شدیم و شورمان شیرین شد
با آمدنت بهار شد با یک گل !
دی بود ! تو آمدی و فروردین شد
🔳
آن روز که جسم پرپرت آوردند
لای کفنی معطرت آوردند
پروردهی «یاس بی نشانی» بودی
هنگام عزای مادرت آوردند
🔳
رفتیم همه سر مزار خودمان
گشتیم دوباره ما دچار خودمان
کردیم تو را به زیر تلی خاک و …
رفتیم سراغ کار و بار خودمان
🔳 برای شهید جاویدالاثر شهید ناصر سعادت
راهی شده راوی شهادت باشی
بر گریه مادری نهایت باشی
ما را تو در آوری ز گمنامیها
تو آمده «ناصر سعادت» باشی
🔳 برای شهید جاویدالاثر حسینعلی یوسفی:
تو یوسفی و گراش ما کنعان است
این شهر بدون شهدا زندان است
دانشکده پزشکی ما امروز
سرسبز ترین ناحیه ابران است
🔳 برای شهید جاویدالاثر حمیدرضا خواجهزاده:
نام پسرش شنید …و آرام گریست
آهی ز دلش کشید …و آرام گریست
بر خاک تر شهید گمنام نوشت
قبر پسرم حمید …و آرام گریست
🔳 برای شهید جاویدالاثر شهید محمد متین :
آوازهی نام سرزمین، برگشته
از عرش ، پرنده تا زمین برگشته
پیچیده شمیم آشنایی در شهر
انگار «محمد متین» برگشته
🔳 برای شهید جاویدالاثر سردار شهید اکبر عظیمی:
از جبهه عاشقی نسیمی آمد
یک نیم به خاک ماند و نیمی آمد
تا باد وطن خورد به بال کفنش
بوی خوش «اکبر عظیمی» آمد