هفتبرکه – ریحانه رهنورد: یک نخ سبز که حاجت نمیدهد. مادر امالبنین است.
یک
اَ مثل ادب، اَ مثل ابوالفضل، اُ مثل امالبنین. هرسالی که خانه پدری مجلس روضه امام حسین(ع) برپا میشد، شوق دو روضه را خیلی داشتم، روضه حضرت امالبنین(ع) و شاهزاده قاسم(ع). الان از روضه امالبنین نوشتهام.
شاید اگر از ابوالفضلالعباس(ع) بپرسند ادب را از که آموختی؟ خواهد گفت: مادرم امالبنین. بیهوده نیست که شما را مادر پسران (امالبنین) میخوانند و مجلس روضهای برایتان برقرار است. شمایی که هر چهار پسرت را در راه امامشان فدا کردی، امامی که برادرشان هم بود.
به گمانم روضه امالبنین را مادرها بهتر بدانند، مخصوصا آنها که فرزند ناخلف دارند. آخر آرزوی قلبی هر مادری است داشتن فرزندانی نیکو و باادب که نمونه والایش را در قمر بنیهاشم میبینیم.
دو
وقتی روضه امالبنین برپاست، برای پذیرایی به عنوان نذر، نانی سنتی میدهند که دور آن نخ سبز بسته شده است. اگر کسی نذر و یا حاجتی از حضرت داشته باشد، این نان را درست میکند و روضه امالبنین میخوانند. افراد بعد از صرف نان، نخ را به دور دست یا بازو به نشانه حاجت گرفتن میبندند.
همه خوب میدانیم که یک نخ سبز، نه شفا میدهد نه حاجتی را روا میکند و نه هیچ چیز دیگر. صرفا یک جورایی ارادت است. ما غم و عشق امام حسین(ع) در روضه با شیر مادر گرفتهایم، گاهی هنگام بستن همین نخ، ارادت قلبی و عمیق میشود، از یک آیین محلی و ارادت گرم سنتی فراتر میرود، گاهی هنگام گره زدن نخی سبز، دلی شکسته میشود و قطره اشکی میآید که همین یک قطره گرهگشا خواهد بود.
من هم امسال نخ روضهتان را دور دستم بستم و هر کس برداشت و دریافت و حاجتی از این کار دارد. من از سفره شما نان و نمک خوردم و نمکگیر شدم، بستم که خوب یادم بماند، نمکنشناس نشوم. بستم که مثل همیشه، مثل خیلی جاهایی که حتی خودم هم نمیدانم، گرهگشایم باشی. هرکس خودش میداند و خدای دلش که چه دردیست در کجای دلش. من بستم که بیشتر به یادتان باشم، همین و بس. وگرنه ما حاجت روای همیشگی درگاه شماییم.
پ.ن: برآورده باد، تمام آن خواستههایی که خیرِ ما در آن است، حتی شما دوست عزیز.
- از صفحه اینستاگرام +