بستن

حکایت نامه‌ی بی‌موقع آقای نماینده

هفت‌برکه – یک گراشی از دبی: «هر که پند ناصحان نشنود، بدو آن رسد که به باخه رسید.» آورده‌اند که در آبگیری، دو بط و یک باخه و الی آخر … داستانی پند آموز از کتاب جلیله «کلیله و دمنه» است که به یقین فراوان، اکثریت خوانندگان نتیجه‌ی اخلاقی و پند پایانی داستان را خوب به یاد دارند؛ آنجایی که پس از دهان گشودن باخه برای گفتن حرفی غیر ضروری در زمان و مکان نامناسب، سبب سقوط خود می‌شود و همراهانش با گفتن «لعنت بر دهانی که بی‌موقع باز شود» به پرواز در راه خود ادامه می‌دهند. این سخن نغز هم اکنون ضرب‌المثلی است معروف در فرهنگ و ادب زبان پارسی.

کاش نامه نوشته نشده بود

نامه‌ی اعتراضی و معروف دکتر جعفرپور، نماینده فعلی چهار شهرستان لارستان، خنج، گراش و اوز در مجلس شورای اسلامی، به آقای دکتر علی عسکری، رییس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در هفته اول فروردین‌ماه امسال در اعتراض به نام بردن از زبان «اچمی» برای شهرستان خنج به جای زبان «لاری» و نام بردن از حلوای مسقطی «شیرازی» به جای حلوای مسقطی «لاری» را می‌توان مصداق بارز و روشنی از این ضرب‌المثل دانست.

با پوزش از جناب نماینده که خود رییس کمسیون فرهنگی مجلس هستند و بهتر از هر کسی می‌دانند که در مثل مناقشه نیست، آرزو داشتم که جنابش هرگز این نامه در این ظرف زمانی و مکانی نمی‌نوشتند؛ آن هم برای موضوعی که در این برهه‌ی زمانی درد و مسئله‌ی اصلی موکلینش نیست و کمکی به همدلی، همیاری، همکاری و هم‌زیستی برادرانه‌ی این چهار شهرستان و چند شهرستان دیگر همزبانمان نمی‌کند. این بی‌موقع سخن گفتن که لعنت بر گوینده‌اش به مثل گفته‌اند به کسی می‌گویند که بی‌موقع سخن می‌گوید و زیان می‌بیند و زیان می‌رساند. یعنی اگر دهان بی‌موقع باز شود و سخن از آن خارج گردد، بسیاری از اتفاقات بد رقم خواهد خورد. یا لعن و نفرین را از آن جهت بر سخن بی‌موقع به کار برده‌اند که سبب دشمنی و بروز اختلافات می‌شود یا کوتاه سخن بگویم حرف زدن بی‌جا عاقبت خوبی ندارد.

برای من نویسنده آماتور و غیر حرفه‌ای که گاهی از دانش و تجربیات خود برای نشر در سایت‌های لار و گراش می‌نویسم و علاقه‌ی بسیاری هم به پیشرفت و آبادانی، همدلی و همکاری مردمان میهنم به خصوص مردم همزبان و هم‌فرهنگ جنوب فارس و غرب هرمزگان دارم، بسیار سخت و ناگوار و کمی هم عجیب و شبهه‌انگیز است که چرا جناب نماینده در این وانفسای جولان ویروس کرونا که مملکت و تمامی آحاد مردم درگیر این مسئله هستند و دوره نمایندگی خودشان نیز در مجلس رو به پایان است، برای موضوعی کم‌اهمیت و فکاهی مانندی مثل حلوای مسقطی «لاری» و یا موضوعی آکادمیکی مثل اسم زبان مردمان منطقه نامه‌ی این‌چنینی بنویسد و سبب بگو مگو و درگیری غیر ضروری لفظی و نوشتاری در جغرافیای مشترک زبانی‌مان گردد و هیاهویی برای هیچ به وجود آید و به اختلاف و تفرقه دامن زده شود، تا جایی که شورای شهر دو شهرستان، عوض وقت گذاشتن روی سلامتی و حفاظت شهرشان از شر کرونای کوید-۱۹، در این موضوع ورود نمایند و نامه‌نگاری کنند.  

وقت‌نشناسی رییس کمیسیون فرهنگی

کمی عجیب‌تر است برای کسی که در عالم سیاست دو دوره نماینده مجلس بوده و در میان سیاسیون نیز ریاست کمسیون فرهنگی مجلس در کارنامه‌اش است، این‌چنین وقت‌نشناس و ناآگاه از فرهنگ مردمان حوزه انتخابی‌اش باشد که این هیاهو برای هیچ را به وجود آورد. در وقت‌نشناسی همین بس ای کاش به جای نامه اعتراضی برای اسم فکاهی حلوای مسقطی «لاری» و یا اسم زبانی که مورد اختلاف است به صدا و سیما، درخواست و تقاضا نامه‌ای می‌نوشت که کادر پزشکی و درمانی و نیروهای داوطلب و کمک‌های مردمی این چهار شهرستان در مبارزه با شرّ کرونای کوید-۱۹ به عنوان الگوی کشوری در سیما معرفی شوند که واقعا همه مدیون خدمات و زحماتشان هستیم و بی شک هم در کشور نمونه هستند، تا تشویق و تشکری باشد از این خوبان روزگار.

در مردم‌ناشناسی همین بس که ایشان هشت سال نماینده خنج بوده هنوز مردم خنج را نشناخته که خنجی‌ها شهرشان و تاریخ شهرشان و زبانی که با آن تکلم می‌کنند را در مقام مقایسه، کمتر از لار نمی‌دانند و اصلاَ برایشان غیر قابل تصور است که زبانشان لاری باشد و یا باید به فرمایش قبول کنند که زبان مردمان خنج زبان لاری‌ست.

نماینده محترم اگر اسم زبان برایش مهم بود، در هشت سال دوره نمایندگی مجلس می‌توانست با کمک گرفتن از جایگاهش در کمسیون فرهنگی مجلس با سازمان‌ها و دانشکده‌های مرتبط با قوم و زبان‌شناسی کشوری و بین المللی همراه باشد و با فراهم آوردن زیرساخت‌ها و با روش‌های آکادمیک زبان‌شناسی و درگیر کردن فرهیختگان فرهنگی تمام شهرستان‌های همزبان از راه درست و مورد قبول همه شهرستان‌های علاقه‌مند، به این زبان مادری سر و سامانی دهد تا  تکلیف نام این زبان نیز روشن گردد.

زبان مشترک، عمل مشترک 

راقم این سطور سه سال قبل در پایان یک رشته نوشتارهای اقتصادی منتشر شده در سایت‌های شهرستانهای لار، گراش و اوز، رسما و واضح همراه با درشت‌نویسی اعلام کردم که در چهار موضوع مختلف که برای تمامی منطقه مفید باشد هزینه کنم و اگر فرهیختگان تمامی شهرها و بخشهای منطقه با هم همکاری داشته باشند در آن چهار موضوع هزینه‌های مادی مترتب بر سفرها، دعوت از اساتید متخصص در آن موضوع برای تشکیل و بر پایی کنفرانس‌ها و سمینارها و جلسات احتمالی مورد نیاز پرداخت نمایم، یکی از موضوع‌های چهارگانه، موضوع کار برای احیاء و بالندگی و انتخاب اسم برای زبان مشترک‌مان بود؛ بدین روش که گفتکو و کنکاش کنند تا از دل مطالعات و نتایج بالا آماده از سمینارها و کنفرانس‌های علمی و گفتگوها با توجه و در نظر گرفتن اثرات احتمالی انتخاب نامی با مسما و مورد قبول اکثریت متکلمین این زبان و با کمترین بار منفی برای همکاری و همیاری آینده سیاسی و اقتصادی شهرستان‌های جنوب فارس و غرب هرمزگان تصمیم بگیرند.

آنچه برایم عجیب بود این که برای دو موضوع که بیشتر جنبه فردی و شخصی داشت تماس‌هایی برای گرفتن کمک هزینه در موضوع مورد نظرشان داشتم حتی افراد همزبان در استان مجاور هم تماس گرفتند و صد البته من هم به قولم عمل کردم. خوشبختانه با همکاری مادی بی‌مزد و منت کار درخواست کنندگان نتیجه داد بدون اینکه من را بشناسند و یا بتوانند با من تماسی مستقیم داشته باشند. بعضی از آنها هنوز با ایمیل با «گراشی از دبی» در تماس هستند و بعضی‌ها هم نیازی به تماس نمی‌بینند و کارشان روبه‌راه شده است. در موضوع جمعی متاسفانه هیج تماسی برای درخواست بودجه نداشتم فقط در موضوع آب و برق بعدها خودم ابتکاراً فراخوانی دادم و گروهی از متخصصان آب و برق با همراهی اصحاب رسانه برای بازدید از نمایشگاه آب و برق به دبی دعوت کردم و تشریف آوردند و یک هفته ای در خدمتشان بودم، متاسفانه در برگشت به شهر خودشان نتوانستند برای دورنمای آینده آب و برق منطقه تیمی متخصص و آگاه از منهدسین و دانشجویان شهرها و بخش‌های مختلف منطقه به وجود آورند تا نطفه همکاری نخبگان متخصص چند شهرستان و بخش بسته شود. تا شاید با مشارکت و همفکری یکدیگر امکان توسعه و پیشرفت متوازن برای آینده منطقه را به وجود آورند.

در مورد زبان که هیچ‌گونه پاسخی داده نشد و چون در رشته کاری و تخصصم نبود نتوانستم ابتکاری به وجود آورم. خیلی متاسف و ناامید شدم وقتی متوجه شدم و تجربه کردم که ما نخبگان فکری و متخصصین فنی شهرها و بخشهای مختلف همزبان و هم فرهنگ نخواستیم و یا نتوانستیم که باهم حرف و گفتگوی داشته باشیم و با همدلی و همفکری برای هدفی مشترک و جمعی کاری مشترک انجام دهیم. بنابراین این هیاهو برای هیچ علت ضعف و ناتوانی فکری و رفتاری ما نخبگان است و الا مردمان منطقه همه خود را خودمونی و با هم برادر می‌دانند.

فکر می کنم اگر جناب نماینده یا دیگر مدافعان زبان در لار و یا در شهرستان‌های دیگر می‌خواستند برای نام درست و با مسمایی برای زبان مادری خود و مورد قبول منطقه کاری کنند که اختلافات کم شود و دوستی افزون گردد، از جنبه مادی مشکلی نداشتند چون من سه سال قبل برای قبول هزینه‌های مادی این کار اعلام آمادگی کرده بودم و پیش‌بینی هم کرده بودم که باید هر چه زودتر تصمیمی جمعی و مورد قبول نسبی برای همه گرفته شود و الا دیر یا زود به مناقشه ختم خواهد شد، این پیشنهاد هنوز هم منتفی نشده به شرطی که منافع و مصالح همه مردم منطقه در آن باشد و نخبگان بی تعصب به کار و گفتگوی آکادمیک و راهگشاه بپردازند.

شاید چندان هم محل ایراد نباشد اگر کسانی فکر کنند که نوشتن این نامه‌ی بی‌موقع و غیر لازم شبهه برانگیز و هدفمند است. شاید هدف نامه بازگردانیدن سیادت سیاسی و اقتصادی اقلیتی پر مدعا در شهر لار بر جنوب استان فارس و غرب هرمزگان بدون توجه به  تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در منطقه بخصوص خواسته‌های دیگر شهرها و بخش‌های آن باشد. این شبهه زمانی بیشتر می‌شود که شاهد باشیم در برابر کوچکترین پاسخی از شهرستان خنج، بلافاصله اکثریتی از مدعیان فکری و فرهنگی و یا لیدرهای خود خوانده و هژمونی‌طلب شهر لار همچون دکتر رحیمی‌نژاد، دکتر وثوقی، دکتر مریدی، صمد کامجو و تمامی شورای شهر لار به پشتبانی این نامه با تمام توان‌شان به میدان آمدند و حتی از جوانان جویای نام وابسته به خود که مثلا لاری نباشند نیز یاری طلبیدند  که شاید بتوانند به قول معروف گربه را دم حجله بکشند و جلو سیل بیداری از ابتدا بگیرند.

نیروگاه ۹۶۰ مگاواتی یا حلوای مسقطی

هم اکنون سئوالی که مطرح می شود این است: نماینده‌ای که به پایان دوره نمایندگی‌ش رسیده چرا این سنگ تفرقه را در چاه آب دوستی و مودت مردمان همزبان این شهرستان‌ها انداخته، که چه نتیجه ای بگیرد؟ و چه خاطره خوبی از خود به یادگار گذارد؟ این بلبشوی برای هیچ را برای چه هدفی بین نخبگان و قلم به دستان به وجود آورده است؟ مگر نه این است که مردمان نجیب و خود ساخته قرن‌ها است که با هم هستند و با هم وصلت، مجالست و معامله دارند و بازار و میدان لار به همراهی همین مردمان رونق داشته، اینان با نابخردی هدف‌شان را از شهرستانی شروع کرده‌اند که بیشتر از دیگر شهرستان‌های منطقه مورد توجه و نظر دیگران است و دوست دارند که خنج با آنها باشد.

کودنی و کوتاه‌نظری همین بس که بدانند رقیبان لار در خنج با آینده‌نگری خود، نیروگاه ۹۶۰ مگاواتی برق ایجاد می‌کنند و اینان به زور و فریاد می‌خواهند بگویند زبان شما لاری‌ست، حرف نزنید. هوشیاران می‌دانند که نزدیک دو سوم برق این نیرو گاه برای کارخانه آلومینیم شهرستان دیگری‌ست و هر مهندس تازه‌کاری هم می‌داند که همین نیروگاه اگر کنار دریا می‌ساختند هم نزدیکتر به محل کارخانه آلومینیم بود و هم می‌توانست آب مکفی از دریا شیرین کند و هم در هوای رطوبتی ساحل با راندمان بالاتری برق تولید نماید. از نظر مهندسی و فنی به دلیل کم‌آبی و هوای خشک و گرم خنج محل مناسبی برای چنین نیروگاهی نیست، ولی برای دوراندیشان آینده‌نگر و برنامه‌ریز این پروژه با آگاهی از این مسائل فنی باز هم خنج برای‌شان مهمتر بوده چون هم مخازن بزرگ گاز آماده بهره‌برداری دارد و هم برای یارکشی در آینده تقسیم استان فارس وزنه‌ای خواهد بود. حال خودبزرگ‌بینان لار بیایند سر حلوا مسقطی و نام اچمی معرکه به پا دارند. شما خوانندگان تیز هوش، پیدا کنید پرتقال فروش را.

 راستش نمی‌دانم ولی امیدوارم که این سنگ جلوی پای منتخب جوان مجلس نیفتاده باشد که حرکت وفاق و سازندگی چهار سال آینده ایشان برای رونق اقصادی منطقه را فشل کند. در خبرها دیده ام که دکتر جعفر پور جزء اولین نفرهایی بودند که در فرمانداری لار به این جوان منتخب و جویای نام و کار تبریک گفته است، ولی سیاست سیاست است و بازی با حریفان خود نیز یک نوع سیاسی کاری‌ست. آرزومندم که چنین نباشد و نماینده جدید بتواند فارغ از مقال‌های کلامی تفرقه و فتنه‌انگیز این جدال بی‌مورد با همکاری و همیاری نخبگان دلسوز و آگاه هر چهار شهرستان و فارغ از اثرات منفی این نامه و مدعیان و مدافعان زبان «اچمی» یا «لاری» به همبستگی بیشتر این مردمان همزبان کمک کند. اگر ایشان نتواند حرکت سیاسی و بلبشویهای جنجالی برای هیچ را با درایت و حرکت درست در میان مردم هر چهار شهرستان به خوبی هدایت و کنترل کند و یاران و همکاران  منتخبش را در این چهار شهرستان دور از این هیاهوها نگه‌دارد و خود تحت تاثیر شانتاز و یا تعارفات بازی‌های سیاسی این گروه قرار نگیرید به خیر و صلاح همه خواهد بود. شاید این هیاهو برای این است که او را مشغول دارند و یا  به خدمت خود در آورند.

مسابقه‌ای برای اندیشیدن

در پایان این نوشته دوست دارم به اطلاع خوانندگان برسانم که راقم این یادداشت در اسفندماه گذشته با مدیران سایت آفتاب لارستان، گریشنا و دوستی ازاهل قلم در اوز که به سایت‌های اوز نزدیک است و با آن‌ها همکاری دارد تماس داشته‌ام و به این عزیزان پیشنهادی دادم برای ایام خانه‌نشینی اجباری فرهیختگان و دارندگان اندیشه خلّاق در هنر و فرهنگ که اهل فکر و قلم هستند در تمامی جغرافیا زبانی و فرهنگی منطقه که به جبر کرونا باید در خلوت خود باشند، فراخوانی داده شود، که بیایند در موضوع‌های مختلفی که برای آینده و بیشرفت تمامی منطقه مفید باشد و به همدلی، همکاری و نزدیکی همه شهرها و بخشهای کمک کند یادداشت، مقاله، شعر، طنز و یا داستان بنویسند و در سایتها تمامی شهرها و بخشهای منطقه از لنگه و عباسی گرفته تا جویم و خنج منتشر شود. آن وقت با انتخاب چهار داور از چهار شهرستان و نظر خوانندگان هر سه روز یک بار، چهار نوشته در چهار موضوع به عنوان نوشته برتر آن سه روز انتخاب شود و به رسم یادگاری به  هر چهار نویسنده و یا شاعر و یا طنز نویس که منتخب داوران و خوانندگان باشند به هر کدام یک میلیون تومان پرداخت شود. همچنین به منتخبین دوم و سوم نیز مبلغی به عنوان تشویق داده شود. این دوره سه روزه تکرار و ادامه داشته باشد تا وقتی که شر کرونا کنده شود. البته قرار شد به داوران و سایت‌ها هم به دلیل کار و زحمت‌شان نیز پرداختی قابلی در نظر گرفته شود که کمکی به فرهنگ رسانه منطقه شود. چون خودم در ایران نیستم تمام ایده و موضوع به این سه نفر سپردم که با هم فکری خود و یارانشان در راستای ارتقاء دوستی و مودت و بالندگی تفکر و اندیشه فراخوانی بوجود بیاورند که در خدمت همه شهرها و بخشها باشد. متاسفانه تا امروز از آن فراخوان خبری نشده.  کاش این عزیزان رسانه ای با همفکری و همکاری یکدیگر فراخوان را عملی می‌کردند هم کمکی می‌شد به اهل فکر و قلم و اندیشه و هم وقت افراد و امکانات رسانه‌ای خودشان یا وقت خوانندگان‌شان برای هیاهویی برای هیج تلف نمی‌شد.

دیگر یادداشت‌های گراشی از دبی در گریشنا: bit.ly/Ger-Dubai

ارتباط با نویسنده: gerashiazdubai@gmail.com

1 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 نظر
scroll to top