بستن

روزگاری که گراش فقط سه هیات داشت

محرم امسال- گزارش اول

چند شبی است که صدای حزن‌انگیز محرم را در کوچه‌ و خیابان‌های شهر می‌توان شنید صدای طبل، نوحه و روضه‌خوانی که طنین آن در دل‌های عزاداران احساس می‌شود، پارچه‌های سیاه و صف‌های طولانی سینه‌زنی و زنجیر‌زنی گره خورده‌اند با خاطراتی که از کودکی خود به همراه داریم.

این ایام بهانه‌ای شد تا به سراغ هیئت‌های فعال در ماه محرم برویم تا با سوابق و فعالیت‌های آن‌ها آشنا شویم. با در نظر گرفتن روستا‌های تابع چهل و دو هیئت  فعال در گراش وجود دارد که ما سعی می‌کنیم هر شب چند هیئت را معرفی کنیم.

اگر بیست سال پیش شب‌های دهه اول محرم به خیابان‌های گراش می‌رفتید باید منتظر می‌شدید تا بعد از ساعتی یکی از سه هیات عزاداری از خیابان و کوچه‌های شهر بگذرد. «سینه‌زنی ناساگ» و «سینه‌زنی برق‌روز» و «زنجیرزنی» به جز این سه هیات خبر از گروه و دسته عزاداری دیگری نبود. کم‌کم با ورود دسته‌های جدید این هیات‌ها کم‌رونق شد اما هنوز هم این سه هیات زنده است و گذشتن آن‌ها از خیابان‌ها احترام و خاطره را به همراه دارد.

هیات سینه‌زنی قمر بنی‌هاشم (ع)

علی دیباچی از سال چهل و هشت محرم خود را با  هیئت سینه‌زنی قمر‌بنی‌هاشم می‌گذراند او می‌گوید:« قدمت این هیئت را هیچ کس به یاد نمی‌آورد چون به سن آن‌ها قد نمی‌دهد همان‌قدر بگویم از زمانی که به خیابان اصلی شهر می‌گفتند«من خهره» که به معنی میان رودخانه است این هیئت وجود داشته است زمانی که با آتش زدن برگ درخت نخل روشنایی درست می‌کردند و مسیر حرکت از کوچه دروازه شروع می‌شد و از بَل‌دونه، کاروان‌سرا(مدرسه ابدی)، منزل حاج سید محمود، منزل قهرمان خان ، خانه امام و حسینیه حاج علی رضا خان  هم می‌گذشت زمانی که دو هیئت سینه‌زنی بیشتر در گراش وجود نداشت که یکی به اسم سینه‌زنی بللز معروف بود دیگری سینه‌زنی ناساگ. صبح روز هفتم محرم از حسینیه‌ی کول‌النقی (کربلایی علی نقی) می‌رفتیم به سمت خانه‌ی حاج احمد پور‌کریمی  و عصر از خانه امام می‌رفتیم منزل حاج شیخ حسن انصاری و گاهی اوقات هم منزل حاج حسن ملایی چون در این دو خانه مراسم روضه‌خوانی برگزار می‌شد و معمولا آن‌جا مرحوم شیخ علی‌اصغر رحمانی و مرحوم حاج سید حبیب‌ا.. افقهی آن‌قدر گرم روضه می‌خواندند که همه مردم را شور می‌گرفت و در ماتم سالار شهیدان اشک از چشمانشان جاری می‌شد. روز تاسوعا هیئت به خانه الله‌قلی‌خان می‌رفت و عاشورا خانه‌ی هاشم متین که آن‌جا با حلیم و شیر از عزاداران پذیرایی می‌شد. بعد از آتش زدن برگ درخت نخل چند سالی فانوس‌ها مسیر حرکت سینه‌زنی را روشن نگه می‌داشت تا سال ۱۳۴۸ که یک موتور برق خریدم به قیمت ۱۲۰۰ تومان که هنوز هم از آن موتور برق در هیئت استفاده می‌کنند.شخصی هم که به محمد کرم معروف بود یک بلندگوی دستی زرد رنگ داشت به همراه یک ضبط صوت که آن را به دوش می‌گرفت و مسئول پخش صدای هیئت بود.

آن موقع دو بلندگو دستی داشتیم که یکی متعلق به حاج محمد عباسپور بود و بلندگوی دیگر هم حاج محمد خبازی خریده بود، تا این که یک روز از محمد مکرمی که برای سفر کاری به ابوظبی می‌رفت خواستم تا از آن‌جا یک دستگاه بلند‌گو برای هیئت بفرستد و او هم فرستاد و با پیشرفت تکنولوژی بعدها یک نفر از بحرین یک دستگاه مولد برق ژاپنی به هیئت هدیه کرد.

آن موقع مسئولین هیئت مشهدی محمد علی اسد، حیدر حسین‌شیری و حاج هاشم متین بودند و نوحه‌خوان‌های هیئت حاج عباس رحمتی، حاج علی رسا، سبزواری، عبدالمجید، حاج محمد جعفرزاده و حاج عباس پورملا بودند که همه مرحوم شده‌اند. حاج عباس نادرپور هم با یک دست در هیئت قمر‌بنی‌هاشم سنج می‌زد که او هم به رحمت خدا رفته است در آن زمان هیئت زنجیر‌زنی هنوز راه نیافتاده بود اما یادم است همیشه کول‌النقی فخاری جلو صف سینه‌زن‌ها خودش تنهایی زنجیر می‌زد. و اما در حال حاضر هیئت گسترده‌تر شده است محل تجمع عزاداران مقابل مسجد صاحب‌الزمان(عج) است و ساعت حرکت سینه‌زنی بنا بر وضعیت فصلی و طولانی بودن مسیر فرق دارد معمولا ۲ الی ۳ ساعت بعد از اذان مغرب شروع مراسم است مثلا  این شب‌ها از ساعت نه و نیم شروع می‌شود و تا ساعت یازده الی یازده و نیم خاتمه می‌یابد.

هیات  سینه‌زنی ثارالله (ع)

بیست و چهار سالی می‌شود که مسئولیت هیات برعهده‌ی حاج کریم جعفری است. این هیئت یکی از دو هیات قدیمی گراش است که محل آن قبلا نزدیک مسجد آخوند بود اما به مرور زمان به مقابل مسجد ولی‌عصر(عج) و بعد تکیه شهدا تغییر جای داد. این هیئت تا شب چهارم محرم به طور ثابت در خود تکیه عزاداری می‌کنند و از شب پنجم به طرف خیابان حرکت می‌کنند هشت الی هشت و نیم مراسم عزاداری در این هیئت شروع می‌شود و تا ساعت ده یا ده و نیم پایان می‌یابد.

 شب پنجم مسیر حرکت به طرف حسینیه‌ی حاج علی رضا خانی که یکی از قدیمی‌ترین حسینیه‌ها در گراش است می‌رسد شب ششم به طرف حسینیه اعظم حرکت می‌کنند و شب هفتم به سمت خیابان درمانگاه  می‌روند شب هشتم معمولا هیئت تا مدرسه‌ی علمیه‌ی به عزاداری خود ادامه می‌دهد و شب تاسوعا و عاشورا از تکیه شهدا تا حسینیه‌ی برق روز عزاداران با هیئت همراه می‌شوند.

هیات زنجیرزنی ابوالفضل(ع)

ابوالحسن خبازی مسئولیت قدیمی‌ترین هیئت زنجیر‌زنی در گراش را بر عهده دارد. مرحوم حاج غلامعلی شمسی، محمد علی خواستار، حاج محمد عباسپور  که آن زمان به علت سفر‌های کاری مقیم بحرین بودند به گراش برمی‌گردند و تعدادی زنجیر تهیه می‌کنند و با همراهی افرادی همچون مرحوم حاج رحمت و محمدعلی جباری و آقای شادمان گروهی را تشکیل می‌دهند که در سال ۱۳۴۸ شروع به فعالیت می‌کنند و از آن به بعد به دسته‌ی زنجیر‌زنی حضرت ابوالفضل(ع) معروف می‌شوند تا سال ۱۳۵۵ این هیئت در منزل حاج فرامرز (محل فعلی حسینیه حضرت زینب) که روضه‌خوانی داشتند فعالیت می‌کرد و از آن به بعد محل ثابت این هیئت حسینیه‌ی حضرت ابوالفضل(ع) است. از مسئولین قدیمی این هیئت  می‌توان از حاج سید عباس معصومی، احمد پورغفور، سلمانی، احمد پاکروان و مرحوم محمد فقیهی و محمدعلی فقیهی یاد کرد. از قدیم رسم بر این بوده است که عزاداران در این هیئت تا شب ششم محرم در خود حسینیه عزاداری می‌کنند و  از شب هفتم محرم وارد خیابان می‌شوند در قدیم مسیر حرکت از حسینیه حاجی فرامرز به طرف خیابان دروازه و مسجد صاحب‌الزمان بود و از ‌آن‌جا از کوچه و پس‌کوچه‌ها می‌گذشت تا به پارک لاله می‌رسید و از آن‌جا وارد خیابان اصلی می‌شد و مستقیم به طرف حسینیه حاجی فرامرز برمی‌گشت. در حال حاضر مسیر حرکت این هیئت از حسینیه‌‌ ابوالفضل در خیابان بسیج شروع شده وارد خیابان اصلی می‌شود و به طرف حسینیه‌ی برق روز و حسینیه اعظم پیش می‌رود و یک شب هم با هماهنگی به طرف مدرسه علمیه حرکت می‌کند. ساعت شروع مراسم در این هیئت از هشت شب است که معمولا تا ساعت ده الی یازده شب طول می‌کشد. 

گزارش: فاطمه یوسفی و محمد جهاندیده. ما را با نظرات خود در تکمیل این گزارش یاری کنید.

خبرنگار ارشد پایگاه خبری هفت‌برکه آغاز فعالیت روزنامه‌نگاری از سال ۱۳۸۸

2 نظر

  1. چقدر بد که توی هیئت زنجیرزنی حضرت ابوالفضل (ع) هیچ اسمی از مرحوم مطلب پاکدل و حسین علی پوستی برده نشد. این دو نفر از اولین کسانی بودن که واسه به وجود اومدن این هیئت خیلی زحمت کشیدن. من یادمه توی دسته ی زنجیر زنی هم همیشه اولین نفر می ایستادن. حتی امسال هم چندشبی که من دیدم رو حسین علی پوستی اولین نفر ایستاده بودن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 نظر
scroll to top