هفت‌برکه – حسین ناصری: امروزه به دلیل رشد و توسعه شهرها از لحاظ کالبدی و افزایش جمعیت، تامین و حفظ امنیت از جمله عوامل مهم جهت برنامه‌ریزی و طراحی مناسب شهرها است. در اکثر شهرهای امروزی، بین فضای کالبدی شهرها و وقوع جرم رابطه مستقیم وجود دارد، به‌طوریکه می‌توان گفت: «طراحی محیطی می‌تواند بر ایجاد یک فضای امن و یا ناامن و به‌طور کلی بر کیفیت زندگی تاثیر بگذارد.»

Hosein Naseri 04 موضوعی که چندی پیش مورد بحث قرار گرفت، موضوع سرقت‌های چند وقت یکبار در گراش بود. از گزارش‌ها و اطلاعات موجود می‌توان پی برد که در گراش، شهرک‌های جدید بیشتر از سایر محلات در معرض وقوع جرم و یا ترس از وقوع جرم قرار دارد. این یادداشت در تکمیل یادداشت اخیر محمد خواجه‌پور با عنوان «چرا سرقت منزل در شهرک‌ها بیشتر از محلات است؟» (در گریشنا بخوانید) نوشته شده و از لحاظ تخصص شهرسازی، این مساله را بررسی می‌کند. در یادداشت خواجه‌پور آمده است که در شهرک‌های جدید و طراحی شده و منظم، فعالیت‌های مجرمانه بیشتری نسبت به محله‌های قدیمی و طراحی نشده و نامنظم رخ می‌دهد. در تایید بخشی از این یادداشت می‌توان گفت که در شهرک‌های جدید، به دلیل مواردی همچون نداش۰تن جداره فعال در شبانه‌روز، عدم اختلاط کاربری‌ها، عدم وجود نورپردازی مناسب و…، موارد مجرمانه بیشتری رخ می‌دهد.

 

نقش طراحی محیطی در پیشگیری از جرم

مواردی که ذکر شد، در نظریه‌ی «پیشگیری از جرم با استفاده از طراحی محیطی» Crime prevention through environmental design که به اختصار آن را CPTED می‌نامیم، صورت‌بندی شده است. بر اساس این مولفه، می‌توان مناطق و بافت‌های شهری را به سه قسمت تقسیم کرد:

۱- بافت‌ها و شهرک‌های برنامه‌ریزی و طراحی شده که اصول CPTED در آن رعایت شده است.

۲- بافت‌ها و شهرک‌های برنامه‌ریزی و طراحی شده که اصول CPTED در آن رعایت نشده است.

۳- بافت‌ها و محله‌های برنامه‌ریزی نشده و از قبل طراحی نشده.

در این تقسیم‌بندی، از لحاظ علمی و اصولی، بیشترین میزان فعالیت‌های مجرمانه باید در مورد ۳ رخ بدهد. به عنوان مثال چند وقت قبل گزارشی در مورد سرقت کوبه‌ها و تزئینات درهای قدیمی در بافت تاریخی و محله‌های قدیمی با تیتر «سرقتی که شاید خبردار هم نشوید: کوبه‌های در غیب می‌شود» (در گریشنا بخوانید) منتشر شد که در یادداشتی دیگر روی این مساله به طور مفصل توضیح خواهیم داد. البته به‌طور کلی، مسائل و معضلات شهری امری نسبی است؛ به این معنی که ممکن است در شهری، بیشترین آمار جرم و جنایت مربوط به مورد سوم (بافت‌ها و محله‌های طراحی‌نشده) باشد، اما در شهری دیگر مورد دوم (بافت‌ها و شهرک‌های طراحی‌شده بدون توجه به اصول CPTED) بیشترین گزارش‌های جرم را به خود اختصاص دهد.

 

مورد خاص گراش

اما به نظر می‌رسد در شهر گراش، بیشترین آمار جرم مربوط به مورد دوم، یعنی شهرک‌های طراحی‌شده بدون توجه به اصول CPTED باشد. از این‌رو مدیران، انبوه‌سازان و طراحان شهری باید به این موضوع در تفکیک‌ها و طراحی شهرک‌ها توجه نمایند تا آمار اینگونه گزارش‌ها به حداقل ممکن برسد. از این‌رو این نیاز وجود دارد که با طراحی مناسب و کارآمد با استفاده از رویکرد طراحی محیطی CPTED به تقویت هرچه بیشتر این فضاها و کاهش وقوع جرم و ترس از جرم و در نهایت بهبود کیفیت محیطی پرداخته شود.

امنیت در شهرها یکی از ارکان اساسی کیفیت زندگی است. در هرم نیازهای مازلو امنیت بعد از نیازهای فیزیولوژیک به عنوان دومین طبقه از مهم‌ترین نیازهای انسان مطرح شده است. دو پرسش پیرامون این موضوع به ‌وجود می‌آید:

۱- معیارهای لازم برای تداوم بخشیدن به امنیت در طول زمان چیست؟

۲- چگونه می‌توان از طریق طراحی، امنیت محیط را افزایش داد؟

 

جواب نظریه‌ی CPTED

نظریه CPTED در دهه شصت میلادی توسط جرم‌شناسی به نام سی. ری. جفری در کتابی به همین نام مطرح شد. نظریه پیشگیری از جرم به بیان این امر می‌پردازد که با طراحی مناسب و کاربری موثر از فضا و محیط، علاوه ‌بر کاهش فرصت‌های مجرمانه، می‌توان بر کیفیت زندگی افزود. این تئوری از پنج اصل تشکیل شده که در ادامه به شرح هر کدام از آنها می‌پردازیم:

۱- تعیین قلمرو

همه‌ی موجودات دنیا دارای حد و مرز مشخصی می‌باشند که برای حفظ این حد و مرز اقدامات لازم را انجام می‌دهند ضمن اینکه هر موجود زنده‌ای بنابر خصلت خود در مقابل خطر، تهدید و تجاوز چه به لحاظ جسمی و روحی، و چه به لحاظ سکونت و تجاوز به حریم خصوصی محل زندگی و کار تمایل به دفاع از خود دارد که برای این منظور سعی در ایجاد موانع فیزیکی جهت نظارت و ایجاد امنیت می‌کند. قراردادن حصار، نرده، تابلو، نصب دوربین و… حریم‌های فیزیکی مناسب روش‌هایی است که افراد حدود مالکیت خود را مشخص می‌کنند.

طراحی این موارد باید به‌گونه‌ای باشد تا فضاهای عمومی، خصوصی و نیمه‌خصوصی از یکدیگر متمایز باشند. زیرا اگر این فضاها تفکیک شوند هر فرد نسبت به فضای خود احساس تعلق خواهد کرد و در نتیجه در صورت ورود فردی غریبه یا مهاجم، وی مورد مراقبت و نظارت ساکنین قرار خواهد گرفت. نتایج یک مطالعه انجام شده نشان می‌دهد که تعدادی از سارقان برای ارزیابی میزان خطر سرقت، از معیار «قلمروگرایی» استفاده می‌کنند. (brown and Bentley,1993,51-61)

۲- نظارت

بدون شک یک مجرم نمی‌خواهد در حال ارتکاب جرم دیده شود. اگر مجرم تصور کند که در حین ارتکاب جرم در معرض نظارت و دید قرار خواهد گرفت، احتمال ارتکاب جرم توسط وی کمتر خواهد شد. بنابراین داشتن دید مناسب و یا نورپردازی بهتر به شکل موثری می‌تواند مراقبت‌های طبیعی معابر و خیابان‌ها و حریم اطراف منازل و ساختمان‌ها را افزایش، و میزان جرم را کاهش بدهد. به طور کلی نظارت از سه روش امکان‌پذیر است:

الف) نظارت طبیعی و غیررسمی: زمانی این روش محقق می‌شود که خانه‌ها به‌گونه‌ای طراحی شود که ساکنان داخلی بتوانند بر فضای خصوصی، نیمه‌خصوصی و عمومی کاملا نظارت داشته باشند. جیکوبز در این رابطه بیان کرده که نظارت طبیعی بدین معناست که ساکنان منازل باید قادر باشند که حیاط، پارکینگ‌ها و خیابان‌ها را مشاهده کنند. البته این موضوع بیشتر برای خانه و ساختمان‌های کشورهای اروپایی و آمریکایی به دلیل برون‌گرا بودن ساختمان‌ها صدق می‌کند.

ب) نظارت رسمی یا سازمان‌یافته: توسط افرادی مانند نگهبانان، گشت پلیس و نیروهای بسیج محلات انجام می‌شود.

ج) نظارت مکانیکی: با استفاده از تجهیزاتی همچون دوربین‌های مدار بسته، آیفون‌های تصویری، روشنایی معابر و خیابان‌ها، کنترل تردد هوشمند، راه‌بند اتوماتیک و… انجام می‌پذیرد.

۳- کنترل و دسترسی

محدود کردن دسترسی و ورودی ساختمان‌های مسکونی، ادارات، مراکز تفریحی، مراکز خرید، پارکینگ‌های عمومی و دانشگاه‌ها و… می‌تواند تا حد قابل قبولی وقوع جرایم را کاهش دهد؛ زیرا جرایم ارتکابی در مواردی که دسترسی به ورودی‌های آن‌ها متعدد باشد، بیشتر از مواردی است که دسترسی‌ها محدود شده و به‌صورت مناسب کنترل و نگهبانی می‌شوند. در این صورت فعالیت مجرمین نیز محدود شده و جرایم کمتری رخ می‌دهد. به عنوان مثال در یکی از خیابان‌های محلی شهر خرم‌آباد، به دلیل اینکه دسترسی‌ها بدون کنترل و به سهولت انجام می‌شد، آمار ارتکاب جرم در آ‌ن محدوده بالا بود. واکنش شهرداری و ساکنین محله با استفاده از CPTED این بود که با نصب گارد ریل فاصله‌دار در ورودی هر کوچه، امکان تردد وسایل نقلیه به‌ویژه موتور وجود نداشته باشد. همچنین یک کانکس جهت استقرار پلیس محله تهیه شد. در نتیجه، تا حد زیادی از ارتکاب جرم در آن محله کاسته شد.

۴- تصویر محله

شکل و فضای ظاهری و فیزیکی یک محله یا کوچه و تفاوت‌های آن با سایر کوچه‌ها و محله‌های همجوار خود از نظر نوع ظاهر و نمای ساختمان‌ها، طرز برخورد و اشتغال ساکنین، نشان‌دهنده‌ی تفاوت و جدایی هر محله با دیگر محله‌ها از نظر رفتار و روحیه ساکنین است، و می‌توان گفت هویت مکانی بخشی از هویت فردی است.

 ۵- فعالیت‌های پشتیبانی

محیط محله‌ها و کوچه‌ها باید به‌گونه‌ای طراحی شود که ساکنین برای حضور بیشتر در فضای فیزیکی و عمومی تشویق و از این طریق فرصت‌های مجرمانه به علت افزایش حضور ساکنین، کاهش ‌یابد. به عنوان مثال در یکی از کوچه‌های منطقه ۱۳ شهر تهران، با همکاری ساکنین کوچه و شهرداری منطقه، با رنگ آمیزی‌های زیبا بر روی دیوار و ایجاد بلوار باریک و کوچک جهت کاشت گل و گیاه در قسمت میانی کوچه و نصب چند عدد صندلی و گلدان دیواری، ساکنین کوچه به حضور بیشتر در فضای فیزیکی کوچه تشویق شدند.

۶- سخت کردن آماج:

منظور از سخت کردن آماج جرم، بالا بردن استانداردهای امنیتی ساختمان‌ها و واحدهای مسکونی با تدابیری مانند: نرده، دزدگیر، در ضد سرقت و… می‌باشد. این مورد به این معناست که آماج‌ها و اشیایی که معمولا مورد تخریب و یا سرقت واقع می‌شوند، به نحوی طراحی شوند که در مقایل جرم مقاوم باشند و از تخریب یا سرقت مصون بمانند. به عنوان مثال، یکی از واحدهای مسکونی واقع در شهر خرم‌آباد، در طول یک سال چندین بار مورد سرقت قرار گرفته بود؛ به این صورت که سارقین از روی در ورودی و از طریق بالارفتن از لوله گاز وارد واحد مسکونی شده بودند. واکنش ساکن این واحد، ایجاد سردر و همچنین نصب نرده‌های محافظ دورتادور ساختمان و حفاظ محکم برای پنجره‌های رو به حیاط بود. پس از این اقدامات، آمار سرقت به همان ساختمان به صفر رسید.

 

راهکاری‌هایی برای گراش

در نهایت به ارائه راهکارهایی جهت کاهش جرایم در شهرک‌های جدید گراش می‌پردازیم:

– ایجاد کاربری‌های فعال در جداره، و اختلاط کاربری‌ها برای ایجاد پویایی و سرزندگی در محدوده شهرک

– رعایت ارتفاع کاشت در فضای سبز و پوشش گیاهی متراکم و محدود برای تامین امنیت و محدود نشدن دید

– نورپردازی مناسب در فضا برای تامین امنیت در شب

– ایجاد تمایز بین فضای عمومی و خصوصی

– ایجاد جاذبه‌های کافی در بدنه خیابان‌ها و تشویق مردم به استفاده از فضا در تمام اوقات شبانه‌روز.

 

منابع:

– جین جیکوبز، مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی، ۱۳۹۲، بخش سوم کتاب؛ نیروهای زوال و تجدید حیات.

– ساناز حکیم‌زاده، «تاثیرات طراحی شهری بر جلوگیری از جرم‌خیزی در فضای کالبدی شهرها با رویکرد CPTED»، ۱۳۹۷.

– نرگس دهقانی و مجتبی فرهمند، «نقش فضاسازی و هنر محیطی در سبک زندگی اسلامی و پیشگیری از جرم»، ۱۳۹۷.