گریشنا: چندی پیش، بخش اول گفت و گوی افسانه ی گراش را با امام جمعه گراش خواندید. اکنون بخش دوم به شما تقدیم می شود. در این گفت و گو ،امام جمعه از بزرگ‌ترین نقاط ضعفِ فرهنگیِ این شهر، عدم هماهنگی مساجد و کانون‌ها با ایشان عنوان شده است. امکان تغییر اعضای ستاد نماز جمعه، هماهنگی با نهاد ها و ادارت از جمله مطالبی ست که در این بخش پایانی خواهید خواند:

مراجع در مورد گراش چه نظری داشتند؟

 چندین خصیصه را در مورد مردم این شهر می‌گفتند، که مخلص فرمایش این چند بزرگوار این بود که مردمان بسیار ولایت‌مداری دارد و نسبت به روحانیت و مرجعیت خیلی معتقد هستند. مردمانی هستند که خیلی سعه صدر دارند و اگر امام جمعه اهدافی ترسیم کند، ولو اهداف بلند مدتی باشد، این‌ها مردمان خیر و نیکوکاری هستند و امام جمعه را در اهداف‌اش تنها نمی‌گذارند. و با این خصیصه‌ها بزرگواران می‌فرمودند که اگر بروید ما استقبال می‌کنیم.

 

در صحبتی که با مراجع داشتید، دید بلندی نسبت به شهر داشتند و شما با این دید وارد شهر شده‌اید. الان در این یک ماه فرصت کرده‌اید برنامه خاصی را برای بر طرف کردن نقاط ضعف تنظیم کنید؟ و یا اولویت‌هایتان را مشخص کرده‌اید؟

بله همان‌طور که مراجع معظم فرمودند مردم گراش واقعا مردم ولایت‌مدار و صمیمی و خونگرم هستند و خیلی ارادت به مقام معظم رهبری دارند. همه این تعاریفی که شنیدم دو چندان‌اش را از نزدیک دریافتم. اما یک سری ضعف‌هایی هست که من با کمال عذرخواهی از کسانی که صحبت بنده به عنوان انتقادی از آنهاست در طی این چند هفته متوجه شده‌ام. مساجد شهر و کلا مراکز تبلیغی بهتر این است که با امام جمعه هماهنگ شوند. چون یکی از اساسی‌ترین حوزه‌های فعالیت امام جمعه، حوزه فرهنگی شهر است. شما ببینید در هر شهری شورای فرهنگی عمومی تشکیل می‌شود و ریاست این شورا با امامت جمعه است و فرماندار یا استاندار جانشین آنجاست. مثلاً متاسفانه در پرواز، با روحانیون بزرگواری مواجه شدم که از آنها می‌پرسیدم: «سلام علیکم، کجا تشریف می‌برید؟» «گراش برای سخنرانی.» این خیلی برای شهر زننده است که امام جمعه متوجه نباشد چه کسی در این شهر سخنرانی می‌کند. آیا اگر این سخنران مشکل امنیتی در شهر به وجود آورد یا حتی سخنانی زد در حد خرافات و حرف‌هایی که ممکن است هیچ ارزش دینی نداشته باشد، چه کسی جواب‌گو است؟ به خاطر رابطه دوستی یا فامیلی، آقایی را دعوت می‌کنند از جایی؛ اولاً بی‌احترامی به روحانیون خود شهر است. یا در قضیه مداح هم من این مساله را احساس کردم. از بزرگ‌ترین نقاط ضعفِ فرهنگیِ این شهر، عدم هماهنگی مساجد و کانون‌ها با امام جمعه است. نمی‌دانم قبلا چنین تقاضاهایی داشتند و پاسخ داده نشده یا اصلا اگر تقاضایی نکردند چرا دوستان بزرگوار قبلی حاکمیتی بر روی این‌ها نداشتند.

یعنی به فکر سامان‌دهی هیات‌های امنا هستید؟

الآن در شهرهای کشور ما این طور نیست که مساجد و هیئت امنا به حدی باشند که حتی سخنران همیشگی دعوت کنند. اگر مساجد حساس شهر باشد، سخنران را شورای ائمه جماعات تصمیم می‌گیرند. مثلاً حسینیه اعظم اعتبارش به خاطر این است که نماز جمعه در آنجا اقامه می‌شود. من توقع دارم از دوستان بزرگوار که هماهنگ کنند، چون جایی که به عنوان مصلاست و نماز جمعه اقامه می‌شود، مسئولیت بر عهده امام جمعه است. بنده هم پیگیری می‌کنم و تقاضا می‌کنم از دوستان، و این یکی از اموری است که نظم خواهم داد به کمک روحانیون و مردم تا این مشکل برطرف شود. این مسئله در همه جای کشور است و ما کانون رسیدگی به امور مساجد را داریم و شورای ائمه جماعات، و کلاً شایسته نیست که این کار به هیئت امنا سپرده شود، چون هیئت امنا مربوط به امور داخلی مسجد است، نه این که چه سخنرانی بیاید. خیلی عیب است برای مسئولین امنیتی شهر و امام جمعه به عنوان عالی‌ترین مسئول فرهنگی شهر، اگر ندانند در مصلای شهر در مناسبت‌های مختلف چه کسی سخنرانی می‌کند؟ من ان شاءالله می‌گذارم پای صداقت و راستی!، و پیگیری خواهم کرد از این به بعد.

این مدتی که در گراش هستید، یکی از مراکزی که ارتباط شما با مردم را برقرار می‌کند ستاد نماز جمعه است. ستاد هم گفتند یک ماه به فعالیت ادامه می‌دهند تا این که شما تصمیمی در مورد اعضای ستاد و برنامه آن بگیرید؟

بله، در جلسه‌ای که چند روز بعد از ورود من در اینجا تشکیل شد، آقایان گفتند که تودیع کنیم و برویم. بنده در جلسه گفتم نه شما همچنان به فعالیت خودتان ادامه دهید و مردم هم قدردان زحمات شما هستند و بنده هم قدردانی می‌کنم که شما بعضی‌هایتان ده سال پانزده سال بیشتر در این ستاد خالصانه زحمت کشیدید، بدون هیچ گونه چشم‌داشتی. اما عرض کردم که جامعه‌ی ما جامعه پویایی است و در حال رشد، و حتی سیاست مقام معظم رهبری در برابر مسئولین ارشد کشور و حتی امامت جمعه این است که الان حکم‌اش سه سال است. این‌ها به خاطر این است که به هر حال یک جابه‌جایی صورت بگیرد؛ چون در راکد ماندن هر چیزی احتمال مسائل و مشکلاتی است. این هم عرض کردم و گفتم فعلا باشید. ستاد به نظر من باید دربرگیرنده تمام افکار و اقشار عمومی آن شهر باشد. از بین خانم‌ها حداقل یکی از خانم‌های حوزوی ما باشد؛ اگر هست که هست، اگر نیست ما اضافه می‌کنیم. یکی از خانم‌های دانشگاهی ما باید باشد. حتی یکی از خانم‌های خانه‌دار فعال در امور فرهنگی و مذهبی هم باید باشد. این از جمعیت خانم‌ها. و در بین آقایان، مثلا قشر جوان فارغ‌التحصیل یا دانشجوی دانشگاهی که در برگیرنده افکار جوانان ماست باشد. یکی از جوانان طلبه ما باشد. و از کسبه‌ای که صنوف‌شان فراگیرتر است و معتمد شهر هستند دو سه نفر باشند.

 

پس تغییراتی خواهیم داشت؟

من قطعا بازنگری انجام می‌دهم. اگر آن جامعیت هست، حفظش می‌کنیم؛ اگر نه، ما اضافه می‌کنیم. همین دوستانی هم که هستند، من خدای ناکرده قصد بی‌احترامی ندارم و قدردان زحمات‌شان هستم. حتی از خود اعضای ستاد هم سئوال می‌کنیم. اگر حضورشان به صرف افتخاری باشد که در این ستاد حضور دارند، ما عذرخواهی می‌کنیم چون این سمتی نیست که قابل عزل باشد. افتخار است تشریف می‌آورند و شرکت می‌کنند. اما اشخاصی را به این جمع اضافه می‌کنیم. کمیته‌ای تشکیل می‌دهیم برای تصمیم‌گیری پنج نفر یا هفت نفر که تصمیمات حساس و مهم را همان چند نفر بگیرند و تصمیماتی که در جلسات یک دو ماهه هست جمع فراگیرتر بگیرند.

یکی از برنامه‌هایی که شنیده‌ایم این است که محل دفتر را می‌خواهید عوض کنید و فعالیت دفتر را گسترده‌تر کنید. اگر می‌شود در این مورد هم توضیحی دهید؟

نه، دفتر همین‌جا هست، ولی منزلی را بنده با هزینه شخصی خودم برای خانواده اجاره کرده‌ایم. چند اتاقی که امام جمعه قبلی از آن به عنوان منزل استفاده می‌کرده‌اند، به مجموعه دفتر اضافه کرده‌ایم.

مسئولین شهر گراش در این چندماهه در حال جابه‌جایی هستند. نقش امام جمعه در تعیین مسئولین در چه حدی است؟

امام جمعه نقش کلیدی در شهر دارد و از نظر سیستم نظام، مسئول شهر شناخته می‌شود. فرض بفرمایید از نظر اجرایی فرماندار، از نظر انتظامی فرمانده نیروی انتظامی و از نظر نظامی فرمانده سپاه در شهر مسئولیت دارند. اما همان‌طور که در احکام ائمه جمعه می‌آید، وجود مقام معظم رهبری امر می‌کند که همه با امام جمعه در اداره شهر هماهنگ باشند. اما اینکه امام جمعه بخواهد در عزل و نصب مسئولین دخالت کند، نه کار پسندیده‌ای است و نه کار شدنی، چون ما در نظامی به سر می‌بریم که هر چیزی از مجرای قانونی خودش باید انجام گیرد. فرضاً اگر رئیس اداره‌ای بخواهد جابه‌جا شود، مدیر کل و مقام مافوق آن تصمیم می‌گیرند.