گریشنا: تعیین علت حادثه تصادف و مرگ فیروز قاسمی، کارگر نوزده ساله افغان، همچنان در دست بررسی است.

به گزارش خبرنگار گریشنا؛ فیروز قاسمی بیست ساله و محب ملازهی نوزده ساله، دو کارگر غیر مجاز افغانی که ۱۹ تیرماه کمی زودتر از شب‌های قبل کارشان در یکی از ساختمان‌های نزدیک مسکن مهر به پایان رسید، حوالی ساعت ۱۷ دقیقه نیمه‌شب محل کار را ترک کردند. در راه برگشت به خانه در بلوار سرداران، ماشین گشت نیروی انتظامی به آن‌ها فرمان ایست می‌دهد، اما این دو کارگر به دلیل پلاک نبودن موتورسیکلت و نداشتن مدارک اقامت، از فرمان پلیس سرباز می‌زنند و فرار می‌کنند.

Afghan

معمای اسپری فلفل

ادامه ماجرا اما روایت‌های متفاوتی دارد. یکی از وابستگان این دو کارگر افغانی می‌گوید: «در حین تعقیب و گریز، نیروی انتظامی برای متوقف کردن موتورسیکلت از اسپری فلفل استفاده کرده است که این موضوع باعث بر هم خوردن تعادل راننده و منحرف شدن او به سمت جدول شده است.»

فردای حادثه، در تماس با سرهنگ عبدالعظیم انصاری فرماندهی انتظامی شهرستان گراش، از او پرسیدیم آیا نیروی انتظامی از اسپری فلفل استفاده کرده است یا نه. او پاسخ داد: «در این روز هیچ طرحی برای جمع‌آوری اتباع بیگانه نداشته‌ایم و هیچ کسی در این مورد دستگیر نشده است. بررسی دوربین‌های مداربسته فروشگاه‌های موجود در مسیر هم نشان می‌دهد که تعقیبی در کار نبوده است.» سرهنگ انصاری استفاده از اسپری فلفل توسط پرسنل نیروی انتظامی را رد می‌کند و مدعی است اصلا تعقیب و گریزی در کار نبوده است.

روز حادثه، طی تماس تلفنی با جلال ایزدی، سرپرست مرکز حوادث و فوریت‌های پزشکی گراش، او می‌گوید: «بر اثر این حادثه راننده از ناحیه‌ی سر دچار آسیب و خونریزی شدید می‌شود و بلافاصله جان خود را از دست می‌دهد و سرنشین دیگر نیز که دچار شکستگی دست شده بود در حال حاضر در بیمارستان بستری است.»

ایزدی در جواب به سوال ما در مورد استفاده از اسپری فلفل اظهار می‌کند: «وضعیت مصدومین به گونه‌ای نبود و نیست که بشود این مساله را  در حال حاضر تشخیص داد. اما سرنشین و مصدوم این حادثه ادعا می‌کند که نیروی انتظامی در حین حرکت از اسپری فلفل استفاده کرده است. اما فعلا ما نمی‌توانیم دلیل قاطعانه‌ای برای این ادعا داشته باشیم.»

برای پیگیری این موضوع به بیمارستان می‌رویم، اما مسئول حراست بیمارستان مانع از دیدار ما با مصدوم می‌شود. به همین دلیل انتشار این خبر چند روز به تاخیر می‌افتد تا موفق شویم به صورت غیر مستقیم با سرنشین دیگر موتورسیکلت گفتگو کنیم.

در راهروی بیمارستان چند نفر از دوستان و هم‌وطنان مصدوم را می‌بینیم. آن‌ها می‌گویند: «فیروز تنها هشت ماه بود که برای کار به صورت غیر مجاز به ایران سفر کرده و به گراش آمده بود. خانواده‌اش در افغانستان زندگی می‌کنند و ما آنها را مطلع کرده‌ایم. قرار است جسد او به افغانستان برگردانده شود. ما این موضوع را از راه قانونی و انجام دادخواست و شکایت پیگیری می‌کنیم.»

روایت کارگر افغان

در راه بازگشت از بیمارستان، یکی دیگر از دوستان مصدوم را می‌بینیم و شماره تماس مصدوم را از او می‌گیریم، طی تماس تلفنی که با محب ملازهی مصدوم حادثه داشتیم، او این حادثه را این‌طور شرح می‌دهد: «کار در مسکن مهر که به پایان رسید، در نزدیکی‌های قصر یخی می‌بینیم که ماشین گشت پشت سر ما است. سرعت موتورسیکلت را بیشتر کردیم و گشت نیز سرعت ماشین را بیشتر کرد. اما ما سعی در فرار داشتیم که ماشین گشت جلوی ما می‌پیچد و یکی از سربازهای داخل ماشین اسپری فلفل را به سمت ما می‌پاشد. من سریع سرم را برگرداندم، اما اسپری به صورت و چشمان فیروز ریخته شده بود و باعث شد به نرده‌های میله‌ای در پیاده‌رو برخورد کنیم و سر محب به میله‌ها خورد.»

محب ملازهی در مورد ادامه ماجرا می‌گوید: «گشت که ما را در این وضعیت دید به راه خود ادامه داد. بعد از مدتی که مردم دور ما جمع شدند، ماشین گشت نیز برگشت و بعد یکی از مامورین سطل آشغالی که نزدیک ما بود را برگرداند تا وانمود کند که ما با سطل آشغال برخورد کردیم و بعد به سمت میله‌ها منحرف شدیم. به هر حال آمبولانس ما را به بیمارستان رساند. در صورت‌جلسه‌ای که آماده شده بود و از ما می‌خواستند که آن را امضا کنیم، نوشته شده بود که ما در حال گشت‌زنی بودیم که دیدیم تصادف شده است. اما ما آن صورت‌جلسه را امضا نکردیم و گفتیم که شاهد داریم. در صورت‌جلسه‌ی دوم نوشته شده بود که ما اسپری فلفل را به همراه خود داشتیم اما از آن استفاده نکردیم. قرار است دو کالبد‌شکافی به روی دوست‌ام فیروز انجام شود و نتیجه را اعلام کنند.»

دو ادعای متناقض رودروی هم قرار گرفته است. اکنون تصمیم با قاضی پرونده است که مشخص کند آیا تعقیب پلیس و استفاده از اسپری فلفل باعث منحرف شدن موتورسیکلت کارگران افغان شده است یا این که خود کارگران با مشاهده ماشین نیروی انتظامی فرار کرده و از مسیر منحرف شده‌اند.