هفت برکه: اداره اوقاف اداره‌ای نسبتا آرام است؛ اما هر جایی که با زمین مرتبط باشد، قطعا در گراش اداره مهمی است. در سال‌های اخیر هم وضعیت اسناد زمین‌های اوقافی و به ویژه واگذاری برکه‌ها از حواشی این اداره بوده است. رییس اداره اوقاف می‌گوید این اداره درآمد زیادی ندارد و بخش اصلی درآمد برای نگهداری خود موقوفات هزینه می‌شود.

امرالله مولایی سال ۱۳۸۴ در اداره اوقاف گراش استخدام شد. او که اهل اشکنان لامرد است، در سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ به لامرد منتقل شد و پس از مدتی دوباره به گراش آمد و از سال ۱۳۹۷ تاکنون رییس اداره اوقاف گراش است، اداره‌ای که هر سال تعداد کارکنان آن کم می‌شود. در گفتگوی هفت‌برکه با مولایی به مناسبت ۳۰ شهریور، روز وقف، و هفته وقف ۱۴۰۳ او از وضعیت پرسنی اداره، منابع درآمدی و نحوه‌ی مصرف درآمدهای اوقاف گراش، همکاری‌های اداره با شهرداری به نفع مردم گراش، و پیشنهادش برای خیرین صحبت می‌کند.

Amrollah Mowlaei Edareh Owqaf

کارکنان اوقاف یک به یک کم شده است

هفت‌برکه: اداره اوقاف چه تعداد کارمند دارد؟

مولایی: طبق چارت سازمانی، تعداد کارکنان اوقاف شش نفر تعریف شده است. تنها سالی که گراش شش نیرو داشت سال ۹۶ بود و بعد یکی یکی کم شد. الان دو نفر هستیم، من و آقای امینا. پارسال رییس اوقاف اوز به لار منتقل شد و بعد هم به فسا رفت. به دلیل این که یک نیرو از اوز کم شده بود، یک نیرو از ما گرفتند و به اوز دادند. حاج آقا مقصودی که یکی از کارکنان ما بود منتقل شد به خنج و بعد هم کارمند آموزش و پرورش شد. آقای محمودی به کازرون منتقل شد؛ و آقای ناسک رفت اوز؛ و آقای فخری هم که رییس اوقاف اوز و لار شد و بعد هم به شهر خودش، فسا منتقل شد.

همکار من، آقای نوری، قدیمی بود و بازنشسته شد. ایشان که رفت من تک و تنها شدم. آن موقع خانمم شاغل نبود، پس هر وقت جلسه‌ای یا ماموریتی شیراز بودم، خانمم می‌رفت تا در اداره بسته نباشد.

در حال حاضر با دو نیرو داریم کارها را پیش می‌بریم. الان کاری پیش بیاید گاهی اوقات مجبوریم در اداره را ببندیم. ارباب رجوع به محض این که پشت در بسته اداره می‌ماند، سریع می‌رفت فرمانداری و شکایت می‌کرد که اداره اوقاف تعطیل است و از فرمانداری بلافاصله زنگ می‌زدند که چرا اداره تعطیل است. روزهایی بود که برای شرکت در جلسه فرمانداری بودم. می‌گفتم من در فرمانداری‌ام خودتان جلسه گذاشتید و نیرویی ندارم و در جواب می‌گفتند وقتی برگشتی زنگ بزن که ارباب رجوع برگردد.

هفت‌برکه: تصمیمی برای استخدام نیروی جدید ندارید؟

مولایی: در کل کشور و به خصوص در استان فارس، خیلی از نیروهای اوقاف بازنشسته شدند اما به جای آن‌ها حتی یک نفر هم استخدام نشد. از هر دو نفر نیرو که بازنشسته بشوند چه به صورت رسمی و چه پیمانی، دولت برای یک نفر ردیف استخدامی تعیین می‌کند.

در بخشنامه جدید، ما مجوز استخدام دو نیرو را داریم و به همه ادارات فراخوان زدیم که اگر یک نفر بخواهد مامور به خدمت شود بیاید اوقاف. ولی فعلا کسی متقاضی پیدا نشده است. با چند نفر هم خودم رایزنی کردم. یکی از آن‌ها از کارمندان قدیمی است که از اوقاف رفته بود اما باز مشتاق بود که برگردد. متقاضی برای امریه هم زیاد است ولی دولت قبول نمی‌کند که اوقاف نیروی امریه بگیرد. یک سال هم از روحانیون استخدام شدند، که آقای زین‌الدینی به همین ترتیب وارد اوقاف شد و رییس هم شد.

با وجود کمبود نیرو، باز هم نسبت به خیلی از شهرستان‌های جنوب عملکرد بهتری داریم و استان از ما راضی‌تر است.

 

امسال بیش از ۱۰۰ صد برای موقافات گرفته‌ایم

هفت‌برکه: این عملکرد در چه زمینه‌ی است؟ در چه موقوفاتی بیشترین سند را گرفتید؟

مولایی: در حوزه سهام مالکیت، هم سال گذشته و هم امسال، ما پیشرو هستیم. پارسال ما دویست سند موقوفات داشتیم؛ و امسال در همین شش ماه، برای موقوفات حدود صد و خرده‌ای سند گرفتیم. به نوعی می‌توان گفت که گراش جور استان را هم می‌کشد.

موقوفات ما تعدادی از برکه‌ها هستند. اما ممکن است یک زمین موقوفه‌ای وجود داشته باشد که ۲۰۰ خانه مردم داخل آن باشد و ما یک‌دفعه دویست سند می‌گیریم. پنجاه سند یک‌جا درخواست می‌دهیم و این روش برای مردم هم راحت‌تراست. کل شهرستان گراش در محدوده ما است.

 

هفت‌برکه: میزان درآمد اوقاف چقدر است و این درآمد از کجا تامین می‌شود؟

مولایی: اوقاف گراش درآمد زیادی ندارد ولی نسبت به خنج و اوز و .. بهتر بودیم. از لحاظ درآمدی ما از لار هم بالاتر بودیم. لار خودبه‌خود درآمدزا است، اما ما باید جاهای درآمدزا را بگردیم و پیدا کنیم و درآمدی از آن کسب کنیم.

الان درآمد اوقاف حول و حوش یک میلیارد تومان است. پارسال یک میلیارد و خرده‌ای بود و امسال تاکنون چهارصد، پانصد میلیون تومان. برای ما تعیین می‌کنند که گراش باید دو میلیارد درآمد داشته باشد؛ یا مثلا لار ۷ میلیارد، مهر یک میلیارد و …

 

هفت‌برکه: زمانی که آقای زین‌الدین اینجا رییس بود، ادعا کرد که درآمد اوقاف را چندین برابر کرده است و به سالی ۳۰۰ میلیون تومان رسانده است.

مولایی: زمانی که آقای زین‌الدین آمدند و من از اینجا رفتم، یک اتفاقی افتاد. پرونده موقوفه‌ی کربلایی حسن یا همان زهرالقریه در ارد که موقوفه‌ی بزرگی است و ابعاد خوبی دارد و بیشترین درآمدهای ما مربوط به همین موقوفه است از لار به گراش منتقل شد. از سال ۹۶ که من در اوقاف گراش بودم این پرونده‌ دست لار بود و لار پرونده را به ما نمی‌داد. من خیلی پیگیری کردم. دو سال دوندگی کردم تا پرونده‌ را گرفتیم و تحویل گراش دادیم و همان موقع بود که من منتقل شدم لامرد. بیشتر درآمدهای اوقاف گراش مربوط به این موقوفه بود. چون اردی‌ها نمی‌خواستند زیر نظر گراش باشند، درخواست داده بودند و تحت نظر لار رفته بود که بخش بیشتر درآمد را هم لار برمی‌داشت و خرج می‌کرد. ولی حالا درآمد آن در شهرستان گراش است و در ارد خرج می‌شود. در این چند سال هم سندها بیشتر شده و هم موقوفه‌ها.

 

هفت‌برکه: همه درآمدهایی که در شهرستان کسب می‌شود، همین جا خرج می‌شود؟ با چه روندی؟

مولایی: بودجه‌ی موقوفاتی که ما داریم سرفصل دارد. این بودجه در سامانه، به صورت اتوماتیک تقسیم‌بندی شده است. این تقسیم‌بندی را سازمان دست‌کاری می‌کند و هر سال کم و زیادش می‌کند. بخش عمده این بودجه را می‌گذارد برای حفظ خود موقوفات و ۵۰ درصد درآمد موقوفات می‌رود آنجا و ذخیره می‌شود، برای این که کار ثبتی انجام شود، سندی گرفته شود یا پرونده دعاوی و حقوقی چیزی پیش بیاید، نگهداری می‌کنیم. اگر سالیانه سند موقوفه را گرفته باشیم و هزینه نداشته باشیم، درخواست می‌دهیم استان که به ما اجازه ‌دهند در اجرای نیت واقف هزینه کنیم. پس ۵۰ درصد می‌رود آنجا و ۸ درصد هم به عنوان حق نظارت سازمان اوقاف است که می‌رود سازمان و یک بخش‌هایی هم برای کمک و هزینه اداری برمی‌گردد به موقوفات. بقیه هم صرف اجرای نیت واقف است. مثلا نیت کربلایی حسن در دهه محرم، روضه‌خوانی و تعزیه‌خوانی است.

 

هفت‌برکه: از درآمد آب‌انبارها هم فعالیتی انجام شده است؟

مولایی: از درآمد آب‌انبارها ما پارسال حدود ۹ بشکه به مدارس و آموزش و پرورش تحویل دادیم. سال قبل آن نیز ۱۰ آبسردکن به بیمارستان کمک کردیم. معمولا مشتری ما بیشتر در حوزه مدارس و آموزش و پرورش است. مواردی مانند بشکه و آبسردکن، بیشتر آموزش و پرورش متقاضی است و بعضی اوقات هم بیمارستان. یک درصدی هم برای حق نظارت هزینه می‌شود و معمولا موقوفات ما حق متولی ندارد به استثنا موقوفه عباس‌پور که این متولی دارد و یک ده درصدی هم سهم خود متولی است و بقیه در خود شهرستان هزینه می‌شود.

 

هفت‌برکه: درآمد موقوفه بندوشیخ و روباد در چه مواردی هزینه می‌شود؟

مولایی: درآمد موقوفه بندوشیخ و روباد نیز برای روضه‌خوانی و اطعام و کمک به مستمندان است. چند سالی روی این چند موقوفه درآمدمان خیلی خوب بود. زمانی که سند تک‌برگ گرفتیم به مدت یک سال درآمد خوبی داشتیم. وقتی مردم می‌خواستند سند بگیرند که مساحت زمین کم و زیاد می‌شد، پول خوبی گیر اوقاف می‌آمد. و از این درآمد ما خیلی به کمیته امداد کمک می‌کردیم و بسته معیشتی توزیع می‌کردیم. در زمان کرونا حدود دویست یا سیصد میلیون بسته معیشتی برای کمیته خریدیم. کمیته امداد باز هم مراجعه می‌کند ولی چون درآمدمان کم شده و بیشتر موقوفات اجاره‌ است نمی‌توانیم. اجاره واحد مسکونی سیصد یا چهارصد متری، سالیانه سیصد یا چهارصد هزار تومان است. مستاجرها ضعیف هستند و نمی‌توانیم هزینه زیادی از آن‌ها بگیریم. مستضعفان از جاهای مختلفی معرفی می‌شوند، گاهی اوقات از فرمانداری یا دفتر امام جمعه، و ما باید کمکشان کنیم.

 

هفت‌برکه: میزان درآمد حاصل از مقبره‌ها و امام‌زاده‌ها در گراش چقدر است؟

مولایی: گراش مقبره‌ها و امامزاده‌هایی که خیلی درآمدزا باشد، ندارد. تنها بقعه درآمدزای ما، بقعه شیخ عبدالله انصاری است که حسینیه اعظم با موافقت سرپرست سازمان و داشتن مجوز، به صورت اختصاصی خودش آن را اداره می‌کند و درآمدهای آنجا جزو درآمدهای ما محسوب نمی‌شود. حسینیه اعظم خودش هم جزو موقوفات است. تنها امامزاده زیر نظر ما، سبزپوش زینل‌آباد است که خیلی درآمد کمی دارد، معمولا حدود هشت میلیون بیشتر نمی‌شود و کفاف حقوق خادمش را هم نمی‌دهد. امامزاده درآمدزایی نداریم. هفت امامزاده داریم که در سامانه ثبت شده است اما درآمد خاصی ندارد.

 

هفت‌برکه: پس عمده درآمدهای اوقاف گراش از چه طریق است؟

مولایی: درآمد ما بیشتر روی نقل و انتقال‌ها و خرید و فروش‌ها است. مثلا کسی بخواهد خانه‌اش را بفروشد. شما شهرداری که می‌روید، بابت نقل و انتقال، پولی از شما می‌گیرند؛ ولی اوقاف چون زمین مال خودش است، روز اول که زمین به شما تحویل داده است، تنها سی درصد پول از شما گرفته است و کل پول زمین را نگرفته است. به همین خاطر ۱۵ درصد نقل و انتقال‌ها و تغییر کاربری‌ها به ما تعلق می‌گیرد و برای ما درآمد خوبی دارد. مثلا در بلوار معلم یک عینک‌سازی ساختند که متعلق به آقای پورشمسی بود. ایشان تغییر کاربری داد و چند طبقه مجوز گرفت. ما حدود سیصد چهارصد میلیون روی این پروژه درآمد کسب کردیم.

البته این‌ها درآمد‌های متغیر و اتفاقی اوقاف است، ولی اجاره‌ها را بخواهیم حساب کنیم، سالیانه به ۵۰ میلیون هم نمی‌رسد. اجاره‌ها خیلی کم است. سازمان هر سال دستور می‌دهد هر سه سال یک بار وقتی می‌خواهیم قراردادها را تمدید کنیم فقط ۵۰ درصد اجاره‌بها را اضافه کنیم.

 

هفت‌برکه: همانطور که گفتید، قسمتی از درآمد اوقاف مربوط به تغییر کاربری‌ها است. آیا این موضوع با نیت واقف تضاد ایجاد نمی‌کند؟

مولایی: نه. هرگونه درآمدی در راستای نیت واقف هزینه می‌شود.

 

هفت‌برکه: پیشنهادی برای ایجاد درآمد خوب برای اوقاف دارید؟

مولایی: واگذاری به صورت سرمایه‌گذاری مشارکتی می‌تواند درآمد خوبی برای اوقاف داشته باشد. یعنی مثلا از طریق موقوفات، چند شهرستان بیایند شراکت کنند و یک مجتمع بسازند. نمونه‌اش بازار بزرگ لار که آنجا به صورت سرمایه‌گذاری ساخته شده است. چند سرمایه‌گذار آمدند و حدود دویست تا سیصد واحد این مجتمع را ساختند و اجاره زمین اوقاف را پرداخت می‌کنند که درآمد خیلی خوبی است. اگر اوقاف پول زمین را می‌گرفت مجبور بود پولش را خرج کند، ولی به صورت اجاره‌بها، یک درآمد پایدار و مستمر است.

 

هفت‌برکه: آیا در گراش تاکنون سرمایه‌گذاری مشارکتی داشتیم؟

مولایی: در گراش سرمایه‌گذاری مشارکتی نداشتیم. چند باری که درآمد داشتیم در شیراز سرمایه‌گذای کردیم و دو واحد تجاری در شیراز خریدیم. ولی زمین بکری نداشتیم در گراش که در محدوده شهر باشد. البته چند زمین داریم، متقاضی هم هست، ولی چون خارج از محدوده است و سرمایه‌گذارها نسبت به سرمایه‌گذاری روی آن عقب‌نشینی کردند.

 

محاسبه پیزآب برکه‌های فرمول خاصی ندارد

 

هفت‌برکه: در مورد واگذاری برکه‌ها و حریم آبخیز آنها هم همیشه حرف و حدیث وجود دارد. درآمد حاصل از این صرف چه چیزهایی می‌شود؟

مولایی: در مورد برکه‌ها ما بحث فروش برکه‌ها را نداریم. ما اصلا کاری به خود برکه نداریم. زمینی را که به عنوان حریم آبخیز برکه در نظر می‌گیرند، از قدیم باب بوده است و سندش را داریم. ما این زمین را در قالب سرمایه‌گذاری برای کاشت درخت نخل و زیتون استفاده می‌کنیم. مثلا سرمایه‌گذار می‌آید و درخواست می‌دهد و ما زمین را در قالب قرارداد سرمایه‌گذاری به او تحویل می‌دهیم. سرمایه‌گذار هیچ مالکیتی ندارد و هیچ‌گونه حق خرید و فروشی هم ندارد. تنها ۲۰ سال زمین در اجاره خودش است و بعد بیست سال، هر چیزی کاشته، درخت می‌شود و به عنوان درآمد پایدار برای موقوفه است.

این در واقع یک نوع سرمایه‌گذاری است و به نفع مردم است. هم زمین موقوفه حفظ می‌شود و هم طبق قرارداد به آب‌انبارها رسیدگی می‌شود و خراب نمی‌شود و مردم می‌توانند از آن استفاده کنند. اگر اوقاف زمین را در همین قالب واگذار نکند، افراد سودجو زمین را تصرف می‌کنند. همان طور که خیلی جاها تصرف کردند و تبدیل به باغ شهری کردند و هزار متر، هزار متر‌ می‌فروشند. یا منابع طبیعی و یا ارگان‌های دیگر این زمین را واگذار می‌کند و این پول می‌رود در جیب دولت و هیچ درآمدی به شهر برنمی‌گردد. ولی اوقاف درآمدهایی که کسب می‌کند به حساب موقوفه برمی‌گرداند.

 

هفت‌برکه: موردی هم از تصرف زمین‌های اوقافی داشتید؟

مولایی: همین زمین برکه‌ها که خیلی روی آن اعتراض است که اوقاف چرا واگذار می‌کند، ما سند زمین‌های زیادی داریم که منابع طبیعی و یا ارگان‌های دیگر آمدند و آن را تصرف و یا واگذار کردند. مثلا ما سند زمینی داریم که منابع طبیعی روی آن طرح طوبی گذاشته و واگذار کرده است. ما مورد داشتیم که شخصی زمینی را از طریق طرح طوبی تحویل گرفته و وقتی به اداره ثبت مراجعه کرده است به او گفتند که اوقاف برای این زمین سند دارد چطور طرح طوبی گرفتید؟ برو و به منابع طبیعی بگو جای دیگری به شما بدهد.

یا مثلا آب‌انباری داشتیم که در طرح مسکن ملی قرار داشت و لودر آورده بودند و صافش کردند. هیچ کس هم صدایش درنیامد. نمی‌گویند آب انبار را چرا گرفتی؟ یا شخصی رفته حکم دادگاه روی آب انبار گرفته و دارد خدا تومان می‌فروشد به مسکن ملی و هیچ کسی صدایش هم درنمی‌آید. ولی اوقاف دارد این برکه و زمین را برای موقوفه حفظ می‌کند. بیست سال دیگر معلوم می‌شود که کاری که اوقاف می‌کند به نفع مردم است.

 

هفت‌برکه: این گمانه وجود دارد که افرادی بعد از واگذاری اوقاف، می‌آیند و برکه را می‌گیرند و دیوارچینی می‌کنند و مدعی مالکیت آن می‌شوند. در این زمینه چه نظری دارید؟

مولایی: نه. این طور نیست. برکه‌هایی که گرفته شده و دیوارچینی انجام شده، طرف واقعا مالک آن آب‌انبار است و به اوقاف تعلق ندارد. از استان که بازرس آمده بود، رفتیم و با هم گشتی در اطراف شهر زدیم. خیلی از برکه‌ها که دیوار دورش بود، بازرس از ما می‌پرسید که مال شماست؟ و ما جواب می‌دادیم نه، این مال اوقاف نیست. این آب‌انبار به صورت شخصی دیوارچینی شده است. می‌پرسید مگر می‌شود آب‌انبار شخصی باشد؟ گفتم بله، قدیم اینطور بود که طرف نخلستان داشته و در نخلستانش آب انبار هم می‌زده و الان متعلق به خودش است.

این تفکر در کشور است که آب‌انبار حتما وقف است. من خودم عقیده دارم که آب‌انبار همیشه وقف نیست. خیلی از آب‌انبارها وجود دارد که شخص در ملک شخصی خودش زده است و مال خودش است و وقف نیست. این طور موردی هم خیلی داشتیم که اوقاف مدعی شده و محکوم هم شدند.

 

هفت‌برکه: مساله‌ی مورد بحث دیگر، نحوه محاسبه مساحت حریم برکه است. آیا قانون و یا فرمول خاصی برای محاسبه‌ی حریم آبخیز یا همان پیزاب هر برکه وجود دارد؟

مولایی: این بحث را ما از قدیم داشتیم. در اوقاف، ساز و کار خاصی ندارد که بگویند این آب‌انبار یک هکتار پیزاب دارد و یا ۵ هکتار. کارشناس امور آب باید بیاید و بررسی کند و میزان پیزاب را تعیین کند. مثلا با توجه به میزان بارش‌ها در شهرستان این مقدار زمین، زمین آبخیز فلان آب‌انبار است که روی آن آب جمع می‌شود و آب‌انبار پر می‌شود. این معمولا ساز و کار خاصی ندارد. کم و زیاد می‌شود و همیشه مورد اختلاف بوده است. آب‌انبار داریم در شهر واقع شده است و حتی خراب هم شده است ما روی آن ۲۰۰ متر زمین داریم و اگر بخواهیم بقیه پیزاب را حساب کنیم خیلی از خانه‌های مردم وارد حریمش می‌شود که سند ملکی گرفتند.

این حریم‌های آبخیز بیشتر مربوط به آب‌انبارهایی است که در ملک منابع طبیعی قرار دارد. طی مصوبه مجلس منابع طبیعی و اوقاف تفاهم‌نامه‌ای دارد که طبق آن، منابع طبیعی باید حریم و آبخیز آب‌انبارها را تا یک هکتار به اوقاف بدهد. ولی آب‌انباری که در شهر واقع شده است پیزاب و زمین آبخیز زیادی به اوقاف نمی‌رسد. قدیم شهر به این وسعت نبوده و قسمت پایین شهر آبخیز بوده که دیگر آبخیز نیست و روی آن خانه ساخته شده است.

همان‌طور که گفتم محاسبه پیزاب فرمول دقیقی ندارد و برای هر کدام از آب انبارها باید نگاه کرد که این چقدر پیزاب می‌برد و آن چقدر می‌برد. بعضی آب انبارها خود مردم قدیم اعتقاد داشتند و برایش خاکریز درست کردند. خاکریز گذاشتند که کسی تصرف نکند. عرف، مردم و ریش‌سفیدها اعتقاد داشتند زمین مال برکه است و کسی نباید تصرف کند. اوقاف روی همین اعتقادات و عرف می‌آید و سند می‌گیرد.

من خودم بچه اشکنان هستم. کنار خانه پدر خانمم سه چهار آب‌انبار است که زمین‌های اطراف آن را مردم خاکریز گذاشتند و هیچ کسی دورش نمی‌رود. مردم همه می‌گویند این زمین آب‌انبار است و اگر کسی روی آن دست بگذارد، سریع همه مدعی آن می‌شوند که این مال برکه است و حق نداری بگیری.

 

هفت‌برکه: در این چند وقت موردی هم برای واگذاری آب انبار داشتید؟

مولایی: در قالب سرمایه‌گذاری به صورت ۲۰ ساله داشتیم ولی فعلا متوقف شده است. بعضی نادانسته حرفی می‌زنند که باعث تنش می‌شود. اگر اطلاعات باشد همچین اتفاقاتی نمی‌افتد.

 

همکاری با شهرداری به نفع مردم

 

هفت‌برکه: چرا اداره اوقاف به جای این که مثل سال‌های قبل با شهرداری همکاری کند، با افراد به صورت شخصی کار می‌کند؟ نمونه موفق این همکاری حمام دهباشی است که متعلق به اوقاف بود و اوقاف به شهرداری واگذار کرد و با اقداماتی که شهرداری انجام داد باعث شد که حمام حفظ شود. یا برخی از فضای پارک‌ها مثل پارک لاله که موقوفه است با اجاره دادن به شهرداری مدیریت این پارک با شهرداری است و کارهای خوبی انجام می‌شود.  اما به تازگی خبری منتشر شد که زمین پارکی که در خیابان درمانگاه قرار دارد، از شهرداری پس گرفته شده و به فردی واگذار شده است.

مولایی: این خبر دقیق نبود و از طرف ما صحبتی در آن نیامده بود. قضیه این است که از قدیم این زمین یک مستاجر داشته که زمین خانه‌اش و زمین این پارک که کنار هم قرار دارد، جزو قرارداد اجاره‌اش است. اما چون این شخص از آن استفاده نکرده است شهرداری آمده و این زمین را تبدیل به پارک کرده است و این بنده خدا هم چون از این زمین برای پارک استفاده شده، هیچی نگفته است و ما اطلاع نداشتیم که مال مستاجرمان است. تا این که آن شخص مراجعه کرد اوقاف و گفت که این ۲۸۵ متر زمین اوقافی برای ماست. از آنجایی که کل موقوفات باید تعیین تکلیف شود و زمین‌هایی اوقافی که با اوقاف قرارداد اجاره ندارند ما به عنوان متصرف می‌شناسیم و پیگیری می‌کنیم که فلان زمین موقوفی را، آقای ایکس یا فلان ارگان، متصرف شده به آن‌ها  اخطاریه و یا نامه می‌دهیم.

وقتی آن شخص مراجعه کرد و گفت اینجا زمین ماست، ما هم به شهرداری نامه زدیم که اجاره‌ی این فضای سبز را که به عنوان پارک استفاده می‌کند، پرداخت کند.

شهرداری در جواب به ما گفت: آنجا چون محل رفت و آمد محمد‌آباد و سلطان‌آباد است، باید یک تعریض خیابان انجام شود و زمین خیلی کم می‌شود و به درد پارک نمی‌خورد. خودشان پیشنهاد دادند که ما به آن‌ها نامه بزنیم که زمین موقوفه است که بعد آن‌ها نیز وسایل را جمع‌آوری کنند. چون تا جایی که خبر دارم، خیری قرار است یک پارک بزرگتری در آن منطقه بزند.

در هر صورت این زمین مال آن مستاجر است و نمی‌توانیم از او بگیریم مگر این که خودش بخواهد انتقال دهد و یا این که خلاف قوانین و مقررات اوقاف رفتار کند و چندین سال اجاره ندهد و یا کاری کند که زمین از موقوفه خارج کند و ما شکایت کنیم و زمین را ازش پس بگیریم. کل جریان این است که زمین اصلی مال مستاجر است و اگر حقی باشد مال مستاجر است. الان هم دارد ساخت و ساز می‌کند و اگر قرار است جلو ساخت و سازش گرفته شود شهرداری نباید پروانه بدهد و ما نمی‌توانیم جلو کارش را بگیریم چون اجاره‌نامه دارد و زمین خودش است. در مورد عقب‌نشینی هم هزینه به شهرداری پرداخت شده است. یعنی همان مقداری که شهرداری وارد مسیر خیابان شده، باید پولی به آن شخص و اوقاف بدهد که آن هم کوتاه آمدیم و گفتیم نمی‌خواهد.

ولی در بحث استادیوم و خیابان شهید محقق شهرداری همکاری کرد و ما هم همکاری کردیم چهار پنج هزار متر از زمین موقوفه کم شد و صورت‌جلسه کردیم که شهرداری برای معوض آن، به یکی از زمین‌های موقوفی، کاربری تجاری بدهد.

 

هفت‌برکه: زمین کنار حسینیه چهارده معصوم(ع) که تسطیح شده است هم موقوفه است؟ از این نظر مهم است که اگر آنجا ساخت‌وساز شود، مسیر پارکینگ بازار طلا گرفته می‌شود.

مولایی: بله. آنجا هم موقوفه است و در اجاره‌ی مستاجری است که یک خانمی بود و آن خانم آن را فروخت به یک شخص دیگر. اداره ثبت هم موقوفه است و در اجاره‌ی شهرداری است. آنجا هم مستاجرش یک شخص است و قرار است تبدیل به پارکینگ و یا یک پروژه‌ی عام‌المنفعه دیگر شود. قرار بود آن مجموعه تخریب شود و تبدیل شود به پارکینگ برای بازار طلا. اگر پارکینگ شود بین شهرداری و اوقاف و مستاجر یک توافق سه‌جانبه صورت می‌گیرد که هم حقوق مستاجر رعایت شود هم اوقاف و شهرداری. اگر کاربری مسکونی و تجاری نباشد خیلی به نفع اوقاف است. باز اگر پارکینگی باشد که شهرداری از آن درآمد کسب کند برای ما بهتر از مسکونی است. خلاصه آنجا مستاجر دارد و دست ما نیست. اگر دست ما بود با شهرداری کنار می‌آمدیم و توافق می‌کردیم. شهرداری باید جلو مستاجر را بگیرد و با او به توافق برسد.

زمین‌های موقوفی زیادی هست که ما با شهرداری قرارداد بسته‌ایم. مثلا زمین کنار بیت‌الزینب، ساختمان کنارش اوقافی است و مربوط به شیخ عبدالله که آقای قائدی آن را ساخته است و درآمدش خرج شیخ عبدالله می‌شود. زمینی که قبلا محل سازمان تبلیغات و شورای اسلامی شهر بود هم اوقافی است که به شهرداری تحویل دادیم.

 

موقفه‌های دائمی ساخته شود 

 

هفت‌برکه: چه کمبودهایی در زمینه وقف در گراش وجود دارد؟

مولایی: چیزی که من دوست داشتم به آن اشاره کنم این است که در بحث موقوفات، موضوعی که مهم است، نیت موقوفات است. مثلا ما اطعام داریم، روضه‌خوانی داریم، آبرسانی داریم، اما موقوفات قرانی کم است. برای هزینه‌های قرانی ما همیشه لنگ می‌زنیم و برای برگزاری مسابقات قرانی باید دستمان سوی استان دراز باشد. مثلا پارسال مسابقات قرآنی جنوب استان فارس در گراش برگزار شد که حدود بیست سی میلیون هزینه داشت و من ده میلیون از جیب خودم هزینه کردم و بعد از یک سال پول به من برگردانده شد. البته خیر گرامی، مجمع القرآن را ساخته است، ولی خود ساختمان یک موسسه جداگانه است و موقوفی نیست. همان موسسه هم خوب است ولی برای آن موسسه باید منابع درآمدی بگذارند. مثلا شما فرض کن ۴ مغازه در گراش‌سنتر یا سیمرغ خریداری و وقف شود و درآمدش برای آنجا تعیین شود.

برای تهیه جهیزیه هم به ما مراجعه می‌کنند و فوقش ما یک آبسردکن تهیه می‌کنیم و هدیه می‌دهیم که خیلی هم جایی گفته نمی‌شود. ولی اگر موقوفاتی ایجاد شود که درآمدش صرف این کارها شود، ما می‌توانیم کمک بیشتری کنیم.

 

هفت‌برکه: چه پیشنهادی در این زمینه دارید؟

مولایی: پیشنهادی برای خیرین دارم: خیر می‌آید یک‌دفعه پول کلانی را هزینه می‌کند که مثلا جهیزیه خریداری شود. یا خیر می‌آید و می‌گوید من ۷۰۰ میلیون امسال می‌دهم و بروید ویلچر بخرید برای بهزیستی. پیشنهاد ما این است که این ۷۰۰ میلیون را به مسئول اوقاف بدهد تا ۴ مغازه در شیراز خریداری کند. در این صورت شاید امسال ویلچر خریداری نشد، ولی بعد از آن، سالیانه از درآمد مغازه‌ها می‌توانیم برایشان ویلچر بخریم. خیلی از موقوفات که درآمد نداشتند، روی مجتمع‌های شیراز سرمایه‌گذاری کردند.

مثلا مجتمع سیمرغ نیز موقوفه است ولی وقف بیت‌الزینب است. مثلا اگر یکی از واحدهای مجتمع سیمرغ وقف خرید جهیزیه بود، این به صورت مادام‌العمر بود و می‌شد از درآمد آن استفاده کرد.

برای توضیح بیشتر، موسساتی هستند که برای هر موردی از خیر پول می‌گیرند و خرج می‌کنند. ولی پیش می‌آید که پول کم بیاید، با این بهانه که دوبی سودی نداشتند، قطر این طور شده است و درهم نمی‌دهند و… حرفمان این است اگر خیرین و موسسات خیریه به جای انجام کارهای خیر به صورت موردی، بیایند یک مجتمع عظیم تجاری بسازند به صورت موقوفی و متولی هم خودشان باشند، همیشه نیاز نیست به خیر بگوییم که برای فلان موضوع کمک کند و واقعا یک درآمد مادام العمر است.

مثلا ساختمان و زمین شرکت مهرام در تهران وقف حسینیه اعظم است. شیخ احمد خودش آنجا را خریده و وقف کرده و درآمد عظیمی دارد. کل حسینیه اعظم، کل موقوفات و درآمدها و مفازه‌هایی که اجاره کردیم یک طرف، و آن موسسه در تهران یک طرف. این یک درآمد همیشگی است.

اگر همچین موقوفانی در زمینه جهیزیه و ایتام و تحت پوشش بهزیستی و… ایجاد شود خیلی خوب است.

یکی از خیرین گراش خیلی پیگیری می‌کرد و من خیلی تشویقش کردم که بیاید کاری انجام بدهد و یک موقوفه ایجاد کند، ولی در بحث زمین با او همکاری نکردند و رفت. گفت می‌روم و در خارج از کشور یک مسجد می‌سازم. گفتم بیا زمینش را من از اوقاف به شما می‌دهم، با وجود این که هجمه به من وارد می‌شود که زمین آب انبار را تحویل دادی، ولی در هر صورت یک موقوفه برای گراش ساخته خواهد شد که همیشگی است. وقف چشمه همیشه جاری است و چیزی است که همیشگی و دائمی است. شاید درآمد آن کم شود ولی قطع نمی‌شود.