هفت‌برکه – مریم مالدار: «قلندران در ادب فارسی» به نویسندگی معصومه محمد‌نژاد منتشر شد. 

«قلندران در ادب فارسی»، عنوان کتابی است که معصومه محمدنژاد، دبیر زبان و ادبیات فارسی، به تازگی تالیف کرده است. این کتاب در زمستان ۱۴۰۰ به تیراژ هزار نسخه آماده انتشار شد که البته تنها چهارده نسخه آن به چاپ رسید. محمدنژاد مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دارد و در حال حاضر دانشجوی دکترای ادبیات غنایی دانشگاه شیراز است. او فرهنگی است و به عنوان دبیر ادبیات در مدرسه‌ی ام‌البنین و امام رضا(ع) تدریس می‌کند. محمدنژاد یکی از مولفین کتاب «کائت شو» نیز است.

مریم مالدار، خبرنگار هفت‌برکه و دانش‌آموز سال‌های پیش او، به بهانه چاپ این کتاب با این دبیر گراشی گفت‌وگو کرده است. 

mohamadnejad

محمد‌نژاد در شروع گفت‌وگو کتابش را معرفی می‌کند و می‌گوید از نوشتن آن چه هدفی داشته است: «این کتاب بررسی اشعار قلندری یا قلندریات در ادب فارسی خصوصا در قرن‌های ششم و هفتم یعنی تاریخ اوج شهرت این نوع شعر است که چون تاثیرپذیرفته از آداب و رسوم گروه قلندران است، عنوان کتاب «قلندران در ادب پارسی» انتخاب شد و هدف از نگارش این اثر، با توجه به نیازسنجی در حوزه ادبیات، بازشناسی نوع ادبی قلندریات و پیشینه آن در ادب فارسی، بررسی ضرب‌المثلهای قلندری و معرفی شاعرانی است که در این حوزه شعر سروده‌اند.»

قلندران یک کتاب پژوهشی با مخاطب خاص است

پیش از این اسم او را روی کتاب «کائت شو» به عنوان یکی از مولفین دیده بودم و اولین سوالم از او این بود: کتاب «قلندران در ادب پارسی» قبل از «کائت شاو» منتشر شد یا بعد از آن؟ جواب داد: «گرچه جمع‌آوری و ویرایش کتاب «کائت شاو» به وسیله همکاران عزیز مولف، حدود دو سال زود‌تر از کتاب «قلندران در ادب فارسی» انجام شد اما برای چاپ کتاب «قلندران در ادب فارسی» زودتر از کتاب «کائت شاو» اقدام شد. ولی بلافاصله پس از پیشنهاد چاپ کتاب «کائت شاو» به جناب استاد محمدحسن روستایی، این هدف به طور جدی توسط گروه همکاران مولف، پیگیری شد. از آنجایی که کتاب «قلندران در ادب فارسی» یک کتاب علمی پژوهشی است و مخاطب خاص خود را دارد،‌ صرفا به چند کتابخانه و مراکز پژوهشی هدیه شده است.»

چه شد که تصمیم گرفتید در رشته‌ی ادبیات ادامه تحصیل دهید و دکتری بخوانید؟ بدون هیچ معطلی پاسخم را می‌دهد: «علاقه». به عنوان شاگردی که حالا در جایگاه خبرنگار کنار او نشسته‌ام از پاسخ کوتاهش لبخند می‌زنم. دبیری که در کلاس درس همواره شاگردانش را به مطالعه و ادامه تحصیل تشویق می‌کند خودش هم باید تشنه‌ی مطالعه باشد.

می‌گوید: «همه ما باید تلاش کنیم سطح علم و سواد خود را به اوج برسانیم. هرکسی باید نهایت تلاش خود را برای کتابخوانی و آموختن به کار بگیرد؛ چه افرادی که در حوزه علوم مختلف تحقیق می‌کنند، چه افرادی که در حوزه تعلیم و تربیت کار می‌کنند و چه افرادی که به صورت آزاد، کار و مطالعه دارند. هدف من از ادامه تحصیل، کسب دانش و صرف کردن مفید عمر در راه یادگیری علم و بالابردن سطح سواد است. گرچه اهل مطالعه بودن مشروط به ادامه تحصیل دانشگاهی نیست اما تحصیل در مدارج عالی می‌تواند یک توفیق اجباری برای مطالعه باشد.»

معلمی و شاگردی همزمان

می‌پرسم آیا ادامه تحصیل و نویسندگی در موقعیت شغلی و اجتماعی شما موثر است؟ جواب می‌دهد: «علی‌رغم این که اخذ مدرک تحصیلی بالا‌تر بر موقعیت شغلی و حتی حقوق دریافتی کارمندان آموزش و پرورش تاثیر چندانی ندارد و حتی مدرک نمی‌تواند بیانگر سطح سواد باشد، صرفا به خاطر علاقه به کسب دانش و مطالعه در حیطه ادبیات، ادامه تحصیل دادم. اما از نظر موقعیت اجتماعی باید گفت قطعا هرکس از سطح سواد علمی بالایی برخوردار باشد به تمام آنچه برای زندگی فردی و اجتماعی لازم است آگاهی بیشتری کسب می‌کند بنابراین ما باید در این راستا تمام تلاش خود را به کار گرفته تا جامعه بهتری بسازیم.»

او در این راه مشوق‌هایی هم داشته است: «تنها مشوق من در این راه شور و شوق درونی‌ام بود. اما یاریگر و راهنمای من در راستای انتخاب رشته و مصاحبه دکتری، استاد خسرو حسن‌زاده و استاد صدرالله حسنی است و برای تنظیم مقاله آقای دکتر محمد محمدی، راهنمای من بود و همین جا از هر سه بزرگوار کمال تقدیر و تشکر را دارم.»

سوال دیگری که در ذهنم داشتم این بود؛ چطور ممکن است هم‌زمان هم مدرس بود و هم دانشجو؟ تدریس و تحصیل در کنار هم سخت نیست؟ می‌گوید: «گرچه تدریس و تحصیل به‌ طور همزمان بسیار دشوار است اما مدیریت آن‌ها منوط به برنامه‌ریزی دقیق است و در حال حاضر هر دو را با موفقیت پیش می‌برم.»

برای تاکید بیشتر این بار با استرس سوال می‌کنم، فکر می‌کنید ادامه تحصیل باعث شده در امر تدریس کم کاری کنید؟ نگاه و رفتارش شبیه وقت‌هایی می‌شود که در کلاس، بچه‌ها از او می‌پرسیدند اگر نمره‌ی ما ۹ شد، به ما ۱۰ می‌دهید؟ و او در جواب قاطعانه پاسخ می‌دهد: «خیر به هیچ عنوان! امر تدریس جزء وظایف و امر تحصیل جزء علاقه‌مندی من است. هیچگاه علاقه‌مندی‌ها نباید موجب خدشه‌دار شدن وظایف شود. ان‌شاءالله با تمام قدرت هم برای ادامه تحصیل و تدریس و هم در حوزه تعلیم و تربیت تا رسیدن به قله موفقیت تلاش خواهم کرد.»

ادبیات در مدرسه 

او از وضعیت کتاب ادبیات در مدارس برایم حرف می‌زند و می‌گوید: «کتاب‌های مربوط به ادبیات مانند بقیه کتاب‌ها جزء دروس دبیرستان است که البته تا به حال به عنوان درس عمومی برای رشته تجربی و ریاضی و به عنوان درس اختصاصی برای دروس رشته انسانی جز دروس دارای ضریب چهار برای کنکور بوده است. پس به عنوان یک درس بسیار مهم باید به طور خاص به آن پرداخت. با این وجود، از سوی دانش‌آموزان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد گرچه به قول بیشتر آن‌ها درسی است پرنکته و دشوار که به نظر من با ایجاد علاقه‌مندی می‌شود این معضل را حل کرد.»

شاگرد چنین معلمی بودن برای من تجربه‌ی خوبی است وقتی شاهد تلاش دبیرم هستم که چگونه شاگردان را به درس و مطالعه، تشویق و آن‌ها را به ادامه تحصیل ترغیب می‌کند و حتی آن‌ها را به حضور در جامعه و مشغول شدن به کارهای فرهنگی و اجتماعی و دوری از انزوا دعوت می‌کند. سوالی که این بار در ذهنم می‌چرخد این است، به چه شاعرانی علاقه‌مندید و چه سبک کتاب‌هایی را می‌خوانید؟ «بیشتر به شعر شاعران سبک سنتی خصوصا شعر سبک عراقی و بیشتر اهل مطالعه کتاب‌های ادبی، تاریخی و مذهبی هستم و سعی می‌کنم در کنار دروس مدرسه و دانشگاه باز هم از مطالعه این قبیل کتاب‌ها دست نکشم.»

کنجکاوم بدانم اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با چاشنی لبخندی شیرین، پاسخ می‌دهد؛ «عاشق طبیعت هستم و سعی می‌کنم در فرصت‌های ایجاد شده به دل طبیعت بزنم. البته هیچ‌کس مرا بدون کتاب و حتی برگه‌های امتحانی دانش‌آموزان در دشت و صحرا ندیده است.»

با نوشتن چند کتاب، کسی نویسنده نمی‌شود

از او می‌پرسم به عنوان یک فرهنگی فکر می‌کنید نوشتن کتاب و کار نویسندگی چه تاثیری در حوزه تعلیم و تربیت دارد؟ می‌گوید: «هیچ‌کس با نوشتن یک یا حتی چند جلد کتاب، نویسنده نمی‌شود. نویسنده واقعی کسی است که مطالب مفید و ارزنده در راستای تعلیم و تربیت فردی، اجتماعی و پیشبرد اهداف فرد و جامعه بنویسد. هیچ کس هم با مطالعه یک یا چند جلد کتاب، کتاب‌خوان نمی‌شود مگر با مطالعه کتاب‌هایی در حوزه‌های گوناگون علمی، تاریخی، مذهبی، ادبی و… کسب پرورش ذهن و تعالی روح کند. در واقع یک جامعه، زمانی پیشرفت خواهد کرد که افراد آن جامعه کتاب‌های ارزشمند مطالعه کنند. به هر حال بنده به عنوان یک فرهنگی انتظار دارم که نویسندگی، نوشتن کتاب و مقاله و … باید در شهر گراش گسترش پیدا کند و همه همکاران خلاق باید دست به قلم شده و مطالبی را که دیگران به آن نپرداخته‌اند به نگارش درآورند و حتی مطالبی را با نگاهی نو بازنویسی کنند.»

او ادامه می‌دهد: «از آنجایی که نویسندگی مستلزم تحقیق در مسایل گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … است و باعث ارائه یافته‌های جدید در حوزه‌های مختلف می‌شود، در نهایت به ترویج علم و دانش می‌انجامد. در همین راستا کمک شایانی به حل مشکلات جامعه می‌کند. بنابراین با کار تحقیق و نویسندگی در همه زمینه‌ها می‌توان مشکلات یک جامعه را حل کرد.»

مصاحبه‌های حضوری معمولا کمی به درازا می‌‌کشد و سوالات زیادی در دل پاسخ‌ها به ذهن آدم می‌رسد که باید پرسیده شود؛ از او می‌پرسم چه مشکلاتی سر راه فرهنگیان و دانش‌آموزان در ادامه تحصیل و یا نویسندگی وجود دارد؟ می‌گوید: «اولین و مهمترین عامل در راه ادامه تحصیل فرهنگیان عزیز، مشکلات اقتصادی و معیشتی است که موجب ایجاد دغدغه و عدم فراغ خاطر می‌شود. دومین مشکل، اعمال مدرک فرهنگیان است که انگیزه ادامه تحصیل را از همکاران فرهنگی می‌گیرد. البته تا زمانی که جایگاه و منزلت علم و دانش در یک جامعه مشخص نباشد قطعا انگیزه‌ای برای تحقیق و تحصیل و نویسندگی وجود نخواهد داشت.در خصوص دانش‌آموزان می‌توان گفت کهن اندیشی و تعصب برخی خانواده‌ها موجب سلب انگیزه و عدم ادامه تحصیل فرزندان این شهر شده‌ است. گرچه نسبت به گذشته تحصیل در دانشگاه‌ها راحت‌تر شده اما موانعی که بر سر راه این فرزندان است که آن‌ها را ادامه تحصیل بازمی‌دارد.»

آخرین سوالی که می‌پرسم این است که چه توصیه‌ و پیشنهادی برای همکاران و شاگردانش در خصوص مطالعه کتاب و حتی نویسندگی دارد؟ می‌گوید: «هیچ جامعه‌ای پیشرفت نمی‌کند مگر با تلاش و کوشش و تحقیق از سوی نونهالان و نوجوان آن منطقه در حوزه‌های مختلف. پس این فرهنگیان و دانش‌آموزان هستند که با مطالعه در حوزه‌های مختلف باید به جامعه آگاهی ببخشند و یکی از راه‌های این آگاهی‌بخشی، تحقیق و بررسی درباره مسایل مهم جامعه و به قلم آوردن آن‌هاست. وقتی مطالعه و تحقیق و نویسندگی در فرهنگ یک جامعه نهادینه شود قطعا علم و آگاهی مردم آن جامعه بالاتر می‌رود و آن جامعه در همه جوانب پیشرفت می‌کند و مشکلاتش حل می‌شود. توصیه حقیر خصوصا به دانش‌آموزان عزیز این است که به مطالعه و کسب علم و دانش اهتمام تام ورزند.»