هفت برکه: سعید قربانی، کارگردان مستند خال ابرام، ساخت مجموعه مستند خانوادههای شهدای گراش و جانبازان بالای ۵۰ درصد را آغاز کرد. او میگوید:«به دست آوردن اعتماد خانوادهها شهدا برای همکاری در ساخت این مستند سخت است. بعضی از آنها از وعده وعیدهای مسئولین و مصاحبههای بینتیجه گلهمند هستند.»
به گزارش هفت برکه سعید قربانی، نوجوان ۱۶ سالهی گراشی با ساخت مستند خال ابرام استعداد خود را در زمینهی فیلمسازی نشان داد. او از اردیبهشت سال جاری کار مصاحبه با خانوادههای شهدا و جانبازان بالای ۵۰ درصد با تهیهکنندگی مرکز فرهنگی گلزار شهدا آغاز کرده است اما برای اتمام و به پایان رساندن این مستند به مشکل خورده است.
دلیل ساخت این مجموعه مستند، مشکلات سر راه آن و گلایهی او را از زبان خود او بخوانید:«ایدهی ساخت این مجموعه مستند زمانی به ذهنم رسید که چند پدر و مادر شهید در تاریخهای نزدیک به هم به رحمت خدا رفتند. به خودم گفتم چقدر حیف است این پدران و مادران از بین ما بروند بدون این که حتی یک خاطره در مورد فرزند شهیدشان ثبت شده باشد.
این شد که با سید محمد رضا حسینی، ابوالفضل بیواره و اسدالله بیگ زاده به عنوان تصویربردار، فاضل فدایی به عنوان صدابردار، امیر حسین منفرد به عنوان نورپرداز و علی غلامپور به عنوان مدیر تولید از اردیبهشت صبحها و عصرها، کار فیلمبرداری و مصاحبه با خانواده شهدا را آغاز و تا تیر ماه ادامه دادیم. مرکز فرهنگی گلزار شهدا به عنوان تهیهکننده و اعضای شورای شهر خصوصا آقای دانشور و شهرداری به عنوان حامی نیز با ما همراه بودند.
اما نتیجه تلاش برای ما رضایت بخش نبود. از بین لیست ۳۷ نفرهی خانواده شهدا تنها امکان صحبت با ۱۳ خانواده برای ما فراهم شد.
با وجود پیگیریهای زیاد، به دلایلی کار قفل کرده است. یکی از این دلایل این است که برخی خبر ندارند، بعضی از پدر و مادران شهید هم از لحاظ جسمانی در وضعیتی هستند که حتی قادر به حرف زدن نیستند. اما گلهی من از دو گروه است اول خانوادههایی که سفرها و مشغلههای زندگیشان باعث شده همکاری برای مستند کردن این خاطرات را اولویت قرار ندهند و دوم خانوادههایی که همه را به یک چشم میبینند و اعتمادشان را از دست دادهاند. عدهای میگویند؛ مسئولین برای ما هیچ کاری نکردند و نمیکنند، عدهای میگوید از ما مصاحبه و فیلم و عکس زیادی گرفته شده و ما زیاد حرف زدیم اما حرف ما خریداری ندارد، حتی ندیدیم آن را منتشر کنند.
واقعیت این است که نمیتوانم به حرفشان خرده بگیرم. خودم به چند فیلمساز مراجعه کردم تا آرشیویی از مصاحبههایی که با این خانوادهها انجام دادهاند را در اختیارم قرار بدهند و با جواب منفی آنها مواجه شدم. به هر حال این خانوادهها وقت گذاشتهاند که صحبتهایشان جایی شنیده شود. یک خواهش دارم از هنرمندان و کسانی که فیلم یا عکسی از شهدا و خانواده شهدا دارند، آرشیوتان را منتشر کنید و در اختیار عموم قرار دهید.
از بین جانبازان بالای ۵۰ درصد نیز ۱۰ نفر به ما لیست دادند و از این ۱۰ نفر ۶ نفر اعلام آمادگی کردند و بقیه یا شرایطش را نداشتند و یا مایل به گفتگو نبودند و نمیآمدند که خاطراتشان را بازگو کنند. در نهایت ما تنها توانستیم با چهار نفر از ۱۰ جانباز صحبت کنیم چون دو نفر از آنها نیز در میانه راه از همکاری با ما منصرف شدند. ما فعلا توانستیم با حاج ابوالحسن خوشبخت، دکتر لطافت، آقای نادرپور و آقای شبانی صحبت کنیم.
سعید قربانی به نقل از بعضی از کسانی که برای مصاحبه راضی نشدهاند میگوید: «خیلیها کارشان این شده که در هفته دفاع مقدس بیایند و یک لوح تقدیر بیاورند و تقدیر و تشکر کنند. ما این چیزها را نمیخواهیم. برحسب وظیفه به جبهه رفتیم نه برای تقدیر و تشکر چیزی که از مسئولین میخواهیم هم این است که واقعا برای مردم کار کنند.»