هفت برکه – فاطمه ابراهیمی: «حتما بعد از ورودم به مغازه، بُنسای رو نوازش میکنم. و خیلی وقتها همین بنسای میشود گوش شنوایی برای حرفهایم.» تعجب میکنم و لبخندی روی لبهایم نقش میبندد. نگاهم میکند و میگوید: «میدانم. کاملا عادی است که باورتان نشود. اما من و مریم، همسرم، با همین گلها زندهایم و نفس میکشیم.» […]