مروری بر خاطرات استاد محمد ابراهیمیان از لارستان صادق رحمانی: سماور را روشن کرده بود. بشقاب ها را به تعداد، روی میز شیشه ای قهوه ای رنگ چیده بود. سبد میوه های تابستانی را با سلیقه روی میز گذاشته بود، اما مطمئناًً قفسه بندی کتاب ها را مرتب نکرده بود. کتاب های ادبی ، نمایشی، […]