هفتبرکه – گریشنا: خانهی پدرم بودم که صدای در را شنیدم و بعد از آن صدای موتورسیکلت را شنیدم اما وقتی به کوچه آمدیم کسی در کوچه نبود. آن موقع متوجهی موضوعی نشدیم و من به خانهی مادرشوهرم رفتم موقع برگشت متوجه شدم که جای کوبهی در خالی است به مادرم گفتم فهمیدی عصر صدای در […]