هفتبرکه – صادق رحمانی – یکم فروردین ۱۴۰۲ ۱ آن چه را که از رادیو به یاد دارم، به دههی اول زندگیام در گراش برمیگردد؛ سال۱۳۵۰ وقتی هفتساله بودم و در اتاق زمستانخانه باید آماده میشدم تا به مدرسهی دولتی برقروز بروم. هوای بیرون سرد بود و هنوز خُردک شرری در اجاق باقی مانده […]