هفتبرکه – مریم مالدار: یکی بود یکی نبود. در زمانهای دور، یک روز که باران میآمد شَر شَر، پشت خونهی هاجر، همه از این که هیچ هواشناسی آن دور و بر نبود که به هاجر خبر بدهد که توی باران عروسی نگیرد، شاکی بودند. همه فکر میکردند چه خوب میشد اگر میشد همهچی را پیشبینی […]