بستن

چرا قبر صحبت لاری ناشناخته مانده است

صادق رحمانی: در مجلد دوم کتاب تاریخ مفصل لارستان، فصلی مشبع از زندگی مفاخر لارستان نگاشته شده است.*  از آن همه رجال علمی و ادبی و فرهنگی و حدیث شناس و شاعر و قاری و مفسر که در سال ها و سده های مختلف در لارستان و خنج زندگی می کرده اند، جز اندکی مقابرشان شناخته شده نیست.

در شهرستان خنج، آثاری بر جای مانده از قرون هشتم و نهم هجری نشان از اهتمام زمامداران آن روزگار در تقویت و ترویج فرهنگ عرفانی دارد. مقابر گوناگون شیخ دانیال و شیخ محمد ابونجمی، شیخ شعیب، پیرمرد خراسانی و چند آرامگاه دیگر اکنون پابرجاست. فضای فکری حاکم بر آن زمان و ضرورت احداث چنین بناهایی، در کتاب  خنج گذرگاه باستانی لارستان اثر دکتر وثوقی نوشته آمده است و به نظر می رسد حاکمان قدرتمند لارستان کهن درصدد بوده اند در کنار تجلیل و بزرگداشت عارفان ، نبض خود را با فضای رایج دینی و مشروعیت بخشیدن به حاکمیت خود، با جریان اجتماعی جامعه هماهنگ کنند.

  به هر روی ، سخن بر سر این است که این  اکرام و احترام برای اهل علم، دانشمندان ، شاعران، در سده های اخیر در لارستانی کم تر به چشم می آید. دلایل این امر را باید به مقالتی دیگر حوالت داد. سخن اصلی این گفتار، بر سر این است که یکی از شاعران لارستان که در دوره  قاجاریه در بیرم و سپس در لار می زیسته، صحبت لاری نام دارد. او بی شک شاعری نامدار است که آوازه اش از مرزهای فارس گذشته است و کم تر شاعری است که او را نشناسد یا ابیاتی از او را حفظ نباشد.

نخستین بار دیوان او در بمبئی و سپس حسین معرفت شیرازی و این اواخر دکتر انصاری لاری گزیده ای از دیوان را به چاپ سپرده اند. معرفت در مقدمه کتاب خود از سفر به لار سخن می گوید و این که قبر او در حوالی امامزاده معروف لارستان قرار داشته است، اما اثری از آن به دست نیامده است.

ناشناس ماندن قبر او این گمان را به یقین نزدیک می کند که  صحبت لاری، علاوه بر جنبه های ادبی، در عرصه های اجتماعی لارستان در عصر قاجاریه نیز فعالیت داشته است. سید علاءالدین مورخ لاری در کتاب تاریخ لارستان، صفحه ۱۶۸، درباره صحبت لاری چنین گفته است: «او مداح علی خان و نصیرخان لاری بوده و امورات زندگی اش هم از طرف آنها اداره می شده است. چنان که قصاید و غزلیات و رباعیاتی که در مدح خوانین لاری گفته است، شاهد گفتار است و بعد از انقراض خوانین لاری، چون مردم لار به او کمک نمی کرده اند، وی به تنگی معیشت، گرفتار شده و در اواخر عمرش اعما (نابینا) گردیده و در لار فوت کرده و در جنب امام زاده در محله جا شهر لار مدفون شده ….»

در حقیقت ، مورخ لاری، از ناشناخته ماندن قبر او رازگشایی می کند و آن چیزی نیست، جز تحمیدیه هایی که برای حاکمان  زورمدار سروده تا از این طریق به زندگی خود ادامه دهد، اما این امر، به مذاق مردم لار خوش نیامده است. با این حال، نسل های بعد به مرور ، تناسبات آن روزگاران  را به فراموشی سپردند و نام او از زیر غبار فراموشی ، به در آمد و بر سر در دبیرستان ها قرار گرفته و امروز تندیسی از او در میدانی با همین نام در لار نصب شده است و بدین گونه مردم لار ، احترام خود را پس از سال ها اعلام و ابلاغ کرده اند.

با این اوصاف، مقبره او هنوز شناخته شده نیست، اما به احتمال زیاد در حوالی امامزاده قرار داشته، کما این که هم مورخ لاری و هم حسین معرفت در تحقیقات میدانی بر این امر اذعان داشته اند.

بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی

در سینه های مردم عاشق مزار ماست

………………………………………………………………………………………………….

* تاریخ مفصل لارستان با طراحی دکتر محمدباقر وثوقی و تلاش و پیگیری مهندس منوچهر عابدی راد، در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به همت نشر همسایه به چاپ رسیده ، فصلی مفصل از زندگی مفاخر لارستان را جناب کرامت الله تقوی ، پژوهشگر جویمی از منابع و مآخذ مختلف گردآوری و  در این کتاب  انتشار داده است.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی رادیو فرهنگ سردبیر نشریه افسانه ویِژه گراش شاعر، پژوهشگر فرهنگ عامه، تاریخ و ادبیات در جنوب فارس مدیر انتشارات همسایه مدیرعامل موسسه فرهنگی هفت برکه

2 نظر

  1. لاریها به صحبت فداغی هم رحم نکرده اند ودرآن زمان اورا به تنگی معیشت انداخته اند اگردقت کنید تازمانی که خوانین لارسرکاربوده اند واو برای آنها مدیحه سرایی میکرده کمکش می کردند اما بعدش او را به فقرانداخته اند تاجایی که نابینا می شود . هنوز هم این خصلت دربین آنها رواج دارد ومکررا مشاهده می شود وحال برای تاریخ سازی برای شهرخود ومصادره کردن صحبت فداغی نام اورا به صحبت لاری تغییرداده اند.

  2. لار شخصیت و نخبه ای ندارد که به آن افتخار کند . آیت اللهی دزفولی بوده و از نجف آمده . نسابه فسایی است . صحبت هم که فداغی است . […]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 نظر
scroll to top