هفتبرکه – حسین ناصری: هنگامی که خیابانها، میادین و جدارههای شهری، انباشته از هرج و مرج و عوامل و عناصر مزاحم بصری، شنیداری و رفتاری باشد، شهروندان نیز به نوعی آشفتگی روحی و جسمی دچار میشوند. از این رو دانش شهرسازی برای بهبود این وضعیت، به نمادهای هنری، تاریخی و فرهنگی اهمیت زیادی میدهد. اِلِمانها (عناصر) شهری یکی از مولفههای اصلی افزایش کیفیت فضاهای شهری هستند. وجود المانهایی که مفهوم و معنای مختص به یک شهر، که گاه پیشینه تاریخی و افتخارات آن شهر را با استفاده از عناصر زیباییشناسانه نشان میدهد، میتواند ذهنیت و خاطرهای را برای مردم یادآوری کند.
در این یادداشت سوالاتی بدین شرح مطرح میشود: فضاهای عمومی شهری یعنی چه؟ المان شهری چیست؟ چگونه میتوان به زیباسازی فضاهای شهری پرداخت؟ ساخت و زیباسازی فضاهای شهری چه تاثیری بر کیفیت زندگی مردم شهر دارد؟ چه کسانی متولی و مسئول ایجاد فضاهای شهری هستند؟
فضاهای شهری
در سطح یک شهر، فضاهای گوناگونی میتوان یافت: فضای خصوصی و خانوادگی مردم، فضای نیمه خصوصی-عمومی و فضاهای عمومی و متعلق به همه مردم آن شهر. فضاهای عمومی شهرها به جای آنکه با فضای خصوصی و صمیمی ارتباط داشته باشند، تقریبا در همهجا و در همه زمانها به عنوان مکانهایی خارج از مرزهای فردی یا گروههای کوچک قرار میگیرند، به طوریکه بین فضاهای خصوصی واسط هستند و برای انواعی از اهداف نمادین و واقعی بهکار گرفته میشوند…. از دیدگاه هنجاری، این فضاها اگر توسط مسئولین دولتی ایجاد و مدیریت شوند، عمومی تلقی میشوند، به طوری که کل مردم را مخاطب قرار داده و به روی همه باز بوده و توسط همه اعضای جامعه مورد استفاده قرار میگیرند (مدنی پور).
فضاهای عمومی شهری، مکانهای ملموسی هستند که فعالانه بر زندگی ما اثر میگذارند. این فضاها واجد ویژگیهایی مانند سرزندگی، تحرک، تحول مداوم، پیوستگی و گسستگی است. مهمتر اینکه همهی گروههای مختلف اجتماعی در سطح شهر میتوانند از این فضاها استفاده کنند و در آنها حضور یابند.
المان شهری
المان شهری معمولا حجمی سهبعدی و دارای فرم و بیان هنرمندانه است که از جهات مختلف قابل نظاره است. کارکرد اصلی المانها، تزئین و هویتبخشی یا انتقال پیامی به ناظران است و از مصالحی نظیر سنگ، بتن، فلز، چوب، فایبرگلاس و سایر مواد و مصالح ساخته میشود. ضمن اینکه بهرهبرداری هوشمندانه از این آثار حجمی نیز میتواند در ارتقای کیفیت فضایی شهر موثر باشد.
المانها و جدارههای شهری، نه تنها به غنای بصری شهر و فضای زیست اجتماعی ما کمک میکنند، بلکه به عنوان نمادها و نشانههایی از فرهنگ و هویت جمعی ما قابل استناد هستند و از این بابت است که باید رویکردی تازهتر و جدیتر به آنها داشت. المانها و جدارههای شهری در ارتباط مستقیم با مردم هستند و لاجرم باید بتوانند با روحیات جمعی مردم و واقعیتهای اجتماعی آنها ارتباط برقرار کنند. هر فضا و موقعیتی فرهنگ خاص خودش را دارد و المانی که در آن فضا قرار میگیرد، باید با موقعیت و فرهنگ مردمی که از مقابلش میگذرند سنخیت داشته باشد. این المانها باید بتوانند به سرعت تاثیر زیباییشناختی بر مخاطب خود بگذارند، چرا که مخاطب این آثار تنها برای دیدن آنها به شهر نمیآید و در نهایت این المانها باید بتوانند پیام و مفهومشان را به سرعت به مخاطبان خود انتقال دهند. (مهاجر، ۱۳۸۶، ص ۳۸)
نقشها و کارکردهای المان:
۱. تقویت حس مکان: «مکان بخشی از فضاست که به وسیله شخص یا چیزی اشغال شده است و دارای معنایی ارزشمند است.» در صورت هماهنگی المان با محیط و تقویت انسجام بصری محیط پیرامون، شهروندان احساس رضایت و آرامش بیشتری میکنند و حس مکان تقویت میشود.
۲. هویت بخشی به فضاهای شهری: «هویت به مجموعه عوامل، ویژگیها و روحیات یک مکان و آن چیزی که آن مکان را از دیگر مکانها متمایز میکند و ویژگیهای منحصر به فردی داشته باشد.» مجسمههایی که از طراحی خلاقانه و هنرمندانهای برخوردارند، میتوانند هویتبخش باشند؛ یا مکانی که در گذشته رویدادی تاریخی در آن شکل گرفته است، مانند کلات گراش.
۳. ارتقای کیفیت و ایجاد سرزندگی فضاهای شهری: فضای خالی از هنر و معنی، جذابیتی ندارد و فقدان جذابیت از کیفیت فضاها میکاهد و مانع از ایجاد حس سرزندگی و نشاط در فضای شهری است. المان میتواند هر دو مورد را ارتقا دهد.
۴. ارتقای آگاهی عمومی و معرفی نمادها و ارزشهای فرهنگی: المانها، طرحهای گرافیکی جداره شهری و… میتواند سطح دانش و آگاهی عمومی شهروندان و مسافران را در خصوص حوادث فرهنگی و رویدادهای تاریخی و یا سایر زمینهها ارتقا دهد.
۵. ایجاد یک نشانهی شهری: نشانه از عناصر اصلی سازندهی سیمای شهر است. از نظر کوین لینچ «نشانهها عواملی در تشخیص قسمتهای مختلف شهر هستند. خصوصیات نشانه باید چنان باشد که بتوان آن را از میان عوامل بسیار بازشناخت. اگر نشانهها فرمی واضح داشته باشند، با زمینه خود متضاد و به اطراف خود غالب و مسلط باشند؛ شناخت آنها به آسانی میسر است و احتمال بیشتری هست که بر آنها معنایی متصور باشد. المانها، تندیسها و مجسمهها در بسیاری موارد بهویژه اگر اندازه آنها بزرگ باشد، میتوانند به عنوان نشانه در سطح محله، منطقه و حتی شهر مطرح شوند.»
المانهای شهری در گراش
اخیرا موضوع طراحی و اجرای المانهای شهری و فضاهای عمومی در سطح شهر گراش بیش از پیش در گرفته است، و نمونههای نسبتا موفق و ناموفق آن با همدیگر مقایسه میشود. به نظر میرسد در این زمینه، حداقل سه عامل نقش مهمی داشته باشند: نقش پیمانکاران، نقش مدیریت شهری و کارفرمایان، و الگوبرداری نادرست و نامتناسب. در اینجا برای هر کدام از این عوامل، نمونههای ملموسی ذکر میشود.
المان میدان ولایت و نقش پیمانکاران
به عنوان مثال، میتوان به المان بافت قدیم و سنتی در میدان ولایت اشاره کرد (تصویر زیر). میتوان دید که این المان به صورت بافتی پراکنده، مانند بافت اولیهی شهرها و روستاها و مناطق شمالی، طراحی شده است. اما باید دقت کرد که در ابتدا و قبل از اجرای طرح المان، باید مطالعاتی در زمینه شناخت بافتهای قدیم شهر و منطقه صورت بگیرد. مثلا یکی از ویژگیهای بارزی که در بافت قدیم و سنتی منطقه (به دلیل داشتن آب و هوای گرم و خشک) وجود دارد، متراکم و پیچدرپیچ بودن معابر و بناهای این بافت است. بدین ترتیب، میتوان دید که نسبتی بین این المان و خصوصیات بافت تاریخی گراش وجود ندارد.
ضمن اینکه در اینجا نباید نقش و تاثیر پیمانکاران را نادیده گرفت. به نظر میرسد پیمانکاران و شرکتی که در این زمینه فعالیت میکند، برای همه مناطق جنوبی (اچمیزبان) بدون توجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی، یک نوع المان را تجویز کردهاند و در اکثر این مناطق اجرا میکند. از این رو، به یک نوع یکسانسازی المانها میرسیم و اگر این روند ادامه داشته باشد، ممکن است در آینده دچار فراموش شدن هویت محلی شویم.
البته ناگفته نماند که الگوبرداری درست میتواند نتیجهی عکس داشته باشد و باعث ترویج فرهنگ شهری ما شود. به عنوان مثال، میتوان به طاق نصرت در روم باستان و به تبعیت از آن، به طاق نصرتهایی که بعدها در دیگر سرزمینهای اروپایی شکل گرفت، اشاره کرد که به ورودی هر معبری معنا و مفهوم میبخشد (الگوبرداری درست: نماسازی یکسان و استفاده از مصالح بومآورد).
جدارههای شهری و الگوبرداری نادرست
دومین موضوع قابل تامل و بررسی در گراش، جدارههای شهری است. این جدارهها یکی از عوامل زیباشناسانه اجتماعی و فرهنگی در جهت افزایش کیفیت فضاهای شهری است. در هنگام طراحی و اجرای یک پروژه زیباسازی شهری، میبایست هم به ارتقا کیفی ظرف توجه داشت و هم به ارتقا فرهنگی مظروف؛ یا به عبارتی، هم به ویژگیهای کالبدی شهر و هم به آموزش شهروندان توجه داشت و چه ابزاری بهتر از هنر که می تواند آموزشدهنده و زیباکننده باشد.
یکی از نمونههای موفق زیباسازی شهری و طراحی جداره در گراش، کاشیکاریهای سفالی «نقش گراش» بر دیواره موتوری شهرداری (جنب مسجد شهرداری) است. در این جداره به عناصر شاخص و عناصر هویتی شهر مانند کلات و… توجه شده است و این ویژگی با عناصری همچون آبنما و فضایی برای استراحت و نشستن در مقابل جداره، تکمیل شده است که در ارتقا کیفیت محیط تاثیر داشته است. به نظر میرسد به همین دلایل، این مکان به فضای مکثی تبدیل شده است که شهروندان میتوانند در آن تعامل داشته باشند و از آن استفاده کنند.
اما آیا در طرح جدارهی مدرسه سعادت در میدان شهید بهشتی (تصویر زیر) نیز این مسایل رعایت شده است؟ میبینیم که متاسفانه این طرح نیز یک الگوبرداری و تقلید از طرحهای همسان در منطقه است. جدا از موضوع درست یا نادرست بودن این الگوبرداری، بحث در مورد انتخاب تصاویر خاطرهانگیز برای این المان نیز به صورت جدی مطرح شد. از مهمترین معیارهای بررسی یک المان شهری و اجرای آن پروژه این است که باید در ظرفیت انتظارات فرهنگی جامعه باشد. زمانی که درگیر شکل دادن به فضای شهری هستیم، ناگزیر با محتوای اجتماعی و (فرهنگی) آن کار داریم (مدنی پور، ۱۳۷۹، ص ۱۰). پس باید نظرات مردم نیز در اجرای این پروژهها در نظر گرفته شود تا حداکثر جذابیت لازم را داشته باشد و مورد استقبال آنان قرار گیرد.
نقاشی در بلوار سپاه و نقش کارفرما
نداشتن خاطره مهمترین عاملی است که باعث از دست رفتن هویت در شهرهای امروزی میگردد و همچنین باعث میشود شهرهای کهن با بافت و معماری ارزشمند به راحتی توسط افراد از بین بروند و نابود شوند و جای خود را به مراکز سکونتی بدون هویت دهند. مراکزی که فارغ از ویژگیهای فرهنگ تاریخی- اجتماعی- اقلیمی منطقه شکل میگیرند. آن چیزی که ما را به خانه، محله و شهرمان علاقهمند مینماید، داشتن خاطرههایی دوستداشتنی از آنهاست و هر آنچه این خاطرهها قویتر و ماندگارتر باشند، دل کندن از آن برایمان سختتر خواهد بود و تلاش در جهت حفظ و بهتر نگاهداشتنشان بیشتر. در صورت حذف این عناصر، شاید صرفا انگیزههای مادی جایگزین شود و در این صورت، جهت حفظ و پاسداشت ارزشهای آن، هیچ ضمانتی وجود نخواهد داشت و به راحتی آنها را به دست تغییرات خواهیم سپرد.
در اینجا به عنوان مثال به جداره قسمتی از بلوار سپاه اشاره میشود که از عنصر زیباییشناسانهای برخوردار نیست و هیچ رابطهای بین مخاطبین و این جداره برقرار نمیشود. البته در اینجا نباید نقش مدیریت شهری و کارفرمایان زیباسازی شهر را نادیده گرفت زیرا به نظر میرسد که شاید یکی از دلایلی که صرفا یک نقاشی دیواری ساده برای پوشاندن این جداره اجرا شده است، کاهش هزینههای زیباسازی شهری باشد. پیشنهاد میشود در اینگونه موارد از عناصر و مولفههای بهروز زیباسازی شهری مانند سیانسی، کاشیکاری و نورپردازی و… استفاده شود.
به این نکته نیز باید توجه داشت که یک نشانهی شهری و یک اثر هنری در شهر، در خاطرهی نسلها جای دارد و یک زبان مشترک بین آنهاست و میتواند بستری مناسب جهت تداوم فرهنگی جامعه باشد. و جامعه به پیشرفت دست نخواهد یافت مگر با حفظ این پیوندها. میان یک جامعه شهری ۲۰ساله و یک جامعه شهری ۲۰۰ساله، تفاوتهای زیادی هست که ناشی از این ارتباط فرهنگ شهری است. یکی از تاثیرات حضور آثار هنری در فضای شهر، کمک به تقویت خوانایی شهری است. صحنه و سکانسی که به خوبی بتواند در خاطر بماند، نه تنها میتواند در ذهن شخص تصویری دقیق به وجود آورد، بلکه خود نقشی اجتماعی بر عهده خواهد گرفت و میتواند به عنوان خاطرهی مشترک گروهی از مردم باشد. به طور مثال، وقتی گروهی از یک شهر در نقطه و شهر دیگری یکدیگر را ملاقات مینمایند، خاطرات مشترک از شهر زادگاهشان از نخستین و آسانترین عوامل آشنایی میان آنان خواهد بود، خاطراتی که از ویژگیهای شهرشان و نشانههای حکشده در ذهنشان بر جای مانده است.
گراش
۳۱ مرداد ۱۳۹۸
زشت تر از همه اینا برکه میدان شهید برزگران هست. هر بار هم با رنگهای کودکانه رنگ آمیزی میشه و بر قباحتش افزوده میشه
نرگس اسدی لاری
۳۱ مرداد ۱۳۹۸
“نقش گراش” در بعد به تصویر کشوندن و روایت هویت شهر شاید قابل قبول بوده باشه اما از همون ابتدا تصاویر ناواضح بودن و اقداماتی مثل رنگامیزی بخشهایی از این دیوار برای نجات طرح، نتیجه عکس داده.
اگر مسئولین زمان، توجه و هزینهی مناسب بگذارند و زیباسازی فضای شهر رو به گروهی که در این زمینه تخصص دارند واگذار کنن شاید وضعیت بهبود پیدا کرد.اما در ابتدا این روند انتخاب المانها با این سلیقه رو متوقف کنن و برای مثال وسایل بیربطی که در بولوارها گذاشتند رو حذف کنن.
گراشي
۲۹ مرداد ۱۳۹۸
حسین اقای ناصری نوشته هاتون طولانیه و خارج از حوصله خوندن .
امیرحسین نوبهار
۲۹ مرداد ۱۳۹۸
موفق باشی حسین عزیز
مطالب بسیار دقیق و مهمی را ذکر کرده اید. این گذاره در برندسازی شخصیتها نیز قابل ذکر است. برای مثال نامگذاری معابر و گذر ها نیز باید بیشتر و معرف مردم شهر باشد.
سجاد
۲۸ مرداد ۱۳۹۸
فایده نداره
باید خودم شهردار بشم
هوشیار
۲۸ مرداد ۱۳۹۸
کاش بجای ساخت آب انبار در میدان ورودی اوز به گراش، کلات درست میکردن و چندتا خانه اون اطرافش بود که مثل خانه های پاقلعه میشد…!
گراشی
۲۸ مرداد ۱۳۹۸
واقعا المان های بدی به کار میبرد.کمی میدان خور را نگاه کنید .اومده بااجر و سیمان المان ساخته .بعدش میدان خیابان مطهری اومده چند تا کتاب گذاشته .یک مجسمه درست حسابی و مرز بزار.یک فواره تشکیل شده از پرندگان بزار.سلیقه ندارد اصلا .میدان ولایت مثلا میشه یک مجسمه مرمر از غدیر گذاشت که مجسمه اش حضرت محمد دست امام علی را بالا می برد و دورش فواره زد .وقتی کارشناسی باشد شهر قشنگ می شود
گراشي
۲۸ مرداد ۱۳۹۸
بی برنامگی و سردرگمی شهرداری در این حوزه کاملا مشهود است. تاسف بارتر اینکه مثلا برای طرح بسیار کوچک و ابتدایی دیوار مدرسه سعات مراسم باشکوه افتتاح و سخنرانی هم ترتیب داده میشه !
سعید
۲۸ مرداد ۱۳۹۸
واقعا که……
اومدن دیوار پیاده رو میدان اصلی شهر رو خشت مالی کردن چندتا سینی چسبوندن به دیوار…. چقد مسخره است واقعا چندش آوره زشته برای گراش
سجاد
۲۸ مرداد ۱۳۹۸
یکی این چیزی که روی دیوار مدرسه سعادت زدن خیلی زشته و دیگری هم میدان اول شهر از طرف اوز
واقعا هیچ نظارتی روی این برنامه ها نیست
مردم هیچ نقشه در زمینه های مربوط به شهر ندارن
معلوم نیست این بودجه ها کجا خرج میشه
این پیمانکار اژدهاکش کیه که اومده گراش مگه گراش یا بیل به کمرشون خورده
ای وااااااای بر ما…..