بستن

خضری درباره شهرستانی اوز نوشت

ضرورت تعامل و هم اندیشی برای ارتقا

مقوله چرا شهرستان نمی شویم؟ همواره سئوال اکثریت قریب به اتفاق اقشار جامعه است و این مهم موقع تشکیل اندک همایشات پرسش و پاسخ درصدر سوال ها قرار دارد. اما پاسخی که پرسشگران را اقناع کند داده نمی شود. و شاید خود پاسخگو هم در دادن جواب روشن با ابهام روبروست و بعضا جوابی هم که داده می شود و برابهامات می افزاید. این که بیان شود ما رقیب یا…داریم جوابی معقول نمی تواند باشد جز این که پرسشگران به حاشیه پردازی معتقد سازد و بر جو انفعال بیافزاید و شادابی و در صحنه ماندن را از افراد خودجوش و فعال بگیرد که این خود، ندانسته سبب می شود همچنان بر قدمت بخش افزوده شود؟!

مگر برای بخش اوز در فرمانداری ویژه لارستان دیگر چه رقیبی باقی مانده که حق اولویت برای خود قائل باشد و اگر وجود داشت در ارتقای آن تاکنون نباید تردیدی داشت. بخش های خنج و گراش که هر دو پس از اوز به بخش ارتقا یافته اند مراحل ارتقاء به شهرستان را پیمودند و «مهر» و زرقان که در حوزه فرمانداری ما نبودند نیز شهرستان شد و می شود.

مردم بخش اوز خشنودی خود را از اجماع نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، مقامات مرکزی فرمانداری ویژه، نهادها و افراد ذی نفوذ لارستان ابراز و در جریانند که به عنوان مهمترین موافقت و تضمین ارتقای بخش اوز شفاها، مکتوبا و تاکیدا در کنار موافقت عالی ترین مقام اجرائی کشور دارند، پس دغدغه ما برای پنهان کاری چه می تواند باشد.

راقم، بند ۴ سخن اول عصر اوز (دو شماره قبل) را مورد توجه و از لزوم اجماع مسئولان اوز با فعالان علاقمند در تعامل و هم اندیشی برای این امر مهم تاکید می ورزد. بدیهی است از بین این نیروهای پرسشگر، کسانی پیدا می شوند که خالصانه پشتیبانی کرده و در پیگیری ها مشارکت فعال خواهند داشت. و آن وقت متوجه خواهیم شد بخش عمده پرسش ها کاهش یا به جواب می رسد که خود به خود، بدنه جامعه نیز اقناع می شود.

 

طبیعی است هر چه بیشتر افراد جامعه در دایره تلاش و تصمیم گیری قرار داده شوند و از توانشان بهره گرفته شود، تاثیر روند پیشرفت کار را به مرور شاهد خواهیم گشت. بی تردید هر چه بیشتر این منتخبین که برگزیده جمعی دلسوز هستند خود درگیر موضوع شوند با چالش های پیش رو آشنا و راه های نو برای رفع معضلات شناخته شده در پیگیری بعدی برمی گزیند. این شیوه حضور حداکثری در صحنه تصمیم گیری ها بهترین نوع نظارت محسوب می شود. چرا که مقوله نظارت واقعی زمانی معنی پیدا می کند که در آن شناخت با آگاهی همراه باشد. تردید نباید کرد هر چه حقوق عمومی در انحصار قرار گیرد، موضوع نظارت کمرنگ و خود به خود به دوری عناصر شیفته کار و ناامیدی منجر و سبب سوالات مکرر می گردد، که در این وضعیت سوال کننده به جواب منطقی نمی رسد و جوی از بی اعتمادی بر روابط دو طرف سایه می افکند. در عین حال رعایت انصاف و محترم شمردن حقوق دیگران، چنانچه مناطق دیگری وجود داشته باشند که آن هم برای تعالی خود کوشش می کنند. چه اشکالی دارد رویه ما را را الگو کنند و به حق خود برسند و در چنین حالتی دلیلی برای پنهان کاری باقی نمی ماند. در حالی که بخش اوز یکی از بازمانده ای در لارستان و فارس است که همچنان برای احقاق حقوقش منتظر مانده است.

در پایان مطلب لازم است همگام با نوشتار سخن اول عصر اوز شماره ۱۴۲ بار دیگر از زعمای تصمیم گیرنده این استدعا تکرار گردد نسبت به تشکیل هیاتی از علاقمندان اهتمام گشته تا ارتقای بخش اوز بی وقفه اول از مجاری مراجع عالی در استان پیگیری و تا سرمنزل مقصود از حرکت باز نیفتد. و موردی که بی مناسبت نیست در سطور آخر بازگو شود نقل پیگری کنندگان برای ارتقای خنج است که راه های زیادی را آزمودند تا خود را به ریاست جمهوری وقت برسانند در حالی که بخش اوز به همت نیروهای بانی مسکن مهر اوز و مهم تر اراده الهی، ریاست جمهور را شخصا به خانه آورد.

                                                                                         عبدالعزیز خضری

مدیر گروه مطالعات فرهنگی رادیو فرهنگ سردبیر نشریه افسانه ویِژه گراش شاعر، پژوهشگر فرهنگ عامه، تاریخ و ادبیات در جنوب فارس مدیر انتشارات همسایه مدیرعامل موسسه فرهنگی هفت برکه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0 نظر
scroll to top