هفت‌برکه گریشنا: در یک قسمت از کارتون تام و جری، بخشی از لباس گربه «نخ‌کش» می‌شود. او نخ را می‌کشد و می‌کشد به خیال این که کار درست می‌شود؛ بی‌توجه به این که در واقع دارد تاروپود بدنش را از هم باز می‌کند. در نهایت چیزی از تام باقی نمی‌ماند.

ابتدای شهریور ۱۳۹۶، در ابتدای شروع به کار شورای پنجم، بخشی از لباس شورای شهر گراش نخ‌کش شد. شهردار غلامعباس زارع ساز جدایی زد. چند روز بعد، او از گراش به آباده رفت. نخ شورا از همینجا کشیده شد و تاروپودش شروع به باز شدن کرد: حبیب‌الله مهرابی به اعتراض به این امر و البته مسائل دیگر استعفا کرد. عبدالرضا هرمزی نیز به همین دلایل و در پی مهرابی استعفا کرد. اکبر باقرزاده وارد شورا شد و احمد فقیهی‌کیا به شهرداری آمد تا کشیده شدن نخ شورا برای مدتی متوقف شود.

اما فقط برای یازده ماه. احمد فقیهی‌کیا هم استعفا کرد تا ابراهیم خداشناس به شهرداری بیاید. در این میان، محمد ناصری، آخرین عضو علی‌البدل شورا، نیز در اقدامی عجیب از علی‌البدلی استعفا کرد، و در اقدامی عجیب‌تر آن را پس گرفت.

استعفاهای تازه

اما زنجیره‌ی استعفاها همچنان ادامه دارد. اردیبهشت ۱۳۹۸ دکتر مرتضی فتحی از استعفایش از شورا در فروردین ۱۳۹۸ خبر داد. استعفایی که هنوز قبول نشده، هرچند دکتر فتحی از آن زمان در جلسات شورا حضور پیدا نکرده است. دکتر فتحی مشکلات پزشکی را بهانه‌ی استعفا کرده است، اما در میان مطلعان از وضعیت شورا، کسی نیست که از اختلافات او با رییس شورا خبر نداشته باشد.

هفته‌ی قبل نیز شهردار ابراهیم خداشناس، تنها بعد از هفت ماه حضور در گراش، استعفا کرد. این استعفا هم هنوز قبول نشده است. ظاهرا این اولین بار هم نیست که شهردار تهدید به استعفا کرده است. اینجا هم نقش اختلاف با رییس شورا برجستگی دارد.

سر این نخ دست کیست؟

این زنجیره را مرور کنید: زارع، مهرابی، هرمزی، فقیهی‌کیا، محمد ناصری، فتحی، خداشناس. هفت استعفا در ۲۱ ماه، رکوردی است که شورای پنجم را جذاب کرده است. جالب است که در تک‌تک این استعفاها، نقش علی‌اصغر حسنی به عنوان رییس شورا برجسته است. در دو مورد آخر، یعنی استعفای دکتر فتحی و شهردار خداشناس، نیز اختلاف با حسنی و درگیری لفظی با او محرک اصلی استعفا بوده است. به عبارتی دیگر، کسی که باید تاروپود شورا را محکم کند و به آن انسجام بدهد، خودش نخ شورا را می‌کشد و می‌کشد و …

و این پایان کار هم نیست. حسنی خودش هم در شرف استعفا از شورا برای ورود به انتخابات مجلس است. با وجود رد صلاحیت در دو دوره گذشته، و با وجود رها کردن شورا در میانه‌ی دوره‌ی چهارم، حسنی باز هم سودای کاندیداتوری مجلس را دارد.

ماندن یا نماندن مصطفی خورشیدی هم به تصمیم حسنی بستگی دارد. مصطفی خورشیدی بارها به صراحت از تمایلش برای ورود به انتخابات مجلس صحبت کرده است، و در صورتی که بخواهد وارد این عرصه شود، باید تا یک هفته‌ی دیگر (تا چهاردهم خردادماه) استعفایش را به تایید شورای شهر و فرمانداری برساند.

اما آیا علی‌اصغر حسنی و مصطفی خورشیدی بر سر یک میز می‌نشینند و درباره‌ی سرنوشت شورای شهر و انتخابات مجلس گفتگو می‌کنند؟ یا هر کدامشان تا روز آخر منتظر اقدام دیگری می‌مانند؟

و یک سوال کلیدی دیگر، که حتی الآن هم جواب دادن به آن دیر شده است: آیا مردمی که به آنها رای داده‌اند و به عنوان وکیل خودشان به شورای شهر فرستاده‌اند، نقشی در این مذاکرات خواهند داشت؟

نقش برجسته اکبر باقرزاده

به نظر می‌رسد در گیرودار استعفاها و رفتن‌ و آمدن‌ها، نقش اکبر باقرزاده کمتر دیده شده است. او از زمان ورودش به شورا، آرام‌آرام رشته‌ی کار را به دست گرفته است و خودش را در موقعیت‌های حساسی قرار داده است. او دست کم در سه موقعیت کلیدی، نقش اصلی را اشغال کرده است: در سال دوم، او سمت سخنگویی را از فوزیه ناصری گرفت و آن را به کلی بایگانی کرد تا ارتباط شورا با رسانه‌ها و مردم از قبل هم کمتر شود. در کمیسیون عمران شورا جایگاهش را تثبیت کرد تا در مهم‌ترین تصمیمات شورا و شهرداری نقش اساسی داشته باشد. و در تعیین شهردار فعلی، ابراهیم خداشناس، نیز نقش اصلی را ایفا کرد، تا جایی که طبق شنیده‌ها، با جدی شدن استعفای شهردار، او نیز تهدید به استعفا کرده است.

با این وجود، باقرزاده توانسته است به خوبی نقش کلیدی خودش را از دیده‌ها پنهان نگه دارد و بقیه‌ی اعضای شورا، از جمله حسنی و خورشیدی و ناصری، را در تیررس انتقادات و گلایه‌ها قرار دهد. اما با مرور دقیق‌تری بر صحبت‌های افراد مرتبط می‌توان فهمید نوک پیکان انتقادات به سمت او بیشتر از بقیه نشانه رفته است. برای مثال، در جلسه پرسش‌وپاسخ شورا در سال گذشته، اکبر باقرزاده سیبل تندترین حملات از سوی افراد مرتبط و نزدیک به شورا قرار گرفت (گزارش در گریشنا). به عنوان مثالی دیگر، دکتر افضلی، مشاور طرح تفصیلی گراش، نیز در مصاحبه‌اش با گریشنا، نقش اکبر باقرزاده را در مسکوت ماندن طرح تفصیلی گراش بسیار پررنگ می‌دید (مصاحبه کامل در گریشنا). باقرزاده بارها از زیر بار پاسخگویی به این مساله در رفته است.

اتفاقا نقش باقرزاده در ماندن یا رفتن اعضای دیگر شورا نیز پررنگ است. او کسی است که برای جلوگیری از فروپاشی شورا بیشترین تلاش را خواهد کرد چون نمی‌تواند به راحتی از نقش‌های کلیدی که اشاره شد بگذرد. هیچگاه نمی‌توان آینده را پیش‌بینی کرد (بخصوص در مورد آینده‌ی شورای پنجم) اما لحظه‌ای تصور کنید حسنی و خورشیدی از سودای مجلس دست نکشند؛ فتحی بر استعفایش پافشاری کند؛ و فوزیه ناصری برای استعفا از شورا فرصت را مناسب ببیند. در این صورت چه کسی بیشترین ضرر را می‌کند؟ البته باز اگر خداشناس در شهرداری بماند، حرف دیگری است.

زنجیره‌ی استعفاها

زنجیره‌ای که خط اشتراک بین اعضای شورای شهر را می‌سازد، تمایل به استعفا و گریز از شورای پنجم است؛ وگرنه کسی نیست که نداند اختلافات بین اعضای شورا حتی در مقاطعی به درگیری فیزیکی و شکایت هم رسیده است. این درگیری‌ها به اعضای شورای پنجم هم محدود نمانده، و دامنه‌اش به شکایت از دو عضو موثرتر شورای چهارم هم کشیده شده است. حالا که اعضای شورا نمی‌توانند سر یک میز بنشینند، همه در ترک کردن آن میز به اشتراک رسیده‌اند.

وضعیت عجیب پنج عضو شورای پنجم (به اضافه‌ی شهردار خداشناس) را برای آخرین بار مرور کنید: حسنی به فکر استعفا برای انتخابات مجلس است؛ خورشیدی هم همین‌طور. دکتر فتحی استعفا کرده است؛ خداشناس هم همینطور. باقرزاده در صورت استعفای خداشناس، بعید نیست که استعفا بدهد یا دست کم تهدید به استعفا کند. فوزیه ناصری هم بارها تهدید به استعفا کرده است و بعید نیست فرصت را مناسب ببیند. حتی محمد ناصری، آخرین عضو علی‌البدل شورا، نیز یک بار استعفا کرده است (و آن را به دلایلی پس گرفته) و باز هم ممکن است به همان دلایل قبلی استعفا کند.

هر عضو شورا، یک قلم و کاغذ برای استعفا. این نخ‌کش شدن زنجیره‌ی استعفاها، شما را یاد چیزی نمی‌اندازد؟

 

13970604 Shora 3