هفتبرکه (گریشنا): در این دورهی انتخابات هم تعدادی از مهندسان عمران به رقابتها وارد شدهاند و امیدوارند بر خلاف دورههای قبل بتوانند سهمی برای این صنف در شورا بگیرند. برای میزگرد عمران، از چهار نفر از مهندسان که در انتخابات شورای شهر کاندیدا شده بودند دعوت کردیم: علی عظیمی، محمد درخشنده، علیرضا مقتدری، و اکبر باقرزاده. اما باقرزاده نتوانست به میزگرد بیاید.
علی عظیمی کارشناس ارشد عمران است و برای دومین بار نامزد انتخابات شورای شهر میشود (صفحه معرفی او در هفتبرکه). محمد درخشنده مدرک کاردانی رشته معماری و شهرسازی و کارشناسی کامپیوتر دارد (صفحه معرفی او در هفتبرکه). علیرضا مقتدری نیز مهندس عمران و نوه اللهقلیخان است (صفحه معرفی او در هفتبرکه). صحبتهای این سه نفر را درباره مسایل عمرانی شهر گراش میخوانید.
هفتبرکه: یک نظر هست که میگوید عملکرد شهرداری در سالهای اخیر بیشتر زیباسازی بوده تا کارهای زیربنایی. نظر شما چیست؟
عظیمی: قطعا بوده. این نقد هست و با یک مثال توضیح میدهم. زمان مهندس مظفریفرد چند تا معبر را نقشهبرداری کردند و اینها را در طرح هادی گذاشتند. و این خیلی کمک کرد. مثلا طرح تعویض معابر مثل خیابان دروازه، یا باغ شفا، خیابان شهیدان عظیمی، طرحهایی بود که در طرح هادی آن موقع لحاظ میکردند و مردم وقتی برای بازسازی میرفتند میگفتند باید عقبنشینی کنند. حالا من به اینکه چقدر حقوق مردم رعایت شد کاری ندارم و بحث دیگری است، اما به صورت کلی شهر، کاملا زیربنایی و لازم بود و بعدها به مرور نتایج این کار را دیدیم. ولی ساختمانهایی است که در طرحهای بعد از آن در بعضی کوچهها ساخته شد، الان شهرداری اگر بخواهد تعویض کند هم باید خسارت ساختمان را بدهد و هم خسارت زمین که عملا با توجه به محدودیت بودجه خیلی وقتها به بنبست میخورد. باید اولویت کار اینها باشد.
درخشنده: به نظر من بهترین شورا شورای سوم بود. شورای سوم پرکارترین شورا به لحاظ عملکردی میشود تعریف کرد. اما خب ضعفهایی هم در زمینه میراث فرهنگی، طرح هادی وجود داشت. در شهرداری افرادی وجود ندارند که بتوانند طرح هادی را ممیزی و کارشناسی کنند، این یکی از بزرگترین ضعفهای شورا و شهرداری است. برای مجموعه تاریخی هفتبرکه در شورای سوم من مقالهای نوشتم و در همین نشریه هم منتشر شد و اگر میخواست قانون رعایت شود، اعضای شورا و خود پیمانکار در این مدت مشمول ده سال حبس تعزیری میشدند. علتش هم این بود که اصلا آشنایی با قانون و مقررات نداشتند و چیزی که ثبت ملی شده است را خراب کردند، چیزی که حتی رنگ آمیزی آن هم تخلف است. این نشان میدهد که بدنه شورا خالی از نیروی متخصص است. بدتر از همه این است که دوستان از بیرون فشار میآورند و اینها قبول نمیکنند و زیر بار نمیروند، قلعه که هرکسی آمده دستکاری انجام داده و در تخریب آن دست داشتند.
مقتدری: در مورد شورای شهر چهارم با این که تمام تلاششان را هم کردند اما بیشتر از این توقعی نمیشود داشت. بعضی چیزها برمیگردد به تخصص. اما متاسفانه در رشتهی ما همه صاحب نظر هستند یعنی هر کسی این اجازه را به خودش میدهد که از ساختمان ما، از طرح ما ایراد بگیرد. مثلا در بحث فضاهای جدیدی که باید ساخته شود. مثلا یک پیادهرو این هنر یک معمار است که با این موضوع میتواند طرح را به مردم نشان دهد.
هفتبرکه: فکر میکنید مهمترین اولویتهای عمران شهر چیست؟
عظیمی: چیزی که باعث میشود آرامش افراد شهر به هم بخورد وسائط نقلیه و تجمع و ازدیاد این وسائط به دلایل مالی در گراش و از طرفی محدود بودن معابر و خیابانهای اصلی است. فکر میکنم در بحث ترافیک شهری، ساماندهی این کار در شهر در خیابان اصلی شهر و خیابانهایی دیگر مثل خیابان درمانگاه، خیابان شهیدان عظیمی، خیابان آبیاری ؛ و خیابانهایی که به سمت قلعه منتهی میشوند، اول باید ساماندهی شوند. مکانیزمی که در دنیاست و در شهرهای بزرگ در ایران هم اجرایی میشود این است که می آیند مثلا اجازه نمیدهند –در مدیریت ترافیک شهری- مردم مجانی از این استفاده کنند. نتیجه این است که باید هزینه دهد تا از آن بتواند استفاده کند. بازخورد آن این است که فردی که ضرورت دارد می آید از این خیابان استفاده میکند. این مکانیزم در برنامهی بنده هست که باید ساماندهی شود.
درخشنده: به نظر من مهمترین اولویت تصفیه آب فاضلاب است. ما تا چند سال آینده آب برای آشامیدن نخواهیم داشت. آب آشامیدنی ما الان به عمق ۶۰۰ متری رفته است و این یک زنگ خطر است. طرح فاضلاب یک طرح ملی است و پشتوانهی قوی میخواهد تا بتوانیم برای آن بودجه بگیریم. ما با دوستان طرحی داشتیم که آب فاضلاب محلهای تصفیه شود. اگر ما آب همه محلات را گردآوری کنیم در یک مکان این خیلی هزینهبر است با اینکه محل آن مشخص است. اگر در همان محلات این اتفاق بیفتد خیلی بهتر است مثل بیمارستان که آب همانجا تصفیه میشود و به فضای سبز برمیگردد. در فضای سبز هم مشکل است؛ در بعضی قسمتها بجای اینکه درخت بکارند و سایه درست کنند، درختی را هم که سایه دارد قطع میکنند.
مقتدری: از نظر من فضای سبز آن است. یکی از مشکلاتی که داریم، فضای سبز است. درست است که شهر گرمی داریم ولی گرمتر از یزد نیست. اما الان یزد اصلا گرم نیست. چرا گرم نیست؟ به خاطر این که مجبور شدند و طرحی بود که به مردم دادند که پروانه ساختمانی همراه با کاشت یک درخت باشد. این مشکل حل شد. یا کار دیگری که میتوان کرد اینکه ما میآییم تا لب دیوار خانه فرد را آسفالت میکنیم. چه میشود به جای آن، دو حلقه چاه باشد برای جای درخت؟ ما در شورا نه فرد عمرانی داریم نه معمار داریم و نه شهرساز داریم و عملا متاسفانه کسی که دیده و تجربهای داشته باشد، نداریم.
موضوعی که وجود دارد یکی شناخت مشکلات است، این موارد را باید کشف کرد و استفاده کرد و به طرحهایی که در شهرهای دیگر انجام شده، به عنوان الگو توجه کرد. دوم دادن راهکار است. گرفتن راهکار از مهندسینی که ذیصلاح و مشاورین قوی هستند و هر حرف آنها سند است. کار کردند و صلاحیتشان برای همه مشخص شده است. سوم ایجاد طرحهای قابل اجرا، ما وارد توهمات نباید بشویم. که مثلا تونل میزنیم از روی کلات میرویم آن طرف برای چه باید اینجور اتفاقی بیفتد؟ بگذارید یک چیزی بگوییم که بشود. با وعده و وعید کار به جایی نمیتوان برد. باید یک طرحی بدهیم که شدنی باشد و با بودجه همخوانی داشته باشد و انجام که شد سراغ طرح بعدی برویم. یعنی طرح را به نتیجه برسانیم و بعد طرح بعدی را آغاز کنیم. مثلا ما یک آبشار از روی کلات آوردیم پایین یک سری چیزهایی میگویند که غیرفنی است. میشود این کار را روی کلات انجام داد. اما چرا؟ چه سودی رساند؟ و کدام مشکل را حل کرد؟ آیا مشکل ما این است که فقط از روی کلات آب بیاید پایین؟ ما مهندسین همه با هم متفقالقول هستیم در این که نیاز به چندین مهندس در شورا است. چون تخصص مهندسین، شورای شهر است. میتوانند از تخصص، زحمت و تجربه خودشان استفاده کنند.
هفتبرکه: درآمدهای ثابت برای شهرداری را از چه راههایی میشود تامین کرد؟
درخشنده: من با شهر فروشی مخالفم، اینکه شهرداری پارکینگ میفروشد، زمین دارد و میتواند بخشی را بفروشد و تبدیل به فضای سبز کند ولی اینکه شهرداری فقط شهر را بفروشد با اینکه الان دارد این کار را انجام میدهد و الان منابع پولی از همان جا است. بعضی جاها مثل پارکینگ را میشود شل گرفت، مثل خانههایی که ویلایی هستند و حیات دار و پارکینک نیاز ندارند؛ اما اینکه مجتمعهای سی واحدی را بدون پارکینگ مجوز میدهند و داریم نمونهاش، یا پارکینگ را به تعداد واحد در نظر میگیرند. شهرداری باید درآمد پایدار ایجاد کنند.
عظیمی: در بحث کلان شهر میشود روی درآمد خیرها حساب کرد اما در بحث شهرداری اینطور نیست. مثلا یک خیر توقع دارد که در زمان پروانه یک مبلغ زیادی برای او کم کنند اما همین خیر میرود برای ادارهی کشاورزی ساختمان میسازد. در حالیکه آن ساختمان وظیفهی شورا یا شهرداری نیست. در بحث درآمدها میتوان روی خیرین به صورت مقطعی حساب باز کرد اما باید به درآمدهای پایدار فکر کرد. بحث عوارض نوسازی ظاهرا دیده نشده ولی میشود در قالب یک نوع خودیاری گرفت و شورا تصویب کند. مسئلهی دوم بحث موجودیت الان شهرداری است، که چه داریم تا بتوانیم از آن پول در بیاوریم. بحث زباله که شهرداری با تفکیک زباله غیر از اینکه بحثهای زیست محیطی را جلو میگذارد، میشود با قیمتهای خوب به پیمانکار واگذار کنند و سود بگیرند. نه اینکه هزینه کنند برای زباله بلکه از آن پول در بیاورند. یکی مسئلهی مراکز تجاری در اختیار شهرداری را میشود گسترش داد. بحث بازار مرکزی یک مثال خوب است. زمین و پروانه از شهرداری، خیر یا سرمایه گذار میآید میسازد . به جای خامفروشی ساخت شود و سند تفکیکی هر کدام از واحدها در بیاید و شهرداری بفروشد. ملک تجاری بفروشد، نه زمین خام که تفاوت خیلی زیاد است. سوم اینکه شهرداری میتواند مشارکت کند و بعضی قسمتها را حتی نفروشد. برای شهرداری تغییر کاربری ساده است. زمینی که جایش خوب است را بگیرد، تغییر کاربری دهد و بفروشد. الان در کوچهها یا حاشیهی خیابان زمینهای زیادی داریم که میتواند بخرد، تغییر کاربری دهد و برای زیباسازی شهر هم مفید است. چهارم پارکینگهای حاشیهای که سرمایههای خفته هستند و کسی به فکرش نیست. وقتی پارکینگ حاشیهای شهر مشهد را پانصد میلیارد تومان به یک شرکت فروختهاند، میشود پارکینگ حاشیهی گراش را یک میلیارد فروخت.
مقتدری: به وجود آوردن درآمدهای ثابت برای شهرداری هیچ محدودیتی ندارد. مثلا شهرداری در شهری است که رستوران زده است. یا شهرداری یک پارک ایجاد کرده، غرفهها را اجاره داده است. این یک کار و دو کار نیست. اما کارهایی هم که شهرداری گراش کرده کم است و جوابگو نیست. شهرداری چه بخواهد و چه نخواهد وارد معامله زمین میشود.
یکی از مشکلاتی که ما در این زمینه داریم در گراش فضای تجاری است. ما یک سری خیرینی داریم که خدا بیامرزد بزرگ آنها را آقای انصاری، آمدند و یک سری مغازههایی را ساختند. این مغازهها را میآیند با قیمت پایین به مردم اجاره میدهند و مردم هم استفاده میکنند. در این مدتی که بررسی کردم ما چیزی به عنوان قیمت مغازه تجاری در گراش نداریم. میگویی این مغازه متری چند؟ میگوید من این را نمیفروشم. یعنی سلیقهای شده و در این صنف اصلا نمیشود وارد شد. چرا؟ چون مغازه مجانی است.
برای ترافیک شهر یک کار دیگر هم میشود انجام داد. قاعدتا ما خیابان اصلی را نمیتوانیم عریضتر کنیم این واقعیت است و باید با آن کنار بیایید. اما یکی از راهکارها چیزی بود که آقای مهندس عظیمی فرمودند. و موضوع بعدی جابهجایی ادارات است. بگذارید که فضا فقط فضای تجاری باشد. خیابان اصلی بهترین مکانی است که پتانسیل تجاری شدن را دارد. مساله بعد تقسیم شهری است. ما یک شاهراه داریم که این شاهراه مثل تنه درخت میماند و شاخههای آن خیابان بسیج و درمانگاه و … و آنها به شاخههای کوچکتر تقسیم میشوند. خیابان اصلی شاهراه یا تنه درخت اصلی ما است. و شهر ما به صورت خطی است. روی این حساب یکی از پیشنهادهای من این است که ادارات جابهجا شود.
درخشنده: در بحث ترافیک باید صادق باشیم، ترافیک حل کردنش واقعا بحث مدیریت شهری است، الان شهرداری برای حل مشکل ترافیک خیابان دروازه را ایجاد میکند، بعد در خود خیابان دروازه مجوز چهار طبقه میدهد. خوب چرا باید این اتفاق بیفتد؟ باید جذابیت شهری را از یک نقطه بگیریم تا این مشکل حل شود، در شورای سوم در مرکز شهر کلنگ مجتمع میزنند با آن عظمت بعد در شورای چهارم کلنگ بازار طلا میزنند که اینها با هم متناقض هستند. اگر پای انجمن معماران شهرسازی بنشیند از ماجرا واقعا گریه میکنند.
هفتبرکه: در بحث مسکن فکر میکنید وضعیت مسکن در گراش چطور است؟ کم است یا زیاد؟ اینکه مثلا محلات شهر به اندازهی کافی نیازها را برآورده میکنند؟
عظیمی: الان تعادل داریم در شهر اما چون توزیع نامناسبی دارد در درجهی اول این انگار نشان میدهد ما مسکن کم داریم. جاهایی که زیاد داریم هم جزو اموال غیرمنقول است. آنجا که مسکن هست وقتی زیرساخت آماده نباشد، وقتی به لحاظ فرهنگی با دید ما و با زندگی سنتی ما هماهنگی نداشته باشد، چیزی که ما از مسکن میخواهیم برآورده نمیشود. مثلا در مسکن مهر خیلی از خانههایی که خالی است طبقهی اول یا همکف خالی نیست. یا مسکن خودمالکی با اینکه تازه ساختهاند و هنوز هم تمام نیست طرفدار بیشتری دارد چون سه خوابه است. من الان به عنوان ناظر مسکن مهر بسیجیان که شش سال است آنجا فعالیت میکنیم سعی شده این موارد بیشتر لحاظ شود.
مقتدری: اگر بپرسید دلیل خالی بودن واحدهای مسکن مهر چیست، جواب عدم کیفیت است. یعنی شخصی که میخواهد آن جا زندگی کند میبیند آن کیفیت را واقعا ندارد. تازه مسکن مهر گراش پای مسکن مهرهای شهرهای دیگر مثل نیریز، فسا و داراب، خیلی باکیفیت است. اما باز هم نیازهای فرد را برآورده نمیکند و سطح توقع فوقالعاده بالاتری است. موضوع دیگری که هست باز برمیگردد به همان بافت شهری. ببینیم مسکن مهری که ساخته شده آیا فضای تجاری آن آماده است؟ که متاسفانه هنوز زمین است. فضای سبز آن هم همینطور مثل قبل مانده است. فضای تجاری هم در چنین مواردی مهمتر از فضای سبز است.
هفتبرکه: یعنی اگر این دیدگاه تغییر کند جا برای آپارتماننشینی هم در گراش فراهم میشود؟
مقتدری: از لحاظ آگاه بودن و بالا رفتن اطلاعات، مردم نسبت به گذشته به واسطه شبکههای اجتماعی، آگاهتر شدهاند. شخصی که میخواهد بیاید و مسکن مهر زندگی کند شما مطمئن باشید که یک آپارتمان لوکس را رفته و دیده است. درست است که نسبت به پولش است، اما باز نسبت به آن پول، توقعات بیشتری دارد. باید فرهنگ آن باشد و با تغییرات و جابهجایی قسمتهای مهم شهری مخصوصا ادارات، هم باعث رفع ترافیک میشود و هم زمین قیمت میگیرد. طراحی اطراف زمین، موضوعی این است که وقتی شما میآیید و یک شهرک را تعریف میکنید باید به آن توجه کنید. باید فضای تجاری، قسمت بازی برای بچهها، فضای مذهبی و … را برای آن تنظیم و معین کنید. برای مسکن مهر چطور بود؟
موضوعی که هر سه نفر ما با آن موافق هستیم این است که اصلیترین مشکل ما در واقع فرهنگ است. مثلا چیزی که مهندس درخشنده گفت، این که دیوار میگذارند. در پروژهی دویست و نوزده واحدی نیریز که من مدیر پروژهی آن جا بودم، آشپزخانه اوپن را تیغه زده بودند. این برمیگردد به فرهنگ و یک سری مشکلات فرهنگی که میتوان با توجیه کردن آن را حل کرد. متاسفانه موضوعی که هست، این دید وجود ندارد و مسکن مهر باعث رکود ساختمان در منطقهی گراش شد.
هفتبرکه: معضل اصلی بافت فرسوده و راهکار آن از نظر شما چیست؟
عظیمی: به نظر من قسمتهایی که میشود به عنوان سرمایهی تاریخی-فرهنگی به آن نگاه کرد، حفظ شوند. در بقیهی جاها میشود کاربری مسکونی آنها را با توجه به اینکه در مرکز شهر واقع میشوند، حفظ کرد. مهمترین مشکل آن نبود گذر است. یعنی یک سری پیادهرو و گذر طراحی شود. اگر به عنوان یک شهرک یا قسمت مسکونی در نظر گرفته شود، فضای زیادی است. مثلا اگر پنجاه هکتار مال میراث فرهنگی باشد، محال و هزینهی آن زیاد است. یکی از مشکلاتی که الان است که یکی از معضلات اجتماعی و انتظامی است سرمنشاء آن همین بافت فرسوده است و باید حتما مدیریت شود.
درخشنده: چون من خودم طرح هادی کار کردم، الان باید نقشه وضعیت طرح جامع موجود تهیه شود و از جنبه میراث بررسی شود و باید با حفظ آنان حق تعریض را انجام دهیم. در بازار طلا ما این را مطرح کردیم و خطر ریزش بافت مجاور احساس میشد و این اتفاق هم افتاد؛ بحث سر این بود که سرمایهگذار اصلی راغب بود که این تخریب شود، من پیشنهاد دادم هتلی باشد به شکل سنتی و به عنوان اقامتگاه توریستی از آن استفاده شود که در نهایت هم این اتفاق افتاد. بافت فرسوده نباید تجاری شود و اینکه چه چیزی باشد باید با توجه به نیاز آنجا باشد، مثل فضای سبزو …
مقتدری: آقای مهندس اشارهی خوبی داشت که راههای دسترسی وجود ندارد و راه دسترسی به این معنی نیست که بخواهیم یک خیابان عریض بکشیم. نه. مثلا اشاره کنم در این منطقه فضای قدیمی و باستانی وجود دارد مثل همین خانهی فضل اللهخان که این خانه مال ششصد سال پیش است. مخصوصا پندری آن خیلی زیبا است. برای رسیدن به این میتوان خیابان را تا حدودی عریضتر کرد تا اندازهای که بتوانیم خدمات شهری را مخصوصا برای وقوع حادثه به ساکنین آنجا برسانیم.
گراش شدیدا پتانسیل یک شهر گردشگری را دارد. و این موضوع را در بافت فرسوده بیشتر میبینم و موضوعی که باید توجه داشته باشیم این است که گراش قدمت فوقالعاده بالایی دارد. و خیلی آثار باستانی قشنگی دارد که متاسفانه هیچ رسیدگی به هیچ عنوان و از هیچ نظری به آن نمیشود. میتوان از بحث فرهنگی و تاریخی این منطقه استفاده کنیم و خارج از آن میتوان جذب سرمایهگذاریهایی را انجام داد. ما تا میگوییم سرمایه میرویم سراغ خیر. چرا باید برویم سراغ خیر؟ ما میتوانیم طرح توجیهی بدهیم.
هفتبرکه: چه طرحهایی به نظر شما سودرسان است؟
مقتدری: شما هر جایی بروید اول بلیط دریافت میشود و این میتواند به نفع شهرداری باشد. در عوض بیاید و این محوطه و راهرو را درست کند، سنگفرش شود، مگر گراش چه چیز از شهرهای دیگر کم دارد؟
عظیمی: چون قضیهی بلوار آزادگان را در زمان آقای نامآور خودم از نزدیک در جریان بودم، کار خیلی خوبی انجام گرفت. بحث اینکه خیلی از ساختمانها داشت ساخته میشد و صاحبی هم نداشت. وقتی ساخته شد، قاعدتا یکی می آید استفاده میکند. اما چون اصول فنی و مهندسی در آن رعایت نمیشد، درست نبود. الان ساختمانها هر جا ساخته میشود حداقل فنی باید باشد. این را در زمان آقای نامآور طرح زدند، خیلی از کوچهها و خیابانها تعویض شد و باعث شد بعدا خدمات به آنجا برسد. اینجا کار خیلی خوبی انجام گرفت. این را باید مدیریت کرد و با توجه به نظام مهندسی قوی که در شهر داریم، میتوان نظارت را خیلی دقیقتر انجام داد.
کاری که در سال هشتاد و هفت صورت گرفت مثبت بود. هم درآمد خوبی برای شهرداری داشت و هم بیشترین درآمد شهرداری از آنجا بود. سیصد خانه بود. کد تفکیک و بعد عوارض را دادند و یک سری کارها انجام شد و میشود الان تکمیل کرد. آن موقع نظام مهندسی نداشتیم، الان نظام مهندسی داریم و میتوان در کنار آن گروه مشاوری بیاید و نظر دهد.
هفتبرکه: یک سری محلات در شهر هستند که مشکلات خاصی دارند، مثل آخر خیابان درمانگاه، سلطانآباد، محمدآباد یا بلوار خلیج فارس. راهکار شما برای برون رفت اینها از این وضعیت چیست؟
مقتدری: این در تخصص ما نیست اصلا. موضوعی که هست این است که شهرداری بر اساس محدودهای که برای خودش تعیین شده باید خدماترسانی کند. خارج از این محدوده جزو وظایف بنیاد مسکن است و از طریق بنیاد مسکن این موضوع باید پیگیری شود.
عظیمی: قضیهی محمدآباد و سلطانآباد کاملا متفاوت است. آنجا فکر میکنم یک طرحی که بود این بود که آنها را به عنوان روستای گراش تلقی کنند و شاید بهترین کار باشد. هم اینکه میتوانیم ضوابط شهری را از آنجا معاف کنیم. اما در عین حال باز یک سری ضوابط و مقررات فنی روی آن اعمال بشود و به عنوان یک روستای حاشیهی شهر تلقی شود.
درخشنده: قوانین از دل خود جامعه میآید و قانونی که خود جامعه با آن مشکل دارد نمیشود اسمش را قانون گذاشت، در محمدآباد خیری آمده و زمینی را به جوانان واگذار کرده است و در اختیارشان گذاشته و یک سری جوان که میخواهند صاحب خانه شوند با سدی به نام شهرداری برخورد میکنند. شهرداری یک ارگان کاملا خدماتی است؛ به جای اینکه سرویس به شهروند بدهد کاملا جلوی سرویسدهی را گرفته است، اولویت خدماترسانی است نه درآمدزایی. آقای شورای شهر، شمایی که در شورا هستی، باید برنامه داشته باشید. در شورای اول در محله زورآباد میگفتند شما بروید بسازید ما چشممان را میبندیم و بعد میفرستیم کمیسیون شما هزینهای پرداخت کنید، خوب این چه کاری است؟
مقتدری: البته باید این مساله رسیدگی شود و حرف آقای درخشنده کاملا درست است ولی بهتر است بگوییم باید پیگیری کنیم تا رسیدگی به یک نتیجهای برسد. در واقع شهرداری در این مورد وظیفهای ندارد. ولی باید پیگیری کند. من الان با آقای زارع، شهردار شهر صحبت میکردم اشاره شد که محدوده گراش به صورت خطی است و در واقع هسته شهر خطی است و به سمت اوز و به سمت لار مجال بزرگتر شدن دارد و این خیلی خوب است. و دقیقا این اتفاق در حال افتادن هم هست. چه ما بگوییم و چه نگوییم این اتفاق میافتد. بیشتر تمایل گراش به سمت لار است و در آیندهای دور، شاید به سن ما قد ندهد، ولی قطعا گراش بالای شهر لار خواهد شد. درست است که این دو شهرستان کنار هم هستند اما قطعا این دو شهر به هم خواهند رسید.
من از عملکرد شورای الان راضیام اما بیشتر از این اگر میخواهید نمیتوانید توقع داشته باشید. چون دیگر بحث علم و تخصص میآید و وقتی علم آن نیست شما نمیتوانید توقعی داشته باشید.
هفتبرکه: و چرا فکر میکنید لازم است یک نفر با تخصص عمران به شورای شهر گراش وارد شود؟
عظیمی: ما نانمان از شورا نیست اما دوست داریم یک شورای ایدهآل داشته باشیم که یک متخصص در این کار بیاید و وقت بگذارد. اینطور نیست که مثلا اگر من شدم مهندس عمران از کارهای فرهنگی که مورد لزوم زنان است بیاطلاع باشم. اینها مسائل شخصی نیست و مربوط به مسائل کلی شهر است. ولی تخصص ما عمدتا به درد همان شهرداری میخورد. شهرداری که شصت درصد بودجهاش خدماتی و عمرانی است که دیگر در تخصص ماست. ولی میبینیم بودجهی سال نود و پنج شاید دوازده میلیارد بود، شصت درصد آن هفت میلیارد میشود. از این هفت میلیارد اگر ما ببینیم در اثر کار غیرکارشناسی تعدادی از شهروندان عضو شورا از این هفت میلیارد، دو میلیارد آن حداقل دارد هدر میرود برای ما ناراحتکننده است.
مقتدری: بعضیها دنبال چیزی هستند که داد بزنند و شخصیت مهندسی ندارند. باید کسانی وارد شورا شوند که از نظر کارشناسی علم این کار را داشته باشند و حتما هم گراشی باشند و این مهمتر از هر چیزی است. ما نیاز نداریم یک آدم که در شیراز درس خوانده بیاید اینجا کارشناسی کند. ما میخواهیم بدانیم مشکل جامعه ما چیست و شخص به شخص مشکلات را حل کنیم. بهترین افرادی که در شهر داریم و میتوانیم از آنها کمک بگیریم خود مردم شهر هستند. ما میتوانیم از خود مردم یاد بگیریم. ما باید در مورد چیزی حرف بزنیم که نزدیک به واقعیت باشد.
مساله محدوده در زمان پدربزرگ من نوشته شد و به دلایلی این مرز عقبنشینی داشت. این اصلا در تخصص شورای شهر نیست. چرا کاندیدایی میآید و روی آن مانور میدهد؟ بهتر است چیزی بگوییم که بتوانیم حلش کنیم. اصلا در صلاحیت شورای شهر نیست این مساله. چرا با وعده وعید الکی میخواهید رای جمع کنید؟ مردم یک دوره به شما رای دادند، دو دوره به شما رای دادند، بعدش چی؟ طبل تو خالی. در مورد چیزی حرف بزنیم که از عهده آن بربیاییم. منِ مقتدری قول میدهم موضوعی را پیگیری کنم اما در مورد نتیجه آن هیچ قولی نمیدهم.
من میدانم در این دوره هم همه میخواهند محدوده گراش را به حالت اول برگردانند. نمیتوانید. چون دست شورا و شهرداری نیست. این باید توجیح شود. مردم دور ایستادهاند و حساسیت هم روی این موضوع خیلی است، در صورتی که خود من روابطی را دارم که بتوانند این کار را انجام دهند اما واقعا شاید نشود و در تخصص من نیست. اگر این کار را بکنم به عنوان یک شهروند بانفوذ این کار را کردهام نه به عنوان عضو شورای شهر.
شما در ابتدای جلسه فرمودید مسایل مربوط به مهندسین مثل این میماند که شما وارد دفتر مهندسی شوید و مسایلی غیر از مسایل مهندسی آنجا مطرح کنید. در شورای شهر کلا مسائل مهندسی است. درست است بانوان میآیند صحبتی میکنند و ورزشکاران میآیند صحبت میکنند و … ولی تا منِ مهندس نیایم و ساختمانی را نسازم هیچ ورزشکاری نمیتواند در این ساختمان ورزش کند. شورای شهر باید از مهندسین تشکیل شود. شخصی که ورزشکار است باید مورد حمایت شورای شهر باشد نه عضو شورای شهر، فردی که مداح است باید صنف داشته باشد و شورای شهر از صنف آنها حمایت کند نه از خود او.
ح.خ
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
آفرین بر هر سه نفر
اما اقایان مقتدری و درخشنده دید بازتری دارن و مسائل را موشکافانه میبینند.