گریشنا: به گزارش لادستان، حداد عادل که برای شرکت در همایش جوان و اندیشه به لار آمده بود، روز دوشنبه ششم شهریور ماه، غزل خواند و به تهران برگشت. به نظر می رسد خواندن غزل در پایان سخنرانی هایش یک رویه ی معمول شده است. پیش از این در اجلاس بیداری اسلامی نیز غزلی خواند. این غزل را که فضایی عرفانی تغزلی دارد، بخوانید:
آن دم که در کنار منی؛ دم غنیمت است
بَر برگ خشک، خندهی شبنم غنیمت است
فرصت کم است و قافله عمر در شتاب
فرصت اگر کم است ،همان کم غنیمت است
ما آفتاب بر لبِ بامیم و تا غروب
یک لحظه بیش نیست و آن هم غنیمت است
از روزهای رفته به حسرت سخن مگو
دم را عزیز دار که این دم غنیمت است
در انتظار غرش رگبارها مباش
باران قطره قطرهی نم نم غنیمت است
بر روزه دار جشن مه نو مبارک است
بر تشنه کام مژدهی زمزم غنیمت است
یاری که دل ز دیدن او شاد میشود
باری ز هر چه هست در عالم غنیمت است
محمدی
۷ شهریور ۱۳۹۱
حداد با زرنگی به لاری ها گفته من اهل استان کردن لار و این حرفا نیستم . اگر حرف زدن و شعر خواندن باشه من هستم