بستن

ابراهیم مهروری: می‌گفتند مدیریت من سنتی است

اشاره: یک سال قبل در مرداد ۱۳۹۲، گفتگوی ما با ابراهیم مهروری درباره‌ی پنجمین استعفایش از مدیریت آموزش و پرورش در شماره ۲۱ افسانه منتشر شد. ۲۶ مرداد امسال که این گفتگو انجام شده، او چهار روز است که از مدیریت کناره‌گیری کرده و صندلی را به محمدهاشم درویشی سپرده است. با مهروری درباره‌ی عمل‌کرد سال آخر مدیریت و برنامه‌ی آینده‌اش صحبت کرده‌ایم.

این دفعه هم استعفا دادید یا راضی‌شان کردید؟

نه، این بار در حد جلب رضایت بود. بعد از حدود ده سال، ۲۵ روز کمتر، خدا توفیق داد و با اصرار زیاد به این امر نائل شدم. دست آخر خودم شخصا وارد شدم و از مدیر کل درخواست رفتن کردم، به شکلی که ناراحت شدند و گفتند تهدیدمان می‌کنی؟

 آیا برنامه‌ی آینده‌تان مشخص است؟

مدیر کل جدید فرد پرکار و با دید باز است، و اظهار علاقه می‌کند که من بمانم یا به شیراز بروم. الآن هم وضعیت من را هنوز دقیقا تعیین نکرده‌اند، و فقط یک تقدیرنامه به من داده‌اند. علی الظاهر می‌گویند بازنشسته شده‌ای، ولی هنوز حکمی به من نداده‌اند؛ و منتظرم که مدیر کل چه برنامه‌ای برای من دارد. من می‌توانم در یک مقطع بالاتر تا ۵ سال دیگر کار کنم، ولی دیگر وقت‌اش بود که سکان را به دست کس دیگری که جوان‌تر و دارای ابتکار و توان بیشتر بود بسپارم.

 ولی این تصور وجود داشت که شما قصد رفتن ندارید و فقط تظاهر می‌کنید.

بله، این حرف و حدیث‌ها بود. البته از بین همه مراجعه‌کنندگان فقط دو نفر بودند که به من مستقیما گفتند بهتر است بروی، چون این حرف‌ها پشت سرت وجود دارد، و هر دو هم یقیناً دل‌سوز من بودند. همه‌ی کسان دیگری که به من مراجعه می‌کردند تحسین و قدردانی می‌کردند.

 انتقاداتی هم درباره‌ی یک دهه مدیریت شما بر آموزش و پرورش مطرح می‌شود، که بخشی از آنها را در مصاحبه سال قبل جواب دادید.

این اعتقاد وجود داشت که مدیریت من مدیریت سنتی است، که البته من این را قبول نداشتم. من علاوه بر مدیریت اداره، کارشناس حقوقی اداره هم بوده‌ام، و این را تاکنون به مردم نگفته‌ام. در کنار این، چند تا از ماشین‌های اداره و همچنین خانه معلم و سالن سراجی را هم خودم مدیریت می‌کرده‌ام. و اگر این شیوه را پیش نمی‌گرفتم و ادامه پیدا نکند، چیزی به اسم سالن سراجی و ماشین اداره تا ۵ سال دیگر وجود نخواهد داشت. زمانی که وارد شدم، اکثر ماشین‌های اداره کهنه بودند؛ ولی اکنون که می‌روم همه ماشین‌ها قبراق و آماده‌اند.

انتقاداتی در مورد امکانات و تجهیزات مدارس نیز مطرح می‌شود، که باید بگویم اول که ما همه چیز را زیر ذره‌بین داریم؛ و دوم این که تامین چیزهایی مثل آب‌سردکن وظیفه اداره نیست. دولت الآن از نظر مالی به شدت در مضیقه است. ما ۲۱ میلیون تومان بابت برق بده‌کار بوده‌ایم که برای کم شدن فشار کاری آقای درویشی آن را به ۱۵ میلیون رسانده‌ام و راه‌کار به صفر رساندن آن را نیز به ایشان گفتم. در شرایطی که دولت سرانه‌ها را به زور می‌دهد و مدارس نیز نمی‌توانند از دانش‌آموز پول بگیرند، مدرسه چطور می‌تواند سرپا بماند؟ انجمن اولیا و مربیان برای همین کارهاست؛ منتها دولت هم غافل نیست و خیلی در این مدت کمک کرده است.

منتقدان می‌گویند اول تخصص بعد دین‌داری. من چنین اعتقادی ندارم. اول باید دین‌داری باشد. پایه و اساس همه چیز دین است.

 پیشرفت اداره آموزش و پرورش در این یک سال اخیر را چطور می‌بینید؟

اگر با همین آهنگ ادامه بدهیم، گراش تا دو سال آینده رتبه اول ساخت و ساز در استان را خواهد داشت. ما بیشترین پروژه در دست اقدام داریم. این‌ها پروژه‌های جدید ما در همین سال است: مدرسه قمری، مدرسه شهید بهمنی، مدرسه انصاری، سالن ۸۰۰ نفری کنار اداره با حدود یک میلیارد آورده‌ی آقای شوری. و چندین پروژه‌ی تمام‌شده هم داریم، مثل نمازخانه مدرسه پاک‌زاد و دو سالن در مدرسه شهید عالمی. تمام مدارس ما مجهز است به سیستم‌های کامپیوتری و لپ‌تاپ؛ و اکثر مدارس هوشمندسازی شده‌اند. ما بیش از ۱۸۰ بخاری به مدارس تزریق کرده‌ایم. و همچنین ۱۴۸ کولر اسپلیت.

 این اعتقاد وجود دارد که آموزش و پرورش کاملا به کمک‌های خیرین وابسته است، و در جذب بودجه دولتی ناموفق است. نسبت بودجه دولت با کمک‌های خیرین چیست؟

بعد از قضایای تحریم، فشاری که روی دولت بود باعث شد خدمات دولت در بعضی جاها کم‌رنگ شود، ولی معنی‌اش این نیست که دولت کمک‌هایش را قطع کرده است. مثلا پارسال دولت یک ماشین فیات به اداره داده که ۱۲۵ میلیون تومان قیمت دارد. یا برای تعمیرات و تجهیزات کمک می‌آید، ولی شاید رقم درشتی مثل قبل نباشد. وگرنه ساخت کانون پرورش فکری، ساخت سالن کوثر و سالن مدرسه شبانه‌روزی همه کار دولت است. در یک قلم، ۱۴۸ کولر اسپلیت به اداره داده است. گراش بالاترین رقم دریافت کمک‌های دولتی را دارد. در مورد سهمیه گاز، به گراش سه سهمیه داده شد. هیچ جا هم مثل گراش برای سه مدرسه هزینه مقاوم‌سازی مدارس نداده است؛ که الآن هر سه آماده‌اند، سعادت و محقق و کامروا. بخش زیادی از این کمک‌ها را هم نمی‌شود کف دست گذاشت و نشان داد، بلکه باید رفت و نتیجه را مشاهده کرد. در همین مدت ۷-۸ سال، فداغ دارای ۶ مدرسه شده است که ۳ مدرسه ساخت دولت است.

 آیا این مشکلات مالی پیدا و پنهان باعث شده است که برخی از معلمان و کارکنان اداره به سمت کارهای تجاری و خرید و فروش بروند؟ مخصوصا این که گفته می‌شود بخشی از این کارها در خود اداره انجام می‌شود؟

شاید اوایل مسئولیت من تعدادی افراد در این مباحث بودند، ولی بعد از آن جلوگیری کردیم، و از هشت سال پیش تاکنون چنین چیزی نداشته‌ایم، و اگر بوده هم خیلی کم‌رنگ و پنهانی است. البته خیلی از معلم‌ها و کارکنان شغل دوم هم دارند، که ارتباطی با اداره هم ندارد.

 ساز و کار اداره برای واگذاری پروژه‌ها به پیمان‌کارها چگونه است؟

دستگاه نظارتی عمرانی ما، اداره کل نوسازی مدارس فارس است که در راس آن مدیر کل قرار دارد. هر پروژه‌ای که قرار است انجام شود، روال این است که فرد بانی درخواست می‌دهد و یک سری فرم‌ها را پر می‌کند که مشخصات و مبالغ را مشخص می‌کند. اگر بانی مایل باشد که زیر نظر اداره کل نوسازی کار این اداره از ابتدا تا انتهای پروژه را به عهده می‌گیرد و بر تمام کارها نظارت می‌کندغ و علاوه بر این کلیه تجهیزات را نیز فراهم می‌کند. ولی اگر بانی تمایلی به همکاری با اداره نداشته باشد، اداره نیز تمام مسئولیت‌ها را به عهده خود فرد می‌گذارد. یک سری پروژه‌ها هم دولتی‌اند که اصلا در اختیار ما نیست و اداره نوسازی مستقیما وارد عمل می‌شود؛ مثل کانون پرورش فکری.

 و در گراش کدام‌یک درصد بیشتری دارد؟

بیشتر پروژه‌ها امانی است، یعنی خیر همه مسئولیت را به عهده می‌گیرد. هر چند ما اتمام حجت می‌کنیم، و اعتقاد داریم اگر پروژه زیر نظر اداره کل نوسازی باشد بهتر است.

 از چند سال قبل، شما یک جوان‌گرایی در مدیریت اداره داشتید. آیا از نتیجه راضی هستید؟

علی‌رغم صحبت‌های منتقدان که می‌گفتند مدیریت من مدیریت سنتی است، خوشبختانه این جوان‌گرایی نتیجه داد. نمونه‌اش هم نتایج کنکور امسال بود. من از مدیر جدید هم خواستم که اگر موافق باشد، این گروه به برنامه‌هایش ادامه بدهد.

 این گروه مثل یک تیم کار می‌کرد، و اکنون انگار می‌خواهد از هم بپاشد. صحبت‌ها در مورد استعفای دسته‌جمعی آنها صحیح است؟

می‌گویند می‌خواهند فضا را برای نیروهای جدید و قوی‌تر باز شود. البته بعضی از مباحثی که مطرح می‌کنند، مثل افت تحصیلی، درست است و در جاهای دیگر هم وجود دارد؛ ولی نتیجه‌ی کار این گروه را می‌توان به عنوان مثال در نتایج چشم‌گیر دانش‌آموزان مدارس ابدی و کوثر و بقیه دبیرستان‌ها دید.

 شما قبلا گفته بودید نتیجه کنکور دانش‌آموزان به اداره مرتبط نیست؛ ولی امسال نتایج نسبتا خوب دانش‌آموزان گراش در کنکور را نتیجه برنامه‌ی آموزش و پرورش دانستید.

اگر من جایی گفته‌ام که مستقیم به اداره مربوط نیست به این دلیل است که طبق قانون، تا چهارم متوسطه و دیپلم دانش‌آموز با ماست. منظور من این بوده است، نه این که بعد از این باید بچه‌ها را به حال خود رها کرد. ما چه در سال‌های قبل و چه امسال، از زمانی که بچه‌ها برای ثبت نام می‌روند دغدغه داریم. من این را تاکنون به مردم نگفته‌ام، ولی ما به خاطر این که حوزه‌های امتحان کنکور متراکم شود، در دو سال متوالی هزینه می‌کردیم و دفترچه کنکور را به روستاهای اطراف می‌فرستادیم و با مدیر مدارس هماهنگ می‌کردیم که حوزه امتحانی را گراش انتخاب کنند. بعد در زمان امتحانات، ماشین می‌فرستادیم و دانش‌آموزان را با صرف هزینه شام و بیتوته به سر جلسه می‌رساندیم و بعد دوباره برمی‌گرداندیم به روستا.

همین امسال، در بحث هدایت و راه‌اندازی پایگاه مشاوره انتخاب رشته، حدود دو میلیون تومان برای اداره هزینه داشت. یا برگزاری کنکور را می‌توانستیم بدهیم به دانشگاه، ولی برای این که بچه‌ها احساس غریبی نکنند و دلهره و ترس نداشته باشند، خودمان مجری شدیم.

 و حرف آخر؟

من دنبال همین کانال‌های ارتباطی هستم که حرف‌ام را به مردم برسانم؛ چون دو سه سالی است که نتوانسته‌ام واقعیت‌ها را به مردم بگویم. همین باعث می‌شود که خیلی‌ها بدون اطلاع بیایند و قضاوت و اظهار نظر کنند. من امیدوارم هر کس مطلبی منتشر می‌کند یا اظهار نظری می‌کند، اول تحقیق کند و بدون اطلاع مطلب خلاف واقع به کسی نسبت ندهد. هدف همه مسئولین صادق این نظام، خدمت است؛ و باید قدر کسانی که زحمت می‌کشند را دانست.

Ebrahim Mehrvari

منتشر شده در شماره ۲۹ نشریه افسانه گراش- مهرماه ۱۳۹۳

سردبیر پایگاه خبری هفت‌برکه عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش دکترای ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0 نظر
scroll to top