Hamzeh Mehrabi دکتر امیر حمزه مهرابی

 خودکشیِ یکی دیگر از مردان میان‌سال در شهرمان گراش (خبر در گریشنا) محملی بود برای دکتر امیر حمزه مهرابی تا درباره‌ی آسیب‌شناسی اجتماعی مقاله‌ی بلندی را به رشته تحریر در آورد و توجه همگان را به آژیر خطری که نواخته شده است جلب کند.

بخش این مقاله دیروز به خوانندگان گریشنا عرضه شد. در بخش دوم و پایانی این مقاله، دکتر مهرابی به بررسی آمار خودکشی در جهان، ایران و گراش، نرخ خودکشی از نظر شاخص‌های مختلف، علائم هشداردهنده، و ارائه‌ی پیشنهادهای کاربردی می‌پردازد.

نگاهی به آمار خودکشی

در جهان:

میانگین آمار خودکشی در جهان ۱۶ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است. در کشورهایی مانند ژاپن، سوییس، آلمان، اروپای شرقی، استرالیا از هر ۱۰۰ هزار نفر ۲۵ نفر اقدام به خودکشی می‌کنند. (کشورهای روی کمربند خودکشی)

آمار خودکشى در ۴۵ سال گذشته در دنیا ۶۰ درصد افزایش یافته است. خودکشى همچنین سومین دلیل عمده مرگ و میر در میان جوانان و به طور کلی هشتمین عامل مرگ و میر در دنیاست.

در هر سال حدود یک میلیون انسان خودکشی می‌کنند. کارشناسان پیش بینی می‌کنند که در سال ۲۰۲۰ این تعداد به ۵/۱ میلیون نفر در سال برسد. به طور متوسط در هر ۴۰ ثانیه یک نفر خودکشی می‌کند. در حال حاضر خودکشی برای افراد ۱۵ تا ۴۴ سال یکی از عوامل اصلی مرگ است. خودکشی‌های نافرجام حدود ۲۰ برابر تعداد خودکشی‌هایی هستند که منجر به مرگ می‌شوند.

آمار خودکشی در مناطق مختلف جهان متفاوت است و نوسان قابل توجهی دارد، بر اساس آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی، بالاترین نرخ خودکشی مربوط به کشورهای ژاپن، آمریکا و شرق اروپا و کشورهای بلاروس، لتونی، روسیه، اوکراین و هند است و پایین‌ترین میزان خودکشی مربوط به کشورهای آمریکای لاتین، اسپانیا، ایرلند و کمترین آمار به مالدیو، در آسیای جنوب شرقی تعلق دارد.

در ایران:

آمارها نشان می‌دهد، خودکشی در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان به ویژه کشورهای اروپای غربی درصد بسیار پایین‌تری دارد اما روند رو به رشد آن در ایران در مقایسه با سال‌های گذشته به وضعیت نگران‌کننده‌ای رسیده است.

طبق آخرین گزارشی که نیروی انتظامی منتشر کرده است، در ایران، به‌طور میانگین سالانه ۷ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در ایران خودکشی می‌کنند. (در بعضی آمارهای غیررسمی ۱۰ نفر ذکر شده است). نرخ اقدام به خودکشی در ایلام ۷۰ نفر در هر صد هزار نفر است. پس از ایلام و خوزستان، لرستان با ۱۱.۴ در هر صد هزار نفر، کرمانشاه ۹.۶ در هر صد هزار نفر، گلستان ۹.۵ در هر صد هزار نفر و کهگیلویه و بویراحمد با ۹.۲ در هر صد هزار نفر بالاترین میزان خودکشی در استان‌های کشور را دارند. استان سمنان پایین‌ترین شاخص اقدام به خودکشی موفق را به خود اختصاص داده است.

اقدام به خودکشی در زنان چهار برابر بیشتر از مردان است ولی مردان سه برابر زنان خودکشی موفق دارند. به عبارتی دیگر مردان در حدود سه برابر زنان بر اثر خودکشی می‌میرند.

در ایران، مهم‌ترین علل زمینه ساز خودکشی،  اختلافات خانوادگی (۵۴.۶ درصد)، مشکلات عاطفی (۱۸.۸ درصد)، مشکلات جسمی و روحی (۸.۳ درصد)، مشکلات اقتصادی (۷.۹ درصد) و سایر علل (۷.۹ درصد) بود و در ۲.۵ درصد موارد علت خاصی وجود نداشت.

گزارش‌های آمار بیان‌گر این است که، بالاترین میزان خودکشى در محیط منزل با تعداد ۱۲۵ نفر یعنى ۷۵ درصد و پایین‌ترین میزان خودکشى در محیط تحصیل با تعداد ۳ نفر یعنى ۲ درصد رخ داده است.

از نظر وضعیت شغلى خودکشى طى چند سال گذشته در ایران بالاترین آمار بین افراد بیکار و پایین‌ترین نرخ خودکشى مربوط به سربازان و تاجران ورشکسته است و در بین دانشجویان ۵ نفر یعنى ۳ درصد بوده است.

بالاترین آمار در خودکشى به گروه‌های سنى ۲۴-۱۵ ساله برمى گردد و پایین‌ترین سهم خودکشى به گروه‌های سنى ۴۹-۴۵ سال و همچنین در بین گروه‌های سنى مختلف، ۱۹-۱۵ ساله‌ها و ۲۴-۲۰ ساله‌ها بیشتر در معرض خودکشى هستند.

آمار نشان می‌دهد بالاترین نرخ خودکشى به دیپلمه‌ها با ۲۴ درصد و پایین‌ترین نرخ خودکشى به فوق لیسانس به بالا با ۱‎/۲ درصد اختصاص دارد و افراد کم سواد و بی‌سواد در مقایسه با افراد باسواد بخصوص تحصیلات عالیه بیشتر در معرض خودکشى هستند.

در گراش:

در گراش، آمار خود کشی در مقایسه با میانگین جهانی (۱۶ تا ۲۵ نفر در بین صد هزار نفر در سال) یا میانگین خودکشی در ایران (۷ تا ۱۱ نفر در میان صد هزار نفر) بسیار اندک است. در شش سال اخیر حدود ۳۳۰ مورد اقدام به خودکشی به ثبت رسیده است که از این تعداد، ۱۰ نفر براثر خودکشی فوت کرده‌اند. اگر ۱۰ مورد خودکشی، در شش سال در نظر بگیریم، سالی (۶/.) نفر خود کشی کرده‌اند که می‌توان گفت در گراش آمار در هر صد هزار نفر، یک و دو دهم خودکشی است. با این وصف نرخ خودکشی در گراش یک دهم ایران و تقریباً یک بیستم جهان است.

از مجموع خود کشی کنندگان، ۲ نفرشان زن و ۸ نفر مرد بوده‌اند. از بین این ۸ مرد، ۳ نفر جانباز بوده‌اند! و ۸ نفر متأهل بوده‌اند. از ۱۰ مورد خودکشی موفق، ۹ نفر از حلق‌آویزی استفاده کرده‌اند و ۹۸% خودکشی‌ها در منزل صورت گرفته است.

زنان ۱.۸ برابر مردان اقدام به خودکشی (خود کشی نافرجام) کرده‌اند. خودکشی مردان خطرناک‌تر بوده است. اما خود کشی زنان بیشتر برای جلب توجه، خودنمایی یا اعتراض بوده است. عامل خودکشی در زنان ۸۳% مسمومیت قرص، ۲ مورد خودسوزی، ۴ مورد رگ‌زنی و مصرف مشروبات الکلی بوده است.

اما همین میزان اندک پدیده شوم خود کشی برای گراش، نگران کننده است. شهری با برخورداری از فرهنگ غنی و پشتوانه تفکرات شیعی و مردمی خونگرم با روابط و انسجام اجتماعی مثال زدنی، وجود این میزان خودکشی نیز به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. آمار رو به رشد این ناهنجاری و نوع افرادی که دست به خود کشی می‌زنند، زنگ خطری است که اگر گوش مسئولین قادر به شنیدن این آژیرهای هشدار دهنده نباشد، فاجعه‌ای غیرقابل کنترل به وقوع خواهد پیوست.

یاد آوری می‌گردد، برخی از خودکشی‌های ثبت شده در مراکز درمانی گراش، گراشی نبوده‌اند و از شهرهای اطراف برای حفظ آبرو به گراش آورده شده‌اند و در مقابل عده‌ای از گراشی‌ها نیز به همین دلیل به شهرهای هم‌جوار رجوع کرده‌اند.

 نرخ خودکشی از نظر شاخص‌های مختلف:

خانواده: احتمال خودکشی افرادی که از یک خانواده صمیمی همراه با ارتباطات عاطفی قوی محروم هستند، بیشتر است.

سلامت جسمی و روان: نرخ خودکشی در کسانی که از نظر جسمی دارای امراض مزمن و رنج آور هستند و یا دچار مشکلات روحی روانی هستند، بیشتر است.

مذهب: در میان یهودیان و کاتولیک‌ها، نسبت به پروتستان‌ها کمتر است و میان مسلمانان به‌خصوص طبقات مذهبی که ازایمان بیشتری برخوردار باشند، از تمام مذاهب کمتر باشد.

وضعیت تأهل: خودکشی میان افراد مجرد دو بار بیشتر از افراد متأهل است و برای مطلقه بیوه چهار تا ده بار بیشتر از کسانی است که با همسر خود زندگی می‌کنند.

شغل: کسانی که به شغلشان علاقه دارند و از ثبات شغلی برخوردارند، کمتر دست به خود کشی می‌زنند

جنس: در تمام سنین، مردها سه برابر زن‌ها خودکشی موفق داشته‌اند در حالی که زن‌ها سه برابر مردها اقدام به خودکشی می‌کنند.

سن: خودکشی و بیشتر از آن فکر کردن در باره خودکشی در نوجوانان و جوانان بیشتر دیده می‌شود. (خودکشی سومین عامل مرگ ومیر نوجوانان است.)

نژاد: طبق آمار رسمی، خودکشی سفیدپوستان از سیاه پوستان بیشتر است.

شرایط اقلیمی: اثر بادهای خنک مثل «فون» در دره‌های کوه آلپ و حتی در شمال ایران، به‌ویژه در گرگان، باعث حالت تهییج و تشویش بالایی می‌شود. خطرات خودکشی در هوای خشک قاره‌ای، یا در بهار هنگام افزایش فشار جوی افزایش می‌یابند.

محیط زندگی: زندگی در شهرهای بزرگ خطر اقدام به خودکشی را افزایش می‌دهد.

علائم هشداردهنده

برای پیشگیری از وقوع خود کشی، متخصصین توصیه کرده‌اند در صورتی که چنین رفتارهایی در افراد مشاهده شود، اعضاء خانواده بایستی بیشتر مراقب وی باشند، هیچ‌گاه او را تنها نگذارند و در اولین فرصت فرد مبتلا را به روان پزشک نشان دهند:

شاخص‌های مهم رفتاری قبل از خودکشی:

  • افسردگی و غم‌زدگی شدید
  • گسیختگی در روابط صمیمانه‌ی شخصی و انزوای اجتماعی
  • مأیوس شدن از بهبود ناراحتی جسمی یا رفع مشکلات اقتصادی و روانی
  • سابقه‌ی خودکشی در خانواده و فامیل
  • سابقه‌ی اقدام به خودکشی فرد
  • تمایل شدید و ناگهانی به مواد مخدر و الکل
  • فقر و محرومیت مزمن و احساس بی‌کفایتی و شرمندگی جلو خانواده
  • رفتارهای پرخاشگرانه غیرعادی در خانه یا محیط اجتماعی
  • صحبت مستقیم یا غیرمستقیم درباره‌ی خودکشی
  • تغییرات ناگهانی در رفتار مانند بی‌قراری غیرعادی، ناآرامی و یا انتقال از افسردگی به حالت خوشی و شادمانی که باعث پوشاندن حالات روانی اصلی می‌شود.
  • مبتلا بودن به بیماری‌های روانی
  • از دست دادن، همسر، والدین، فرزندان، نزدیکان و دوست صمیمی
  • سابقه بستری شدن در بیمارستان روان پزشکی
  • آزار و رنجیدگی از نوع غیرقابل تحمل برای فرد

افسردگی

افسردگی از مهم‌ترین رفتارهای منجر به خودکشی است. احساس بی‌ارزشی، احساس گناه و اندیشیدن درباره مرگ، از شایع‌ترین نشانه‌های افسردگی است. فاربر و ولیمتن بیان کرده‌اند که هنگام افسردگی شدید، شخص معمولاً دوراندیشی خود را از دست داده و از لحاظ عاطفی، توانایی حل مشکلات را نداشته و به دلیل محدودیت جریان فکری قادر به انتخاب راه حلی جز خودکشی نیست.

علایم Depression عبارت‌اند از: اختلال در اشتها، اختلال در خواب، فقدان انرژی، احساس بدبینی، هیجان روانی و حرکتی، گاهی غمگین و گاهی شاد و هیجانی اشتغال ذهنی در مورد مرگ و خودکشی، خستگی پذیری.

و از علایم Melancholy می‌توان به بی‌خوابی، سوءهاضمه، منزوی و غیر فعال شدن، خودداری از حرف زدن و خوردن، احساس شدید تقصیر و گناه و بیچارگی، اضطراب و گریه بی‌اراده، اعتراف نکردن به افسردگی اشاره کرد که درنهایت فرد تصورمی کند درد او غیر قابل علاج است وتوها راه چاره خودکشی است .

پیشنهادهای کاربردی:

  • ائمه جمعه و جماعات، سخنرانان مذهبی، اساتید، دبیران و رسانه‌های مکتوب و سایبری بایستی با گسترش و توسعه فعالیت فرهنگی به تشریح و تبیین زشتی، قبح و حرمت عمل خودکشی بپردازند و حکم اسلام را درباره این عمل شنیع در مقاطع مختلف به جامعه یادآوری کنند.
  • فرمانداری، شورای شهر، شهرداری، اداره ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، اداره اوقاف و سایر نهادهای فرهنگی لازم است بخشی از هزینه و همت خود را به فرهنگ‌سازی، مطالعه آسیب‌های اجتماعی، انجام تحقیقات پیمایشی، پیشگیری، درمان و معالجه افراد در معرض آسیب و… اختصاص دهند. رسالتی که با کمال تأسف همه از زیر بار آن شانه خالی می‌کنند.
  • ضمن تشکر از اقدامات و خدمات بنیاد شهید و امور ایثار گران در مورد جانبازان، این نهاد مقدس بایستی علاوه بر پیگیری امور معیشتی جانبازان، به مشکلات روحی و روانی آن‌ها توجه ویژه‌ای بنماید. چرا که متأسفانه بخش عمده‌ای از افراد اندک خودکشی کرده در گراش، جانبازان عزیز بوده‌اند. انکار یا بی‌تفاوتی نیز چاره کار نیست.
  • راه اندازی دفاتر مشاوره و راهنمایی از سوی نهادهایی مثل: دانشگاه علوم پزشکی، حوزه علمیه، هلال احمر، بهزیستی و… می‌تواند کمک شایانی به کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی بنماید. اقدامی که در اغلب شهرهای بزرگ صورت گرفته و نتایج مثبت و غیرقابل انکاری را در پی داشته است.
  • بازدید مستمر و نوبه‌ای مسئولین شهر از خانواده‌های جانبازان و ایثار گران و پیگیری جدی، دلسوزانه و بدون منت مشکلات معنوی و مادی و انعکاس نتایج پیگیری به آن‌ها، از جمله کارهایی است که کم و بیش توسط مسئولین به‌ویژه فرمانداران گذشته و حال انجام می‌شود، ولی باید از جنبه صوری و تبلیغاتی خارج و شکل عملی و خداپسندانه به خود بگیرد.
  • تشکیل انجمن یا هیئتی برای گردهمایی رزمندگان، جانبازان و خانواده آن‌ها و برگزاری اردوهای زیارتی و تفریحی و اجرای برنامه‌های فرح‌بخش و شادی آفرین برای آن‌ها، می‌تواند خلأ ارتباطات عاطفی این عزیزان را بر طرف سازد.
  • گسترش سرکشی نزدیکان و دوستان (صله رحم) به جانبازان و گوش دادن به درد دل آن‌ها و برقراری روابط صمیمی و دوستانه با این عزیزان، تا حدود زیادی از گسترش یأس و ناامیدی بیماران روانی می‌کاهد.
  • افزایش مراقبت و تنها نگذاشتن افرادی که دچار مشکلات روانی هستند در منزل یا اماکن خلوت و کنار گذاشتن مشاجرات خانوادگی و گذشت و صبوری بیشتر همسران این نوع بیماران، نقش غیر قابل انکاری در کاهش آلام و ناراحتی آنان دارد.
  • مسئولیت‌پذیری و دقت بیشتر پزشکان و روان پزشکان محترم در تجویز دارو به بیماران روانی و آموزش لازم به همراهان بیمار و خود بیمار برای رعایت مراقبت‌های ویژه در زمان مصرف داروهای خاص و با دوز بالا و یاد آوری خطرات و پیامدهای خطرناک مصرف این نوع داروها، امری است که متأسفانه کمتر بدان توجه شده و کسی نیز پیگیر یا پاسخگوی خطا یا قصور احتمالی این قشر متخصص و زحمت‌کش نبوده است.

بخش اول مقاله را اینجا بخوانید.