گریشنا:مسئله محدوده همواره یکی از پرچالش‌ترین موضوعات بین لار و گراش و حتی در خود شهر گراش بوده است. گریشنا نظرات مردم گراش و گروه‌ها و افراد گوناگون را پیش از این طی مقالات و یادداشت‌هایی منتشر کرده است. این نامه که از طریق ایمیل به دست ما رسیده است، شکواییه ای از جماعت جوان و میان سال مسجد صاحب الزمان (عج) گراش است.
بسمه تعالی
مرقوم ذیل دل نوشته‌ای ست به مسئولین و شورای محترم شهر و برخی از دوستان که همیشه با نامه نگاری و حرفهای درشت، خود را دایه‌ی مهربان‌تر از مادر و مدافع بر حق شهر و شهروندان می‌دانستند و دیگران، به خصوص نیروهای مسجد صاحب الزمان (عج) را اشخاصی بی‌تفاوت و بدتر از آن در راستای اهداف و منافع لار می‌دانسته اند، ارسال می‌گردد.
ما جمعی از نمازگزاران مسجد صاحب الزمان(عج) از مسئولین و بعضی از برادران که در خارج از گراش تشریف دارند و سعی کرده‌اند با شعار و هیاهو اذهان شهروندان را منحرف ساخته و خود را «رابین هود» گراش و دیگران را افرادی ناکارآمد نشان دهند، خواستاریم برای روشن شدن اذهان عمومی اقدامات خود را برای روشن شدن اذهان عمومی در موارد زیر اطلاع‌رسانی کنند:
۱- تا به حال چه اقدام عملی در رابطه با تعیین حدود بین دو شهرستان که یکی از دغدغه های اصلی مردم شریف گراش می‌باشد، انجام داده‌اند و محدوده گراش در چه وضعیتی است؟
۲- اخیراً زمزمه‌هایی مبنی بر ابلاغ مصوبه‌ای که دولت قبل تصویب شده، به فرمانداری‌های دو شهرستان ارسال شده است، مبنی بر این که متاسفانه مرز گراش و لار که در اسناد معتبر دولتی که از چهل ، پنجاه سال قبل پره های بالاسرخ شخصی شده بود، به نزدیکی نیروگاه یعنی «سر نئز» تغییر داده شده است. این مساله تا چه حد صحت دارد؟
۳- ما نمازگزاران، ضمن احترام به حق و حقوق شهر همجوار ( لار ) و احترام به برادران لاری اعلام می داریم، به هیچ وجه این ظلم بزرگ را نمی‌پذیریم و خواهان اجرای حق و عدالت و به رسمیت شناختن حق گراش که چیزی جزء تعیین مرز در منطقه ی اولیه آن یعنی “پره های بالا سرخ” است می‌باشیم.
۴- ما به دوستانی که همیشه خود را در صف مقدم دفاع از منافع شهر می دانند، اعلام می کنیم آماده هر گونه عمل قانونی و پی گیری در دفاع از حق شهر و شهروندان بی یاور گراش می‌باشیم.
+ تکمله ای بر شکواییه
با سلام
قبل از هر هرچیز به عرض می رسانم، آن چه در شکواییه آمده بود فقط و فقط به منظور اطلاع رسانی و به نوعی هشدار به همشهریان بود. و روی سخن من به هیچ شخص حقیقی و حقوقی نبوده است. آقای مهرابی، خداوند شاهد و ناظر ماست. منظور من شما نبوده اید، حتی از نامه اتان به استاندار بی اطلاع بوده ام. از نظر من شما جزو فراموش شدگان هستید.
– در مورد بند ۵ فرمایش شما کاملاً درست است؛ هم خدا ما را می شناسد و هم مردم عزیز و شریف گراش. موید کلام بنده حمایت توده فهیم گراش از آقای ابوالحسن فردوسی بود که با نه گفتن به شما و افکار شما، حایز رای حداکثری در گراش شد.
– ظاهراً افترا بستن به دیگران برای شما، امری بسیار عادی و پیش پا افتاده است، چرا که هر آن کس را که بخواهید محکوم می کنید و هر چیز را به غیر خودتان معدوم می کنید.
– همه ما را می شناسند. ما وامدار هیچ کس نیستیم، حتی آقای جعفرپور. تصمیم ما بر اساس خرد جمعی است و هر آن چه را برای مردم مظلوم گراش مصلحت بدانیم، آن را بی تردید و بدون واهمه از باران اتهامات، انجام می دهیم. از تصمیمات صواب خود در گذشته نادم و پشیمان نیستم و در نزد وجدان خود آسوده ایم.
– مشکل شما و امثال شما آن است که هر آنچه از جانب شما و همفکرانتان انجام گیرد، عین راستی و درستی است و چنانچه از سوی دیگری باشد، ناتمام و محکوم است و این سیره ی مستبدان به رای است.
– اگر در سال های پیشین مردم گراش به مردم لار، آب آشامیدنی تقدیم کرده اند، نشان رای و مصلحت آنان بوده است و ما از آنچه آن روزگاران توافقاتی داشته اند، بی خبریم. اگر کار خیر و انسانی بوده است؛ ثواب دو جهان بر آنان باد و اگر خیر نبوده است، خداوند جزایشان را بدهد، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت.
– دیگر بار اعلام می داریم همچنان آمادگی خود را برای پیشبرد و ارتقای اهداف شهرستان گراش اعلام می داریم و در حد توان خود، پیشقدم هستیم.
قربان همه شما یک بسیجی
با سلام خدمت اهالی محترم برق روز مخصوصا نمازگزاران مسجد صاحب الزمان ابتدا شما بفرمایید با راه اندازی دفتر نماینده مجلس شورا در ساختمان مسجد چه گلی به سر مردم گراش زده اید بقول گراشیها فرس چش خشو نابنن وله خار چش مردم ابنن
مساله محدوده مساله جدیدی نیست و حداقل به دوران بخش شدن گراش حدود ۲۰ سال پیش بر می‌گردد. اگر قرار بود این مساله حل شود باید در زمان نمایندگی آقای حسنی در مجلس حل می‌شد. که معلوم نیست در آن چهار سال چه اقدام عملی انجام شده است.
سلام براداران لاری در تحریف اسناد ید دارزی دارن مسولان کشوری وتصمیم گیر نباید نادان وکم عقل باشن که تحت تاثیر فشار عده ای نان را به روز خور باشن که هر چی دلشان میخاهد بکنن…..بنظر من همه چیز تصویب شده به نفع لار در زمانی علام میکننن که حای هیچ اعتراضی نباشید که اگه اعتراض کردن پسوند ضد انقلاب دهند واین ارامش قبل از طوفان هست هر گاهی خبری منتشر میکنن تا مردم را تست کنن….
حکایت ما مردم گراش مثل یک شخصی شده که داره تو آب غرق میشه. چون نه خودمون فن شنا کردن بلد بودیم نه به کلاس شنا رفیم و نه به نصیحت نجات غریق گوش دادیم.پس از ماست که برماست.
بعضی ها دست پیش می گیرند که پس نیفتند .عجب روزگاری شده ؟؟
بخشدار خودشان بوده اند . شهر دار خودشان بوده اند . شورای شهر خودشان بوده اند ، توافقات پشت پرده خودشان انجام داده و می دهند حالا از کسانی که نه مسئول بوده اند و نه حق شرکت در جلسه داشته اند و نه دسترسی به اسناد داشته اند می پرسند شما چکار کرده اید ؟!!!
این سوال را باید از کسانی پرسید که مسئول بوده اند و در زمان مسئولیت آنها و با همکاری ، توافق و چراغ سبز انها این ظلم در حق گراش صورت گرفته است .
این سوال را باید کسانی پاسخ دهند که با بی تدبیری خود کرسی نمایندگی مجلس را به دشمن سپردند .
پاسخ این پرسش تا همیشه تاریخ بر عهده کسانی است که گرگ را چوپان گله کردند .
البته مردم خوب فهمیده اند و دوست و دشمن خود را بخوبی شناخته اند ؟؟ با نوشتن این نامه ها هم مشکل شما حل نمی شود .
شما از نماینده عزیزتان بخواهید به احترام شما هم که شده تیر خلاص به شما نزند . حداقل تا پایان این دوره از نمایندگی مجلس آبرو داری کند .
هرچند بعید است ارزشی برای شما و حرفتان قائل باشد و آنچه بزرگان از روی دلسوزی هشدارش را می دادند، بر سر این مردم مظلوم خواهند آورد .
تجربه ثابت کرده وقتی این همشهریان ما دست پیش میگیرن و بیانیه میدن ان قریبه که دسته گلی که به اب دادن رو بشه و برای اینکه سمت نگاهها را عوض کنند یه فلشی ،بنری ،چیزی میکارن وسط رودخونه تا به خیال خودشان مردم رودور بزنن .الحق و الانصاف که …
منوچهر
جانا سخن از زبان ما میگویی
احسنت
واقعا اگر اقایان بی تدبیری نمیکردند و نماینده از لار نبود الان چقد وضعیت منطقه بهتر بود و برای همیشه ابهت پو شالیشان از بین میرفت. (…)
شاعلام عزیز ربطی به اهالی برق روز نداره عده ای که اومدن با حمایت از اقای فردوسی توهم زده شدن وسودای….. داشتن.با علم کردن اقای فردوسی عملا موجبات پیروزی رقیب فراهم کردن وخود دفتر تقدیم نماینده کردن بیان حواب پس بدن چه نیازی به نامه نوشتن بود یعنی میخاهید بگید دلسوز شدید ابر منکرش لعنت چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی…
اگر کمی دقیق‌تر به نتیجه انتخابات مجلس گذشته نگاه کنید می‌فهمید حتی در صورت کنار رفتن فردوسی هم آرا زندوی به جعفرپور نمی‌رسید و در هر حال جعفرپور در آن انتخابات پیروز می‌شد.
از وقت راه اندازی دفتر نماینده در مسجد صاحب الزمان و مسئول دفتر شدن یکی از اعضای بتله این گروه دو دستگی بین همشریان بیشتر شده نتیجه اش هم در انتخابات شورا شهر مشخص بود.در جواب به دوستان نمازگذار مسجد مذکور که بدانند حنای شما برای ملت گراش رنگ نمیده.
باسمه تعالی
از برخی از برادران مسجد صاحب الزمان (عج)((که به دلیل شهرت ، صلاح ندانسته اند نام ونشان خود را اعلام کنند ))تشکر میکنم که نسبت به محدوده گراش حساسیت نشان داده اند.نکاتی چند جهت روشن شدن مطلب به عرض می رسانم:
۱- بنده در نامه، کسی را متهم نکرده ام که شما بخود گرفته اید. این ، خود جای سوال دارد که متن نامه حقیر به استاندار ،چگونه به شما بر خورده است؟؟
۲ – کاش بنده میتوانستم رابین هود مردم گراش باشم.ولی در این کهنسالی از پس این مسئله بر نمی آیم. حمایت از مردمی که در تمام مراحل انقلاب ، پای انقلاب اسلامی ایستاده اند ومردانه از آن حمایت کرده اند توفیق میخواهد. ولی دوستان ، خوب میدانند که حقیر یک معلم ساده ای هستم که(بجز فترتی کوتاه) نه مسئولیتی پذیرفته ام و نه مشتاق آن بوده ام. حسب وظیفه، چند سطر نامه به استاندار نوشته ام.همین وبس!! این که نباید شما را عصبانی کند! مگر در قبال این اعتراض چه تحفه گرانسنگی دریافت شده که به جای تایید این مکاتبات به تخطئه آن دست زده اید؟ البته اگر دیگران با صراحت لهجه، شما را به درستی مورد خطاب و عتاب قرار داده اند، مسئولیتش با بنده نیست.
۳- اگر هر کسی به اندازه توانش در این راستا گام بردارد، امر محدوده به این سادگی به نفع لار تمام نمیشود. بنده ی معلم،با نامه. شما با تقاضای مستمر از دوست شفیق خود ، جناب آقای جعفرپور، دیگری از طریق چانه زنی ، شورا با ارائه تحلیل مسئله و هشدار نسبت به پیامدهای آن ، امام جمعه با اخطار مناسب وفرماندار با بیان حساسیت مسئله و… میتوانیم مانع تحقق نیت پلید رقیب گردیم/ لذا عاقلانه خواهد بود اگر بجای گذاشتن چوب لای چرخ دفاع از گراش،این چرخ را به حرکت سریعتر در بیاوریم . مگر ضرری متوجه شماست؟ البته نیست چون نسبت به اصل مفاد نامه،اعلام وفاداری کرده اید.
۴- بنده اذهان را تشویش نکرده ام، بلکه حسب تکلیف به نماینده دولت در استان، دلسوزانه یادآوری کرده ام تا بیش از پیش متوجه حساسیت موضوع باشند.هر چند آقای دکتر احمدی در سن وسالی نیستند که این مهم را ندانند.بهتر از ما درک میکنند چراکه بقای آبرومندانه در کسوت استانداری بزرگترین استان کشور ،برای ایشان چندان بی اهمیت نخواهد بود. لذا مطمئناً تدبیر خواهند فرمودد.مگر اینکه در ایام ،به این اعتقاد رسیده باشند که مردم گراش را باید به جرم دفاع از انقلاب و خدمات شایسته، تنبیه و تحقیر کرد!! به نظرم آقای استاندار این نظر را نداشته باشند. واز طریق عدم اعلام احتمالی تعیین محدوده جدید، بر حسن ظن ما مهر تایید بزنند.
۵- برخی ازبرادان مسجد، خود خوب میدانند که مردم، آنان را شناخته اند. نامه این گروه، برای خالی کردن دوش خود از زیر بار مسئولیت تاریخی ای است که متوجه آنان است. اگر مردم ما داستان تقدیم چاه آّ ب مردم به لاریها در سال ۴۶ را فراموش کردند، رفتار شما را نیز فراموش خواهند کرد. بعید میدانم حافظه تاریخی مردم فهیم گراش کور شده باشد! پس محض حفظ آبروی خودتان هم که شده آقای جعفر پور را به استنکاف از پیگیری واعلام، ترغیب کنید تا مدال این پیروزی بر گردن شما بدرخشد ، آنگاه ما بر کف پاهای شما بوسه خواهیم زد.وبه شما دوستان شفیق( در لباس رابین هودهای پیروز گراش)افتخار خواهیم کرد.
۶ – بنده تکلیف کوچکی را داشتم و ادا کردم. نوبت شماست که به جد پیگیری بفرمائید. وقتی رقیب بی مروت، پاشنه درب منزلتان را در آورد،آنگاه دق کردن نیز سزاوار است.
۷- آنچه مایه شوکت گراش است، وحدت است، بیایید همچنانکه اعلام فرموذه اید، شما نیز در صف مدافعان قرار گیرید وهر روز آهنگ مخالف را ساز نکنید. شما پیش بروید ما مردم گراش هم پشت سر شما، منطقا از حق گراش دفاع خواهیم کرد.
۸ – حساسیت مسئله آنقدر زیاد است که دوستان ، امور فرعی را کنار گذاشته وبه مسئله اصلی امروز( محدوده) بپردازند.
تشکر میکنم از همه دوستانی که با لایک زدن ویا تلفن مستقیم، محتوای نامه را تایید کرده اند. بابت ثقیل بودن متن نامه به استاندار نیز عذر خواهی میکنم. به عمد وزین وثقیل نوشتم تا در تاریخ گراش بماند و فرزندان ما بدانند، روزی ، عده ای ، قاطعانه حرف خود را در قالبی متین، بیان کرده اند.
چون متن نامه ی پر از تعریض وکنایه دوستان در ایام روزمعلم انتشار یافته به عنوان یک معلم باید به عرض برسانم که:
بس نام ونشاندار زما نام گرفتند/ ماخویش دراین معرکه بی نام و نشانیم
نه اهل مجیزیم و نه مداح ریایی/کوبیم سر خصم زبون تا بتوانیم
( از سروده های حقیر بمناسبت روز معلم) پیروز باشید
اتحاد، اتحاد، اتحاد
همشهریان عزیز با هم متحد باشیم، تنها خواسته دشمن نیز همین تفرقه هاست.
بیدار شوید دوستان عزیز
با عرض سلام و ادب خدمت شما همشهریان عزیز
برادران مسجد صاحب الزمان و همهٔ عزیزانی ک با دیدگاه های خودتون احساس و نگرانی های خودتون رو بیان کردین و از شما جناب اقای دکتر مهرابی نیز کمال تشکر را دارم ولی با تمام این نقطه نظرات و بیانات چرا به یک مسئله توجه نمیکنید.
چرا یک نفر از شورای اول حرف نمیزند؟
چرا کسی نمیگوید برخی بااستفاده پوپولیسم گرا بودن هرکاری در پشت پرده میکنند؟
چرا یک نفر نمیگوید که چرا نقشه شهر را در هیچ سایت یا وبلاگی منتشر نمیکنند؟ آیا نقشه یک شهر مگر نقشه گنج قارون هست یا نقشه مخغی گاه؟ چرا نقشه شهری که از استان ابلاغ شده رو با هر بیانی ک خود میدانید آن را نزد خود گذاشته اید و منتشر نمی کنید؟
مگر گراش مردمان ناتوانی هستن ک نیاز به رابین هوود داشته باشند؟ بلکه گراش نیازی به افراد خالص دارد نه افرادی ک از مردم حمایت میخواهند و در عمل خود جای عمل برای مردم عمل برای خویش دارد.
ای کاش خودمان بخواهیم نه بخواهیم برای خودمان
دل نوشته ای از همشهری
یک عرض کوچک دیگر داشتم.
نقشه شهر در کدام تاریخ تصویب شده هست؟
اگر در دوران شورای شهر سوم بوده چرا هیچ کدام پاسخگو نیستند؟
اگر در این دوره رخ داده بیایید مرد عزیز شهر را از نگرانی خارج کنید.
چرا در نماز جمعه این اتفاقات رخ میدهد؟وقتی مسئولان تریبون بدست نمیخواهد انگاه چه توقعی از اتحاد مردمی دارید؟
ای کاش برای مردم میخواستید نه مردم را برای صندلی های چرخدار خود!
از مسئولین عزیز گریشنا تشکر میکنم.
استاد گرانمایه ابراهیم مهرابی حال که در کهنسالی نمی توانید رابین هود باشید حداقل نقش پدر ژپتو را خوب بازی کنید تا پینوکیو های دروغگوی شهر که به قول گراشیها هم شریک دز اند وهم شریک قافله مشخص شوند . استاد مهرابی اینان دست پیش گرفته اند که پس نیفتند.
باسلام محدوده دیگرتاسرنزه اعلام شده وتصویب شده وکردوبه زودی اعلام می شه ولی ای کاش ما واقعا بزرگ ورییس دلسوزی درشهر داشتیم که حق مردم را میگرفت ای کاش به اصطلاع بزرگان ما به جای دفاع از شهرشان برای کسب شهرت به همدیگر تهمت وافتراع نمیزدند وای کاش مسوولین ما باهم متحد بودندوهرکدام ساز مخالف نمی زدند وای کاش هیات امنای دو مسجد به اصطلاع همه کاره شهر باهم متحد بودند وای کاش واقعا ما بزرگ ودلسوز شهر داشتیم چه فایده که امروز کسی دلسوز نداریم گراشی به پولش می نازد وبس وپشت هم نیستند وحالا کار از کار گذشته به خدا ما درمقابل ایندگانمان مسوولیم وسلام
همیشه تاریخ هیچ ظالمی برای رسیدن به هدف خود از ظلم به مظلوم کوتاه نیامده .درگراش هم عده ایی معدود فریب حرف های لاری ها را خوردند و به ظالم اعتماد کردند و اگر نتیجه ایی غیر از این بشود جای تعجب است.
فقط در یک صورت میشه آقایان طرفدار لار وجعفر پور رابا گلاب تطهیر کرد.آن هم اینکه به جعفرپور فشار بیاورندتا جلو اعلام محدوده جدید را بگیرند. خود جعفر پور هم بیاد و بگوید دوستان من( همین چند نفر) به من فشار آرده اند و رسما از این خواست نابجا دست کشیده ایم.
دوستان اتحاد داشته باشید مهم این است که کل منطقه را لارستان بزرگ می نامند این دعواها هم عادی شده و بعد از مدتی فروکش میکنه از قول مسؤولان باید گفت گراش عزیز آسوده بخواب که ما بیداریم!!!!!!!!!!!