گریشنا: خدیجه بنام دانشجوی کارشناسی تربیت معلم قرآن مجید در دانشکده علوم قرآنی خوی مقاله زیر را به برای گریشنا ارسال کرده است. به مناسبت هفتم ذیالحجه سالروز شهادت امام پنجم مروری بر سیره امام محمد باقر میتواند راهگشای زندگی پیرواناش باشد.
چکیده
هر انسانی، برای رسیدن به هر مرتبهای از کمال، نیازمند الگویی است تا با سرمشق قرار دادن او و به تأسی از او، راه پرپیچ و خم کمال را طی کند و به سرمنزل مقصود، که همان رضوان الهی است، نایل شود. به گواهی قرآن، روایات و تاریخ، در میان انسانهای همۀ اعصار و امصار، پیامبر گرامی اسلام و خاندان بزرگوارش، کاملترین، جامعترین و بهترین الگو برای انسانها هستند. بنابراین، شایسته است که هر یک از مسلمان، به ویژه شیعیان، که بر اساس محتوای بسیاری از روایات تنها مصداق فرقۀ ناجیه معرفی شدهاند، در شناسایی این الگوها و پیروی از آنها کوشا باشند. در این نوشتار، با جستار در زندگانی امام باقر (علیه السلام در پی کشف اصول، مبانی و معیارهایی ثابت برای حیات طیبه بوده و در نهایت اصولی را در جنبههای فردی زندگی از قبیل اصل حفظ حدود الهی، اصل حریت و اصل عبودیت، و نیز اصولی را در جنبههای اجتماعی حیات ایشان از قبیل اصل رفق و مدارا، اصل تعاون و مواسات، اصل عدالت اجتماعی، اصل تکریم، اصل مساوات و اصل فضیلت کسب و کار، شناسایی و معرفی نمودهایم.
طرح مسئله
مسئلۀ شناسایی انسان کامل و تأسی از او برای رسیدن به کمال از جمله مسائلی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود معطوف داشته است. در این میان، کتابهای آسمانی نیز هر یک الگوهایی را برای بشریت معرفی کردهاند؛ چنانکه قرآن کریم برخی از این الگوها را در میان امتهای پیشین معرفی کرده است؛ برای مثال در معرفی الگوی بندگی و صبر بر مشیت خداوند، به ایوب اشاره میکند و میفرماید: ﴿اِنَّاوَجَدْنَاهُصَابِرًانِعْمَالْعَبْدُإِنَّهُأَوَّابٌ﴾ (ص/۴۴) یا در معرفی داود و سلیمان، به ویژگی بنده بودن آن دو تأکید میکند و میفرماید: ﴿وَوَهَبْنَالِدَاوُودَسُلَیمَانَنِعْمَالْعَبْدُإِنَّهُ أَوَّابٌ﴾ (ص/۳۰) نمونههای این الگوها که در کتابهای آسمانی پیشین معرفی شدهاند و قرآن نیز بر آنها صحه گذاشته، بسیار است. با این حال خداوند از الگویی یگانه و منحصر به فرد نیز سخن میگوید و بدینسان حجت را بر بندگانش تکمیل میکند؛ چنانکه میفرماید: ﴿لَقَدْکَانَلَکُمْفِیرَسُولِاللَّهِأُسْوَهٌحَسَنَهٌلِّمَنکَانَیرْجُواللَّهَوَالْیوْمَالْآخِرَوَذَکَرَاللَّهَکَثِیرًا﴾ (احزاب/۲۱) پس از پیامبر گرامی اسلام، بهترین الگوها، خاندان پاک آن حضرت هستند که پای در جای پای پیامبر نهاده و ذرهای از سنت و سیرت او منحرف نشدهاند؛ چرا که همۀ آنها نور واحدی هستند؛ چنانکه در حدیثی از پیامبر میخوانیم: «من و علی از نور یگانهای آفریده شدهایم.» (صدوق، ص۳۰۷) یا در حدیثی دیگر میفرماید: «من و اهلبیتم هزار سال پیش از آفرینش آدم، از نور یگانهای آفریده شدهایم.» (خزاز قمی، ص۷۱) بنابراین، بررسی سیرۀ این الگوهای کامل و جامع، ضرورتی انکارناپذیر است. البته در این عرصه پژوهشها و تألیفات بسیار گرانمایهای مانند سیری در سیره نبوی و سیری در سیرۀ ائمه اطهار استاد مطهری و سیره نبوی دلشاد تهرانی و برخی تألیفات دیگر انجام شده است، اما این پژوهشها، با وجود ویژگیهای منحصر به فردی که دارند، اغلب تنها به سیرۀ پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام)، متمرکز شده و متأسفانه از سیرۀ فردی و اجتماعی سایر پیشوایان غافل ماندهاند. این پژوهش بر آن است تا سیره فردی و اجتماعی امام محمدباقر(علیهالسلام)را به طور خاص بررسی کند؛ چرا که سیرۀ ایشان، که هفتمین معصوم و پنجمین امام هستند، به دلیل زیستن در شرایطی ویژه و در دورانی پر فراز و نشیب، اهمیتی ویژه و شایان توجه دارد.
معنا ومفهوم سیره
واژۀ سیره اسم مصدر نوع از مادۀ سیر است. «س ی ر» ریشهای است که بر گذشتن، روان شدن و حرکت کردن دلالت میکند. (ابنفارس، ص۴۷۳) راغب مینویسد: «سیر یعنی حرکت روی زمین و گذشتن و عبور کردن» (راغب، ص۲۳۱)سه حرف «س ی ر» به صورت «سیر»، هم حرکت در روز و هم حرکت در شب را میرساند، در حالیکه واژۀ «سری» تنها به معنای حرکت در شب است. (فراهیدی، ج۷، ص۲۹۱). سِیرَهیعنی نوع خاص حرکت انسان، نوع رفتار و حالتی که انسان دارد. سِیرَه بر وزن فِعْلَه است؛ که در این وزن، واژه بر نوع عمل دلالت میکند. (ابنمالک، ج۱۶، ص۱۷۸) لذا اهل لغت در توضیح معنای آن گفتهاند که سیره به معنای طریقه، هیئت و حالت است. (ابنمنظور، ج۲، ص۱۹۵۵) و نیز آن را سنّت، مذهب، روش، رفتار، راه و رسم، سلوک و طریقه معنا کردهاند.
سیرهشناسی
با توجه به معنای لغوی واژۀ سیره میتوان گفت که سیرهشناسی به معنای رفتارشناسی است ودر واقع شناخت اصول،معیارها و روشهایی است که یک فرد (صاحب اصول و روش)در رفتار و کردار خود دارد و سیرهشناسی در حقیقت، سبکشناسی است.چنانکه میدانیم برای اینکه بتوانیم در جامعه و زندگی فردی خود فردی مؤثر وموفق باشیم لاجرم به الگویی نیاز است که ما را برای رسیدن به این مهم رهنمون باشد. بزرگان و پیشوایان دینی همواره متذکر شدهاند که ائمۀ معصوم (علیهم السَلام) بهترین وبارزترین الگو ونمونۀ انسانی هستند که هر انسانی از آنان پیرویکند و خط مشی آن را ادامه دهد، به سعادت حقیقی دست خواهد یافت. آنچه که در آغاز این مسیر باید بدان توجه کنیم این است که زندگی هر انسانی، از دو جنبۀ فردی و اجتماعی، شکل میگیرد؛ هر انسانی در زندگی خود، ساحتی دارد که تنها به شخص او مربوط میشود و ارتباطی با افراد دیگر ندارد؛ ساحتی دیگر در زندگی هر فرد هم هست که از آن به جنبههای اجتماعی زندگی تعبیر میشود و در این حوزه است که انسان با دیگران ارتباط پیدا میکند و جنبههای مدنیت خود را به نمایش میگذارد. هر فردی که بخواهد در سیره و رفتار ائمه (علیهم السلام) تحقیق کند، ناگزیر باید تحقیق خود را به این دو حوزه ارتباط دهد و به هر یک از این دو حوزه را به طور جداگانه برسد؛ چه اگر هر یک از این حوزهها مورد غفلت قرار گیرد، حاصل کار، ناقص و ابتر و غیرقابل تقلید خواهد بود.
سیره فردی وتربیتی
برای داشتن جامعهای سالم باید افرادی دارای منش اجتماعی سالم داشته باشیم. بررسی سیرۀ فردی و کاربردیکردن آن در زندگی میتواند این هدف را برآورده سازد. به همین منظور در این بحث سیرۀ فردی امام محمد باقر(علیه السلام( بررسی شده است ازجمله: ۱ـ اصل حفظ حدود الهی۲ـ اصل حریت۳ـ اصل عبودیت
سیره اجتماعی
هر فردی، علاوه بر ارتباط با خود و خدای خود، ناچار به ارتباط با هم نوع خود هم هست. در این بحث نحوۀ ارتباطات اجتماعی آن حضرت، و به بیان دیگر سیرۀ اجتماعی ایشان را بررسی خواهیم کرد. در بررسی زندگانی پربرکت این امام همام، اصولی را در جنبۀ اجتماعی ملاحظه میکنیم که اموری ثابت و لایتغیر بودهاند و امام پیوسته در روابط اجتماعی خود بدانها پایبند بودهاند که در ادامه این اصول را از نظر میگذرانیم. ۱ـ اصل رفق ومدارا ۲ـ اصل تعاون، تکافل و مواسات۳ـ اصل تکریم۴ـ اصل مساوات ۵ـ عدالت اجتماعی۶ـ فضیلت کسب کار
نتایج
از آنچه گفته آمد، مطالب زیر را به عنوان نتیجه، میتوان برداشت کرد:
۱ـ سیره، به معنای سبک زندگی و سیرهشناسی به معنای سبکشناسی و رفتارشناسی است.
۲ـ در حوزۀ سیرۀ فردی اصولی مثل اصل حفظ حدود الهی، اصل حریت و اصل عبودیت را میتوان به عنوان اصولی ثابت در زندگی آن امام همام عرضه داشت.
۳ـ در حوزۀ سیرۀ اجتماعی امام باقر (علیه السلام) اصولی مثل اصل رفق و مدارا، اصل تعاون و تکافل و ماسات، اصل مساوات، اصل تکریم، اصل عدالت اجتماعی و اصل فضیلت کسب و کار را میتوان به عنوانی اصولی ثابت در زندگی اجتماعی ایشان معرفی کرد.