هفتبرکه – سمیه کشوری: معرفی فیلم «تله» از نایت شیامالان (۲۰۲۴) و گروه موسیقی بمرانی
ترسناک جذاب روانشناختی
ام. نایت شامالان M. Night Shyamalan کارگردان و نویسنده آمریکاییهندی است که بیشتر به خاطر ساخت فیلمهای فراطبیعی و ترسناک شهرت دارد. شامالان زمانی شهرت جهانی پیدا کرد که در سال ۱۹۹۹ فیلم «حس ششم» The Sixth Sense را کارگردانی و نویسندگی کرد. این فیلم برای دریافت شش جایزه از جمله جایزهی بهترین کارگردانی و بهترین نویسندگی، نامزد اسکار و کاندیدای بفتای بهترین کارگردانی شد. همچنین یکی از ۲۵۰ فیلم برتر وبگاه بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها است.
در اینجا تازهترین فیلم او یعنی Trap یا «تله» را معرفی میکنیم. «تله» یک فیلم مهیج روانشناختی آمریکایی به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی ام. نایت شیامالان است. بازیگران آن جاش هارتنت، آریل دونوگی، سالیکا نایت شیامالان، هیلی میلز و آلیسون پیل هستند. این فیلم در ژوئیه ۲۰۲۴ اکران شد و نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد.
داستان این فیلم، دربارهی مردی به نام کوپر است که در حین شرکت در کنسرت با دخترِ نوجوانش، با محاصرهی پلیس روبرو میشود. در واقع پلیس به دنبال قاتل زنجیرهای که در کنسرت شرکت کرده و حالا به دنبال راه فرار از کنسرت است.
«تله»، تازهترین فیلم این کارگردان پرکار و بزرگ است که بارها با کارگردانهای بزرگتری چون استیون اسپیلبرگ و آلفرد هیچکاک مقایسه شده است. با این حال «تله» بهترین فیلم این کارگردان نیست ولی فیلمی قابل اعتنا و دیدنی است. ایدهی فیلم فوقالعاده است. یعنی فیلم در ارائهی یک پدر دوستداشتنی و فداکار که یکهو چهرهی دیگری از او میبینیم، خوب عمل کرده است. پدری خانوادهدوست که به همراه دختر نوجوانش به کنسرت خوانندهی مورد علاقهی دخترش رفته است. ولی هر چه فیلم جلوتر میرود، آن پدر دوستداشتنی وجههی دیگری از خود نشان میدهد. یکباره ما با چهرهی دیگری از شخصیت آشنا میشویم که در کنارِ پدرِ خوب بودن، یک زندگیِ دیگر با یک چهرهی دیگر که پا در گذشتهاش دارد، آشکار میشود.
جاش هارتنت بازیگر نقش پدر، در نمایش دو نقش موازی که در یک بدن زندگی میکند، عالی عمل کرده است و به نوعی معجزه میکند. طوری که در ادامه میتواند به طرز جالبی یک شخصیت کاریزماتیک از خود ارائه دهد.
زاویه دید فیلم در ابتدا با بازیگر نقش کوپر یا همان جاش هارتنت است. اما در ادامه زاویه دید به گونهای به سمت دیگر شخصیتها تغییر میکند. گاهی فیلم با خوانندهی پاپ همراه میشود که کنسرت او تلهای برای قاتل است و گاهی با دختر کوپر که با دو چهره یا چندین چهره از پدرش مواجهه میشود؛ و گاهی -هر چند خیلی کم- با پلیس یا همان زن پلیس روانشناس، که مدام در حال آنالیز قاتل است.
گویی فیلم «تله» از یک ترکیب مفهومی بالا الهام گرفته است ولی در ارائهی وجههی روانشناختی آن و چگونگی تبدیل شخصیت به یک قاتل، عمقِ چندانی پیدا نمیکند. البته این نکته تا حد زیادی به بازی و اجرای عالی جاش هارتنت قابل اغماض شده و بازی فوقالعادهی او به فیلم کمک میکند خودش را بالا بکشد. در فیلم نیز برخی پیچشهای داستانی هوشمندانهای وجود دارد، ولی گاهی، برخی از این پیچها به شرایط ساختگی یا شانس خوب متکی میشود؛ که آن را غیر قابل باور یا به نوعی آن را قابل پیشبینی میکند.
نحوهی ترکیببندی و فیلمبرداری فیلم خوب است و در شخصیتسازی تا حدی به قصهی فیلم کمک کرده است. در برخی معرفیها این فیلم را در ژانر ترسناک قرار دادهاند؛ ولی این فیلم بیشتر از آنکه یک فیلم ترسناک باشد، سعی میکند شبیه یک تریلر جنایی روانشناختی دیده شود، تا جایی که در ادامه وجههی سرگرمکننده و مهیج پیدا میکند. فیلم لحظات پرتنشی و پرتعلیقی را نشان میدهد که تا حدی به هیجانانگیز بودن فیلم میافزاید. و در ادامه سعی میکند با پایان به اصطلاح باز، مخاطب را غافلگیر کند.
بمرانی، بازیگوش و آوانگارد
بُمرانی نام گروه موسیقی ایرانی است که در سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را از فضای مجازی و کافهها و سپس آهنگسازی و اجرای زنده در تئاتر شروع کرد و هماکنون از گروههای فعال داخل ایران است.
اعضای گروه اعضای کنونی: بهزاد عمرانی (خواننده، گیتار ریتم)، مانی مزکی (سازدهنی، ترومبون، یوفونیوم، سوسافون)، جهانیار قربانی (گیتار الکتریک، کورنت، ماندولین، یوکللی)، آرش عمرانی (پیانو، کیبورد، آکوردئون)، کیارش عمرانی (گیتار بیس، کنترباس، بانجو، گیتار کلاسیک)، سالار محمد اصغری (درامز) است.
این گروه با انتشار دو آلبوم زیرزمینی «آسمان زرد و خورشید آبی» در سال ۱۳۸۸ و «جورابهای لخت» در سال ۱۳۸۹ شروع کرد و مورد توجه قرار گرفت. «اتوبوس قرمز» در سال ۱۳۹۳ و «مخرج مشترک» در سال ۱۳۹۴ و «گذشتن و رفتن پیوسته» (۱۳۹۵) » آلبومهای زمان اوج بمرانی بود.
آلبوم «گذشتن و رفتن پیوسته» در سال ۹۵ منتشر شد. در این بین آبتین یغماییان، درامر گروه، از بمرانی جدا شد. به این ترتیب در ضبط آهنگها بمرانی از درامر مهمان استفاده کرد. بهزاد عمرانی فضای این آلبوم را آرامتر از آلبومهای قبلی توصیف کرده که فضای آن به دلیل تأکید بر احساس تنهایی و فقدان عاشقانهتر شدهاست اما همان جنس نزدیک به کمدی و سبک نزدیک به موسیقی بالکان و جیپسی در آن حفظ شدهاست.
دو آلبوم آخر بمرانی با نام «سیزدهچهل» و «احتمالاً قهرمانی در کار نیست» در سالهای ۹۷ و ۹۹ منتشر شد.
در اینجا بخشی از قطعهی گذشتن و رفتن پیوسته از آلبوم به همین نام را میشنوید: