هفتبرکه: ستاد مرکزی و هواداران دکتر پزشکیان شهرستان گراش نامهای را تنظیم کرده بودند که در جلسه دیدار ستادهای انتخاباتی پزشکیان به رییس جمهور جدید تقدیم کنند. اکنون این نامه به صورت عمومی نیز منتشر میشود تا بخشی از خواستههای جامعه را منعکس کند.
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان دام عزّه
رییس جمهور ایران اسلامی
در این روزها که دولت حضرتعالی تازه طلوع کرده است، ضمن عرض تبریک به شما بابت پیروزی در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان کسانی که در همه این سالها و با وجود همه ناملایمات از تحولخواهی مسالمتآمیز در ایران عزیزمان ناامید نشدهایم، از شما میخواهیم طرحی نو در تاریخ سیاست ایران در اندازید و امیدهای ازدسترفته را با رفتارهای سنجیده و «حکمرانی خوب» باز بیافرینید.
نیک آگاهید که امروز از رهگذر حضور متعهدانه بخش مهمی از مردم ایران موجبات دلگرمی امیدواران به آیندهی روشن فراهم آمده است اما همچنان ما با آن هموطنانمان که پای صندوقهای رای حاضر نشدند، همسرنوشتیم و در یک خاک زندگی میکنیم. از این رو امیدواریم که اقدامات آتی شما در انتخاب کابینهای برای آرمان «وحدت ملی» اشتیاق همه ایرانیان دغدغهمند را برای حمایت دولت جدید برانگیخته کند.
ما که با همه سرزنشها کوشیدیم تا این واپسین امیدها برای تغییر روند ایران به سوی آبادی و آزادی را زنده نگهداریم، اکنون نخستین مطالبهگران از دولت جنابعالی خواهیم بود. آنچه واضح و مبرهن است اینکه جغرافیای پیچیدهی ایران نیازمند حکمرانی ظریفی برای دستیابی توامان به اهداف مترقی ملی است. لذا توصیه میکنیم با بهکارگیری صاحبان فن و کارشناسان تلاش کنید که دوگانههای واهی مانند «استقلال و توسعه» و یا «امنیت و آزادی» در دولت شما جایی نداشته باشد و ضمن تقویت بنیههای دفاعی کشور، به سوی بیشینه کردن روابط ایران با همه دولتهای شرق و غرب در جهت توسعه و پیشرفت گام بردارید.
در دهههایی که گذشت، فرصتهای مهمی برای توسعه ایران از کف رفت که هرگز بازنخواهد گشت. افزایش موج لجامگسیخته مهاجرت از نخبگان گرفته تا مردم عادی و به خصوص جوانان، کاهش ظرفیت زیستپذیری ایران، فرسایش خاکی و زیست محیطی، عقب ماندن از موجهای پیدرپی تکنولوژی و کاهش سطح رفاه مردم را نمیتوان در فرصتی اندک تغییر داد اما قطعا میتوان با تصمیمات درست در جامعه این امید را ایجاد کرد که آتیهای روشن در انتظار ایران است.
ایران کشوری نیست که بتوان آن را با یک گروه، یک نظر و یک قشر اداره کرد. با اقدامات درست و حساب شده در جهت آزادیهای مدنی مانند «حق استفاده اینترنت»، «حق آزادی بیان» و «حق آزادیهای سیاسی» تلاش کنید تا از شکافهای ایجاد شده در جامعه ایران بکاهید و بر اعتماد عمومی بخصوص در مواجهه با نسلهای جدید بیافزایید.
نویسندگان این بیانیه که جمعی از فعالان اجتماعی حامی شما در شهرستان گراش هستند، امیدوارند که مانند دوران نمایندگیتان ثابتقدم و آزادمنشانه در مسند ریاست کشور حاضر شوید و چیزی جز عزت مردم ایران را سرلوحه دستوراتتان قرار ندهید. لذا بانیان تحریر این سطور به شما عرضه میدارند که: «این شما و این آینده ایران عزیز…».
ستاد مرکزی و هواداران دکتر پزشکیان شهرستان گراش
ایکس بن زد
۹ مرداد ۱۴۰۳
آقای پزشکیان شما ثابت کردید که بدون برنامه هم می شود رییس جمهور شد وجه تشابه شما و آنهایی که به شما رای دادند کلی گویی و روان پریشی مزمن و نادیده گرفتن پیش رفت های عمر با برکت جمهوری اسلامی است .چون دوره شما طلوع دوباره آزادی بیان است خیلی رک میگویم جمهوری اسلامی پیشرفت خود باوری و ارتقاء سطح زندگی مردم ایران را ممکن ساخت در ساخت جاده برق آب و گاز بهداشت . که برخلاف زمان شاه چهار تا کلانشهر آباد بودند همه شهرستان ها و روستاها را آباد کرد. دوستان پزشکیان یادتونه زمان شاه وقتی یکی از بچه ها دستش را می برید چه جوری درمان میکردند . کل تفریحات سالم ما گاوه بدو که گیسره ترتیب چو .کلا امکانات بیش از حد و فراوان بود .
لغزیان
۹ مرداد ۱۴۰۳
قبل ازگفتن خسته نباشید به نویسندگان نامه به رئیس جمهور که جمعی ازتحولات خواهان نومید نشده گراشی در این سالها هستند، گفتم اول خاطره ای از اثرات و برکات و کارکردهای مفید نامه نگاری به مسئولان در این مملکت از تاریخ شفاهی مردم گراش نقل کنم تا هم نویسندگان امیدوار و تحول خواه این نامه که خواهان <>، <> و <> هستند و هم جوانان، میانسالان و پیر سالان گراش کمی بیتشر متوجه موضوع نامه نگاری شوند تا منتظر شویم که بگویم تا خدا چه خواهد و تا چهار سال دیگر هرچه کاسه و کوزه کلی و سوراخ داریم سر این ریئس جمهوری بشکنیم و بگویم تقصیر این ریئس جمهور بود . البته اگر مثل ریئس جمهور پیشین خدای ناکرده بلایی سرش بیاید و شهید خدمت نامیده شود و الا اگر مثل ریئس جمهوران پیشین هاشمی، خاتمی ، احمدی نژاد و یا حسن روحانی زنده به آخر دولتشان برسند تمام بدبختیها به گردنش خواهد افتاد .
می گویند دز زمانی که مرحوم حاجی الله قلی خان شهردار و همه کاره گراش بود به میراث خانوادگی که پسر زادان خان گراشی معروف بود و خود را میراث دارحکومت دار مرحوم حاجی رستمخانی می دانست در اداره گراش هر گونه که میلش بود رفتار می کرد و به احدی هم پاسخ گو نبود. والبته به تحولات زمان و بیداری بخشی از مردم گراش هم توجه ای نمی کرد. در عوض با درایت با فرمانداری و استانداری هم کنار می آمد یعنی به منویات ملوکانه پایبند بود. در مقابل رفتار ایشان مرحوم مش مرتضی خواجه بود که هم سواد نامه نگاری خوبی داشت و هم خطش خوب بود ضمنا دلش هم برای گراش میسوخت و دوست داشتن گراش با زمان پیش برود و شهردار و دیگر مسئولین شفاف و روشن کار کنند و به مردم بها بدهند . شروع می کرد به نامه نگاری به مسئولین بالا تر از الله قلی خان و شکایت و داد و بیدادکردن حتی به ریاست بازرسی کل کشور. به امید اینکه نامه نگاریهایش اثری کند و کار گراش بهتر شود و از آن طرف الله قلی خان آدم و ایادی بیشماری داشت و قبل از رسیدن نامه مش مرتضی به گیرنذ نامه به اوخبر می رساند ، جناب بیخیال، مش مرتضی که از نامه نگاری خسته نمی شده و هم از مسئولین که همگی خود یک الله قلی خانی بودند. می گویند عاقبت مش مرتضی به تبعید زاهدان فرستادند و در گراش هم شایعه کردنند مش مرتضی خواجه به رسم قدیم گراش سلام نمی کند منظور دماغش پر است و سلام نمی کند. حال داستان این نامه نگاری است حتما و یقینا در روز تنفیذ زنده تلویزیون ندیده اند . البته جناب لغزیان بر خلاف این نامه نگاران خواهان حکمرانی ظریفی نیست چون به گوش خود شنیده و به چشم خود دیده که آقای ظریف میدان دار انتخابی این ریئس جمهور در مبارزات انتخابی به طرف مقابل یعنی اون پنج نفر می گفت ” که اگر قرار است سر مردم >ملت< سشره بمالید باید بلد باشید خوب شیره بمالید. در فهم و دریافت گراشی یعنی من خوب بلذم سر مردم شیره بمالم نه شما. برای همین است که جناب لغزیان خواهان حمکرانی ظریفی نیست.
الیاس
۹ مرداد ۱۴۰۳
رییس جمهور ریس جمهور همه است ولی کاش یک دید سیاست مدرانه وجود داشت که جامعه را رصد می کرد. و ما روی برنده شرط بندی می کردیم. نه روی بازنده ای مثل جلیلی
قصر لوکس
۹ مرداد ۱۴۰۳
خوبه هیچ مشکل اقتصادی ایران برنشمرده و فقط «طرحی نو در سیاست ایران در اندازید …»