هفت‌برکه – سمیه کشوری: دافنه دو موریه در سال ۱۹۰۷ در لندن در خانواده‌ای هنرمند متولد شد. او و خواهرانش با برخورداری از ثروتی عظیم و والدینی هنرمند شدند. خواهر بزرگترش آنجلا دو موریه نیز نویسنده شد و خواهر کوچکترش ژان نقاش بود. دافنه دوران جوانی‌اش را با سفر با دوستان و نوشتن داستان گذراند. ارتباطات خانوادگی‌اش به او کمک کرد تا حرفه ادبی خود را ایجاد کند، و برخی از کارهای اولیه خود را در مجله Beaumont’s Bystander منتشر کرد. یک مؤسسه انتشاراتی معتبر اولین رمان او را در اوایل بیست سالگی پذیرفت و انتشار آن نه تنها شهرت را برای او به ارمغان آورد، بلکه توجه سربازی خوش تیپ، سرگرد فردریک براونینگ را به همراه آورد که با او ازدواج کرد.

رمان‌های بعدی دافنه پرفروش شد و ثروت و شهرت هنگفتی به دست آورد. بسیاری از آنها در سینما اقتباس شده‌اند، از جمله رمان‌های ربکا، نهر فرانسوی، پسرعموی من راشل، و مسافرخانه جامائیکا، و داستان‌های کوتاه «پرندگان» و «حالا / نه بعد از نیمه‌شب». فیلم‌های آلفرد هیچکاک بر اساس رمان‌های او باعث شد او به یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان جهان تبدیل شود.

دافنه دوموریه داستان‌های کوتاه، زندگی‌نامه، نمایشنامه، شعر، بیوگرافی و زندگینامه داستانی، نقد ادبی و همچنین رمان می‌نوشت. از این نقطه‌نظر دافنه دوموریه بیشتر با کتاب «ربکا» و «پرندگان» شناخته می‌شود که هر دو توسط هیچکاک کارگردان بزرگ به فیلم ساخته شده است.

«تقدیر چنین بود»

ولی در اینجا کتاب «ژنرال شاه» یا «ژنرال پادشاه» که در ایران به نام «تقدیر چنین بود» ترجمه شده است می‌پردازیم. کتابی از این نویسنده که شاید کمتر شناخته شده باشد. در واقع وقتی مردم شروع به خواندن رمان‌های دو موریه می‌کنند، «ژنرال پادشاه» یا همان «تقدیر چنین بود» معمولاً اولین انتخاب نیست چون بیشتر آن‌ها رمان‌های معروف‌تر او را می‌خوانند. با این حال، این رمان دوموریه پیوند بیشتری با تاریخ دارد.

Komod 79 General King

این رمان در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. نگارش این رمان با تحقیقات پرباری همراه بود تا دو موریه از صحت تاریخی اتفاقات را در زمان وقوع انقلاب یا همان جنگ داخلی اطمینان حاصل کند.

داستان این رمان در زمان جنگ داخلی انگلیس اتفاق می‌افتد. «اونور هریس» میان‌سال داستان جوانی خود را از ده‌سالگی، زمانی که با برادرش روبن زندگی می‌کرد، روایت می‌کند. داستان زمانی شروع می‌شود که برادر بزرگ اونور، عروسش، گارترد را به خانه می‌آورد. پس از سه سال، برادر بزرگ اونور براثر آبله می‌میرد و گارترد از خانه‌ی اونور می‌رود. اونور در هجده‌سالگی با ریچارد گرنویل، برادر گارترد آشنا می‌شود. آن‌ها عاشق هم شده و با وجود هماهنگی قبلی برای ازدواج اونور با دیگری، تصمیم به ازدواج می‌گیرند. اونور در هنگام بیرون رفتن با ریچارد و گارترد در یک تصادف سواری مجروح و درنهایت فلج می‌شود. پس از آن، اونور از ازدواج یا حتی دیدن ریچارد امتناع می‌کند. در بحبوحه‌ی جنگ داخلی، اونور و ریچارد دوباره همدیگر را ملاقات می‌کنند و اتفاقات دیگری در این ملاقات رخ می‌دهد.

از این منظر باید گفت از دو جنبه می‌توان به این رمان پرداخت: یکی تاریخ انگلستان که پیوند عمیقی با جنگ داخلی آن زمانه پیدا کرده است و دیگری اهمیت مکانی که داستان در آن می‌گذرد. عمارت یا ساختمانی که دافنه دوموریه در رمان دیگر خود هم از آن استفاده کرده است طوری که ژانر رمان به سمت گوتیک پیش رفته است؛ و در ادامه پیوند این دو جنبه با داستانی عاشقانه. طوری که هر کدام بدون دیگری ناقص و بدون ساختار به نظر می‌رسد. عاشقانه‌ای که در عصر جنگ داخلی انگلستان اتفاق می‌افتد و در همان راستا شخصیت‌ها را با عمارت مرموز می‌کشاند در تار و پود هم تنیده شده‌اند. طوری که در دسته‌بندی ژانر رمان، سه سبک دخیل می‌شوند؛ عاشقانه، تاریخی و گوتیک.

تاریخ و جنگ داخلی

داستان در طول جنگ داخلی انگلیس با حامیان چارلز اول، سلطنتی‌ها، در مقابل نمایندگان پارلمان اتفاق می‌افتد. جنگ داخلی بر سر اینکه چه کسی باید قدرت نهایی را در انگلستان داشته باشد، در می‌گیرد؛ شاه یا پارلمان؟ درگیری‌هایی که زندگی خانواده‌ها و چهره‌ی شهرستان کورنوال را برای همیشه تغییر می‌دهد.

در این رمان جنگ داخلی در کورنوال اتفاق می افتد. در اینجا، جنگ داخلی متفاوت از سایر نقاط کشور است. کورنوال به شدت سلطنت‌طلب است، با انواع و اقسام ارتباط با تاج و تخت و «ریچارد گرنویل» ژنرال پادشاه در غرب است که مبارزه برای سلطنت طلبان را رهبری می‌کند. چیزی که دافنه را مورد علاقه قرار می‌دهد این است که روح کورنیش روحیه استقلال و شورش است؛ مفهومی که در رمان های دیگری مانند آخرین رمان او، حکومت بریتانیا مطرح می‌شود.

«ژنرال شاه» اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم نوشته شد و تأثیر جنگ بر خانواده و روابط عاشقانه را منعکس می‌کند. گروهی بر این باورند که ناتوانی فیزیکی شخصیت اصلی آن یعنی «اونور هریس» در بطن و زیرمتن خود دارای یک پیام است. ناتوانی ظاهری زن پیام مبهم آزادی محدود برای زنان در زمان جنگ را نشان می‌دهد. ولی این باور نقش‌های گسترده‌ای را که زنان در طول جنگ جهانی دوم در کارخانه‌ها، مزارع و نقش‌هایی که معمولاً مردان در آن زمان انجام می‌دادند، نادیده می‌گیرد.

یکی از شخصیت‌های مهم داستان ژانرالی به نام «ریچارد گرنویل» است. کسی که نقش تعیین‌کننده‌ای در ادامه یا عدم ادامه‌ی جنگ دارد. این شخصیت رفتارها و منش مخصوص به خود را دارد. به نوعی می‌توان گفت ریچارد یک قهرمان معیوب است، البته اگر بتوانیم او را قهرمان بنامیم. «ریچارد گرنویل»  شجاع، گستاخ و وفادار به کسانی است که تحسین و اعتماد او را جلب کرده‌اند. او همچنین تلخ و انتقام‌جو است و اخلاقش در همین حیطه در گردش است و تحولی در آن رخ نمی‌دهد. «ریچارد گرنویل» در تقابل با شخصیت اونور است که رفتارش گاهی جنبه‌ی انسانی‌تری به خود می‌گیرد. از منظر دیگری می‌توان گفت ریچارد خودش به تنهایی تجسم کامل یک جنگ داخلی است؛ جنگی که به‌نوعی در بیرون از ریچارد در جریان است و ما نمودِ بیرونی آن را می‌بینیم.

قطعاً قهرمان راستین رمان «اونور هریس» است. زنی که با توجه به ناتوانی فیزیکی‌اش در جنگ داخلی حضور پررنگ دارد و بی‌طرفانه جنگ را به تصویر می‌کشد و بازگو می‌کند. استفاده دو موریه از روایت اول شخص در اینجا بسیار مؤثر است. تا خواننده بتواند «اونور هریس» را از نزدیک درک کند و متوجه شود علاوه بر اینکه با کارهای ریچارد مخالف است، چه چیزی باعثِ ارادت او به ریچارد می‌شود و چگونه غرور ریچارد بر زندگی دیگران و در نگاه وسیع‌تر در جنگ، تأثیر می‌گذارد.

قلم دو موریه در توضیح و تصویر دقیق او از جنگ داخلی انگلیس که در دهه ۱۶۴۰ اتفاق می‌افتد و به‌ویژه نبردهایی که در زمین کورنیش درگرفت بسیار موفق‌ است. دو موریه با قلم جادویی خود، شرح دقیقی از آنچه بر سربازان و غیرنظامیان گذشته است را ارائه می‌دهد؛ شرحی از امیدها و رویاهای مردم، ترس‌ها و ناامنی‌ها و احساسات سرکوب‌شده‌ی آن‌ها. البته این نویسنده از دلِ آن داستانی جذاب از مردانگی اشرافی و عشق خانوادگی را تعریف می‌کند.

فضای گوتیگ

در رمان «ژنرال شاه» داستانی عاشقانه در دلِ تاریخ پیش می‌رود تا از یک راز گوتیک پرده بردارد. این رمان تا جایی پیش می‌رود که تراژدی خود را با روی باز و تنی عریان فریاد می‌زند. این تراژدی هم در دل داستان عاشقانه‌اش اتفاق می‌افتد هم در همان رازی که در عمارت نهفته است.

«ژنرال پادشاه» به دلیل برجستگی کهن‌الگویی‌های گوتیک به عنوان یک رمان گوتیک هم طبقه‌بندی شده است. به عبارتی عنصر گوتیک به وضوح در این رمان وجود دارد؛ مثلاً عمارت گسترده، گذرگاه‌های مخفی، و زمزمه‌های یک روح و…

موضوعی که دو موریه در داستان گوتیک بیشتر از آن استفاده کرده، اتاق مخفی است. همیشه در ذهن نویسنده یک اتاق مخفی در منابیلی وجود دارد که در آن یک اسکلت پیدا شده است. گذرگاه مخفی به خانه تابستانی نیز یک نقش مکرر است که به اتاق مخفی منتهی می‌شود که آن را کشف می‌کند و سلطنت‌طلبان محلی در آن صفحه نقره‌ای را برای حمایت از آرمان پادشاه پنهان می‌کنند، واقعیتی که او زمانی که در منابیلی بوده و آنجا توسط نیروهای پارلمان اشغال می‌شود، پنهان می‌کند.

در ادامه باید گفت دو موریه از استعارهای گوتیک استفاده می‌کند تا داستان را با درام و احساسات ترکیب کند، ولی در نهایت ما عمدتاً با یک رمان تاریخی روبرو هستیم. به عبارتی کتاب «ژنرال پادشاه» یک داستان تاریخی است تا تعلیق گوتیک. به عبارت دیگر می‌توان گفت سبک گوتیک در این رمان اولویت آن نیست ولی قابل چشم‌پوشی هم نیست. حتی به نوعی می‌توان گفت رمان می‌تواند رمانتیک هم باشد. عاشقانه‌ی بین ریچارد و اونور یک رمان متعارف نیست و هیچ یک از دو شخصیت اصلی یک قهرمان یا قهرمان رمانتیک معمولی نیستند.

اگرچه رمان The King’s General به عنوان یکی از سه یا چهار رمان برتر دافنه دو موریه قرار نمی‌گیرد، ولی رمانی دوست‌داشتنی و قابل تامل است.

در این معرفی، این رمان دافنه دو موریه با عنوان اصلی خود یعنی «ژنرال پادشاه» یا «ژنرال شاه» خطاب شد ولی در ایران این رمان با اسم «تقدیر چنین بود» ترجمه شده است. کتاب صوتی آن را هم می‌توانید در سایت یا اپلیکیشن کتاب گویای ایران‌صدا (اینجا) به صورت رایگان بشنوید.