هفتبرکه – نوریه بلبل: جشنواره فیلم عمار گراش به ایستگاه چهاردهم رسید و گام اول را به تبدیل به جشنواره پرچمدار برداشت. شب ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ ساعت هشت سالن شیخ احمد انصاری در دانشگاه علوم پزشکی گراش میزبان همشهریانی بود که برای اختتامیهی این جشنواره به این سالن آمده بودند. برگزارکنندگان عنوان پرچمدار را به حسین حسینزاده و عنوان چهره ماندگار را به مرحوم شیخ ابوالفضل اسماعیلی دادند.
تاخیر در این مراسم جایی نداشت و مراسم سر ساعت ۸ شب طبق وعده شروع شد. این مراسم خاص هرساله شروع خاصی نیز داشت. تلاوت قرآن با کسی بود که سالها قبل پسرش را به میهن بخشیده بود و الان با نوای خوش قرآن را تلاوت میکرد و قاری آن کسی نبود جز حاج عباس ایزدی پدر شهید احمد ایزدی.
کلیپ «سلام بر گراش» که از این به بعد قرار است پای ثابت مراسمها و جشنهای گراش باشد. کاری بود از تیم برگزار کننده و تیم رسانهای حنین که موضوع آن از جذابیتهای ملی، فرهنگی، هنری، ورزشی و اجتماعی گراش است.
ظرفیت سالن شیخ احمد انصاری پدر معنوی گراش و گراشیها قبل از اینکه برنامه به اوج خودش برسد از همان ابتدای برنامه تکمیل شده بود. اجرای این برنامه با احمدرضا خودکامه بود، کسی که پای ثابت اجراهای زنده در گراش است. شب، شبِ جانبازان گراشی بود. هرچند که بعضی از آنها در بین ما نبودند.
غایب این جشن مرحوم جانباز حسن پناهنده بود که ۳ ماه قبل از بین ما پرکشید، اما نام جاویدان این جانباز اعصاب و روان در تاریخ شهرستان تاابد ماندگار خواهد بود. بعد از پخش فیلم کوتاهی از روزگار مریضی و همیشگیاش در بیمارستانها به همسر و دختر او لوح زرین مراسم به آنها اهدا شد. مسعود محسنزاده که خودش پرچمدار سال قبل این جشنواره بود مامور بود که لوح زرین فانوس جشنواره عمار را به خانوادهی پناهنده بدهد.
بعد از پناهندهی غایب بعدی این جشن و مراسم مرحوم شیخ ابوالفضل اسماعیلی بود. کسی که چراغ مهربانیهایش در دل مردم گراش همیشه روشن است. حجتالاسلام و المسلمین شیخ ابوالفضل اسماعیلی چهرهماندگار این مراسم بود، هرچند که سالهاست چهره در نقاب خاک دارد. خانواده ایشان؛ همسر، دختر، داماد و نوهها لوح زرین فانوس جشنواره را از دستان جحتالسلام محمدحسین حلاجی امام جمعهی سابق گراش گرفتند.
حلاجی بعد ۱۱ سال از آخرین نمازی که در گراش خوانده است به گراش آمده بود، گفت:«تقدیر و تشکر میکنم از همهی عوامل و دستاندرکاران این برنامه. حاجآقا اسماعیلی اسوه بود و هم مردم گراش اسوه هستند. کاش مرکز پژوهشی بود تا گراش را آنطور که بوده و هست به کل ایران معرفی میکرد.»
حلاجی و اسماعیلی دو رفیقی که با هم به گراش آمدند.«وقتی میخواستم امام جمعه گراش شوم، به مرحوم اسماعیلی گفتم اگر شما با من بیایی، میروم. اگر نیایی من هم نمیروم. او آنجا حوزه علمیه داشت. ولی بزرگواری کرد و آمد کمکحال من شدند.»
مهمترین بخش جشنواره انتخاب پرچمدار سال ۱۴۰۲ بود. قبل از پخش کلیپ فرزندش گراش، پسر همسایه کسی حدس نمیزد که مهندس حسین حسینزاده نمایندهی مجلس چهرهی سال انقلاب شود. کسی که به پاس خدمات شبانه روزیاش و پای کار بودنش چهار سال است که در دل مردم نه تنها گراش که لارستان، خنج، اوز و جویم جا خوش کرده است. غلامحسین بنیاسدی دیگر جانبازی بود که نشان پرچمدار را به حسینزاده تقدیم کرد.
حسینزاده گفت:«من چیزی جز شرمندگی ندارم و اینکه بنده را حلال بفرمایید. این حسن ختام دهه مبارک فجر با حلول ماه شعبان و اختتامیه جشنواره عمار برکت خاصی دارد. خدا میداند آنچه انجام شده خالصانه و صادقانه بوده و بین شهر و روستاها تفاوتی وجود نداشته واقعا. شب جمعهی انتخابات من دو تا سه ساعت رفتم سر قبر پدرم و با او درد دل کردم و گفتم واقعا اگر به خیر و صلاح است این انتخاب صورت بگیرد. و اگر من نمیتوانم این انتخاب صورت نگیرد.»
حسینزاده به رسم ادب و مهر فرزندی، نشان پرچمدار را به مادرش تقدیم کرد و بعد از دستبوسی با او حمایل پرچم ایران را بر دوش مادرش انداخت.
این مراسم داستان اشکها و لبخندها را با هم داشت. هر چقدر مردم با فیلمهای کوتاه «انگشتر» که روایتی از زبان و زندگی همسر شهید صیادشیرازی و «نوشابه مشکی» که درونمایهی طنز داشت، کمی اشکشان درآمده بود، مهدی داوودی که طنزهای او را در برنامهی خندوانه و بخش خندانندهشو به یاد داریم، لبخند را به مهمانی صورت حاضران در سالن فراخواند. داوودی در دو بخش ۱۰ دقیقهای برای مردم اجرا کرد.
سرود گروه طاها لارستان از دیگر برنامههایی بود که در این ضیافت شبانه حاضر بودند. بچههایی که تجربهی حضور و اجرای زنده تلوزیونی را در کارنامهی خود دارند، این بار مهمان گراش و گراشیها بودند. رضا بمانپور جانباز اعصاب و روان لوح زرین فانوس مراسم را به تابنده مسئول این گروه سرود تقدیم کرد.
در سالن دفاعیه که در کنار سالن اصلی مراسم است، ضیافتی برای کودکان و نوجوانان به پا بود. زینب کوزلی و عروسکهایش از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میزبان آنها بودند. در بیرون از سالن آمفی تئاتر و پایان مراسم اما ورق برمیگشت، این بار بچهها میزبان بودند. بچههای پایگاه امام سجاد (ع) به همراه نورافشانی و مهمانی ترقهها و فشفشهها سرود خواندند و میزبانی کردند.