بستن

کمد ۵۴: سرنوشت یک مرد، جنگ و امید

هفت‌برکه – سمیه کشوری: میخائیل آلکساندروویچ شولوخوف Mikhail Aleksandrovich Sholokhov نویسنده‌ی روس اهل اتحاد جماهیر شوروی و برنده‌ی جایزه‌ی ادبی نوبل بود. میخائیل شولوخوف در سال ۱۹۰۵ در روستایی در حومه‌ی جنوبی رود دن متولد شد. پدرش روستایی ساده‌ای از نژاد روس و مادرش از اهالی اوکراین بود.

او در سال ۱۹۱۸ به‌سبب درگرفتن جنگ داخلی در ناحیه دن، ناچار درسش را ناتمام رها کرد و به ارتش سرخ پیوست تا در نبردهایی در برابر آخرین بازماندگان از هواخواهان ارتش سفید شرکت کند. تأثیر این تجربه در آثار وی به‌طرز محسوسی آشکار است. او نویسنده‌ای واقع‌گرا بود و در داستان‌هایش به مردم و انقلاب اکتبر پرداخته‌ است.

رمان حماسی «دن آرام» از مهم‌ترین آثار وی به ‌شمار می‌رود که در چهار جلد از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ به نویسندگی آن مشغول بود. از معروف‌ترین داستان‌های کوتاه او داستان «خال» است که در دهه‌ی چهل شمسی در کتاب هفته ترجمه و چاپ شد.

شولوخوف در سال ۱۹۴۱ برنده‌ی جایزه‌ی استالین و در سال ۱۹۶۰ برنده‌ی جایزه‌ی لنین شد و در سال ۱۹۶۵ جایزه‌ی نوبل ادبیات به وی اهدا شد. آثار گردآوری‌شده‌ی شولوخوف در هشت جلد بین سال‌های ۱۹۵۶ و ۱۹۶۰ منتشر شد.

سرنوشت یک مرد The fate of man نام یک کتاب ادبی است که میخائیل شولوخوف در سال ۱۹۵۷ به رشته تحریر درآورد. این کتاب شامل نه داستان کوتاه از این نویسنده‌ی مشهور روسیه است. داستان‌ها شامل:

سرنوشت یک مرد: ما داستان آندره ساکالوف را می‌شنویم که برای مرد دیگری که کنار ساحل دیده است، تعریف می‌کند.

گرداب: داستان جنگ بین ارتش سرخ (بلشویک‌ها) و ارتش سفید را بیان می‌کند. خانواده‌ای که پدر و دو پسرش به ارتش سرخ می‌پیوندند ولی یکی از پسرها ستوان دولت است.

خواستگارى: درباره‌ی رابطه‌ی یک دختر و پسر و دردسرهایش در روستایی است که همه یکدیگر را می‌شناسند.

کره‌اسب: داستان اسبِ ماده‌ی شخصی به نام تروفیم است که در گرماگرمِ جنگ کره‌اسبی را می‌زاید و باعث می‌شود جنگ مختل شود.

درس کینه‌جویی: این داستان نیز مثل داستان اولی، داستان در داستان است و درباره‌ی اسرای جنگی روسیه است.

ایلیوخا: داستان کوتاهی از پسری جوانی به نام ایلیوخا است که از روستا به شهر می‌رود. در شهر با زنی به نام آنا آشنا شده و نوشتن و خواندن یاد می‌گیرد.

خال: داستان کوتاهی است شبیه داستان رستم و سهراب در شاهنامه.

انتقام: آندره به ارتش می‌پیوندند ولی کمی بعد متوجه می‌شود به زنش دست‌درازی شده است. به روستا برگشته تا انتقام بگیرد. ولی با دیدن چند بچه‌ی قد و نیم قد نمی‌داند چه تصمیمی بگیرد.

ماجرای شیبالوک: شیبالوک با بچه‌ای تقریباً یک‌ساله وارد پرورشگاه می‌شود تا بچه را تحویل دهد و خودش به جنگ برگردد.

«سودبا چلووکا» یا همان «سرنوشت یک انسان» یک نسخه‌ی سینمایی به کارگردانی سرگئی باندارچوک و با بازی سرگئی باندارچوک، پاولیک بوریسکین، زینیدا کرینکو، پاول ولکوف، یوری آولین و کی. آلکسیف در سال ۱۹۵۹ تولید شد.

کتاب «سرنوشت یک انسان» کتاب مهمی است تا جایی در بعضی از دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. این کتاب از جهات متفاوتی قابل بررسی است. ولی در اینجا به گونه‌ای خاص از قهرمان‌پروی کتاب اشاره می‌کنیم.

شکست‌ناپذیر بودن قهرمان‌های شولوخوف در حالی که هر کدام تنها و غم‌آلودند و به نوعی با جنگ و سوگِ بعد از جنگ دست و پنجه نرم می‌کنند، مهم است. از منظر دیگر در واقع شولوخف از تراژدی حاکم، موقعیتی حماسی می‌آفریند و از همان قهرمان‌ها حماسه خلق می‌کند. دنیایی که شولوخف در بحبوحه‌ی جنگ، حتی در نابسامان‌ترین وضعیت جنگی، با سربازهای فرسوده شده در جنگ تصویر می‌کند، همچنان رنگین و روشن است. به نظر او زندگی در هر حال ادامه دارد و در قدم جلوتر، حتی در سخت‌ترین شرایط هم قابل ادامه دادن است. بنابراین همان نقطه از زندگی را به صورت موهبتی برای جلو رفتن می‌داند. از نظر او امید در بدترین شرایط هم قابل خاموش شدن نیست.

شولوخف همه‌ی این کارها را در دل حوادث تاریخی انجام می‌دهد. گویی در بدترین حادثه‌ها مثل جنگ هم همچنان شیفته‌ی انسان، انسانیت، عشق و جامعه‌ی بشری است. از طرفی درک درستی از آن دارد و در خیال و اوهام سیر نمی‌کند. این نویسنده از سال ۱۹۴۱ خبرنگار جنگ بود و تأثیر ویرانی جنگ را بارها از نزدیک مشاهده کرده است. در همین جنگ و طی بمبارانی مادرش را از دست داد که تأثیر عمیقی رویش گذاشت.

از همین دریچه این داستان وارد ادبیات پایداری می‌شود. ادبیات پایداری شاخه‌ای از ادبیات است که تحت تأثیر شرایطی مانند اختناق، استبداد داخلی، جنگ، اشغال نظامی و سرکوب آزادی‌های اجتماعی و قانون ستیزی و قانون‌گریزی و… نوشته می‌شود و به‌واسطه‌ی مضمون و درون‌مایه‌اش که ایستادگی در برابر جریان‌های ضد آزادی و مبارزه بر علیه ظلم است، شناخته می‌شود. بیان دردمندی قشرهای ضعیف اجتماع که قربانی نظام استبدادی شده‌اند، القای امید به ایستادگی برای رهایی، ارج نهادن به جان‌باختگان راه آزادی و نوید دادن پیروزی در آینده، از جمله مضمون‌های مشترک در آثاری است که در دسته‌ی ادبیات پایداری طبقه‌بندی می‌شوند.

این کتاب با نام‌های «سرنوشت یک انسان» و «سرنوشت یک مرد» ترجمه شده است. کتاب صوتی آن هم در پایگاه کتاب گویای ایران‌صدا به اسم «سرنوشت یک مرد» به صورت رایگان وجود دارد.

ستون کمد را از این صفحه دنبال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0 نظر
scroll to top