هفت برکه: در نشست خبری فرماندار با خبرنگاران، ارتقای ادارات، حاشیهنشینی،محدوده، اتباع و دستانداز، موضوعاتی بود که خبرنگاران توضیحات بیشتری در مورد آن از فرماندار خواستند.
تابان: چرا از نیروهای بومی در ادارات استفاده نمیشود؟
فرماندار: شهرستان گراش الان ۱۲ سال است که ارتقا پیدا کرده و بخش عمده ادارات مستقر هستند و چند اداره به صورت نمایندگی هستند. جذب نیرو فقط باید از طریق آزمون انجام شود. قرار نیست من مدرکی داشته باشم بروم دم در اداره آب و بگویم من مدرک دارم و میخواهم اینجا کار کنم. باید آزمونی باشد و کد پرسنلی بخورد. وضعیت قراردادی وضعیت پیمانی و مراحل وضعیت رسمی انجام شود که ما بتوانیم کار استخدامی را انجام دهیم. ضمن این که در گراش نیروی انسانی در وضعیت خوبی وجود ندارد. شما مدارس را ببینید چند درصد از معلمان ما بومی هستند و چقدر غیر بومی هستند؟ این یک معضل است. یعنی روی نیروی انسانی کار نشده است. همین الان اگر ما در خیلی ادارات بخواهیم نیروی بومی، بگذاریم، نداریم. در حوزه آب شما چه کسی را دارید؟ در خیلی از ادارات نیروی بومی که آزمون داده باشد و متخصص در رشته باشند. این یک موضوع شهرستانی نیست در واقع شما وقتی یک نمایندگی مستقر میکنید و بعد میخواهید تبدیل کنید به یک اداره مراحل خاص خودش را دارد از ساختمان بگیر تا نیروی انسانی و کد پرسنلی افرادی که اینجا میخواهند مشغول به کار شوند. بعضی از مجوزها باید از سازمان در تهران گرفته شود و به این راحتی نیست. الان مثلا داریم ارتقای تامین اجتماعی را دنبال میکنیم یا اداره کار الان پنج، شش اداره است داریم بی سرو صدا پیش میرویم که کار انجام شود. اینها مواردی است که به این راحتی پیش نمیرود. مشکلات اعتباری و بودجه و ساختمان را برایت ردیف میکنند و میرود تهران. این که دولت به راحتی مجوز بدهد، ممکن نیست هم در استان و هم در مرکز باید پیگیری شود اما ما به تصمیمی مصمم داریم موضوع را دنبال میکنیم.
پندری: قول داده بودید آبادی محمدآباد و سلطان آباد تایید شود هنوز اتفاق نیافتاده است. علت چیست؟
فرماندار: سلطانآباد و محمد آباد در بحث حاشیهنشینی حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ خانواده آنجا ساکن هستند و مشکل زمین دارند. ما با این دید حل مشکل مردم خارج از کمیسیون ماده ۱۰۰ و خارج از تغییر کاربری با استناد به قانون ساماندهی حاشیهنشینیها حل این مشکل را در مصوبات سفر استاندار گذاشتیم. و اقدامات فنی را انجام دادیم. حدود ۲۰ هکتار تعیین حدود شده است. عکسهای هوایی و زمینی و توپوگرافی به شورا و شهرداری آمده است. ما و بنیاد مسکن پای کار هستیم. برای حل مشکل یک طرح ابداعی را دنبال کردیم که این منطقه به یک روستا تبدیل شود. نماینده محترم آمده و همه آمدند پای کار که به عنوان یک روستا از سازمان مدیریت کد بگیریم و حتی کد سلسهمراتبی که از شروط اصلی است را هم گرفتیم.
هفت برکه: ۹۰ درصد کار در محمدآباد و سلطان آباد انجام شده است. اما این خبر خوب خیلی وقت است که شنیده میشود اما چرا به سرانجام نمیرسد؟
فرماندار: برخی مشکلات را میگوییم. اول این که زمین ملی است. و دوم کاربری زمین کشاورزی است. یک زمینی را خارج از قاعده بدون ملاحظات فنی بدون ملاحظات حقوقی و قضایی در آن ساخت و ساز انجام شده است.
هفت برکه: هنوز ساخت و ساز غیر مجاز دارد انجام میشود و بعد از این که کد روستایی گرفته شد جریان این ساخت و ساز به کجا ختم میشود؟
با تعیین محدوده منطقه در طرح هادی و گرفتن کد روستایی این مشکلات حل میشود. این ۲۰ هکتار محدوده با تعیین حدود بعدی ما و طرح هادی فرق دارد و این ۲۰ هکتار وضعیت فعلی تصرفی است که مردم دقیقا در آن ابنیه دارند وقتی طرح هادی اجرا شد شاید نظرمان تغییر کرد که مثلا بشود ۶۰ هکتار. چرا؟ چون بشود با تملک این زمینها و قانونمند کردن آن برخی از مشکلات جوانان را حل کرد تا افرادی که در حوزه شهر گراش، نمیتوانند ساخت و ساز انجام دهند و زمین دو میلیاردی بخرند، بروند آنجا و با قیمت دولتی زمین بخرند و تملک کنند و ساخت و ساز انجام دهند. ما در کنار زیارت هم همین برنامه را داریم در کنار زیارت ۱۲ تا ۱۵ هکتار است. در مجاورت شهرک نوین ما گرفتیم ۶۴ هکتار یعنی کنار زیارت هم میرود به آن سمت. ما مسئول و متولی باید بگوییم در چند جای شهر میتوانیم زمین را آماده کنیم کما این که در کسرالدشت در شمسآباد و در کنار زیارت و همین روستایی که قرار است تنگ آباد نامگذاری شود همین برنامه را داریم. کندی کار به دلیل ۱۰ تا ۱۵ سال عدم پیگیری کسانی بوده است که باید این مسائل را حل میکردند. ما آمدیم ظرف یک سال، ۵ تا شش ماه با کمک دوستان فرمانداری تک تک این موارد را پشت سر گذاشتیم وقتی به شما میگویند چند رای کمیسیون ماده ۱۰۰ روی آن است؟ شما چه میتوانید بگویید؟ باید اینها حل شود ما رسیدیم به کمیته تصویب. سه استهلام از ما میخواستند. کد سلسله مراتبی را از پیش داشتیم و استهلام از شهرداری و استهلام از منابع طبیعی را باید داشته باشیم.
هفت برکه: چگونه جلو ساخت و ساز غیر مجاز را میگیرید؟
این دو حاشیهنشینی به روستا تبدیل میشود که جلو این ساخت و ساز غیرمجاز را بگیریم. ما در آخرین مراحل هستیم. این تصویب که ابلاغ میشود به بنیاد و بنیاد میآید به عنوان نماینده دولت، جلو ساخت و ساز غیر مجاز را میگیرد و میگوید اگر شما ساخت و ساز میخواهید انجام دهید و زمینی دارید اول باید کاربری را مطابقت بدهید و محدوده و کاربریها اصلاح شود و در آن جا طرح هادی تهیه شود و در این طرح کاربریها اصلاح میشود و کاربریهای مد نظر تصویب میشود. بعد اگر کسی میخواست بنیاد به او میگوید چند مدت صبر کند اگر زمینی داری ما کاربری آن را برای شما تصحیح میکنیم اگر زمینی نداری و از کسی خریدی و بخواهی ساخت و ساز کنی اجازه بده ما به بنیاد دولتی واگذار کنیم. نمیخواهد شما زمین بی سندی را بخری که فردا هم خودت دچار مشکل شوی و هم ما و هم بقیه ادارت مانع شما شویم.
هفت برکه: جلوگیری از ساخت و ساز غیر مجاز منوط است به گرفتن کد آبادی؟ چرا هنوز خبری نیست و مردم همچنان بلاتکلیف هستند؟
کسانی که آنجا زمین دارند شفاف عمل نمیکنند. متاسفانه افرادی قول و وعده دروغ به مردم میدهند و افراد میخرند و ساخت و ساز میکنند از ده تا ۱۵ سال قبل پروندههایی در زمینه کمیسیون ماده ۱۰۰ تقریبا ۷۰ تا ۸۰ پرونده در منطقه است. باز هم در طی چند سال گذشته رفته است. ما تلاش میکنیم جلو ساخت و ساز را بگیریم ولی نمیشود. ما دو راه داریم یا همین وضعیت را ساماندهی کنیم و جلو ساخت و سازها را بگیریم و بیاریم در قالب روستا و یا رهایش کنیم و روز به روز بیشتر شود. الان دوازده سال گراش شهرستان شده و این اتفاق افتاده است. ما آمدیم با این طرح همه را به کمک خواستیم و داریم به جمع بندی میرسیم ممکن است در فاصله بین تصویب و ابلاغ طرح تا تملک و بنیاد، ۵ خانه هم به صورت غیر مجاز ساخته شود ولی این برخی از مشکلات کار است و ما میخواهیم اساسی کار را حل کنیم. ما در تلاشیم اینها را سازماندهی کنیم بر اساس قانون جز مصوبات سفر و انشاالله به نتیجه برسیم.
آنجا برای اسمش روستای تنگ آب پیشنهاد شده است این مصوب شده و با توجه به فاصله ای که با محل تنگ آب دارد آیا مناسبت دارد یا نه؟
فرماندار: بعضیها میگویند سلطان آباد بعضی میگویند محمد آباد و ما مانده بودیم چون وقتی بررسی کردیم دیدیم اسم فرد است. گفتیم چیکارش کنیم؟ جمع دوستان که بودند در شورای نامگذاری گفتند اسم جدید با مسمایی باشد که حداقل با گراش سنخیت داشته باشد.با توجه به این که تنگ آب از همین مسیر میگذرد و نزدیک هم است دوستان این را پیشنهاد دادند و گفتند تنگ آب بخشی از گراش است و محل تفرجگاه مردم است صرفا از این باب.این ذهنیت که این روستا تا تنگ آب میرسد اشتباه است و صرفا اسم آن است. صرفا به خاطر سنخیت با شهر گراش این پیشنهاد پذیرفته شد.
در بخش سفر استاندار شما گفتید به طور متوسط ۶۵ درصد مصوبات محقق شده است سوال ما این است از ۲۳ مصوبه کدامها صد در صد محقق شده و تمام است؟
حل مشکل مخابرات شهرک صنعتی صد در صد محقق شده است. کددار شدن جاده چک چک فاز ۲ صد در صد محقق شده است. الحاق ۱۶ هکتار به شهرک صنعتی صد در صد محقق شده است. همین سلطان آباد و محمد آباد ما ۹۰ درصد پیشرفت داشیم.
برای مساله محدوده شما در ابتدای حضور خیلی محکم موضعگیری میکردید و بعد هم جلسه استانداری برگزار شد که اتفاق خوبی بود. آخرین وضعیت محدوده تا کجاست؟
در بحث محدوده بعضی مواقع ما مجبوریم سکوت کنیم. سکوت ما دلیل بر عدم پیگیری ما نیست. مردم گراش مطمئن باشند. بحمدالله با توجه به جلسه استانداری یک لایحه خیلی قوی و خوب تهیه شده با همه ملزومات و نیازهای آن آماده شده و ما فرستادیم شورای اسلامی، شهرداری و لایحه آماده شده و ما طی یک نامه فرستادیم استانداری و طبق پیگیریها نامه ارسال شده به مرکز به معاونت حقوقی هیات دولت که آنجا تصمیمگیری میشود.
مجتمع اداری سالها است که بلاتکلیف مانده و در این دوسال با وجود داشتن ردیف بودجه حتی یک آجر هم در آن جا به جا نشده است؟
مجتمع اداری را هم گذاشتیم جز مصوبات سفر. دو راهکار برایش داشتیم. راهکار اول از اعتباراتی که منابع داخلی ما دارند حدود ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و ۶۰ درصد مانده است. راه دوم گفتیم تهاتر انجام شود و در واقع بیایم بخشی از زمین این سمت خیابان را تبدیل کنیم به تجاری و به فروش برود و هزینه آنجا استفاده شود که متاسفانه سازمان ملی زمین و مسکن با پیگیریهایی که راه و شهرسازی انجام داده بود این اجازه را نداد. مجددا این را گذاشتیم در مصوبات دور دوم سفرهای استانی منتظریم راهکار دوم ارایه شود و عملیاتی شود و خارج از منابع و به شکل دیگری مشکل حل شود. نظر آقای استاندار مساعد بود که این اقدام بیافتد و نماینده قول پیگیری و مساعدت دادند. و سازمان مدیریت هم همکاری میکند این سه ضلع کنار هم قرار بگیرند. من منتظر مصوبه سفر هستم که راهگار پیشنهادی و عملیاتی طرح شده باشد.
محمدی- تابان: برای سازماندهی مسکن اتباع نظارت روی کدام دستگاه اجرایی است و این دستگاه تا چه حد دستش باز است؟ اگر تخلف کرد این نظارت روی بنیاد املاکی هم است یا فقط مربوط به به منزل شهروند است؟ مورد دوم خیلی از شهرستانهای کشور برای بنیاد املاک خودشان یک نظارت قانونی گذاشتند این باعث میشود هم بحث اتباع جلوگیری میشود که بدون ضابطه انجام نشود و هم قیمت زمین در گراش به این شکل به صورت فضایی بالا نرود.
علت چیه؟ چرا قیمت زمین این قدر بالا است؟
پندری: بارها در صحبتهای خود به طرد اتباع غیر مجاز اشاره کرده اند ولی به نظر میرسد روز به روز به تعداد اتباع اضافه میشود به خصوص در پارکها که این حضور پررنگ است و مانع حضور شهروندان گراشی میشود و برنامه فرمانداری چیست؟
هفت برکه: برای امکان هم زیستی اتباع با مردم که یک موضوع فرهنگی است برنامه ای دارید. برای جلوگیری از مهاجرت بیشتر چه راهکاری وجود دارد؟
فرماندار: من اول یک گله کنم از مردم شهر گراش و شهرستان. این که اتباع را بپذیرند خیلی خوب است اما ای کاش از روز اول این را ضابطهمند میپذیرفتند و منافع عمومی شهر را در نظر میگرفتند، نه این که یک خانه را به یک معلم ندهند و بگویند ما این خانه را به ۳ خانوار افغانی میدهیم و هر ماه یک و نیم از آنها میگیریم و سر ماه تا ۵ میلیون اجاره دریافت میکنیم و منفعت عمومی را فدا میکنند برای تحصیل منفعت خصوصی خودشان. عیب اول از مردم است. دوم ما به عنوان متولی امر در سطح استانداری و فرمانداریها اقداماتی که باید انجام دهند ما هم در شهرستان انجام میدهیم. قرار است سازمان ملی مهاجرت در اولین اقدام یک کارت مثل کارت شناسایی خودمان برای اتباع برایشان صادر کنند تا بتوانند برای دریافت خدماتی مانند راهنمایی و رانندگی و تردد و خدمات دولتی و بانکی، دریافت تلفن همراه از این کارت شناسایی استفاده کنند. بقیه برگهها و اسنادی که دست اتباع است اعم از آمایش و غیره همه بعد از صدور این کارت باطل است و اگر این کارت شناسایی را نداشته باشد غیر مجاز محسوب میشوند. اتباع علاوه بر این که یک آسیب هستند یک فرصت هم میتوانند باشند ما از نیروی کار اینها و گاهی سرمایهی آنها میتوانستیم استفاده کنیم ولی به هر دلیلی نتوانستیم از آنها به عنوان یک فرصت استفاده کنیم. درواقع باید از ظرفیت حضور اتباع بهره وافی را برد.
نکته سوم حسب بررسی ما و جلساتی که با املاک داشتیم و بررسیهای نظارتی که داریم. اتباع از طریق املاک هیچ خانهای در اجارهشان نیست یعنی هیچ کاغذی نیست هر چی هست در بازار است و در شهر و در بین مردم است. ما از این به بعد چه میگوییم؟ میگوییم خانهای میتواند به اتباع اجاره داده شود که یک آیین نامه دو هزار و هشتصد اعمال شود و در بنگاه کد رهگیری بگیرد و فقط به یک نفر اجاره داده شود و قرار نیست یک کد رهگیری برای دو نفر باشد. چون در کارگروه اتباع تصویب شده و آوردیم در شورای تامین و از لحاظ حقوقی و قضایی مصوبه شورای تامین است لازم الاجرا است. کما این که ما کار را شروع کردیم و گفتیم حدود سیصد تا سیصد و پنجاه خانوار شناسایی شدند در مبادی قانونی مختلف و اگر کسی نخواهد کار انجام دهد با مصوبه همین شورای تامین با پیگری شهرداری و دستگاه قضایی قطعا ما اعمال قانون و برخورد میکنیم. در واقع صاحبان خانه ملزم هستند رعایت کنند.
هفت برکه: تاکید شما در بخش اجاره است ولی گفتید یک آمار گرفتید طبق آماری که گرفتید مشخص است چه تعداد ساکن داخل شهر هستند و چه تعداد ساکن باغ شهرها و حاشیه شهر هستند؟ برای آنها باید چیکار کرد؟
چون نحوه آماری که ما گرفتیم از برخی مبادی رسمی است هنوز پالایش و تفکیک نکردیم که آیا آن باغ شهریها هم شاملش میشود یا نه؟ ولی آمار ما آمار دقیقی است آمار صد در صد قطعی است. یعنی همه مشخصات خانه و صاحب خانه و امتیازهایی که به خانه داده شده هم ما داریم. درواقع راه در رویی نیست. ممکن است ما بتوانیم برخی از اتباع را ساماندهی کنیم و بعد متوجه شویم برحسب اعتراضات دیگران که میگیوند خانه فلانی کنار دست من است چطور خانه ایشان افغان است چیزی نبود ولی خانه من مشکل است؟ اینها را هم جمع بندی میکنیم و قرار نیست که ما کوتاه بیایم.
تابان: فرمودید از ظرفیت اتباع میتوان استفاده کرد منظور شما چه ظرفیتی بود؟
فرماندار: بله الان ما بخشی از اتباع داریم در شیراز که سرمایههای مولدی خیلی خوب در سطح بنگاههای اقتصادی هستند و در بخش تیرچه بلوکها و مصالح بتنی را با سوابق خودشان کار میکنند. افاغنه همه بیپول و کارگر نیستند بعضی افراد ثروتمندی هستند که یا اینجا پولدار شدند یا به دلیل جنگ سرمایه خود را آوردند اینجا نه ترکیه و پاکستان.
پندری: رییس شورای شهر در یک نشست خبری گفتند منتظر پاسخ فرمانداری در خصوص تعیین و تکلیف مصطفی خورشیدی هستند. تا کی مشخص میشود؟
فرماندار: ما مجری قانون هستیم و مستندات را که ما نباید تهیه کنیم. طرف وقتی ادعا دارد که فلانی عضو شورا است یا نیست. می آید یا نمیآید. ما میگویم طبق این بند قانون موظف هستیم که هیات را تشکیل دهیم به عنوان استانداری و وزارت کشور و فرمانداری مدارکی که به ما دادند یک مدارک ناقص بود و صورتجلسات را نداشت. در عین حال ما تذکرات را دادیم و همه مدارک را دنبال کردیم و من شخصا علاوه بر این که چندین بار نامهنگاری با استانداری داشتیم. سه هفته قبل رفتم خودم نامه را حضوری تحویل دادم بعد از پنج شش ماه برو بیا جمعآوری اسناد و مدارک من سه هفته قبل آخرین مدارک را تحویل دادم. استانداری هم نامه به ما نوشتند که آقای خورشیدی را دعوت کردند و ما این را به آقای خورشیدی ابلاغ کردیم که در فلان تاریخ فلان جا باشید که میخواهد هیات تشکیل شود. ما این کارها را انجام دادیم و این که آقای خورشیدی رفته باشد یا نرفته باشد باز هم به ما ربطی ندارد. ما ابلاغ کردیم مکتوب و پیامکی و تلفنی.
هفت برکه: در دوره باقی مانده مجلس ارتباط شما با نماینده به چه شکلی خواهد بود؟
فرماندار: در بحث ارتباط ما با نماینده انتخابات در ایران دو بازو دارد. بازوی اجرا و بازوی نظارت بر اجرا. نظارت را ما انجام میدهیم به عنوان وزارت کشور و نظارت شورای نگهبان. برای ما هر فردی که نماینده باشد تا آخرین روز و زمان نمایندگیش نماینده مردم است. ما خودمان را مقید به حسن تعامل با نماینده میدانیم. اما از زمانی که ثبتنام قطعی و پیش ثبتنام صورت گرفته است. تا زمانی که ثبتنامها قطعی میشود و فرد به عنوان دور دوم خودش را کاندیدا میکند و در معرض انتخاب مردم قرار میدهد ما برحسب دستور وزارت کشور عمل میکنیم و قطعا ملاحظات خودمان را خواهیم داشت. چون هدف ما انتخابات سالم با مشارکت حداکثری با امنیت بالا و پرشور است. ما قصدی در جانبداری از کسی نداریم و نخواهیم داشت ولی ملاحظات خود را داریم و رعایت قوانین را داریم. ما بی طرف هستیم ولی تعامل را خواهیم داشت تا جایی که قانون اجازه بدهد و از روزی که فرد خود را در معرض انتخابات قرار میدهد ما بی طرفانه قانون را اعمال میکنیم.
هفت برکه: تغییراتی که در خود فرمانداری اتفاق افتاده به ویژه در معاونت سیاسی نقش شما در این تغییرات چقدر بوده؟ چه تغییر فرسوده به موسوی و چه تغییر موسوی به برزگران شما چه موضعی داشتید و چقدر نقش داشتید؟
فرماندار: یکی از مشکلات در شهرستان کمبود نیروی انسانی است. خیلی آمدند اینجا و پستهای سازمانی فرمانداری را اشغال کردند و رفتند جای دیگر. این یک آفت شده برای فرمانداری گراش. الان دو کارمند جذب شده هر دو غیر بومی هستند و قطعا یکی دو سال دیگر آهنگ رفتن میکنند. تغییرات یک چیز عادی است در فرمانداری. در وزارت کشور جا به جاییها و تغییر یک امر عادی است به خصوص با تغییر دولتها. هر دوره مشی و افکار خودش را دارد. ما در دو دولت مسئولیت سیاسی داشتیم در دولت قبل کارشناس بودیم و کارمان را انجام میدادیم ما در دایره نظام و در دایره اداری وظیفه داریم با توجه به واگذاری مسئولیت کارمان را انجام دهیم و لذا نقش ما نقشی نبوده که آسیبزا باشد. تغییرات حق دولتها است و روال عادی است و تغییرات در جهت بهبود است. میگویند طرف ۵ سال بوده هر چی داشته گذاشته وسط، بگذاریم یک شخص با ایده و فکر جدید که همسوتر با دولت باشد بیاید شاید بتواند برنامه دولت را اجرا کند و اصلا فردی جدید با ایده جدید بیاید.
چقدر با شما مشورت شده؟
ما به عنوان فرماندار جایگاه سیاسی و مدیریتی خودمان را داریم. ما از یک طرف با مدیران بالا دستی در تعامل هستیم و هر فردی معرفی شود اینجا و مشغول به کار شود با او از در تعامل کار انجام میدهیم. تغییراتی که انجام شده و هر یک از دوستان آمدند چه بومی و چه غیر بومی ما از همه استقبال کردیم. آن چه میخواهیم کار و کارگرایی و عملگرایی است. حالا این دوستمان باشد آن دوستمان باشد و این تغییرات به چه شکل اتفاق افتاده خودمم نخواستم وارد آن فضا و حواشی شوم. مهم فردی است که در جایگاه قرار میگیرد و آن چه از او میخواهیم و وزارت کشور و قانون از او میخواهد اجرا کند. من نمیخواهم وارد آن مقولات بشوم.
تابان: در شروع فرمانداری شما در گراش گفتید ما با مسئولینی که عملکرد رضایت بخشی نداشته باشند برخورد میکنیم و اگر نیاز باشد جا به جایی و تغییر انجام میدهیم در طول مدتی که شما اینجا هستید میخواهیم بدانیم این روند اتفاق افتاده است؟
فرماندار: با توجه به دیدگاه شخصی خودم و موضع خودم که از روز اول بیایم و صادقانه به مردم گراش خدمت کنم. میخواستیم با مسئولی کار کنیم که همراه و همسو با بنده و پیگیر امورات باشد. در چند ماه اول تغییراتی ایجاد کردیم و ما روندی داریم ابتدا رییس اداره را میخواهیم و تذکر به او میدهیم که دیدگاه ما این است و ما این را از شما میخواهیم اگر دیدیم بی فایده است اقدام به تغییر میکنیم. این مدیر شما حاضر است و برنامه دولت حاضر است. میپرسیم آیا کار انجام میدهد یا نه؟ اگر به توافق رسیدیم فرصت میدهیم ولی اگر تذکر دادیم و با مدیر کل هم جلسه گذاشتیم و اصلاح نشد ما نمی توانیم با چنین مدیری کار کنیم. اگر تغییراتی بوده در همین راستا بوده و اگر نشده در همین راستا نشده است. طرف خودش را اصلاح کرده. در برخی جاها معتقدم همچنان باید تغییراتی ایجاد شود ولی نیرویی ندارند. و ما همچنان پیگیر هستیم. یعنی تغییراتی نیاز هست که به علت نبود نیرو انجام نشده است.
پندری: دست اندازهای پرتکرار نارضایتی شهروندان را در پی داشته است چرا شورای ترافیک که زیر نظر فرمانداری است و با ریاست معاون عمران برگزار میشود توضیح به مردم نمیدهد و شفاف سازی نمیشود؟
فرماندار: این شهر مسئول دارد و متولی دارد. قرار نیست ما بیایم و تک تک را توجیه کنیم. یک کلیت در نظر گرفته میشود و میگویند این به مصلحت شهر است. یکی از نقاط قوت ما کاهش ۶۴ درصدی سوانح و تلفات انسانی است شاید سال قبل در همین برهه زمانی ۵ نفر کشته میشدند. امسال شده ۳ تا دو نفر. چرا؟ به خاطر همین تمهیدات است. این کلیاتی است که ما در نظر میگیریم و به مصلحت شهر و شهرستان است. و الحمدالله جواب داده شده است.
آیا روشهای دیگری برای این موضوع است؟ استفاده از دوربین و چراغ راهنمایی و رانندگی؟
بله. استفاده از تجهیزات فنی. دوربین و استقرار پلیس که ما در نقاطی از شهر از آن استفاده کردهایم. ما در بحث ترافیک تغییر ترافیکی داریم و مدیریت ترافیکی و هر محدودیتی خواه ناخواه یک واکنشهایی دارد. سعی کردیم اولویت اول نصب تجهیزات فنی و مسائل فنی باشد در بحث سرعتگیر و سرعتکاه خودم مخالف اصلی هستم و از لحاظ ترافیکی آخرین راه حل است.
سعید
۶ شهریور ۱۴۰۲
بیشتر مهاجرینی که اومدن گراش فارسها هستن نه افغانها
افغانها انسان های شریف و بی آزار و زحمتکشی هستن و کارهای سخت رو با حقوق کم انجام میدن و به حلال و حرام خیلی بیشتر از ایرانیها پایبند هستن
همشهری
۶ شهریور ۱۴۰۲
فرهنگی عزیز. هیچکسی مخالف تاثیر آموزش و فرهنگ سازی نیست. بحث حریم و میهن انسانه. چند سال بعد اثرشو مشخص میشه چون زیر پوست این شهر وحشتناکتر از چیزیه که فکرشو بکنی. مشخصه بومی نیستی
فرهنگی
۶ شهریور ۱۴۰۲
باسلام.
چه بخواهیم چه نخواهیم، اتباع شریف کنار ما هستند و با ما زندگی می کنند،در کوچه و بازار و خیابان و پارک و …چرا جلوی آموزش اینها قراره گرفته بشه ؟ حالا که قراره با هم زندگی کنیم چرا بی سواد باشند؟!!..تاثیرات سو و مخرب عدم آموزش و پرورش اتباع در کلاس درس بیشتر از آسیب حضورشان در مدارس است…چرا اینها را نادیده میگیریم؟! مدرسه نیایند..در خیابان که هستند..بی سواد به سود فرهنگ شهر ماست یا باسواد؟
و البته این حرف که افاغنه همه شان کارگر و بی پول نیستند..اصلا زیبنده نبود…گیرم همه شان کارگر…مگر کارگری عیبه؟ یا اینجا ملاک شخصیت پوله؟