بستن

کمد ۴۷: چاقوکشی برای ادای دین به ملکه‌ی جنایت

هفت‌برکه سمیه کشوری: معرفی فیلم «چاقوکشی» ساخته‌ی ریان جانسون (۲۰۱۹) و پادکست «چنل‌بی» و اپیزود «روابط خونی» آن

 

یک پوآروی بامزه‌تر

فیلم «چاقوکشی» Knives Out که با نام «چاقوهای بی‌غلاف» هم شناخته می‌شود، یک فیلم آمریکایی در ژانر جنایی-‌معمایی به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی ریان جانسن است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد.

در فیلم «چاقوکشی» با یک معمای جنایی کلاسیک مواجه می‌شویم که بیشتر دهه‌ی ۶۰ آمریکا را به خاطر می‌آورد. برای مثال، در همان ابتدا، خانه‌ای به سبک معماری گوتیک وسط یک روستا و یک خانواده‌ی پدرسالار را که روی ماگش نوشته «خانه‌ی من، قوانینِ من، قهوه‌ی من»، نشان می‌دهد. با اینکه فیلم در عصر حاضر اتفاق می‌افتد، شاید بهتر باشد به آن سبک کلاسیک‌-مدرن اطلاق شود. این فیلم یک اثر قصه‌گو است که مخاطب را با عنصر غافل‌گیری فراوانی روبه‌رو می‌کند.

داستان این فیلم درباره‌ی مرگ نویسنده‌ی رمان‌های جنایی یعنی هرلان ترومبی است که بعد از تولد ۸۵‌سالگی‌اش، جسدش در خانه‌اش پیدا می‌شود. بنوئیت بلانک کارآگاه کنجکاوی است که درباره‌ی این پرونده‌ی اسرارآمیز تحقیق می‌کند؛ از خانواده‌ی غیر معمولی آن گرفته تا خدمه‌ی وفادار هرلان ترومبی جزء مظنونین قتل هستند.

«چاقوکشی» داستانی قوی دارد و کشش فیلم، بیننده را ترغیب می‌کند روایت داستانی آن را دنبال کند تا بالاخره حقیقت فاش شود. بیننده در طول فیلم مدام از خودش می‌پرسد: مظنونین چه کسانی هستند؟ قاتل کیست؟ چگونه قتل انجام شده است؟ قصد قاتل برای به قتل رساندن مقتول چه بوده است؟ فیلم با ریتمی متناسب با وجود کارگاهی کارکشته، پازل‌ها را کنار هم می‌چیند تا در نهایت حقیقت راه خودش را پیدا کند.

این فیلم شبیه داستان‌های «آگاتا کریستی» نویسنده‌ی مشهور انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی است. «آگاتا کریستی» که به «ملکه‌ی جنایت» معروف است خالق شخصیت‌هایی چون«هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» است. دو اسمی که برایمان کم‌وبیش آشنا است. به عبارت دیگر گویی فیلم ادای دینی است به ملکه‌ی جنایت یا همان آگاتا کریستی. این فیلم در نود و دومین دوره‌ی جوایز اسکار، در رشته بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد.

از دیدگاه دیگر، فیلم به مسائل دیگر هم اشاره دارد، از جمله: مبارزه‌ی طبقاتی و نقدِ ثروتمندان، وضعیت سخت مهاجرین و ساختارِ نابرابری اجتماعی.

مورد دیگری که به این اثر رنگ و لعاب داده است، خلق چند صحنه‌ی کمدی است. موردی که در کنار داستان جنایی کار سختی است اما کارگردان تعادل را حفظ کرده تا به گزافه‌گویی کشیده نشود. بار بیشتر این کمدی بر دوش دنیل کریگ به ‌عنوانِ کاراگاهی با لهجه‌ی جنوبی و رفتاری بامزه است. پرستیژی که تضاد زیادی با تصویر جدی‌اش در فیلم‌های جیمز باند دارد. شاید همین نکته به جذابیت شخصیت کمک زیادی کرده است. شخصیتی که در جیمز باند بیشتر درباره‌ی مسائلِ سیاسی روز صحبت می‌کند، در این فیلم با کندوکاو در شخصیت‌های دیگر یا همان مضمونین، با کمدی مخصوص خودش، یک تیر و طایفه‌ی ثروتمند و حریص را به چالش می‌کشد.

فیلم لیست بلندبالایی از بازیگران معروف دارد که در آن هنرنمایی می‌کنند از جمله: دنیل کریگ، آنا د آرماس، کریس ایوانز، کریستوفر پلامر، جیمی لی کرتیس، مایکل شنون، دان جانسون، کاترین لانگفورد و…

فیلم «گلس آنیِن: یک چاقوکشی اسرارآمیز» Glass Onion: A Knives Out Mystery محصول سال ۲۰۲۲ به نویسندگی و کارگردانی ریان جانسن و تهیه‌کنندگی جانسن و رام برگمن، دنباله‌ای بر همین فیلم چاقوکشی (۲۰۱۹) است. در این فیلم هم دنیل کریگ در نقش کارآگاه چیره‌دست، درگیر پرونده‌ی جدیدی می‌شود.

 

پادکستی برای طرفداران «جنایت واقعی»

در این قسمت قصد داریم به جای معرفی موسیقی، به معرفی یک پادکست بپردازیم. بنابراین بهتر است در ابتدا درباره‌ی کلمه‌ی پادکست توضیحات کوتاهی بدهیم.

«پادکست» یک فرمت رسانه‌ای نوین است که امتداد جدیدی از رسانه‌ی اصیل رادیو محسوب می‌شود؛ امتدادی که می‌‎تواند جایگاه این رسانه را بیش‌ازپیش تقویت کند و به‌صورتی غیرمستقیم آن را به جایگاه همیشگی بازگرداند. اما اگر بخواهیم ریشه‌ای‌تر نگاه کنیم، پادکست حاصل سیار شدن رسانه‌ها در طول تاریخ است. در دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی، رادیوی قابل ‌حمل ساخته شد. می‌توان به یک نگاه این نقطه را سرآغاز شکل‌گیری پدیده‌ی‌ پادکست دانست. انسان در عصر مدرن، دائماً در حال حرکت و در مسیر است. در نتیجه باید کاری کرد که بتواند در حرکت نیز مصرف رسانه‌ای خود را داشته باشد. در عین حال همان انسان در عصر مدرن، در یک فشردگی زمانی قرار گرفته است. دیگر نمی‌تواند مثل قبل با فراغ بال بیشتر به مصرف رسانه‌ای بپردازد. در نتیجه محتوای رسانه‌ای باید به‌گونه‌ای باشد که به ‌قول معروف درست سر اصل مطلب برود. پادکست هم مثل بسیاری از فرمت‌های رسانه‌ای جدید مثل کتاب صوتی، حاصل همین مقدمات است. تا جایی که روز هشتم مهرماه را «روز جهانی پادکست» نامگذاری کرده‌اند، اما عمر پادکست‌ها به بیست سال هم نرسیده و در همین مدت کوتاه توانسته است برای خودش جایگاه قابل ‌اعتنایی دست‎وپا کند و از نظر اقتصادی نیز به درآمدزایی کلان برسد. پادکست، صمیمی و سریع است و قدرت انتخاب مخاطبش را به بالاترین حد ممکن می‌رساند.

در قدم بعدی می‌خواهم «پادکست چنل‌بی» Channel B را معرفی کنم که ماجراهای واقعی را تعریف می‌کند. اولین اپیزود از پادکست چنل‌بی، با روایت ماجراهای واقعی، تابستان ۱۳۹۴ شروع شد. در سایت چنل‌بی نوشته شده است: «علی بندری سنگ اول چنل‌بی را گذاشت. سال‌هاست عادت دارد چیزهای جالبی را که می‌خواند برای دوستانش هم تعریف کند ‌و حالا تولید‌کننده‌ی حرفه‌ای پادکست است. علی، صاحب صدایی است که در پادکست می‌شنویم». علاوه‌براین، در سایت چنل‌بی توضیحاتی درباره‌ی پادکست چنل‌بی داده شده است. در اینجا کمی از آن‌ها را بیان می‌کنیم.

جنایت واقعی یا True Crime یکی از محبوب‌ترین ژانرها در سینما، ادبیات و دنیای پادکست است که سال‌ به ‎سال به محبوبیت آن اضافه می‌شود طوری که پای روانشناسی و انسان‌شناسی وسط آمده است تا بررسی کنند چرا آدم‌ها این‌قدر ژانر جنایت واقعی را دوست دارند. در پادکست چنل‌بی، روایت‌هایی از این ژانر وجود دارد که جزء پرشنونده‌ترین اپیزودها هستند.

در این کانال اپیزودهایی جذاب و شنیدنی وجود دارد با موضوع قتل در خانواده. اپیزود «روابط خونی» چنل‌بی یکی از این پادکست‌هاست. «ماجرای اپیزود ده پادکست چنل‌بی قصه‌ی دو جوان است که در دانشگاه با هم دوست می‌شوند، بعد از مدتی به اتهام کشتن پدر و مادر دختره محاکمه می‌شوند، و بعد هر دو محکوم می‌شوند. امروز بعد از بیش از سی سال نه تنها این قصه محو نشده و از بین نرفته بلکه کم‌کم ابعاد جدید پیدا کرده و حتی به دستور جلسه مذاکرات اوباما و مرکل هم راه پیدا کرده است».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0 نظر
scroll to top