اشاره: از بخشی از یک یادداشت شروع شد و اکنون به نامه چهارم رسیده است. اینبار دفتر جعفرپور در تهران وارد گود شده است و پاسخ میدهد.
بعد از انتشار مطلبی از دکتر امیرحمزه مهرابی در مورد انتخابات شورای شهر بخشیهایی از آن مطلب واکنش دکتر جعفرپور و دفتر او در گراش را در پی داشت. ۲۵ فروردین جوابیه دفتر جعفرپور در سایت گریشنا منتشر شد. در این جوابیه خواسته شد بود تا مهرابی اگر مکاتباتی از نماینده در اختیار دارد که از ضدیت وی با منافع گراش حکایت دارد، آنها را منتشر کند. این جوابیه بیپاسخ نماند و ۲۷ فروردین ماه دکتر مهرابی در مطلبی با عنوان «رمز گشایی از یک سراسیمگی» جوابیه دفتر جعفرپور در گراش را تحلیل و بررسی کرد. در این نامه مهرابی مساله محدوده را محوریترین بخش نوشته خود دانست که بیپاسخ مانده است.
۲۹ فروردین جوابیه دفتر دکتر جعفرپور در تهران برای گریشنا ارسال شد. متن این جوابیه بعد از ویراستاری بدون تغییر در متن منتشر میشود:
هو الحق
عقلانیت و قانونمداری ضرورت آینده منطقه
هرچند از ابتدا بنای ورود به این مجادلات کلامی را نداشتیم و حفظ آرامش را از ضروریات منطقه میدانیم، و تنها به دلیل اتهام های نویسنده مقاله «ده نکته» به نماینده مردم، دایر بر تلاش ایشان بر تضییع حق گراش و سایر شهرها و داشتن مدارک مستند در این خصوص، به ناچار به پاسخگویی و تبیین اهداف پنهان از نگارش چنین مطلبی شدیم، ولی متاسفانه نگارش مطلب مورخ ۲۶ فروردین ۹۲ از نویسنده پیشین که دوباره (البته این بار به صورت نرم) بر آتش کینه و اختلاف بین دو شهر دمیده که حاصلی جز خزان هر دو سو در پی ندارد، موجب گشت به اختصار به بیان نکاتی (فقط درباره بعضی از بندها، نه همه آنها) در متن اخیر بپردازیم و پیشاپیش اعلام می داریم که با توجه به ضرورت حفظ آرامش، به هر چه پس از این نگاشته شود پاسخی داده نخواهد شد و انشاا… گذشت زمان و عملکردها بهترین معیار برای قضاوت خواهد بود .
۱. نویسنده محترم اتهامات خود را درباره نماینده ،«نقد» و بلکه «نصیحت مشفقانه»! میداند. یک بار دیگر این نصیحت مشفقانه را مرور نمایید: «قرائن و شواهد حاکی از آن است که ایشان همچون نمایندگان گذشته لاری همه هم و غمش تداوم هژمونی و سلطه لار بر منطقه و نادیده گرفتن و حتی پایمال کردن حقوق و منافع سایر شهرها به خصوص گراش است. (اسنادی از مکاتبات و پیگیریهای آقای جعفرپور با ادارات و سازمانها در دست است که همگی از ضدیت منافع با گراش حکایت دارد و در زمان مناسب منتشر خواهد شد) البته ایشان با بهره گیری از تجربیات نمایندگان قبلی و سوئ استفاده از سادگی برخی همشهریان، تاکتیک با پنبه سر بریدن را کارآمدتر دانسته و آن را به کار گرفته است.» در این نصیحت مشفقانه! چند اتهام وجود دارد؟ تداوم سلطه لار بر منطقه، پایمال کردن حقوق سایر شهرها، پایمال کردن حقوق گراش به طور خاص، مکاتبه برای ضدیت با منافع گراش، سوءاستفاده از سادگی برخی گراشیها با پنبه سر بریدن.
آیا استفاده از ابزارهای مشروع و قانونی برای پیشگیری از شیوع اتهامات بدون مدرک، فحش و تهدید و توهین و داغ و درفش است؟! البته همین که نویسنده در متن دوم، مصلحت را در تغییر ادبیات دیده و با بهره گیری از ادبیات مشفقانه، چنگالهای چدنی را در دستکش مخملین نهان کرده، گامی به جلو محسوب میشود.
۲. اگر «استقرار ادارات» (در کنار حل موضوع محدوده که به آن خواهیم پرداخت) یکی از چند درخواست مهم گراش نیست پس چرا در تقاضاهای شفاهی و کتبی مردم و روحانیت معزز شهر مرتبا درخواست میشود؟
با چشمپوشی از تردیدافکنی نویسنده نسبت به فعالیتهای انجام شده در این خصوص و غفلت عمدی ایشان از این که این مورد فقط از باب نمونه آورده شده، و با فرض این که این اقدامات همه صوری و ظاهر فریبی است، مگر قرار نبود اسناد مکاتبات نماینده که در آن حق گراش را ضایع کرده منتشر شود؟!
۳. درباره اتهام جدید شما مبنی بر ممانعت از ارتقای دانشکده علوم پزشکی گراش اگر اطلاع ندارید قبل از ایراد اتهام میتوانستید به مسئولان دانشکده علوم پزشکی گراش مراجعه و حقیقت حال را از آنان جویا شوید تا روشن شود چه کسی چارت سازمانی دانشکده گراش را بعد از مدتها توقف، در یک هفته به تصویب رساند تا زمینه استقلال بودجهی آن فراهم شود؟ یا در بخش بهداشت و درمان گراش چگونه در همه موارد مسئولان شهرستان برای ارتباط با مسئولین و رفع نیازهای خود حمایت شدهاند؟ درباره مطالب مذکور درباره دانشگاه علوم قرآنی نیز در منابع خبری خود قویا تجدید نظر نمایید و جویا شوید چه کسی معاون آموزشی وزیر را برای بازدید از محل دانشگاه که زمینی خالی و در مراحل ابتدایی ساخت بود تشویق کرد؟ البته همه اینها نمونههایی از انجام وظیفه است که برکسی منتی نیست و باید تلاش کرد هرچه بهتر و بیشتر شود.
درباره سیتیاسکن نیز استدلال روشن نماینده به برخی از همفکران شما از اعضای شورای شهر گراش ارائه شده که میتوانید از آنان جویا شوید و به دلیل اطاله کلام به آن نمیپردازیم.
۴. در خصوص بند ۸ نامه بنابر آن نداریم به مطایبات و طنازیهای نویسنده پاسخی بدهیم، ولی جالب آن است فردی در فرازهای پایانی بر منبر وعظ تکیه زده و به اخلاق دانشگاهی و اقتضائات فرهیختگی دعوت میکند که دربند ۸ از ادبیاتی از قبیل: دل شیر و زور فیل ،کوری چشم حسودان و… بهره میبرد! بگذریم.
بر خوانندگان تیزبین پوشیده نیست که نویسنده از ادعای اولیه مبنی بر مکاتبات نماینده برای تضییع حق گراش، اکنون به بیاثر نشان دادن برخی اقدامات (به تعبیر نویسنده کوچک و صوری) تنزل کرده است.
البته بعید است این بخش را یک استاد دانشگاه نوشته باشد و احتمالا کار یکی از دانشجویان وی میباشد، زیرا مردم کوچه و بازار هم میدانند که در تاریخ ۱۳ دی ۹۱، حدود ۶ ماه از مدت نمایندگی گذشته است و نه یک سال (از ۷ خرداد تا حدود پایان خرداد زمان رسیدگی به اعتبار نامهها می باشد) و نمیتوان قبل از آن به عنوان نماینده با دستگاهی مکاتبه کرد.
جالب است نویسنده به یاد داشته باشد که از زمان شهرستان شدن گراش ( ۱۷/۱۱/۸۸) تا زمان مکاتبه نماینده سابق که بومی بوده و قاعدتا انگیزه زیادی هم برای استقرار ثبت احوال گراش داشته (۳۰/۷/۹۰)، حدود ۲۰ ماه میگذرد. نویسنده با کدام منطق اقدام نماینده فعلی پس از ۶ ماه را این گونه مورد نقد (بخوانید تمسخر) قرار میدهد؟
اگر همه کارها انجام شده و مجوزها گرفته شده پس چرا با گذشت یکسال و نیم، هنوز اداره ثبت در گراش مستقر نشده؟!
شما به عنوان یک شهروند اعلام نمایید که در استقرار اداره ثبت و سایر ادارات (که گفته اید یک به یک مستقر شده اند) هیچ نیازی به پیگیری نماینده ندارید و بار را از دوش نماینده بردارید. اما آیا این موضع شما مورد تأیید شهروندان گراشی قرار میگیرد؟
۵. اما در خصوص مسئله اصلی یعنی محدوده دو شهر که نویسنده بسیار بر مواضع غیرتمندانه! خود پای میفشارد و با تمام توان، تلاش در تهییج و تحریک همشهریان خود دارد، چند نکته بسیار کلیدی وجود دارد.
این مسئله نه تنها برای گراش، که برای لار هم – اگر نه بیشتر لااقل به همان اندازه – حساس میباشد و عین همین احساسات و هیجانات در آن طرف هم در غلیان است، لذا باید به جای حاکمیت احساس و هیجان، بر خویش مسلط بوده و با عقل و منطق این موضوع را تدبیر نمود تا آرامش و برادری، جای تنش و عداوت را بگیرد و مردم دو شهر که از سالیان دور تا به امروز با هم خویشاوندی و مراودات تجاری و برادری داشتهاند، کماکان در این فضای صمیمی باقی بمانند و مطمئنا عقلای دو طرف با تندرویهایی که از دو سو میشود مخالفاند. لذا برای حل مسئله ناچار از گزینش معیار و فصل الخطاب هستیم و به نظر هیچ معیار قابل قبولی جز قانون نمیتواند فصلالخطاب باشد. زیرا همانگونه که در برابر قانونی که در سال ۸۸ گراش را تبدیل به شهرستان نمود همه باید خاضع باشند، همان قانون برای این شهرستان مرز و محدودهای را مشخص کرده است که باید در برابر آن هم خاضع بود (فارغ از اینکه مطابق ادعای کدام طرف میباشد). آیا میتوان از یک قانون بخشی را پذیرفت و بخش دیگر را نفی کرد؟
اگر کسی از نویسنده محترم بپرسد «شما که مرزهای قانونی سال ۸۸ را نمیپذیرید و خود را به دهه ۴۰ برمیگردانید، آیا میپذیرید که از لحاظ تقسیمات کشوری نیز به همان زمان برگردید» چه جوابی خواهند داد؟ کافی است به نقشه دهه ۴۰ ایران و مرزهای آن زمان نگاهی بیندازید و ببینید چه تغییرات وسیعی در محدودهها و مرزهای شهرها و استانها پدید آمده. تصور کنید اگر امروز هر شهری مدعی مرزهای دهه ۴۰ خود باشد چه آشوبی در کشور برپا میشود؟ یعنی بحرین به ایران برگردد، گراش دوباره دهستان شود، مهر و لامرد و خنج و گراش و لار مجموعا یک شهرستان باشند…!! آیا نویسنده محترم که بر اساس رشته دانشگاهی خود قاعدتا باید دورنگر و آیندهبین باشد به لوازم مواضع خود اندیشیده است؟
بر اساس همین منطق است که نماینده به طور صریح و شفاف در جمع مردم نمازگزار گراش اعلام کرد که چاره ای جز عمل به قانون (فارغ از اینکه مطابق نظر چه کسی است) نداریم. این منطق به دلیل اقتضای عقل و تدبیر است نه به خاطر محل تولد نماینده، چون اگر فرض کنید نماینده از شهرستان خنج هم بود، جز این گونه نمیتوانست عمل کند.
اما آیا این موضعگیری منطقی و عقلانی در خور پاسخی آن گونه بود که در نماز جمعه از سوی جمعی (البته اندک) از همفکران نویسنده ارائه شد؟
آیا توقع پذیرش این منطق روشن از یک استاد دانشگاه که به جای دعوت به مسیری هیجانی که ممکن است خدای ناخواسته به مسائل خارج از کنترل و نهایتا خسارت کشور و نظام منجر شود به عقلانیت و قانون دعوت نماید توقع زیادی است؟ ما که چنین نمیپنداریم.
به یاد بیاوریم نصیحت امام راحل (ره) را که چراغ راه همیشه ماست: اگر همه اشخاصی که در کشور هستند و همه گروههایی که در کشور هستند و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند، اگر به قانون خاضع بشویم و اگر قانون را محترم بشماریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد، اختلافات از راه قانونشکنی به وجود میآید (صحیفه نور. ج۱۴. ص۲۶۸)
والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین
دفتر نماینده لارستان، خنج و گراش در تهران
یوسف شادی
۹ اردیبهشت ۱۳۹۲
با سلام
۱.آری قانون فصل الخطاب است و ترس از قانون ترسی مقدس است وهمه بایدمطیع قانون باشند.
۲.هیچ شهروندی و هیچ مسولی خلاف قانون نباید عمل نمایید
۳.چرا خیلی ها تاب پذیرش قانون را نداشتند؟ اعمال و رفتار سالهای گذشته افراد در دو شهرستان روشن بود.( حال قانون برای همه یکسان است)
۴.بهتر است همه به قانون صادقانه پایبند باشند خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خودبدانند بخصوص مسولین محترم
۵. بزرگترین خیانت ایجاد تفرقه و نفاق و اختلاف است…
۶.بهتر است لیدرهای هر دو شهرستان شهروتدان خود را به مطابعت از قانون دعوت و پایبند قانون باشند وحتی با توانایی بر اعمال نفوذ غیر قانونی از انجام اعمال غیر قانونی خوداری ورزند.
۷.بهتر است در گراش به جای اختلاف و محله گرایی از هر طیف و قشر ی اتحاد و همدلی جایگزین شود.(که اختلاف خطری بزرگی در جهت مصالح و منافع شهرمان هست)
۸.بزرگترین آسیب در گراش دو جناحی شدن و عدم همبستگی به هر دلیل است نه تنها در انتخابات شورای شهر بلکه دوره بعد مجلس شورای اسلامی که بعضی ها همین انتظار را دارندو خواهان اختلاف بیشتر و ماندگارکه در انتخابات آینده مجلس هم از این نفاق بهره کافی برند.
۹.حال بیاید برای شهرمان برای شرف و وجدانمان .دست از خیانت و ایجاد تفرقه به هر انگیزه ای برداریم(ما خواهان گراش یکپارچه ایم)
۱۰.هر فردی که منتخب مردم در شورای اسلامی شهر شود.با ایمان و اعتقاد و بدور از هر انگیزه شخصی و منفعت فردی و قومی و مالی ومادی برای شهر و همشهریانش صادقانه خدمت و عاقلانه تصمیم و شجاعانه عمل کند.
ابراهیم.ش
۶ اردیبهشت ۱۳۹۲
به این اقای جعفر پور بگین طبق قانون سال ۴۰ محدوده گراش تا بال سرخ بوده ودر سال ۸۸ گراش شهرستان شده .حال شما میگین چون گراش شهرستان شده باید محدوده اش نسبت به زمانیکه به قول شما دهستان بوده کمتر بشه؟ایا بر این قانون نامی غیر از قانون لاری میتوان گذاشت؟
آگاه
۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
لابی قدرتمند لار در استان محدوده گراش را مرز نیروگاه مشخص کرده.دوستان و همشهریان، انسان های بزدل و وابسته را به شورا نفرستید.
صديق
۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
دوستان مگه این ضرب المثل رانشنیدید قانون خوبه اما برای همسایه!!!!!
صديق
۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
گفته شد آنچه که بایدبشنوند کسانی که خود را به خواب زده اندودم از دلسوزی گراش میزنندوبه نفع اونها سکوت مصلحت آمیز کرده اند.مرز جدید گراش وهمسایه .نیروگاه. (طبق گفته نماینده محترم که حرف آخرش را زدند)برآنهای که خود را به خواب زده اندتبریک وشادباش باد.
یه گراشی
۱ اردیبهشت ۱۳۹۲
آقای جعفر پور شما چیکار به سیاست خارجه دارید ؟ بحث بحرین کسانی دیگه حلش می کنند شما بیایید در مورد سیاست داخله و مرز مشترک گراش و لار صحبت کنید . آخه ما نمی خواهیم بحرین دیگه ای تکرار بشه.
مازيار
۲ اردیبهشت ۱۳۹۲
گل گفتی.این لار فکر کنم در آینده ادعای خودمختاری هم بکنه
تو شعرشون هم میخوندن
لارستان شهری نی اند
خش تنا کشوری اند
دردمند
۳۱ فروردین ۱۳۹۲
‘گرچه منزل بس خطرناک است ومقصد نیزهم
هیچ راهی نیست کانرا نیست پایان غم مخور ..
امیدوار احمدی
۳۱ فروردین ۱۳۹۲
آقای جعفرپور که اگر راست میگویید به مردم اعلام کنیدکه تا حالا مجوز چند اداره کل را برای لار گرفته اید و مجوز چند اداره را برای گراش و خنج
مجتبی.ع
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
آخر سر چهره لاری بودن و بازی با کلامات آقای دکتر جعفرپور اینجا مشخص شد.لاری خودپسند حرفات با هم تناقض داره.
– در ضمن اشتباهات خودت: بحرین ۴۰ سال قبل هم، بحرین بوده. یعنی جزءای از ایران نبوده.که هی می گی مثلا بحرین هم باید از ایران جدا بشه.
«««اینو نوشتم که بفهمیی(جعفرپور) چه راحت می شه با یه جمله کلا میشه طفره رفت و ما گراشی ها این سیاست شما ها رو از خودتون هم بیشتر بلدیم. ولی چون کلک زدن ولو با اسم سیاست،غیر اسلامی و اصل دین میبینیم این کار رو نمی کنیم.اما می فهمیم.»»»
… با این کلک هاتون خیلی پیشرفت کردین(به حساب خودتون) ولی مطمئن باشین خدا اگه تو این دنیا هم حق مارو نگیره، تو اون دنیا حقمون رو بهمون می ده.
گراشی
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
جناب نماینده جوری می گن تمکین به قانون انگار فراموش کردن برای عدم تمکین به مصوبه شهرستان شدن گراش چقدر تلاش کردن
نا سلامتی ایام انتخابات تو بوق و کرنا کرده بودین که یکی از مهره های اصلی برای انجام اون امور غیر قانونی بودین
بازنشر مشفق
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
با سلام ودرود بر مسئولین سایت/ لطفا متن را مثله نفرمائید
جناب آقای جعفر پور عزیز! سلام ودرود
انفعال حضرتعالی قابل پیش بینی بود واعلام اینکه دیگر جواب آقای مهرابی را نمی دهید نیزمایه خرسندی و دلیل معلولیت استدلال و کجی شبه براهین شماست! ( میتوانستید کمی از احساسات در متن بکاهید ولی به شما حق میدهم. خاطرتان نازک است و قلبتان حساس!)
بیشتر عاطفی پاسخ داده اید ونشانگر عقب نشینی محترمانه شما است برای پوشش دادن به تصمیماتی نادرست که تبعات ناشی از آن بر عهده شحص حضرتعالی است.
مردم گراش همیشه به شما بخشیده اند ودر مقابل تجاوزات و حملات بی رحمانه دست نشاندگان اسلاف شما , بزرگی و کرامت را به نمایش گذاشته اند. حال انتظار دارید یاز هم در روز روشن سیخ را بزنید وجیغ هم نشنوید؟
مردم گراش با مردم شریف لار که مشکلی با هم ندارند. مشکل, افرادی مثل شما و امثال شماست که قسم حضرت عباس را میخورند ولی دم خروس بی صداقتی از جیبشان هویداست!
پیشنهاد میکنم بر سبیل تحقیق, و برای فربهی اطلاعات خود , به عملکرد مرکز گرایانه مسئولین لار در ۵۰ ساله اخیر و رفتار کریمانه مردم منطقه با اسلاف شما مروری غیر متعصبانه داشته باشید. مطمئنا در صورت اتصاف حضرتعالی به انصاف, حرف دیگری را خواهید زد. تحلیل امروزتان مبتنی بر اطلاعات ناقص است لذا در ( تحلیل / برآورد / و موضعگیری) بر طریق صواب و سداد مشی نفرموده اید!
چرا به حواشی دل مشغولید؟ مردم که شفاف حرفشان را زده اند.
عزیز من بیا و از سر مسئولیت پذیری و صدق کار محدوده را درست کن تا با سلام و صلوات, عزیزتان بداریم.
ظاهرا چنان درگیر مغالطه و فشار هستید که چشمتان را کم بینا کرده است.
چطور آن همه فحش و کلیپ هتاکی و… به آقای حسنی را به هیچ گرفته اید ولی تقاضای منطقی اما غضب آلود دو نفر را, چه وچه میپندارید؟!!
در کامنت قبلی عرض کرده بودم که تحت فشار گروه های فشار و رفتارهای پوپولیستی هستید. خدا را شکر خود در این جوابیه جدید به آن اعتراف کرده اید.
راست و مردانه بیا و بگو من اهل حل مشکل گراش نیستم و جیب خود را بدوز و سهم خود را ببر!
تشبیهات حضرتعالی در حد یک فرد عادی هم نیست. تعجب میکنم! نکند از سر آشفتگی و دل پریشی است که این ها را قلمی فرموده اید؟! ما دوست داریم بزرگی را در نماینده خود ببینیم ونه خُردبیانی وجدل پرانی!
پیشنهاد میکنم جلسه ای برای گفتگوئی منطقی در میان نخبگان گراش مطالبه بفرمائید تا همگی در ایضاح مطلب و همدلی بالاتر کوشش نمائییم. البته چه خوب خواهد بود اگر تحفه ای در دست داشته باشید تا گواه صادقی بر ادعای اخیرتان باشد.
خداوند برای تمام گام هائی که برای مردم , خصوصا گراش بر میدارید اجرتان دهد.
والله هو الکشاف المبین
قفف
۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
خیلی متن خوبی بود
کاش اسم خودتون رو گفته بودین تا از به بعد شما رو هم جزوی از قلم بدست های باسواد شهرمان بشناسیم
بهر حال پاسخ خوبی گفته بودید
احمد
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
این صحبت های اقای مهرابی خیلی بجا و با تدبیر بود
رمز گشائی از یک سراسیمگی
ایا ما مردم گراش نمیدونیم سخنرانی اقای فرماندار از کجا اب میخورد؟
چرا تا حالا چشممون به جمال مبارکشون نورانی نشده بود؟
به هر حال این صحبت های اقای مهرابی باعث شد تا بقیه بدونن که بابا این مردم خواب نیستن بلکه تو داری و صبر هست که لب باز نمیکنن
اقای جعفر پور این شهر .شهر زنده هاست
قاسم
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
جالب است آقای جعفرپور قبل از اینکه بر کرسی نمایندگی بنشینند شروع به نامه نویسی برای امتیازا گرفتن برای لار بودن. حالا به ما میگویید من تازه ۶ ماه بود که نماینده شده بودم.
از آن روزی که شما رای آوردید حسنی را یک فرد غیررسمی حساب کردید.
ما هم چنان پشت سر دکتر مهرابی هستیم و از مواضع قاطع ایشان حمایت میکنیم.
درود بر دکتر مهرابی
من
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
جناب جعفرپووور مطمئنا دکتر مهرابی مجددا جواب داستان بافی شما رو میدن.اما شما چون جوابی ندارید و کم آوردید از الان اعلام میکنی که دیگه جوابی نمیدی.
مصطفی
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
اگه بخوان مصوبه سال ۸۸ رو اجرا کنند که اوز و بیرم هم در سال ۸۸ جزء شهرستان گراش بودن.
پس محدوده گراش بسیار وسیع تر خواهد بود.
دانشجو
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
«زیرا همانگونه که در برابر قانونی که در سال ۸۸ گراش را تبدیل به شهرستان نمود همه باید خاضع باشند، همان قانون برای این شهرستان مرز و محدودهای را مشخص کرده است که باید در برابر آن هم خاضع بود (فارغ از اینکه مطابق ادعای کدام طرف میباشد). آیا میتوان از یک قانون بخشی را پذیرفت و بخش دیگر را نفی کرد؟»
من که نتونستم بفهمم این جمله خطاب به کیه؟
خطاب به لار و لاریها در مورد اوز و بیرم، که مصوبه ای قانونی بود و با سیاست های کثیف همیشگی شان مانع اجرای آن شدند؟ یا گراشی ها؟
لطفا سانسور نکنید…
حسن
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
درود بر دکتر جعفر پور نماینده مردمی و دلسوز منطقه. واقعا مستدل و منطقی و وزین بود. از شما همین انتظار هم می رفت که جوابی در خور توجه به سوالات مهرابی بدهید . خوب دستش را رو کردید.مهرابی حتی مدت حضور شما در سمت نمایندگی را به درستی نمی داند پس چگونه به خودش اجازه می دهد اینگونه جسورانه بتازد و اقدامات گسترده و غیر قابل انکار شما را زیر سوال ببرد.
آقای مهرابی اگر جوابی به این افشاگری های دکتر دارید( که مطمئنم ندارید) تا هنوز همشهریانتان از شما روی نگردانده اند بگویید.
دانشجو
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
برو حسن آغا، خدا روزیتو جای دیگه بده!
ولی برای تغییر فضای بحث خوب بود، کمی خندیدیم…
احمدیار
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
آقای مهرابی هنوز هم هیچ مدرک مستدلی برای اثبات اتهامات خود نسبت به نماینده مردم ارائه نکرده . همان ( مدارک به اصطلاح ) که منتشر شد جوابش را هم از طرف دفتر نماینده در تهران گرفت … واقعا دکتر جعفرپور شخصیت واقعی خود را در این بحث نشان داد و بنده که شخصا در مورد ایشان تردید داشتم نسبت به وی مطمئن شدم / ضمنن در پیامها برخی همشهریانم در گراش مشاهده میشود که سخن از حوادث ۸۸ لار و گراش به میان آورده اند و دکتر جعفرپور را متهم به مخالفت با شهرستان شدن گراش کرده اند ولی تا جایی که یادم هست ایشان سال گذشته به سمت نماینده انتخاب شده اند و هیچ نقشی در سال ۸۸ نداشته اند و نسبت دادن عدم تمکین برخی به قانون در لار به نماینده از آن دسته حرف های غیر عقلانی است . حمایت بنده نیز به خاطر عقلانیت این فرد در برابر مواضع به واقع غیر عقلانی مهرابی و دوستان می باشد
من
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
احمدلار جان.به آقای دکترتون بگین همشهریان عزیزشون رو به قانون مداری دعوت کنن نه مردم گراش رو.آقای جعفرپور الان دارن سیاست بزرگان لار در زمان شهرستانی گراش رو ادامه میدن
گراش یار
۲ اردیبهشت ۱۳۹۲
این بنده خدا در جواب دادن به همان سند اول درمانده شده و سوالات دکتر مهرابی هم بی پاسخ گذاشته !!
حداقل طرفداران جعفر پور جواب بدهند
چرا به جای ۱۵ ردیف استخدامی اداره ثبت گراش به ۱۰ ردیف کاهش دادی ؟ این کمک به گراشه یا مانع تراشی ؟
چرا قضیه مخالفت با« سی تی اسکن» و «دانشگاه پزشکی» و «دانشکده قرآن » هم ( که همه خودش مانع می شده ) بی پاسخ گذاشته ؟؟.
اسناد بعدی هم از الآن گفته جواب نمی دهم ( یعنی جوابی ندارم بدهم )
به قول دفتر خود جعفر پور « تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد »
بوذر
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
فقط و فقط بازی با کلمات!
* امیدوار بودیم بعد از جوابیهی ناشیانه و توهینآمیز دفتر ایشان در گراش ، شخص دکتر جعفرپور اگر در مقام دفاع از خود بر میآید کمی منطق و دلیل و برهان را نیز چاشنی نماید.
گویا جوابیه دفتر ایشان از یک حالت ” پرخاشگرانه و بی سر و ته ” به یک ” بازی با کلمات بی سر و ته ” تبدیل شده است.
* آقای جعفرپور !
آقای مهرابی را که به متانت و ادب شهره هستند را به توهین متهم کرده اید . کاری که دفتر شما هم انجام داد .
کاش اندکی به جوابیه دفتر خود در گراش هم اشاره می کردید که چگونه با آن ادبیات گستاخانه جواب پاسخ های منطقی آقای مهرابی را داده بود.
* گفته اید “آیا استفاده از ابزارهای مشروع و قانونی برای پیشگیری از شیوع اتهامات بدون مدرک، فحش و تهدید و توهین و داغ و درفش است؟!”
دفتر شما یک مدرک ارائه کرد و نتیجه اش را هم دید.
گفته اید آقای حسنی بعد از ۲۰ ماه به سراغ اداره ثبت رفته است. گویا اغتشاشات زادگاه تان که با دخالت پلیس جمع و جور شد را فراموش کرده اید. و حتی سخنرانی های بزرگان تان که گفت ” من به دولت و دولتی اعتماد ندارم ! ”
آقای حسنی چند ماهی درگیر این مساله بود. سپس اصلی ترین کار ، تشکیل فرمانداری در گراش بود. که آقای حسنی علارغم تمام سنگ اندازی ها و با همراهی مردم و بزرگان شهر (که به لطف دوستان تان امروز گوشه نشین شده اند ) این را در اولویت قرار داده و فرمانداری را مستقر کردند .
و احتمالا از اولویت های اداری هم خبر دارید ؟
* اما اصل موضوع اینجاست:
تیتر مطلب شما: ” عقلانیت و قانونمداری ضرورت آینده منطقه ”
و هم چنین گفته اید ” همانگونه که در برابر قانونی که در سال ۸۸ گراش را تبدیل به شهرستان نمود همه باید خاضع باشند، همان قانون برای این شهرستان مرز و محدودهای را مشخص کرده است که باید در برابر آن هم خاضع بود ”
احسنت ! به نکته خوبی اشاره کردید. اگر بهانه فیلتر بودن سایت یوتیوب را نیاوریدٰ ، دغوت می کنم به این سایت مراجعه کرده و اسم ” لار ” را جست و جو نمایید. آن گاه ببینید چه مشاهده خواهید کرد !!
در سال ۸۸ شما نه تنها در مقابل قانون خاضع نبودید که با اغتشاش آب در آسیاب دشمن ریختید و آبروی نظام را بر باد دادید. بزرگ شما در یکی از همین آشوب ها بلندگو به دست گفت “من به این دولت و دولتی ها اعتماد ندارم ” و خوراک مناسبی شد برای شبکه های ماهواره ای معاند به نظام و تشویق شد ” آفرین به غیرتت حاج آقا ” !! سندها در همان سایت موجود است.
حالا کدام را باور کنیم ؟!! دم خروس را یا قسم حضرت عباس ؟!!
اوز و بیرم طبق مصوبه دولت تابع گراش بودند ؛ اما شما با امنیتی کردن فضای لار و امنیتی نشان دادن فضای کل منطقه و استفاده از تئوری نظریه پرداز اصلاحات ” فشار از پایین و چانه زنی از بالا ” را در پیش گرفتید تا این مصوبه معلق شود . و اگر نبود پایداری مردم گراش شما همان موقع اجازه شهرستان شدن گراش را هم نمی دادید !!
نشان داده اید قانون را تا زمانی قبول دارد که به نفع شما باشد ، و در غیر این صورت از هیچ امری حتی خدشه دار کردن آبروی نظام جمهوری اسلامی در فضای بین المللی خودداری نخواهید کرد.
باز هم دم از قانون می زنید ؟!!
* در همان سایت یوتویوب فیلم هایی از فحش های دسته جمعی برخی همشهریان تان به آقای حسنی به عنوان نماینده قانونی مردم منطقه موجود است .
آدم از دیدن این فیلم ها که شعارهای زشت و رکیک در حضور خانم ها سر داده می شود شرمیگن می شود !!
* اما بازی با کلمات در این بند هم مشهود است ” اگر «استقرار ادارات» (در کنار حل موضوع محدوده که به آن خواهیم پرداخت) یکی از چند درخواست مهم گراش نیست پس چرا در تقاضاهای شفاهی و کتبی مردم و روحانیت معزز شهر مرتبا درخواست میشود؟ ”
چرا جمله را پیچانده اید ؟!! این که استقرار ادارت از خواسته های اصلی مردم گراش است جای هیچ شکی نیست . در هیچ کجای نامه آقای مهرابی نیز این مورد نفع نشده است.
اما طبق گفته آقای مهرابی در حال حاضر اولویت ، یعنی فوری ترین مورد و حتی ضروری تر از استقرار ادارات ، بحث مشخص شدن محدوده است . این را تک تک شهروندان و مسوولین و معتمدین گراش قبول دارند و خواستار رسیدگی فوری به آن هستند.
شبی که برای افتتاح دفتر خود در مسجد صاحب الزمان (عج) گراش هم حضور داشتید در نامه ای که به شما داده شد ، به این امر تاکید شد .
* اما کاش شما هم همچون آقای مهرابی به جای بازی با کلمات و سر دادن شعار و مظلوم نمایی و .. سندی برای حرف های خود ارائه می کردید تا در پایان مصداق این مصرع مشخص شود:
” تا سیه روی شود هر آن کس که درو غش باشد “
ht
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
اگر آقای حسنی نماینده قانونی منطقه بود ،پس چرا از فرودگاههای دیگر وارد منطقه می شود چرا در لار سخنرانی نمی کرد و چرا دفتر خود را در لار تعطیل بود آقای حسنی مردم اعتراضات به حق لارستان در بهمن ۸۸ را به جریانات سیاسی کشور ربط داد آیا ایشان نماینده مردم است!!.. حال از سایت گریشنا می خواهم که این بحث را خاتمه یابند تا بیش تر این تفرقه نیفتاده ..ولی چیزی که برای من جالب است جواب دادن جعفر پور به سایت های گراش است این در حالی است که صحبت نو از ایشان درخواست مصاحبه کرده است ولی به هر دلایلی انجام نشده است!!!!.درباره محدود هم واقعاً متاسفم از فکرتان
حسین
۳۱ فروردین ۱۳۹۲
آیا شما حاضر شدید به آقای حسنی تامین جانی بدهید
آقایان قضیه فریدی هنوز فراموش نشده!
من
۱ اردیبهشت ۱۳۹۲
اعتراضات به حق لارستان؟؟؟؟؟؟؟
آیا تبعیت نکردن از مصوبه قانونی دولت حق است؟؟؟؟؟؟؟؟
(…)
بوذر
۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
ایشان هم با این این نوشته خود را معرفی کرد: ولی چیزی که برای من جالب است جواب دادن جعفر پور به سایت های گراش است این در حالی است که صحبت نو از ایشان درخواست مصاحبه کرده است ولی به هر دلایلی انجام نشده است!!!!.درباره محدود هم واقعاً متاسفم از فکرتان.
مثل این که صحبت نویی ها هم دارن داینجا کامنت میدهند . دسوتان مراقب باشند . ممکن است خیلی از این نظرات تفرقه انگیز کار همین همسایه ها باشد !!
....
۷ اردیبهشت ۱۳۹۲
[…] اخه مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسه تازه مگه بعضی ادما توی لار تحمل حضور مخالف رو دارن مگه میگذاشتن حالا حسنی باز میگیم حالا … اقای حلاجی رو چرا اینجوری سرش آوردین….
مرتضی
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
جناب دکتر جعفرپور
۱-اگر توجه بیشتر به جوابیه دکتر مهرابی داشتید صحبت از چارت سازمانی دانشکده علوم پزشکی نیست بلکه ارتقای دانشکده به دانشگاه علوم پزشکی می باشد.
۲- آیا بی پاسخ ماندن نظرات و پیشنهادات احتمالی دکتر مهرابی در آینده نشان از حرکت در چراغ خاموش نیست؟ البته با این جوابیه حضرتعالی معلوم می شود که پیش بینی دکتر مهرابی در خصوص تعیین محدوده به نفع یک طرف (لار) درست بوده.
-جناب دکتر جعفرپور تمام مناطقی که از لارستان دهه ی ۴۰ جدا شده اند (که به همت مردمان خود هر منطقه نه کمک …) ارتقا یافته اند. آیا در طی ارتقا دهستان به شهرستان بایستی محدوده کاهش یابد؟
مرشدی
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
آقای جعفر پور دست شما درد نکنه که بی پرده و واضح قضیه محدوده را لو دادید.
با این جوابیه معلوم شد که انذارهای دکتر مهرابی درست بوده و قضیه محدوده بزرگترین عامل برآشفتگی نماینده لار و عواملش در گراش بوده است.
این جوابیه اتمام حجتی است برای بعضی از همشهریان گراشی که فرق دوست و دشمن را از هم تشخیص نمی دهند و ساده لوحانه بعد از این همه سیلی خوردن از لار هنوز چشم به دراز کردن دست دوستی از طرف آنها را دارند.
گراشی بیدار
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
اگرقانون فصل الخطاب است دلیل عدم تمکین عده زیادی ازشهرمحل تولدنماینده به قانون تبدیل گراش به شهرستان چه بودچرابخشی ازقانون راقبول کردند ولی بخشی ازآن رانه؟حافظه تاریخی ایشان ضعیف شده؟ ساده انگاری است که اگرفکرکنند بااین تهدیدات مردم گراش فریب می خورند.
من
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
تازه اون بخشی که قبول کردن هم چاره ای جز این نداشتن.در صدد بودن که کل شهرستانی رو لغو کنن ولی زورشون نرسید.
یک معلم
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
عده ای می گویند :
گربه حیوان خوش خط و خالیست
سالها پیش اون موقع که مقطع ابتدائی بودیم ،تو کتابمون یه شعر داشتیم در مورد « مرغ» و «جوجه» و «گربه » که خیلی آموزنده بود ابیاتی از اون را به خاطر دارم .متاسفانه گویا کتابای فعلی از اشعار و داستانهائی اینگونه کمتر بهره مند میشوند:
یادآوری این شعرها برای مسائل امروز گراش و نظرات طرفین می تونه خوب باشه .:
گفت با جوجه مرغکی هشیار
که ز پهلوی من مرو به کنار
گربه را بین که دم علم کرده
گوش ها تیز و پشت خم کرده
چشم خود تا به هم زنی بردت
تا کله چرخ داده ای خوردت
…جوجه گفتا که مادرم ترسوست
به خیالش که گربه هم لولوست
گربه حیوان خوش خط و خالیست
فکر آزار جوجه هرگز نیست
سه قدم دورتر شد از مادر
آمدش آنچه گفته بود به سر
گربه ناگاه از کمین برجست
گلوی جوجه را به دندان خست
برگرفتش به چنگ و رفت چون باد
مرغ بیچاره در پِیَش افتاد
گربه از پیش و مرغ از دنبال
نالهها کرد زد بسی پر و بال
لیک چون گربه جوجه را بربود
نالهی مادرش ندارد سود
گر تضرع کند و گر فریاد
جوجه را گربه پس نخواهد داد
نگران
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
خدا کند ما مرده باشیم و چنین حالی را نبینیم:
لیک چون گربه جوجه را بربود
نالهی مادرش ندارد سود
گر تضرع کند و گر فریاد
جوجه را گربه پس نخواهد داد
پس نخواهد داد
پس نخواهد داد
پس نخواهد داد
من
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
بسیار با معنی و بجا بود.اما کو گوش شنوا؟؟؟؟
احمدیار
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
متن نماینده مجلس بسیار دقیق و عاقلانه بود . به راستی به جای عداوت و کینه توزی باید به سمت برادری و دوستی شتافت . همه ی ما گراشی ها هم به این مطلب واقفیم که نیم توان بیش از این بر طبل قانون گریزی زد . به عنوان یک گراشی مقیم تهران ، از دکتر جعفرپور ، نماینده گراش بسیار متشکرم و امیدوارم تلاش های وی برای هر سه شهرستان ادامه داشته باشد .
ماندنی
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
فکر کنم بهتره اسمت میذاشتی
جعفر یار
من
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
احمدلار عزیز لطفا خودتو گراشی جا نزن.واقعا خنده داره که یه لاری از قانون مداری صحبت کنه.قانون مداری در لار ینی سرم فدای حسین به شرطی که رگ نبرد.قانون در لار تا زمانی قانون است که منافع لار را تهدید نکند.
....
۷ اردیبهشت ۱۳۹۲
احمدیار ؟ گراشی؟ ما احمد یار که گراشی باشه نداریم.
تازه گراشی های مظلوم کی گفتند بی قانونی فقط حقشون رو میخوان
مهدی -م
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
با سلام -نجناب اقای نماینده شما چرا همچون گذشته اصرار دارید جای مسایل اصلی (تعیین محدوده )را با مسایل فرعی (ادارات )عوض کنید .(….) اقای نماینده مردم شریف وبصیر گراش نیازی به توصیه ی همچون شما به قانون پذیری ندارند مگر همین شماها وافکار شما نبود که در بحث شهرستان شدن گراش و الحاق اوز وبیرم .قانون که هیچ حتی روحانیت معزز شهرتان را لگد مال کردید تا به اهدافتا برسید .مگر خود شما نبودید که در بحث اِءتلاف (انتخاب یک کاندیدا از شهر لار )وقتی شما انتخاب نشدید همه چیز را غیر قانونی وغیر عقلایی خواندید .چرا چون شما از بین ۵نفر پنجم شده بودید .نه اقای نماینده شما نمیتوانید سفارش قانون پذیری کنید .
اما درباره دانشکده علوم قرانی :
بازشما به انحصار طلبی دست زدید.اقای نماینده حد اقل با خودتان صادق باشید روح شما هم از این اقدام خبر نداشت باز شما اقدامات فرزندان غیور گراش (دکتر زاهدی .دکتر مهرابی -حاج کریم جعفری و…)را میخواهید به نام خودتان تمام کنید .
سی تی اسکن
اقای نماینده این چه استدلالی است که شما فرموده بودید سیتی اسکن در دو شهر نزدیک به هم نیازی نیست .در لارهست پس گراش نیازی ندارد حال انکه در بساری از شهرها در یک منطقه چند سی تی اسکن وجود دارد .البته شما در دیگر موارد نیز از این گونه استدلالها (کلکهای بازاری )استفاده کرده اید همانند بیمه تامین اجتمایی -بیمه خدمات در مانی و…
ما که نمی پذیریم شورا این تصمیمی را که شما گفته اید پذیرفته باشد برفرض که باشد پس هرچه میگذرد هشدارهای دکتر مهرابی را باید بیشتر مد نظر قرار دهیم .
واما همشهریان عزیز
دربند ۵نوشته نماینده به صراحت بر تضییع حقوق گراش توسط خود ودارودسته اش صحه گذاشته است .همشهریان عزیز مصوبه ۸۸یعنی تعیین محدوده گراش ابتدای نیروگاه -باز برخی بگویند باید با اینها از در دوستی وارد شد .
مهدی -م
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
در تکمیل موارد باید بپرسم اقای جعفر پور با چه منطق واستدلال و عقلی میشه پذیرفت که به گفته شما دهستان (گراش )در دهه ۴۰محدوده اش بزرگتر باشد از شهرستان گراش در دهه ۹۰
حسین
۳۱ فروردین ۱۳۹۲
جهت روشن شدن افکار عموم و رد ادعای کذب آقای جعفرپور به اطلاع میرسانم که دانشگاه علوم و معارف قرآنی متعلق به اداره اوقاف و امور خیریه است نه وزارتخانه علوم و قبل از سفر معاون وزیر مراحل مجوز دانشگاه به اتمام رسیده بود
....
۷ اردیبهشت ۱۳۹۲
افرین
دلسوز
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
آفتاب آمد دلیل آفتاب
همین نامه هم بزرگترین سند است بعنوان « دلایل و شواهد که استاد مهرابی هشدار داده بود»
با این اعلام نظر آب پاکی، روی دست طرفدارانش در گراش ریخت و اثربخش نظریه دوستی با جعفر پور را خیلی زود نشان داد.
با این نامه صراحتا نظرش راجع به محدوده لو داد !!!
۱- یعنی این که اسناد موجود را قبول ندارد
۲-با استفاده از اهرم قدرت ،همانطور که مصوبه دولت را عوض کردند ، به راحتی و با یک ابلاغ، قضیه را به نفع لار تمام می کنند. و با حربه قانون گرایی بر سر گراشی ها می زنند. ( باز هم می گویید : نه – حالا خواهیم دید . ولی آن موقع خییییییییلیییییییییی دیر است و دودش به چشم مردم می رود)
اینها همانهایی هستند که امام جمعه منصوب رهبری را در حسینه راه ندادند ولی هر جا کم آوردند گراشی ها را به عدم اطاعت از رهبری متهم می کنند . و به دروغ می گویند مثلا به دستور دفتر رهبری بروجردی در قضیه تقسیمات کشوری دخالت کرده و از موضع رئیس کمیسیون امنیت ملی چنان و چنان کرد
حسین
۳۱ فروردین ۱۳۹۲
همان موقع آقای حلاجی در خطبه های نماز جمعه اعلام کردند که حجت الاسلام مروی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری دخالت بروجردی در منطقه ، که لاری ها به دروغ گفتند بنابر درخواست رهبری بوده را رد کردند
شما از رهبری نیز استفاده ابزاری میکنید حالا دم از قانون میزنید
رضا
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
جناب جعفر بور قانونی که از آن دم می زنید را واضح بیان کنید!!!!۱یعنی همان صحبت های آقای نسابه که به دلیل شهرستانی گراش فرمودند ما این دولت و دولتی را قبول ندارم .همان لحظه وارد می شدید و علما و سیاست مدارن لار را به بیروی از قانون دعوت می کردید!!!!!!!!!!
علی
۳۱ فروردین ۱۳۹۲
احسنت گل گفتی
م-ر
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
افرین اقای محسن زاده
جناب دکتر شما نه قانون ۴۰ سال پیش رو قبول دارید نه قانون سال ۸۸ – جناب دکتر اونوقت اگر کمی جواب دکتر مهرابی رو با تمرکز بیشتر و فکر بیشتر می دادید فکر کنم بهتر از این میتونستید جواب بدید چون که خیلی سراسیمه جواب دادید.
به امید صلح و آرامش بیشتر در منطقه بوسیله دکتر جعفرپور
احمدیار
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
فکر می کنم دکتر جعفرپور بیشتر از شما به قانون واقفند . چون در قانون دهه ۴۰ گراش طبق قانون مرز ها مشخص و در سال ۸۸ نیز با تغییر گراش به شهرستان ، مرزها تغییر کرد و بیرم و اوز از گراش جدا شده و به لار بازگشتند و مرز گراش نیز طبق قانون وزارت کشور تغییر کرد . پس فکر می کنم باید نسبت به دیگر مطالبات شهرستان که با کمبودهای شدید مواجه است دست به مطالبه گری ( با ادبیات صحیح و پسندیده ) بزنیم در غیر این صورت نماینده که تا کنون علارغم عدم توجه نماینده پیشین به شهرستان همجوار ( لار ) ارتباطش را با گراش حفظ کرده ، دیگر رغبتی برای انجام وظایف خود در قبال گراش نخواهد داشت … کمی آینده بین باشیم … فقط کمی …
محمد رضا محسن زاده
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
اقای جعفر پور
شما خب با کلمات بازی می کنید
شمایی که دم از قانون و مصوبه سال ۸۸ می زنید می شه بگین دلیل جدا شدن اوز و بیرم از گراش چه بود?!
محسن
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
اتفاقا اوز و بیرم هم بصورت قانونی به لار بازگشت. از این بگذریم که هیچ یک از مردمان اوز و بیرم حاضر نبودند با گراش باشند. بیاد آورید که شش ماه بعد از مصوبه اولیه اوز و بیرم به لار بازگشتند و طی این مدت علیرغم کارشکنی های حسنی مراحل قانونی آن داشت طی می شد.
عمران
۳۱ فروردین ۱۳۹۲
کدام قانون!!
هنوز فحاشی شما به آقای حسنی فراموش نکرده ایم
هنوز تهمت هایی که به مردم ولایی گراش در آن مدت زدید فراموش نکرده ایم
هنوز تماس و تهدید های آقای …. بعد از شهرستان شدن گراش فراموش نکرده ایم
محمد رضا محسن زاده
۲۹ فروردین ۱۳۹۲
اقای جعفر پور
شما خب با کلمات بازی می کنید
شما ای که دم از قانون و مصوبه سال ۸۸ می زنید می شه بگین دلیل جدا شدن اوز و بیرم از گراش چه بود?!