بستن

نفس تازه از پنج دریچه‌ی هنر

 هفت‌برکه – عزیز نوبهار: شرایط یک سال گذشته جهان به گونه‌ای بود که همه چیز در ایستگاه کرونا متوقف شد. کرونا تنها بر شرایط اقتصادی و اجتماعی اثر نگذاشت، بلکه احوالات شخصی ما را نیز تحت تاثیر قرار داد و دگرگون کرد. بسیاری از ما این بیماری را تجربه کردیم و بهبود یافتیم، و برخی دیگر، ما را با انبوهی از اندوه در این جهان پرآشوب تنها گذاشتند. همه‌گیری بیماری کرونا به ما اثبات کرد که انسان‌ها بیش از آنچه فکر می‌کنیم به یکدیگر وابسته هستند. حالا بعد از گذشت یک سال، عمیقا جای خالی جشن‌ها، عروسی‌ها، دورهمی‌ها و حتی عزاداری‌ها را احساس می‌کنیم. با این حال جای یک چیز در این یک سال بیشتر از همه خالی بود: هنر و برنامه‌های فرهنگی بزرگترین غایب سال کرونایی بود اما رویدادهای دو ماه اخیر توانست جای خالی فرهنگ را برای سال گذشته پر کند.

پنج رویداد فرهنگی گراش در ماه گذشته را با هم مرور می‌کنیم:

یازده بهمن هشتاد و هشت روزی بود که چند دهه تلاش و پیگیری مردم و مسئولین به ثمر نشست و دست آخر گراش شهرستان شد و مردم را به شور و شوق واداشت. از این رو برای پاسداشت آن همه تلاش و یادآوری این مسئله مهم به جوان‌تر‌ها، لازم است تا مراسم روز گراش به فراموشی سپرده نشود. در چند سال اخیر با برگزاری مراسم‌هایی این روز را جشن می‌گرفتیم اما کرونا موجب شده بود امسال مجالی برای جمع شدن گراشی‌ها نباشد. اقدام خلاقانه‌ی جمعی از هنرمندان شهرستان در برگزاری نمایشگاه و مسابقه عکاسی روز گراش توانست بار این روز را یدک بکشد. این جشنواره دو دست‌آورد مهم داشت. اول، تعداد زیاد عکسان جوان و نوجوان همشهری که از این پس نام آنان را بیشتر خواهیم شنید؛ و دوم، آرشیوی از تصاویر هنرمندانه‌ی عکاسان از چهره‌ی امروز گراش.

رویداد دیگری که در این چند ماه توجه نویسنده را جلب کرده بود، برگزاری نمایشگاه خط استاد قنبرپور است. استاد قنبرپور یکی از هنرمندان همشهری ماست که شاید بسیاری از اهالی او را نشناسند اما قطعا از دیدن آثار او به وجد خواهند آمد. شاید به نظر برسد امروزه با گسترش صنعت چاپ و گرافیک، اهمیت خطاطی کاهش یافته است اما در واقع این اتفاق موجب تقویت جنبه هنری خط شده است، چرا که از این پس خطاطی نه برای پارچه‌نویسی تبریک و تسلیت بلکه به عنوان یک هنر اصیل ایرانی برجسته‌تر خواهد شد.

سومین برنامه‌ی فرهنگی اخیر گراش، رونمایی از دو جلد کتاب شعر به کوشش مصطفی کارگر، شاعر همشهری ماست: مجموعه شعر «آ»، شامل آثار ۱۵ شاعر گراشی در حوزه ادبیات دفاع مقدس و پایداری؛ و مجموعه شعر «تن‌ها» اثر خود کارگر. در سال‌های اخیر میل شاعران، نویسندگان و پژوهشگران گراشی به انتشار آثار مکتوب بیشتر شده است و این از هر جهت اهمیت دارد. هرچند افزایش آثار مکتوب باید با افزایش مطالعه در جامعه نیز همراه باشد تا موثر واقع شود؛ اما نفس مکتوب شدن آثار گراشی‌ها مهم است چون در آینده بخشی از تاریخ ادبیات شهر و منطقه خواهد شد.

نمایشگاه عکس تدفین شهید گمنام در گراش، یکی دیگر از رویدادهای فرهنگی شهر بود. شهیدی که در بهمن‌ماه مهمان ابدی گراش و دانشگاه علوم پزشکی شد تا یادآور رشادت‌های رزمندگان همشهری در سال‌های دفاع مقدس باشد. اقدام گروه خادم الشهدا و همراهی هنرمندان در برگزاری این نمایشگاه و تقدیر از عکاسان آن مراسم، یک جنبه‌ی تاریخی نیز دارد. برگزاری این رویداد موجب شد تصاویر خارق‌العاده‌ای از ارادت مردم گراش به شهدا برای آینده باقی بماند. تصاویری که برخی از آنها در نمایشگاه به نمایش درآمد.

اجرای تئاتر «آخرین نامه» به کارگردانی علی فخری – فخر تئاتر گراش- و بازی درخشان بازیگران همشهری، آخرین قطعه پازل بازی هنرمندان در چند ماهه اخیر بود. «آخرین نامه» بیشتر به دغدغه‌های فکری و ذهنی رزمندگان می‌پردازد، رزمندگانی که از قومیت‌های مختلف و با انگیزه‌های متفاوت درگیر جنگ شده‌اند. از فرماندهی که برای فرار از بیکاری و دوری از سرزنش‌های همسرش به جبهه آمده، تا سربازی که فقط برای اجرای شرط ازدواج علی‌رغم فرار سربازی و نوجوان پانزده‌ساله‌ای که با عشق به وطن و داوطلبانه به مرزها‌ آمده است. برای من که که در جبهه‌های کردستان و مهران حضور داشته‌ام، این تئاتر و دیالوگ‌های آن ملموس و قابل درک بود.

هرچند در شهر ما به ندرت شاهد اجرای تئاتر و دیگر نمایش‌های صحنه‌ای هستیم اما استقبال مردم از تئاترهای هنرمندان بومی نشان دهنده علاقه‌ی مردم شهر به این حوزه است. تئاتر «آخرین نامه»‌، عاشقانه‌ای جنگی با چاشنی طنز بود که اگر در شرایط عادی اجرا می‌شد مورد استقبال مردم قرار می‌گرفت. همچنان که اثر پیشین این کارگردان، «قهوه قجری» نیز مورد پسند تماشاگران قرار گرفت.

این رویدادها در سالی که گذشت موجب شد کمی از حال و هوای کرونایی دور شویم. در واقع در سال بی‌شوقی به کمک هنرمندان ذوق کردیم. حالا به خوبی معنی این بیت از حکیم طوس را می‌فهمیم که:

هنر بهتر از گوهر پایدار

هنرمند باید تن شهریار

کارشناس علوم اجتماعی

1 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 نظر
scroll to top