هفت‌برکه: چرخ مینی‌بوس آن‌ها ده ماه است در ایستگاه کرونا متوقف مانده است. در نبودن بیمه بیکاری و هیچ حمایتی، رانندگان مینی‌بوس در این ماه‌ها سعی کرده‌اند تا برگشتن اوضاع به روال عادی، با شغل‌های مختلف چرخ زندگی‌شان را بچرخانند.

به گزارش شیدا شرقی از هفت‌برکه از ابتدای اسفندماه ۹۸ با شیوع ویروس کرونا در سراسر کشور و آغاز روزهای قرنطینه علاوه بر تعطیلی‌های مقطعی مشاغل و صنف‌های مختلف مدارس و دانشگاه‌ها نیز تعطیل و کلاس‌ها به صورت آنلاین برگزار می‌شود، شهرستان گراش هم از این تعطیلی بی نصیب نبوده و با ادامه‌دار بودن این تعطیلی‌ها رانندگان سرویس مدارس از جمله مشاغلی بودند که همگی بیکار شدند.

به مناسبت ۲۶ آذر روز حمل و نقل به سراغ رانندگان سرویس رفتیم و از آن‌‌ها پرسیدیم بعد از بیکاری چه کار می‌کنند؟ رانندگان ۱۱ مینی‌بوس و سرویس مدرسه امسال مجبور به فروش خودرو خود شده‌اند و این بخشی از دردسرهای رانندگان سرویس است.

MiniBus

خسروی: بیمه‌ها پول می‌گیرند ولی پول نمی‌دهند.

محمد خسروی راننده مینی‌بوس مدارس گراش در خصوص تعطیلی مدارس گفت: «از ابتدای اسفندماه ۹۸ که دیگر مدارس تعطیل شد ما هم بیکار شدیم، به تازگی در تاکسی درون شهری مشغول به کار هستم. اسمش را نمی‌شود منبع درآمد ثابت گذاشت ولی خوب بیکار بودم و با این اوضاع اقتصادی و شیوع بیشتر کرونا چاره دیگری هم نداشتم.»

خسروی با اشاره به این که بیمه بیکاری شامل رانندگان مینی‌بوس نشد افزود: «حق بیمه‌ها افزایش پیدا کرده و اتفاقا چندماه هم هست که بخاطر همین افزایش و نداشتن منبع درآمد حق بیمه را پرداخت نکرده‌ام. بیمه تامین اجتماعی پول را می‌گیرد ولی برای دادن خدمات شانه خالی می‌کند. هیچ ارگان دیگری هم نیست که از ما رانندگان حمایتی داشته باشد و فقط فشار دولت و فشار اقتصادی را تحمل می‌کنیم. از هر کدام از همکاران پرس و جو کردیم بیمه بیکاری شامل‌شان نشده است.»

مهروری: یکی از دو مینی‌بوسم را فروختم

مهدی مهروری، دیگر راننده مینی‌بوس در شهرستان گراش با بیان این که بیکاری باعث شد مینی‌بوسم را بفروشم گفت: «من دوتا مینی‌بوس داشتم که با تعطیل شدن مدارس و بیکار شدنم یکی را فروختم و تا امروز از آن برای هزینه‌هایم استفاده می‌کنم که اگر این وضعیت ادامه داشته باشد مجبورم مینی‌بوس بعدی را هم بفروشم چون بیمه بیکاری شامل ما نشد.»

مهروری با بیان اینکه اکثر رانندگان مینی‌بوس‌شان را با ضرر فروخته‌اند گفت: «فقط من نیستم که مینی‌بوسم را فروختم، اکثرا همکاران و رانندگان سرویس‌های مدارس مینی‌بوس‌هایشان را فروختند، چون بیکار گوشه‌ای پارک هست و هفتگی استارتی می‌زنیم که ماشین از کار نیفتد. من ۱۳ سال است که راننده سرویس مدارس هستم ولی با این روند طولانی و بیکار بودن و اوضاع اقتصادی بهترین راه فروش‌اش بود.»

تمیز: با تعطیل شدن مدارس به شغل جدیدی روی آوردم

خلیل تمیز، که این روزها در شغل جدیدش مشغول به کار است می‌گوید: «به محض اینکه کرونا شیوع و قرنطینه‌ها آغاز شد با تعطیل شدن مدارس من یک باب مغازه در خیابان درمانگاه برای مرغ‌فروشی اجاره کردم و کارم را آغاز کردم. تا قبل از این اتفاقات شغل دومی نداشتم و فقط راننده سرویس مدارس بودم اما خوب با این تعطیلی‌های پی‌درپی و اوضاع اقتصادی به شغل دیگری روی آوردم. چون بیمه تامین اجتماعی نداشتم و اگرم داشتم بیمه بیکاری تعلق نمی‌گرفت چون باید با تایید سازمان حمل و نقل شرایط خاص خودش را داشت. من ۹ سال است راننده سرویس مدارس و خط واحد بودم که الان همان خط واحد را هم نداریم بعد مدتی جمع شد.»

تمیز با اشاره به اینکه اوضاع اقتصادی به همه اقشار جامعه فشار آورده است افزود: «حتی در همین مرغ فروشی هم روزهای اول اوضاع خیلی بهتر بود ولی الان درآمد به یک چهارم رسیده است، چون قیمت‌ها افزایش و توان خرید مردم کاهش پیدا کرده است. من هنوز مینی‌بوس خودم را نفروخته‌ام اما قصد فروشش را دارم و برای فروش آگهی داده‌ام اما مشتری مناسب ندارد، چون با تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها مینی‌بوس دیگر کاربردی برای خریدار ندارد و همه توقع دارند زیر قیمت بفروشیم که خیلی از همکاران مجبور به این کار شدند ولی من هنوز نفروخته‌ام. ما هیچ حمایتی از سازمان حمل و نقل و اداره آموزش و پرورش نشدیم، اگر یک دقیقه سرویس یکی از مدارس دیر می‌شد اداره سریع شاکی می‌شد ولی در این مدت هیچ حمایتی یا حتی پرس‌جویی از اوضاع ما نداشتند. سازمان حمل و نقل در شروع سال تحصیلی کلی جلسه و شرط و شروط برایمان گذاشت ولی الان هیچ حمایتی از ما ندارد.»

خبازی: قبلا هم من در تاکسی درون شهری کار می‌کردم

حمید خبازی که راننده سرویس دانشگاه‌های اوز و لار است در خصوص تعطیلی دانشگاه‌ها می‌گوید: «۱۶ سال است راننده سرویس دانشگاه‌های لار و اوز هستم و در کنارش راننده تاکسی هم بودم، وقتی مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شد من مینی‌بوسم را فروختم و کارم در تاکسی تلفنی را ادامه دادم. اگر روزی هم دانشگاه‌ها باز شود می‌روم دوباره مینی‌بوس می‌خرم.»