هفتبرکه – حسین عالمی*: شوراهای اسلامی شهر و روستا با هدف نزدیکتر شدن مردم به نهادهای تصمیمساز و به نوعی مردمی شدن تصمیمگیریهای شهری شکل گرفت اما این هدف بزرگ در پنجمین تجربه در شهر گراش، دچار وضعیتی شد که خاطرات تلخی از این ایام در ذهن شهروندان گراشی باقی گذاشت. بروز برخی مشکلات و تنشهای پیدرپی در شورای شهر پنجم، به تنها کارنامهی این شورا تبدیل شده و چیزی جز کشمکش سیاسی، باندبازی و جناحبندی از این شورا در اذهان مردم گراش باقی نمانده است.
موضوعی که به میراث تلخ شورای شهر پنجم تبدیل شده، ایجاد حس یأس و بدبینی نسبت به شوراهای اسلامی شهر و روستاست که قطعا تبعات آن در ادوار آیندهی شورای شهر هم مشاهده خواهد شد. مردم گراش به دنبال شیوه عملکرد شورای شهر پنجم در گراش و بیهدف شدن شورا، هزینهی سنگینی را پرداخت کردند.
اتفاقاتی که در این شورای شهر به وقوع پیوست، تنها یک دلیل داشت و آن هم تغییر اولویتهای شهر و مردم بود. عملکرد اعضای شورای شهر پنجم به شیوهای بود که شورای اسلامی شهر را از یک نهاد اجتماعی تبدیل به یک باشگاه عرض اندام و قدرت کرد. اعضای شورای شهر پنجم همزمان با ورودشان به این شورا شروع کردند به وزنکشی و ایجاد چالشهای بیخاصیت. این رویه باعث شد اولویتهای مردم به عنوان اولویتهای اجتماعی مطرح نباشد و پای اولویتهای قدرت به صحن شورا باز شود.
البته این موضوع به همینجا ختم نشد و درگیریها و اختلافات اعضای شورای شهر پنجم باعث دامن زدن به یک سری موضوعات دیگر هم شد، مانند اینکه گروههای سیاسی خارج از شورا هم دعواهای خود را وارد شورا کردند و عملاً اختلافات گروههای خارج از شورا به صحن شورای شهر پنجم کشیده شد.
بروز مشکلات این چنینی آن هم به صورت مکرر و چالشها و تنشهای بیخاصیت در شورای شهر گراش، کار را تا جایی پیش برد که استانداری برای انحلال شورای شهر گراش تصمیمگیری کرد و انحلال شورای شهر، خاطرهی تلخی را در حافظه سیاسی و تاریخی شهروندان باقی گذاشت.
این در حالی است که با وجود چنین کارنامهای برای شورای شهر پنجم، هنوز برخی از اعضای آن شورا از عملکرد خود دفاع میکنند و شورای شهر پنجم را نماد اقتدار مردمی معرفی میکنند که توانسته است حدود اختیارات شهرداری گراش را کنترل و تحولی بزرگ را در شهر ایجاد کند! در پاسخ به این ادعا باید عنوان کرد که انحلال شورای شهر، خود گویایِ کیفیتِ ادارهی شورای شهر و عملکرد اعضای آن است. یعنی بروندادِ تمامی تصمیمگیریها و سیاستگذاریهایی که برای ادارهی شهر و غلبه بر مشکلات شهروندان اندیشیده شد، چیزی جز انحلال شورا نبود.
چنین نتیجهی روشنی، جایی برای بالیدن اعضای شورای شهر پنجم به سوابق خود باقی نمیگذارد. بهعلاوه اینکه یکی از تصمیمات سؤالبرانگیزی که در دوران شورای شهر پنجم توسط اعضا گرفته شد، دربارهی شیوه ادارهی شهرداری بود که به هیچ عنوان نمیتوان نام آن را خدمت به مردم گذاشت.
بر اساس آنچه در جریان کشمکشهای اعضای شورای شهر پنجم اتفاق افتاد، به نظر بنده انحلال شورای شهر گراش خود گویای همهی واقعیتهای این دوره است و نقش برخی افراد در این تصمیمگیری پررنگتر از دیگران بوده است. به هر حال دوران شورای شهر پنجم گذشت و موضوعی که این روزها از اهمیت بالایی برخوردار است، درس آموختن از شیوه عملکرد و اداره آن شوراست تا چنین تجربهای دیگر تکرار نشود.
اشکال عمده و اساسی شورای شهر پنجم، سیاستزدگی و تمرکز بر مقوله قدرت بود؛ در حالی که شورای شهر یک نهاد غیر سیاسی به شمار میآید و طبیعی است که مردم هیچگاه از روند سیاسی شدن شوراهای شهر و روستا راضی نخواهند بود و از آنجا که بالاترین و باارزشترین سرمایه نظام جمهوری اسلامی ایران مردم هستند، باید با شناخت افراد و گروههایی که قصد ایجاد تنش و فتنهانگیزی در شورای شهر دارند، مانع از فعالیت آنها شد و به هیچعنوان اجازه نداد که تجربهی ایجاد تزلزل در مدیریت شهری -که نقطه ضعف و عامل انحلال شورای شهر پنجم بود- دوباره تکرار شود.
* کارشناس ارشد مدیریت
محسنی
۱۵ تیر ۱۳۹۹
از قدیم گفته اند «هر وقت جلو ضرر بگیری نفع است»
اگر شورا زودتر از اینها منحل می شد بیشتر به نفع شهر بود
گراشی
۱۵ تیر ۱۳۹۹
باید افراد این شورا که منحل شد رو برای همیشه از حضور در کاندید انتخابات شهری شدن و هر سِمَتی که مربوط به شهره کنار گذاشت شاید درس عبرتی بگیرن که نباید نتیجه اعتماد این شهر رو اینطوری میدادن
امیرحسین
۱۵ تیر ۱۳۹۹
صد شکر که این شورا رفت.
شهروند
۱۵ تیر ۱۳۹۹
متاسفانه مردم گراش چوب بی تدبیری خود می خورند. عقلشان در چشمشان هست در انتخابشان به جای توجه به تعهد و تدبیر و سابقه مدیریتی به عوامل ظاهری توجه میکنند.
بنیامین
۱۵ تیر ۱۳۹۹
عملکرد اعضا باقی مانده که مث …..به صندلی چسپیده بودن
پورشمسی
۱۵ تیر ۱۳۹۹
این شورا مبتنی بر رانت اقتصادی ،زمین و مالی شکل گرفت و اختلافات هم ریشه در این قضیه داشت . اصلا بحث سیاسی نه مطرح بود و نه اینها سیاسی بودند.
بلکه پیگیری منافع شخصی و غفلت از منافع عامه مردم و شهر، عامل تفرقه و استعفاء اعضای شورا و در نهایت انحلال شورا بود