هفت برکه (گریشنا):«جمع آوری، آوانگاری و تحلیل اسطوره‌ای بخشی از قصه‌های عامیانه گراش» عنوان پایان‌نامه‌ای است که زهرا خوشابی‌زاده،کارشناس ارشد ادبیات از آن دفاع کرد و پذیرفته شد.

payannameh4

به گزارش هفت برکه دوم اسفند روز بزرگداشت زبان مادری زمان مناسبی برای گفت‌وگو با زهرا خوشابی‌زاده بود تا از این طریق پایان‌نامه‌اش را که در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۹۴ در دانشگاه هرمزگان و در حضور داوران  از آن دفاع کرد را به ما معرفی کند. این پایان نامه به صورت کتاب نیز عرضه خواهد شد. دکتر زهرا انصاری استاد راهنما و دکتر حشمت الله آذرمکان استاد مشاور خوشابی‌زاده برای نگارش این پژوهش بوده است و دکتر مهدی دهرامی به عنوان داور خارجی و دکتر اسدالله نوروزی به عنوان داور داخلی این پایان‌نامه را داوری کرده‌اند.

خوشابی‌زاده در چکیده پژوهش خود نوشته است:«جمع آوری و ثبت فرهنگ عامه، یکی از موضوعات مهم در امر نگهداری و پاسداشت پیشینۀ یک ملت محسوب می‌شود. از مصادیق فرهنگ عامه، ادبیات عامه و قصّه‌های عامیانه است. این پژوهش می‌کوشد به منظور نگهداری و ثبت بخشی از فرهنگ عامه، جمع آوری، آوانگاری و تحلیل اسطوره‌ای بخشی از قصّه‌های عامیانۀ شهر گراش را مد نظر قرار دهد.»

او در ادامه توضیح می‌دهد:« این تحقیق مشتمل بر پنج فصل است. در فصل اوّل کلیات و مقدمۀ کار آمده است. در فصل دوّم، محقق کوشیده است ارتباط قصّه‌های عامیانه و اساطیر را با استفاده از نظرات پژوهشگران بیان کند. در فصل سوم، آوانگاری و برگردان فارسی پانزده قصّۀ عامیانۀ گراش از طریق رایج‌ترین رسم الخط آوانگاری، در دستور کار قرار گرفته است. در فصل چهارم، پژوهشگر با جستجو در اساطیر یونان، روم، بین النهرین، هند و… به تحلیل اسطوره‌ای پانزده قصّۀ مذکور، پرداخته است و فصل پنجم، مشتمل بر نتیجه گیری است.»

او با اشاره به این موضوع که برای انجام این پژوهش، ابتدا به روش میدانی، پانزده قصّۀ گراش از زبان پیرزنان ضبط شده، سپس با روش کتابخانه‌ای، به آوانگاری و تحلیل اسطوره‌ای آن‌ها پرداخته شده است، گفت:«در بررسی این پژوهش معلوم شد، همه قصّه‌های تحقیق، قابل بازخوانی با آیین تشرف هستند. برخی قصّه‌های گراش، شباهت گسترده‌ای با الگوهای آیین مذکور دارند. از میان پانزده قصّه این پژوهش، شش قصّه، بیشترین شباهت و سه قصّه، کمترین شباهت را با آیین تشرف دارند. در تحلیل اسطوره‌ای قصّه‌ها، مشخص شد درونمایه‌های اسطوره‌ای شهر گراش بیشترین شباهت، با بن‌مایه‌های اساطیری یونان و روم دارند. درونمایه ارتباط دختر، آب و رودخانه یکی از پربسامدترین درونمایه‌های اساطیری در قصّه‌های این شهر است، به گونه‌ای که ۹ قصّه، از این درون‌مایه بهره می‌برند.»

خوشابی‌زاده با بیان این که ۳ ترم برای نوشتن این پایان‌نامه وقت گذاشته است، ادامه داد:«زمانی که موضوع پایان نامه از سوی خانم دکتر انصاری که خود اهل گراش است به من پیشنهاد شد، دید درستی از موضوعات فولکوریک و اساطیری نداشتم. با مطالعه کتاب‌های این حوزه خصوصاً سخنان بزرگان و پژوهشگران عرصه فرهنگ عامه، ادامه روند تحقیقات برایم شیرین شد. جایی صادق هدایت می گوید: فرهنگ عامه پایه و شالوده تمامی هنرهای زیبای دنیاست. با این دیدگاه، تابستان سال ۹۳ جمع آوری و ضبط ۵۵ قصه از زبان گویشوران گراش را آغاز کردم و از این میان، تعداد ۱۵ قصه انتخاب شد پس از آوانگاری قصه‌های مذکور در بخشی جداگانه، پژوهشی با عنوان تحلیل اسطوره‌ای بر روی آن انجام شد. در ۳ اسفند ۹۴ به زعم تمام داوران، پایان نامه مذکور مشتمل بر دو پایان نامه و کاری بسیار ارزشمند معرفی شد.»

او هدف از این پژوهش را عنوان می‌کند و می‌گوید:«قصّه‌های عامیانه که قبل از اختراع تلویزیون و رادیو از زبان مادربزرگان برای بچه‌ها روایت می‌شد، بارزترین نمود فرهنگ و به تبع آن ادبیات عامیانه محسوب می‌شود. قصّه‌ها، افکاری را بازگو می‌کنند؛ صادق هدایت می‌گوید: «همین قبیل افکار است که همۀ مذاهب را می‌پروراند و از آن‌ها نگهداری می‌کند.» این پژوهش با عنوان «جمع آوری، آوانگاری و تحلیل اسطوره‌ای بخشی از قصّه‌های عامیانۀ گراش» به منظور حفظ و صیانت از فرهنگ و ادبیات بومی و محلی شهر گراش و در راستای حفظ فرهنگ محلی ایران صورت گرفت.»

 

payannameh2