گریشنا: زبان مخفی، یکی از گونه های زبانی است که در بین یک طیف کاربرد دارد. نخستین بار سارقان فرانسوی ، برای در رفتن از دست قانون و پلیس این گونه ی زبانی را بین خودشان رواج دادند. در ایران نیز بین جوانان تحصیل کرده و نیز کسانی که می خواهند از دست پلیس فرار کنند چنین گویشی را  بین خود باب کردند. این اصطلاحات به مرور شیوع پیدا می کند و گاه نیز همه گیر می شود.مجتبی سراجی اصطلاحاتی از اینترنت و کامپیوتر را در بین جوانان گراشی،  احصا کرده است. بخوانید


 لول: صوتی که برای ابراز بامزه یا خنده‌دار بودن چیزی استفاده می‌شود. گاهی به طعنه و برای ابراز بی‌مزه بودن هم کاربرد دارد.

این صوت، در واقع همانlol  انگلیسی است که مخفف Laugh Out Loud است، یعنی «خنده به صدای بلند»، و در چت‌های اینترنتی زیاد به کار می‌رود. مثال:

یکی از کارگرا داشت برای دوست‌ام یه جک تعریف می‌کرد که خیلی هم خنده‌دار نبود. واسه همین دوست‌ام آخرش گفت «لول»!

ببین! وقتی یه نفر یه چیز ضایعی میگه، یا دری‌وری میگه، واسه این که روش‌ رو کم کنی و ضایع‌اش کنی، بهش میگی «لول»!

ماخ: مخفف «مُردَم از خنده».

در واقع همان فارسی‌شده‌ی کلمه‌ی « مردم از خنده » است، و باز هم از اصطلاحات پرکاربرد در چت است. مثال:

یکی عکس خودشو میزاره توی نت. یه کمی مسخره شده. یارو میاد میگه «ماخ»!

دایوِرت‌اُش بُکُو: (بفرست‌اش طرف یکی دیگه، حواله‌اش کن، بی‌خیال‌اش شو)

یکی از قابلیت‌های تلفن‌ها و گوشی‌های همراه، انتقال مکالمه است که به انگلیسی می‌شود «دایوِرت» (divert). وقتی کسی از این قابلیت استفاده می‌کند، هر تماسی با او گرفته می‌شود را به شماره‌ی دیگری حواله می‌دهد. این اصطلاح با یک جوک وارد گفت‌وگوهای روزمره شد و خیلی زود فراگیر شد. مثال:

داشتم با دوست‌ام درباره‌ی نق زدن‌های هم‌اتاقی‌ام حرف می‌زدم، که برگشت بهم گفت «ای بابا! دایورت‌اش بکو اِچِه»!

طرف داره با یکی دعوا می‌کنه، ولی هر کاری می‌کنه زورش بهش نمی‌رسه. یکی دیگه میاد می‌گه، «دایورتش بکو تا حسابُ‌ش بِرَسَم».

اَلَه اِکَدَه کامِنت مَدِه: (این‌قدر نظر نده، کسی از تو نظر نخواست)

کلمه‌ی Comment که به «دیدگاه» یا «نظر» ترجمه می‌شود، در فروم‌ها و شبکه‌های اجتماعی اینرنتی استفاده‌ی گسترده‌ای دارد. این اصطلاح معمولا برای کنف کردن نفر مقابل به کار برده می‌شود. مثال:

علی: نادر! مَئزِ چه دِش بازی تُنِکه؟

باقر: خاب اَدَنِن که اباخِن!

نادر: اَلَه اِکَدَه کامِنت مَدِه!

هَنگ اُشکِه: (قاطی کرد؛ ذهن‌اش کار نمی‌کند)

Hang کردن اصطلاحی کامپیوتری است که وقتی یک یا چند برنامه در سیستم تداخل پیدا می‌کنند و سیستم قادر به انجام هیچ کاری نیست استفاده می‌شود. معمولا در این حالت سیستم را ری‌استارت می‌کنند (یک لحظه خاموش و روشن می‌کنند). این اصطلاح وقتی استفاده می‌شود که کسی به خاطر شنیدن یک خبر غیرمنتظره، دیدن یک صحنه عجیب، یا … برای چند لحظه قادر به انجام هیچ حرکتی نیست. مثال:

علی: باقر! بیا کارنومه‌ات واسه. کَبیل بُسِّش!

باقر: …

نادر: اَلَه که هنگ اُشکه!