هفت‌برکه : ۱۷ آبان به مناسبت کشف اشعه ایکس به نام روز رادیولوژی شناخته می‌شود. شاخه‌ای در پزشکی که فناوری‌های جدید نقش اصلی را در آن دارد. سال گذشته در روز پرتونگاری به سراغ بخش پرتونگاری بیمارستان گراش رفتیم. امسال پای صحبت دکتر منوچهر حیدری باسابقه‌ترین متخصص گراشی رادیولوژی نشستیم. 

گفت وگو با دکتر حیدری در مطب او در ساختمان سیمرغ نزدیک ۳ ساعت به درازا کشید. تلاش‌های منوچهر حیدری برای رسیدن به رشته پزشکی و تخصص رادیولوژی بخش اول این گفتگو بود. در بخش دوم هم دکتر حیدری از دستگاه‌های مختلف پرتونگاری و وضعیت خدمات پزشکی و تشخیصی در گراش صحبت کرد.

دکتر منوچهر حیدری معتقد است بر خلاف باور عمومی رشته رادیولوژی یک رشته سخت و پردردسر است و البته گراش در زمینه دستگاه‌های تشخیصی و پرتونگاری با وجود دستگاه‌های پیشرفته یکی از قطب‌های پزشکی ایران است.

DrManoochehr

مسیر پر‌تلاش دکتر حیدری در راه علم و ورزش

هفت‌برکه: کمی از دوران تحصیل‌تان در گراش و دبی بگویید؛ چه مسیری را در درس و فعالیت‌های ورزشی‌تان طی کردید و چه چیزهایی برایتان در آن سال‌ها مهم‌تر بود؟

بعد از پایان دوره‌های ابتدایی و راهنمایی در دبیرستان سعادت شهرستان گراش، برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع متوسطه به دبی رفتم و در رشته‌ی تجربی مدرسه‌ی ایرانیان آن شهر مشغول شدم. در آن دوران، همیشه تلاش می‌کردم درسم را جدی بگیرم البته سطح درسی‌ام متوسط بود. زمانی‌که در گراش پینگ‌پنگ بازی می‌کردم، به سطح حرفه‌ای نرسیده بودم، اما در فوتبال در محله خودم یک تیم تشکیل داده و آن را مدیریت می‌کردم. در دبی هم فعالیت‌های ورزشی، به‌ویژه فوتبال و پینگ‌پنگ در مدرسه ، برایم اهمیت زیادی داشتند و بخش پررنگی از روزهایم را تشکیل می‌دادند.

در گراش به همراه احمد خدمتی و علی‌اصغر سروش در مسابقات استانی پینگ‌پنگ شرکت می‌کردیم. گرچه همیشه رتبه کسب می‌کردم، اما رتبه‌ام معمولاً پس از احمد و علی‌اصغر قرار می‌گرفت. حسین درویشی هم از هم‌‌دوره‌ای‌های من در آن زمان بود. والیبال را هم در حد مراحل مقدماتی دنبال می‌کردم. اما با مهاجرت به دبی، به سبب سنگینی کار، فعالیت‌های ورزشی‌ام بسیار کم‌رنگ شد و تمرکزم را کاملاً روی درس گذاشتم.

در دبی هر طور که بود سال اول دبیرستانم خیلی معمولی به پایان رسید. اما از آن سال به بعد، خیلی تلاش کردم و یادم است که سال سوم دبیرستان رتبه اول کلاس خودمان شدم. سال چهارم دبیرستان هم رقیبانم فاصله زیادی با من داشتند. در هر حال، من با معدل ۱۹/۱۹ صدم دیپلم را گرفتم.

 

کنکور سخت دومرحله‌‌ای و ۱۶ ساعت مطالعه روزانه

هفت‌برکه: تجربه‌تان از کنکور سراسری در آن سال‌ها چطور بود؟ با توجه به شرایط رقابت، سهمیه‌ها و سختی آزمون، دوران آماده‌سازی و تلاش برای قبولی را چگونه پشت سر گذاشتید؟

آن زمان کنکور دادن خیلی سخت و دو مرحله ای بود، تازه جنگ تمام شده بود و سهمیه شهدا، جانبازان، رزمندگان و… خیلی زیاد بود. سال اول در کنکور قبول نشدم، رتبه ام هم بد نبود و تقریبا ۲۰۰۰ شده بود، اما این رتبه مناسب پزشکی نبود. آن زمان خانواده‌ام به گراش برگشتند و فقط من و پدرم در دبی ماندیم، به همین دلیل یک سال دیگر را در دبی مشغول درس خواندن برای کنکور شدم. تقریبا روزی ۱۵ الی ۱۶ ساعت مطالعه کنکوری داشتم.

در مرحله اول کنکور کل عمومی‌های چهار سال را امتحان می‌گرفتند و تخصصی‌های سال چهارم. در مرحله دوم هم تخصصی‌های چهار سال را امتحان می‌دادیم. در مرحله اول کنکور رتبه‌ام ۲۷۰ شد و انتظار رتبه‌ای به این خوبی را داشتم. در مرحله دوم هم از ۸ نفری که در سهمیه خودم در دانشگاه شیراز قبول شده بودند، رتبه سوم را به دست آوردم. الحمدلله سال ۱۳۷۳ در رشته پزشکی دانشگاه شیراز پذیرفته شدم.

تحصیل در دانشگاه شیراز برایمان ۷ ساله بود و اجازه نمی‌دادند که حتی کسی یک روز زودتر درسش را تمام کند. من هم مهرماه سال ۱۳۷۳ تحصیل را آغاز و در مهرماه سال ۱۳۸۰ از دانشگاه شیراز فارغ‌التحصیل شدم. بعد از آن چون سرباز بودم محل طرحم شهر بیرم بود که سال ۱۳۸۲ سربازی را تمام کردم.

علاقه فقط به چهار رشته تخصص

چرا بین اتمام دوره عمومی و آغاز تخصص، فاصله افتاد؟

از سال ۱۳۸۲ تا زمانی که دوره تخصصی‌ام را در شهر یزد شروع کرده بودم، فاصله ۷ ساله‌ای بود که من یک سال آن را در شیراز بودم که هم در یک درمانگاه کار می‌کردم و هم در کتابخانه بیمارستان نمازی درس می‌خواندم. تا سال ۱۳۸۳ الی سال ۱۳۸۴ دوبار برای دوره تخصصی آزمون دادم. هر دو بار برای دوره تخصصی نمره آوردم که می‌شد پزشک داخلی و یا جراحی قبول شوم. اما من چهار رشته رادیولوژی، ارتوپدی، چشم‌پزشکی و قلب را برای خودم در نظر گرفته بودم؛ فقط به این چهار رشته علاقه داشتم. اما من علاوه بر دادن آزمون در سال ۱۳۸۳ و سال ۱۳۸۴، در سال ۱۳۸۵ هم آزمون‌ دادم.

هفت‌برکه: فکر کنم مدتی هم برای تحصیل به ارمنستان رفتید؟

ببخشید که مجبورم این موضوع را در این مصاحبه مطرح کنم، اما هر سال این شایعه شنیده می‌شد که سوالات امتحانات به‌فروش می‌رسند. در آن دوره، خانم مرضیه وحید دستجردی در وزارتخانه مسئولیت داشتند که خوشبختانه، شجاعت به خرج دادند و آزمون را لغو کردند. به هر حال، من در آن آزمون‌ها شرکت می‌کردم و نمرات خوبی هم می‌گرفتم، اما قلباً آگاه بودم که این عرصه رقابت، عادلانه و جوانمردانه نیست.

از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۶ به عنوان پزشک خانواده در خفر فعالیت می‌کردم. در نهایت تصمیم گرفتم که از فرایندی استفاده کنم که نیازمند ریسک و شجاعت بود، چرا که این فرایند را باید در خارج از ایران انجام می‌دادم. خلاصه لیست وزارتخانه را چک کردم و دیدم که یک سری دانشگاه‌ها در اروپا هستند که اگر در آنجا درس بخوانم، خوب است اما زمانی که به ایران برمی‌گشتم، باید مجدد آزمون دوره تخصصی‌اش را می‌دادم تا سوادم چک شود که آدم باسوادی هستم یا خیر؛ در واقع باید در ایران دوره تکمیلی را می‌گذراندم. در دسترس‌ترین محل، یک دوره دوساله در ارمنستان بود.

در اواخر شهریورماه سال ۱۳۸۶ کار پزشکی‌ام در خفر را جمع و جور کردم و پذیرش دانشگاه ارمنستان را گرفتم. برای ورود به دانشگاه باید زبان انگلیسی‌ام خیلی خوب بود که آزمون دادم و خدا را شکر قبول شدم. از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۸۸ پروسه درس خواندن را در ارمنستان تمام کردم. درس خواندن در آنجا خوب بود، اما کیفیت ایران را نداشت. اما خودم می‌دانستم که من فقط می‌خواستم مسیر آزمون ورودی را دور بزنم، چون آزمونی که در ایران برگزار شد و من در آن شرکت کردم عادلانه نبود.

سطح آموزش پزشکی ایران خیلی بالاست

هفت‌برکه : با حضور در ایران دوره تخصص را دوباره از اول خواندید؟

من سال ۱۳۸۸ درسم را در ارمنستان تمام کردم و بعد از گرفتن مدرک به ایران بازگشتم. زمانی که مدرکم را به مسئولین مربوطه نشان دادم، گفتند که باید در ایران هم آزمون تخصصی بدهم. همان سال ۱۳۸۸ باز هم امتحان تخصصی دادم اما قبول نشدم و سال بعدش در مهر ماه سال ۱۳۸۹ در آزمون دستیاری با نمره ۳۸۶ نمره قبولی آوردم که نسبت به بقیه نمره‌ام خیلی بالاتر بود. خلاصه در دانشگاه یزد پذیرش گرفتم. قبل از آن وزارتخانه، من را به چند دانشگاه فرستاد تا ببینند سواد من در چه حدی است و بعد از ارزیابی‌هایشان‌ من را در سال دو نشاندند و من به وزارتخانه نامه زدم که مایل هستم در سال اول بنشینم تا از صفر، همان چیز‌هایی را که به افراد در خصوص رادیولوژی ایران یاد می‌دهند، را یاد بگیرم.

اولین متخصص بومی رادیولوژی در گراش

هفت‌برکه: بعد از تحصیل مستقیم آمدید گراش؟ شما اولین پزشک متخصص رادیولوژی گراش هستید؟

در مهر‌ماه سال ۱۳۸۹ در یزد کارم را شروع کردم و در مهرماه سال ۱۳۹۳ هم درسم تمام شد. خب خوشبختانه بعد از ۱۱ سال درس خواندن، همان سال منطقه خودمان شدیداً به تخصص رادیولوژی نیاز داشت. من هم که خیلی دوست داشتم در گراش به مردم خدمت کنم، به همین دلیل در مهرماه سال ۱۳۹۳ به گراش آمدم و تقریباً ۳ الی ۴ ماهی در بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهرستان گراش، مشغول به کار شدم. آن زمان من اولین متخصص رادیولوژی در گراش بودم. دکتر یوسف سعادت در خارج از کشور داشت هم رادیولوژی خوانده‌اند ولی بعد از حیطه پزشکی فاصله گرفتند. در منطقه خودمان دکتر قاسم عبدالهی در حوزه رادیولوژی تحصیل کرد که چهارماه بعد از من درسش تمام شد و در شیراز فعالیت خود را ادامه می‌دهد.

در بازگشت به گراش همان سال ۱۳۹۳ به دلیل این که مطب نداشتم کلاً در بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) گراش فعالیت می‌کردم. این تخصص آن‌قدر مهم بود و کمبود داشتیم که حتی من به بیمارستان شهر اوزهم  می‌رفتم و به مردم خدمت‌رسانی می‌کردم. یعنی می‌توانم بگویم که دو سال اول کارم، یک روز هم مرخصی نگرفتم. البته چرا فقط یک روز به خاطر کار اداری خیلی واجبی که داشتم، مرخصی گرفتم و به تهران رفتم.

هفت‌برکه : یعنی از سال ۱۳۷۳ تا سال ۱۳۹۳ که عنوان پزشک متخصص شاغل شدید ۲۰ سال طول کشید؟ زمان زیادی نیست؟

بله زمان خیلی زیادی است در واقع به دلیل مشکلات متعددی که قبلاً به آن اشاره کردم، از زمانی که فارغ‌التحصیل شدم تا زمانی که وارد بازار کار شدم، ۲۰ سال طول کشید. البته برای بسیاری از همکاران پزشک هم این مساله وجود دارد. بر خلاف رشته‌های دیگر که از زمان ورود به دانشگاه هم وارد بازار کار می‌شوند، دوره تحصیل پزشکی طولانی است و فرد در میانسالی تازه به درآمد می‌رسد.

هفت‌برکه: به جز بخش دولتی از کی کار در بخش خصوصی را شروع کردید؟

دقیقا  اول بهمن‌ماه سال ۱۳۹۳ که ام آر آی (MRI) شهرستان گراش افتتاح شد، من هم مطبم را همان تاریخ افتتاح کردم. تقریباً ۳ الی ۴سال فقط مشغول سونوگرافی بودم که بعد از چند سال دستگاه او پی جی (OPG) را در مطب قرار دادم. چنین دستگاه‌هایی خودش یک نوع سرمایه بود. یک سال بعد از افتتاح دستگاه او پی جی (OPG)، یعنی سال ۱۳۹۶ الی سال ۱۳۹۷، دستگاه‌های رادیولوژی را به مطب اضافه کردم.

معاونت درمان را به خاطر کمبود نیرو پذیرفتم

هفت‌برکه: علاوه بر فعالیت تخصصی رادیولوژی، شما سابقه  سرپرست معاونت درمان دانشکده علوم‌پزشکی گراش را هم دارید؟

به دلیل کمبود نیروی شدید در دانشکده علوم‌پزشکی شهرستان گراش، من از سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۳۹۸ تقریباً حدود ۱۸ماه به درخواست دکتر سید جواد محقق، معاون درمان دانشکده علوم پزشکی گراش، و دکتر احمد عبدالهی، جراح شناخته شده گراش، سابقه سرپرستی معاونت درمان دانشکده علوم‌پزشکی گراش را دارم.

هفت‌برکه : به جز این هم مسئولیت و فعالیت اجتماعی دیگری هم داشته‌اید؟

قبل از آن هم من با جمعیت هلال‌احمر گراش همکاری داشتم که به همین دلیل یک سفر زیارتی حج نصیبم شد که این سفر برای من خیلی با برکت بود. همچنین با بسیج درمانی شهر یزد به زابل می‌رفتیم و بیماران را به صورت رایگان ویزیت می‌کردیم. البته برای درمان افراد به تنگ بزرگ و ابوموسی، بیمارستان صحرای خنج و شهرهای دیگری هم رفته‌ام.

در یک جمع پزشک

به جز شما افراد پزشکان دیگری هم در خانواده دارید. بد نیست آن‌ها را هم معرفی کنید

در فامیل ما افراد خیلی زیادی هستند که در حیطه پزشکی درس خوانده‌اند. پسر خاله‌هایم همیشه برایم الگو بوده‌اند و من را تشویق می‌کردند که در رشته پزشکی تحصیل کنم. افرادی همچون دکتر عباس سعادت که دندانپزشک است، او اوایل به فیلیپین رفت تا در آنجا تحصیل کند و می‌توانم بگویم یکی از دندانپزشک‌های موفق است که سال‌ها در دبی مطب داشت. یا دکتر محمدحسین سعادت، در دوران تحصیل، دوره جراحی عمومی را هم به اتمام رساند، اما به دلیل درگیری با بیماری نتواست به این حرفه ادامه دهد. دکتر جواد سعادت هم مدرک فوق تخصص گوارش را دارد که در شهر فیلادلفیا ایالت متحده آمریکا است.

از دیگر اقوام ما میتوانم به دکتر جمال سعادت اشاره کنم که دندانپزشک است، دکتر علیرضا کیایی داروساز می‌باشد و دکتر بهنام ثابت هم داروساز است که در مشهد فعالیت می‌کند. دکتر بهمن ثابت هم پزشک خانواده است. پسر خاله دیگرم علی اسدی هم در حوزه فیزیوتراپی فعالیت داشت و البته الان تاجر موفقی در دبی است.

هفت‌برکه: حضور در این محیط در تصمیم‌گیری شما برای انتخاب رشته پزشکی موثر بوده است؟

محیطی که فرد در آن حضور دارد همیشه بر او تأثیر می‌گذارد. اما محیط به تنهایی کافی نیست؛ فرد باید تلاش و پشتکار هم داشته باشد.

تاریخچه پرتونگاری : از اشعه ایکس تا پزشکی هسته‌ای

با توجه به در پیش بودن روز رادیولوژی، درباره این رشته و دستگاه‌هایی مختلفی که برای تشخیص بیماری وجود دارد، توضیح می‌دهید؟

اگر بخواهم در یک جمع‌بندی کلی در رابطه با رادیولوژی صحبت کنم، باید توضیح بدهم که رادیولوژی یعنی پرتوشناسی تشخیصی. رادیولوژی بیشتر برای تشخیص بیماری‌ها و کمک به همه پزشکان از جمله جراح‌های داخلی و خارجی، مردان و زنان ساخته شده است. اما جدیداً در چند سال اخیر رادیولوژی وارد درمان هم شده است. این یعنی ما سعی می‌کنیم که مریض جراحی نشود و در عمل‌های کمتر تهاجمی، که آن را به عنوان رادیولوژی مداخله‌ای می‌شناسیم، کار را انجام دهیم. مثلاً نمونه‌برداری‌هایی از بدن انجام می‌دهیم بدون اینکه بدن باز شود، که گاهی هم این کار را با سونوگرافی انجام می‌دهیم. این شامل تیروئید، بافت پستان یا اگر توده‌ای در بدن یا کبد باشد، است که با دستگاه سونوگرافی آن را بررسی می‌کنیم که به آن رادیولوژی مداخله‌ای می‌گوییم.

اصل کار ما با رادیولوژی شروع شده است، که بعداً عکاسی از دندان هم رایج شد. پس از آن از سونوگرافی هم استفاده می‌شد که از امواج صوتی استفاده می‌کند. این کار عملاً هیچ نوع عارضه‌ای ندارد، در دسترس همه است و هزینه کمتری در بر می‌گیرد. بعد از سونوگرافی، کار ما با دستگاهی مثل سی‌تی اسکن است. سی‌تی اسکن با توجه به اینکه اشعه بیشتری دارد، دموگرافی کامپیوتری است که اطلاعات سه‌بعدی و دقیق‌تری از داخل شکم به ما می‌دهد؛ چرا که قسمت‌هایی از بدن که سونوگرافی قادر به دیدن آن نیست، سی‌تی اسکن به راحتی می‌تواند آن را نمایش دهد.

هفت‌برکه: دستگاه MRI در سال‌های اخیر زیاد استفاده می‌شود؟

دستگاه دیگری که داریم، دستگاه ام‌آر‌آی (MRI) است که از موج‌های مغناطیسی است و همانند سونوگرافی کاملاً بدون اشعه و بدون ضرر است که حتی می‌توان برای خانم‌های باردار هم استفاده کرد. ام‌آر‌آی (MRI) بیشتر قادر به دیدن بافت‌های نرم مثل ستون فقرات و مغز است. در حالی که استخوان، شکم و جاهایی از بدن که استخوان به آن نزدیک است با سی‌تی اسکن بهتر ارزیابی می‌شود.

گراش به جز پت‌اسکن همه دستگاه‌های پیشرفته را دارد

هفت‌برکه: پیشرفته‌ترین فناوری موجود کدام است؟

پِت‌اسکن دستگاه دیگری است که بین پزشک‌های هسته‌ای و رادیولوژی مشترک استفاده می‌شود و متاسفانه ما در گراش این دستگاه را نداریم. دستگاه پِت‌اسکن دستگاهی است که اگر یک بیماریی در دستگاه سی‌تی اسکن یا ام‌آر‌آی (MRI) مشخص نشد، با ماده تزریقی که به رگ انسان وارد می‌کند و سپس عکس‌برداری می‌کند، آن ماده هم در قسمتی که سرطان در بدن فرد قرار دارد جمع می‌شود. پزشک با دیدن آن عکس‌ها می‌تواند بفهمد که سرطان در چه قسمتی از بدن بیمار قرار دارد. در واقع پِت‌اسکن مخصوص شناسایی سرطان‌های مخفی است.

دستگاه رادیوتراپی که در بیمارستان گراش هم وجود دارد در حیطه تخصصی شماست؟

رادیوتراپی کار آنکولوژیست‌هاست. یعنی کار افرادی که تخصص رادیوتراپی را دارند، نه رادیولوژی. باید اضافه کنم که تخصص رادیولوژی و رادیوتراپی با هم متفاوت است. در رادیوتراپی از اشعه برای درمان استفاده می‌شود، مثل تومورهای خوش‌خیم در مغز که با رادیوتراپی آن تومور کوچک می‌شود و فرد بهبود می‌یابد.

کدامیک از دستگاه‌ها و خدمات را در مطب خودتان هم دارید؟

خدماتی که در مطب ارائه می‌شود با دستگاه‌های سونوگرافی، رادیولوژی (عکس دندان) و تراکم استخوان است و دستگاه ماموگرافی هم از دیگر دستگاه‌هایی است که به‌زودی در مطب در جهت پیشگیری از سرطان سینه و تشخیص بیماری‌های پستان، افتتاح خواهیم کرد. اما کار دستگاه‌های سی‌تی اسکن و ام‌آر‌آی (MRI) در بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) گراش انجام می‌شود. من به‌شخصه می‌توانم این دستگاه‌هایی که در بیمارستان است را به مطب بیاورم، اما نیاز به مجوز سطح بالاتر که با نام مرکز تصویربرداری شناخته می‌شود، دارد.

کار پزشک رادیولوژیست تفسیر عکس‌های پزشکی است

برای مردم گاهی تفاوت کارشناس رادیولوژی و متخصص رادیولوژی مشخص نیست. در این مورد هم توضیح می‌دهید؟

کارشناس رادیولوژی، یعنی کسی در دانشگاه چهار سال درس می‌خواند که تکنیک‌های گرفتن عکس رادیولوژی، سی‌تی اسکن، ماموگرافی و ام‌آر‌آی (MRI) به‌جز سونوگرافی را یاد بگیرد؛ که آن فرد در واقع تکنسین ستگاه‌های رادیولوژی است. اما متخصص رادیولوژی کسی است که حتماً باید هفت سال پزشکی عمومی را بخواند، بعد از آن چهار سال دیگر دوره تخصصی را بگذراند. در واقع کسی مثل من هفت سال پزشکی عمومی در دانشگاه شیراز بوده‌ام، همچنین دوره تخصصی چهارساله را در یزد گذراندم. در واقع تفاوت اصلی کارشناس رادیولوژی و متخصص رادیولوژی این است که کارشناس رادیولوژی عکس‌های لازم را می‌گیرد و ما به‌عنوان متخصص رادیولوژی آن عکس را تفسیر می‌کنیم.

هفت‌برکه : آیا به ادامه تحصیل علاقه دارید و به آن فکر می‌کنید؟

به ادامه تحصیل علاقه زیادی دارم. در یکی از دوره‌های دانشگاه تهران ثبت نام کرده‌ام که اگر خدا راضی باشد، بین ۶ الی ۹ ماه زمان می‌برد. در دوره فوق تخصص دیدن قلب جنین با دستگاه‌های مربوطه در هنگام بارداری مادر را آموزش می‌بینیم، فلوشیب‌ها معمولاً بین ۴ تا ۵ماهگی تشخیص داده می‌دهند که جنین مشکل قلب دارد یا خیر.

برایم مهم است مردم به خدمات پزشکی دسترسی داشته باشند

هفت‌برکه : یکی از موضوعات سوال برانگیز برای مردم تفاوت تعرفه رادیولوژی در بیمارستان و مطب‌های خصوصی است. دلیل آن چیست؟

دو نوع تعرفه هزینه برای رادیولوژی وجود دارد، یک بخش فنی و یک بخش حرفه‌ای. بخش فنی مربوط به هزینه‌های دستگاه است و بخش حرفه‌ای هزینه پزشک است. در بیمارستان دستگاه‌های دولتی است و تعرفه فنی ندارد و برای هزینه پزشک هم دولت یارانه زیادی پرداخت می‌کند و همین باعث بدهی بیمارستان‌ها هم شده است. در مطب هر دو این هزینه‌ها با بیمار است. البته تعرف بخش خصوص را هم را هم دولت اعلام می‌کند و پزشکان دخالت زیادی ندارند.

برای خود من مهم است که همه بتوانند از خدمات درمانی و تشخیصی استفاده کنند. من ماهی حداقل پنج روز در بیمارستان حضور دارم و کارهای لازم را انجام می‌دهم. البته تا سال گذشته ۱۴۰۳، من بین یک هفته تا ده روز در بیمارستان حضور داشتم که با اضافه شدن همکاران دیگر به‌تازگی به پنج روز تغییر پیدا کرده است.

هفت‌برکه: خیلی ها می‌گویند که رادیولوژی به نسبت، تخصص‌های دیگر پزشکی راحت‌تر است، آیا شما موافق این نظر هستید؟

حداقل ۱۵ سال است که در این حرفه هستم. این شغل بسیار پر استرس است. ممکن است نیمه‌شب یک مورد اورژانسی پیش بیاید و ما مجبور بشویم به بالین بیمار برویم و برایش سونوگرافی انجام بدهیم. تا شخصی وارد این شغل نشود نمی‌تواند اهمیت این رشته و سختی آن را درک کند.

رادیولوژی نقطه قوت علوم پزشکی گراش است

هفت‌برکه: با توجه به تلاشی که شهرستان گراش برای پیشرفت در قطب درمان منطقه بودن دارد،جایگاه رادیولوژی در نقشه درمان گراش کجاست؟

تلاش های زیادی برای رشد رشته رادیولوژی وجود دارد. فکر می‌کنم این پیشرفت بسیار خوب و قوی است. یکی از نکاتی که خیلی مهم است و باعث می‌شود که گراش بتواند به قطب درمان منطقه تبدیل بشود، یکی از دلایل آن وجود رادیولوژی قوی در گراش است. چرا که ما به جز دستگاه پِت اسکن سایر دستگاه‌های دیگر و امکانات را در گراش دارا هستیم. البته جراح‌های موفقی هم داریم که امکان تبدیل شدن گراش به قطب درمان منطقه را دوچندان می‌کند. ما حتی می‌توانیم توریسم درمانی حرفه‌ای تری را در گراش داشته باشیم. این دلایل قطعاً باعث می‌شود که گراش همچنان قطب درمان منطقه باشد.

هفت‌برکه : خود شما به فکر تاسیس مرکز پرتونگاری به صورت خصوصی نیستید؟

من به اتفاق همکارانم باید سعی کنیم مرکز پرتونگاری خصوصی را در شهرستان گراش راه‌اندازی بکنیم که نیازمند سرمایه بسیار سنگین است. مثلاً راه‌اندازی قسمت سی‌تی اسکن ۴۰ تا ۵۰ میلیارد تومان هزینه دارد و ام‌آرآی (MRI) هم حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد هزینه برمی‌دارد. اما هیچ چیزی غیرممکن نیست و ان‌شاءالله که در آینده با کمک خیرین این بخش را هم راه‌اندازی کنیم.

هفت‌برکه : و در پایان با همه خوبی‌ها و سختی‌ها، تحصیل در رشته رادیولوژی را به علاقه‌مندان توصیه می‌کنید؟

اگر ۱۷ آبان‌ماه به نام روز جهانی رادیولوژی نام‌گذاری شده است به دلیل کشف «پرتو ایکس» توسط رونتگن است. در واقع رشته رادیولوژی را دوست دارم و از کارم بسیار راضی‌ام. حداقل تا جایی که در توانم بوده است، به بیماران کمک کرده‌ام و می‌توانم بگویم که خیلی‌ها را از مرگ نجات داده‌ایم. رادیولوژی رشته خیلی خوبی است که می‌توان بسیار به مردم کمک کرد و رشته‌ای است که نیاز مردم است؛ هرچند که هر فردی در کارش نقاط ضعف و توانمندی‌هایی دارد که سعی می‌کند زمینه رشد خودش را فراهم کند. اگر بار دیگر به اوایل راهم برگردم، باز هم این مسیر را طی می‌کنم با تمام سختی‌هایی که پیش رویم بود؛ ان‌شاءالله که بتوانم مطبم را هم توسعه بدهم.