هفت‌برکه: صبح روز سوم مردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۷:۱۵ صبح، سالن اجتماعات فرمانداری گراش میزبان جلسه کارگروه اجتماعی، فرهنگی، سلامت زنان و خانواده بود تا درباره‌ی یکی از موضوعات مهم آسیب‌های اجتماعی در سطح شهر یعنی «ساماندهی متکدیان خیابانی و کودکان کار» بحث و گفتگو و راه‌هایی برای رسیدگی به این معضل پیدا کند. هفت‌برکه در چند خبر قبلی بخشی از گلایه‌های مردم را در خصوص موضوع بی‌خانمان‌ها منعکس کرده بود. قائدی از واحد اجتماعی سپاه، سرهنگ کرامت کریمی، فرمانده انتظامی شهرستان گراش؛ سجاد غلامی، معاون شهردار؛ خانم یوسفی، مسئول واحد سلامت روان و پیشگیری از خودکشی معاونت بهداشت دانشکده‌ی علوم‌پزشکی؛ رضا سلیمانی، رئیس اداره‌ی بهزیستی؛ کریم بیگلری، دبیر کارگروه اجتماعی-فرهنگی فرمانداری؛ حیدری از هلال احمر و چند مهمان دیگر، از جمله افراد و نهادهای دعوت‌شده به این جلسه بودند.

14030504 BiKhaneman ZobalehGard

طرح مشکلات و معضل متکدیان خیابانی و کودکان کار

سلیمانی: پیشگیری از ورود این افراد به گراش بهترین کار است

در ابتدای جلسه، رضا سلیمانی، رئیس اداره‌ی بهزیستی گراش، با تاکید بر اهمیت پیشگیری از ورود این افراد به گراش گفت: «پیرو یک سری جلسات قبل و درخواست‌های مردمی درباره‌ی این موضوع و انعکاس خبر بی‌خانمان‌ها در هفت‌برکه، این جلسه تشکیل شد و علی‌رغم کارهای صورت گرفته، شاهد افزایش روزافزون این افراد هستیم که باعث نازیبایی سطح شهر و پیرو آن نارضایتی عمومی شده است.»

او سپس با تاکید بر لزوم هماهنگی بین نهادهای مختلف و ایجاد کمپ ترک اعتیاد ماده‌ی ۱۶ در گراش ادامه داد: «برنامه‌ی ما این است که بتوانیم هماهنگی بهتری بین ارگان‌ها و نهادهایی که در این زمینه مرتبط هستند ایجاد کنیم و تا جایی که می‌شود از همان ابتدا از ورود این افراد به جامعه پیشگیری کنیم. به دلیل امکاناتی که در شهر وجود دارد و مساعد است، آنها دوست ندارند به شهر خودشان برگردند. مردم به دلیل دیدگاه خیرخواهانه که دارند و می‌خواهند به هر فردی با هر شرایطی کمک کنند، باعث ماندن این افراد در شهر شده‌اند. از طرفی وجود ضایعات در شهر هم منبع درآمد بسیار خوبی برای آنها است.»

سلیمانی گفت: «برنامه‌ای باید داشته باشیم که اول پیشگیری برای ورود آنها به شهر باشد و اگر وارد شدند سریعا واکنش دستگیری انجام شود و یا اگر وارد شدند سریعا به شهر خودشان برگردند. همفکری کنیم که از اول در شهر جاگیر نشوند. بالای ۹۰ درصد معتادان متجاهر غیر بومی هستند و بیشتر آنها چندباره دستگیر و به کمپ ارجاع شده‌اند اما به شهر خودشان برنمی‌گردند. کمپی که در گراش است ماده‌ی ۱۵ است و پذیرش اینها در این کمپ‌ها ممنوع است و طبق نامه‌ی دادستانی کل کشور این معتادان باید در کمپ ماده‌ی ۱۶ نگهداری شوند و تنها دو کمپ فقط در مرکز استان وجود دارد.»

او با اشاره به وجود معتادان متجاهر زن هم گفت: «در این هفته، پیگیر بحث معتادین متجاهر خانم بودیم که معمولا اشتهار به یک سری منکرات هم دارند که زیبنده‌ی گراش نیست. تا الان چهار نفر از این خانم‌ها دستگیر شده‌اند و به کمپ ماده ۱۶ منتقل می‌شوند. انتقال اینها به مرکز هزینه‌بر و نیازمند هماهنگی گسترده‌ای است. چون تعداد زیاد است باید طرحی را اجرا کنیم تا در یک بازه‌ی زمانی جمع شوند و هزینه کاهش یابد. در بحث کودکان کار خیابانی در دو سال گذشته در بحث شناسایی با کمک هلال احمر و بسیج دو طرح گشت و شناسایی هم اجرا شد اما در آن دو روز نهایتا توانستیم دو نفر را جمع‌آوری کنیم.»

غلامی: اگر منبع درآمدی برای آنها نباشد، نمی‌آیند و نمی‌مانند

سجاد غلامی، معاون شهردار، مهم‌ترین معضل درباره‌ی این موضوع را وجود بستر مناسب برای این افراد در گراش دانست و گفت: «در خصوص بحث کودکان کار و متکدیان و کارتن‌خواب‌ها، اقدامات خوبی انجام شده است، اما اصل موضوع بستری است که در شهر وجود دارد و با این وضع، این موضوع جمع نمی‌شود و از شهرهای مجاور در اینجا حضور پیدا می‌کنند. بحث کودکان کار نیز همه کودکان از اتباع هستند و به هیچ وجه ایرانی نیستند. درباره‌ی موضوع اتباع هم به هیچ وجه شهرداری اجازه ورود ندارد و نیازمند همکاری نهادهای دیگر مثل حکم قضایی و حضور نیروی انتظامی است. ما درباره‌ی کارتن‌خواب‌ها بیش از ۱۰۰ مورد جمع‌آوری کرده‌ایم و همه از دیگر شهرها هستند اما کمپ اینجا ظرفیت این پذیرش را ندارد و آنها را نگه نمی‌دارد.»

غلامی نتیجه‌گیری کرد: «ما بخواهیم جمع‌آوری کنیم این کار خروجی ندارد. ما باید زیرساختی ایجاد کنیم تا نتیجه آن عدم حضور اینها باشد و منافعی برایشان نباشد در گراش. درآمد در این شهر برای آنها بالاست و علاوه بر کمک‌های افراد دلسوز و خیرین، بحث پسماند و زباله‌های ارزشمند برای کودک کار است. با این گردش مالی که در شهر است، می‌مانند. هزینه‌هایی که روی دوش ما و دولت است و گاهی شخصی پرداخت می‌کنیم بسیار بالاست. ما چون در میدان هستیم می‌دانیم که باید زیرساختی فراهم شود تا شرایط حضور اینها در شهر از بین برود.»

بیگلری، کارشناس فرمانداری، در ادامه‌ی بحث گفت: «معضل کودکان کار غیرقابل کنترل است اما در فضای مجازی و بین مردم و مراجعه‌کنندگان به شدت شاکی هستند. هر کودکی از سن ۴ تا ۱۴ سال همه افغانی هستند. بیشتر می‌خواهیم نتیجه‌گیری کنیم که چه کسی متولی این کار است و یا کارگروهی تشکیل شود.»

پیشنهادها و راهکارها

سلیمانی: شهرداری مرکز بازیافت ایجاد کند.

غلامی: زمین نداریم.

در ادامه پیشنهادها و راهکارهایی برای ساماندهی متکدیان خیابانی و کودکان کار مطرح شد و در ابتدا سلیمانی، رییس بهزیستی، گفت: «بحث ضایعات و زباله‌های ارزشمند را باید شهرداری تقبل کند تا منبع درآمد این افراد قطع شود.»

اما غلامی، معاون شهردار، در پاسخ با اشاره به در اختیار نداشتن زمین از سوی شهرداری برای احداث مرکز بازیافت گفت: «چون زمینی نداریم نمی‌توانیم برای ایجاد مرکز جمع‌آوری زباله و بازیافت اقدامی بکنیم. نامه زده‌ایم از طرف فرمانداری به استانداری و از آنجا به منابع طبیعی که یک زمینی باشد، اگر بتوانیم پیمانکار را پای کار بیاوریم بحث این درآمد بالا برای افراد قطع و حل می‌شود. تا این اقدام نشود کاری نمی‌شود کرد. ما در همین مرحله مانده‌ایم. تفکیک زباله اگر توسط پیمانکار باشد دیگر کودکان کار که اتباع هستند نخواهند بود. جمع‌آوری بی‌فایده است. این اتباع می‌رود آن یکی می‌آید. محلی که اینها را تحویل بگیرد نیست. اگر کودک کار ایرانی بود شرایط برای جمع‌آوری و نگهداری خیلی بهتر بود اما چون اتباع هستند دست ما بسته است.»

بیگلری نیز در پاسخ گفت: «نامه به استان و اداره کل اتباع می‌زنیم تا ببینیم که اجازه می‌دهند که کودکانی که به خیابان می‌آیند، خدماتی که به آنها و خانواده‌شان می‌دهند مثلا کارت‌شان منقضی بشود یا خیر.»

غلامی: متکدیان را کجا تحویل می‌گیرند؟

سجاد غلامی باز هم به نبود مکانی برای تحویل دادن متکدیان اشاره کرد و توضیح داد: «در بحث بی‌خانمان‌ها و متکدیان برای اینها روزهای پنجشنبه در گلزار شهدا بچه‌ها ورود می‌کنند و به بیرون هدایت می‌شوند اما بعد از جمع‌آوری کجا تحویل بدهیم؟ ما نیروی خانم برای جمع‌آوری نداریم. مرجعی برای تحویل گرفتن و نگه داشتن اینها باید باشد. اگر هر کسی از ما تحویل می‌گیرد ما ظرف دو هفته جمع‌آوری می‌کنیم و تحویل می‌دهیم.»

سلیمانی: تحویل اتباع تنها به اردوگاه مرکز استان ممکن است

سلیمانی تنها راهکار را تحویل آنها به اردوگاه مرکز استان دانست و گفت: «تعدادی که معتاد نیستند صرفا بحث تکدی‌گری آنها است که از طریق خانواده و سیستم قضایی حکم جرم صادر شده است. سال قبل بحث بی‌خانمان‌ها را گفتند شهرداری باید جمع‌آوری کند و تحویل اردوگاه‌ها دهد تا تعیین تکلیف شود اما این مخصوص شهرستان‌های بالای دویست هزار نفر است که در شهرستان‌های جنوبی استان چنین جایی نداریم. در اینجا باید به نزدیک‌ترین اردوگاه سطح استان یعنی شیراز تحویل شوند. در بحث کودکان کار ابلاغیه‌ای سال ۹۵ آمد که اداره اتباع می‌گفت کودکان کار اتباع در صورت انجام تخلف، خدمات آنها قطع شود.»

غلامی: لزوم پلمپ کارگاه‌های ضایعات برای قطع منبع درآمد این افراد

غلامی در صحبت‌هایش گفت وجود کارگاه‌های مجاز و غیرمجاز جمع‌آوری زباله و درآمد بالا و مداوم برای این افراد یکی دیگر از علل حضور بالای این افراد در گراش است: «نزدیک به ۴ یا ۵ کارگاه ضایعاتی هستند که پروانه کسب گرفته‌اند که عملا غیر مجاز هستند چون خرید و فروش ضایعات ارزشمند فقط در حیطه‌ی شهرداری است ولی در وزارت صمت و یا اصناف برای اینها مجوز صادر می‌کنند. نزدیک به ۱۳ تا کارگاه هم غیر مجاز است و چون خرید و فروش دارند و نظارتی هم وجود ندارد و هیچ مرجع حقوقی به این موضوع ورود نمی‌کند عملا حضور این افراد متکدی و کودکان کار بیشتر می‌شود.»

او راهکار این مساله را اینطور بیان کرد: «اول اگر بتوانیم مصوبه‌ای داشته باشیم تا کارگاه‌های ضایعاتی کلا پلمپ شود و بعد مثل همه‌ی شهرها فقط شهرداری متولی این کار بشود این باعث می‌شود هم نظارت کنیم، هم آمار داریم و هم بحث امنیتی ایجاد می‌شود تا هر چیزی خرید و فروش نشود. در بحث کودکان کار، معتادان متجاهر و متکدیان هیچ قانونی در شهرداری‌ها وجود ندارد که بتوانند زیر ۱۵ سال به این بحث ورود کنند و شهرداری اجازه ندارد. نزدیک به دوازده ارگان باید به این موضوع ورود کنند و باید مکان نگهداری هم باشد و بهزیستی و شهرداری مکان ندارد. نظارت دقیق بر این کارگاه‌ها و جمع‌آوری کارگاه‌های غیرمجاز اولویت است. وقتی منافع مالی برای این کودکان وجود نداشته باشد این موضوع حل می‌شود.»

یوسفی گفت بحث بازیافت در گراش خیلی کمرنگ است و پیشنهاد نصب دکه‌های بازیافت زباله را برای حل موضوع کودکان کار و متکدیان مطرح کرد و افزود: «بحث جمع‌آوری فایده ندارد و برمی‌گردند. آموزش و اطلاع‌رسانی و فعال شدن دکه‌های شهرداری مهم‌تر است.»

غلامی نیز در این باره گفت: «سه جا این دکه‌هاست و ماشین داریم و این پسماندها را جمع می‌کنند اما با سه نفر نیرو و یک ماشین جمع مبالغ دریافتی اینها فقط ۱۶ میلیون تومان بوده است. اما چون خرید و فروش و گردش مالی بالایی دارد و مردم گاهی ترجیح می‌دهند برای کمک زباله را به این کودکان تحویل بدهند. گردش مالی ۱۰ میلیارد تومانی در زباله‌های ارزشمند وجود دارد و در ماه سود خالص دو میلیاردی دارند و این اطلاعات بر اساس خود کارگاه‌ها است و نه اطلاعات واقعی. مواردی که در خفا اتفاق می‌افتد و یا برای خرید و فروش به سمت لار یا اوز می‌رود بماند.»

14030504 Sarhang Karimi

سرهنگ کریمی: جمع‌آوری از نیروی انتظامی؛ تحویل به کجا؟

سرهنگ کرامت کریمی خواستار همکاری دیگر نهادها با نیروی انتظامی شد و بر لزوم استفاده از همه‌ی روش‌ها برای حل این معضل تاکید کرد و گفت: «ما حتی برای جابجایی این افراد و متکدیان و کودکان کار که اکثرا اتباع هستند مشکل داریم و هم مردم گله‌مند هستند و هم خودمان. ما وسیله‌ای نداریم و مجبوریم از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنیم و باید برای انتقال آنها فکر اساسی شود. باید نهادی وسیله نقلیه را تهیه کند و ما پس از جمع‌آوری اینها با آن نهاد مربوطه هماهنگ کنیم. همین امشب تا ساعت پنج صبح مشغول دستگیری چند خانم معتاد متجاهر بودیم. اگر بقیه اداراتی که مسئول هستند وظایف خود را انجام دهند من قول می‌دهم ظرف ۴۸ ساعت تمام افراد متکدی و کودک کار و معتاد متجاهر را جمع‌آوری کنم. اما بعد تحویل کجا بدهم؟ الان اینجا کمپ نداریم که جزو اولویت‌های ما در بحث دستگیری معتادان متجاهر است که کمپ به خاطر کمبود جا و هزینه‌ی نگهداری امکان نگهداری آنها را ندارد. باید کمپ ترک اعتیاد مناسب ایجاد شود تا نگهداری شوند. اگر این کار انجام شود، جمع‌آوری آنها کاری ندارد. یکی از راه‌ها این است که مثلا کودکی که گونی روی دوش دارد یک پس‌گردنی بخورد و رها شود و یا هدیه‌ای به او داده و تهدید شود که بار بعد این کار را انجام ندهد. باید همه‌ی روش‌ها را استفاده بکنیم تا نتیجه بگیریم.»

سلیمانی: گراش نیازمند راه‌اندازی مرکز ترک اعتیاد ماده ۱۶ است

سلیمانی یک بار دیگر نیاز شهر به داشتن یک مرکز ترک اعتیاد مجهز تحت ماده‌ی ۱۶ را یادآور شد و گفت: «ما پیگیری برای راه‌اندازی کمپ ماده‌ی ۱۶ انجام داده‌ایم اما موضوع این است که هر اداره کل فقط سهمیه یک کمپ ماده ۱۶ را در استان دارد و اداره کل بهزیستی در شیراز و سپاه هم مجوز دارند. اگر در استان فارس قرار است کمپ جدید دیگری اضافه شود باید ارگان دیگری به جز بهزیستی و سپاه، مثلا نیروی انتظامی، شهرداری و یا علوم‌پزشکی درخواست بدهند. طبق تجربه جمع‌آوری معتادان متجاهر نتیجه‌ای ندارد. در سال گذشته ۱۰۰ تا دستگیری داشته‌ایم که بعضی چند بار دستگیر شده‌اند. عملا داریم دور باطلی طی می‌کنیم و معتادان متجاهری که به کمپ معرفی شده‌اند بعید است ترک کرده باشند.»

طاهرزاده: اول پیشگیری و بعد حل مسئله

طاهرزاده، فرماندار گراش، نیز پیشگیری را مهم‌تر از درمان دانست و گفت: «بخشی از مسئله‌ی کودکان کار به اداره‌ی کار برمی‌گردد تا در گشت‌ها کمک کند و همچنین دادگستری که بسیاری از کارها نیازمند دستور آنها است. می‌دانیم که پیشگیری بهتر از درمان است اما کسی این را عملی نمی‌کند. تا زمینه‌ی جرم و بزه و منکر فراهم است نباید از جایی انتظار معجزه داشت. ما اساس کار را ول کرده‌ایم و به جوانب کار افتاده‌ایم. در همین چند موردی که بحث شد اکثر افراد غیربومی هستند. همین متکدیان و کودکان کار چند نفر بومی هستند؟ همه غیربومی هستند و در گراش این مسئله نسبت به شهرهای اطراف باز هم تعداد کمتر است و بخشی از این افراد هم اتباع پاکستانی و افغانی هستند.»

طاهرزاده: روحیه‌ی خیرخواهی مردم و خیریه‌ها در گراش، به معضل متکدیان و بی‌خانمان‌ها دامن زده است

طاهرزاده  روحیه خیرخواهی مردم و برخی نهادهای خیریه و تمایل بخشی از جامعه به استفاده از اتباع و فراهم کردن امکانات برای آنها از سوی مردم را دو عامل مهم آسیب‌زا را که موجب گسترش این معضل در گراش شده است دانست و گفت: «بحث بعد برخورد مردم است. اگر دنبال مقصر و علاج هستیم دو سویه است، هم دولت و هم مردم. مردم به دلیل باور دینی و مذهبی و وجود بنیادهای خیریه که چاقویی شده که دارد دسته خودش را می‌برد [متاسفانه به گسترش این معضل دامن زده‌اند]. چند نفر از این افراد تحت پوشش گراشی است؟ مردم می‌خواهند زمینه فراهم بشود تا فقر از بین برود، اما هر کسی از جایی آوازه‌ی خیرخواهی مردم گراش را می‌شنود به اینجا می‌آید. امر خیری است که مضراتی به وجود آورده است. همین بنیادهای خیریه در واقع آفتی برای گراش شده است و همین خیرخواهی برای این افراد باعث شده گراش تبدیل به گداخانه و گداپروری شود. آدم‌هایی که از لحاظ فرهنگی و مالی ضعیف هستند و گاها به خاطر ارتکاب بزه در محل خودشان و فرار از عواقب آن به اینجا آمده‌اند.»

فرماندار در ادامه گفت: «بحث دیگر، دادن خانه و ازدواج با آنها است. در بحث اتباع آنها اکثرا نگهبان باغ‌شهری‌ها هستند. مشکل از خودمان است. حتی وقتی دستگیر می‌شوند از ما گله و شکایت می‌کنند و مردم می‌گویند افغانی کارگر یا نگهبان من را نگیر. بخشی مردم مقصر هستند. امکاناتی مثل کارت موتور، موبایل، گواهینامه که دست اینها است مال گراشی‌ها است.»

فرماندار دوباره به موضوع آسیب‌های خیریه‌ها در گراش اشاره کرد و گفت: «این خیریه‌ها تیغ دو سر شده است. کنترلی روی اینها نیست و خودش باعث ایجاد آسیب اجتماعی شده است. باید با همین‌ها جلسه داشته باشیم. اینجا فرش قرمز برای این افراد پهن است و کجا برود بهتر از اینجا؟! صبغه‌ی مذهبی این شهر عیان است اما همین شهر زیر پوست شهر مشکل دارد. فشار بیش از حد است و باید به دنبال پیشگیری برویم.»

مصوبات جلسه: احداث مرکز ضایعات شهرداری، همفکری و همکاری جدی مردم، رسانه‌ها و نهادهای مختلف

این جلسه چند مصوبه نیز داشت. فرماندار از ضرورت تعطیل شدن کارگاه‌های ضایعاتی شروع کرد: «اولین مورد مصوب شدن کارگاه ضایعاتی است و شهرداری باید از کارگاه‌ها شاکی شود. با دادستانی صحبت کنیم تا کارگاه‌ها تعطیل شوند و ورود کند و مجوز آنها باطل شود. متکدیان شناسایی و خانواده‌ها احضار شوند و تعهد گرفتن از آنها باشد. در ابتدا بهزیستی و یا هلال‌احمر شاکی شوند و برای آنها پرونده تشکیل شود و به عنوان عنصر نامطلوب شناخته شوند و با قرار گرفتن تحت بند دو شورای تامین و با دستور دادستانی از شهرستان اخراج شوند.»

فرماندار مصوبه بعدی را نیز اینگونه بیان کرد: «مورد دیگر صحبت در نماز جمعه و استفاده از ظرفیت رسانه‌ها برای اقناع مردم در برخورد با این موضوع و همفکری مردم و نهادها با همدیگر است تا مردم هم به مدد ما بیایند. اگر ما و مردم کنار هم نباشیم به جایی نمی‌رسیم. کارگروه رسانه‌ها را دعوت کنیم و کمک بخواهیم.»