هفتبرکه: برگزاری هشتمین آزمون استخدام فراگیر بهانهای بود که بحث همیشگیِ عدم استقبال گراشیها از مشاغل دولتی را با حضور مسئولان دو تا از بزرگترین سازمانهای دولتی در گراش بررسی کنیم. دکتر مهدی محسنزاده، معاون توسعه دانشکده علوم پزشکی گراش است، تنها سازمانی که در سطح اداره کل در گراش فعالیت میکند. مجید محبی نیز معاون پیشین آموزشی مدیریت آموزش و پرورش گراش بود که بعد از دانشکده علوم پزشکی، بیشترین مستخدم دولتی را دارد.
این دو نفر روز پنجشنبه ۲۷ شهریورماه ۱۳۹۹ در قالب هفدهمین گاف (گفتگوهای اجتماعی فرهنگی) به این پرسشها با جزییات خوبی پاسخ دادند: چگونه میتوان کارمند دولت شد؟ آیا استقبال گراشیها از کار دولتی کم است؟ تفاوت استخدام شرکتی، پیمانی، قراردادی و رسمی چیست؟ داشتن سهمیه چقدر در استخدام مهم است؟ شرایط هشتمین آزمون استخدام فراگیر چیست؟
این نشست به صورت زنده از صفحه اینستاگرام هفتبرکه نیز پخش شد، و ویدئوی ضبطشدهی آن در همین صفحه در دسترس است (اینجا).
معرفی مهمانان
دکتر مهدی محسنزاده از پایههای اصلی مدیریت دانشکده علوم پزشکی است. او از ابتدای راهاندازی دانشکده علوم آزمایشگاهی در بلوار شهدا تا اکنون که دانشکده به سطح اداره کلی ارتقا یافته است، مدیریت بخشهای مختلف را به عهده داشته است. اکنون او معاونت توسعه و منابع انسانی دانشکده را به عهده دارد که عملا استخدامها در مجموعه علوم پزشکی را زیر نظر او قرار میدهد.
مجید محبی خود از طریق آزمون استخدامی وارد آموزش و پرورش شده است. او بعد از سه سال حضور در معاونت آموزشی گراش، از شروع سال تحصیلی جدید به کار و علاقهی اصلیاش یعنی تدریس در روستای زیارت برگشته است، اما همچنان مباحث مربوط به آزمونهای استخدامی را با دقت پیگیری میکند و در این آخرین مورد نیز کدهای استخدامی را استخراج و در اختیار رسانهها قرار داده بود.
شرکتی، قراردادی، پیمانی، رسمی
اصطلاحاتی که در مورد استخدام دولتی استفاده میشود، شاید برای کسانی که بیرون از این ساختار هستند گنگ باشد. میشنویم که انواع کارمندی دولت به رسمی، پیمانی، قراردادی و شرکتی تقسیم میشود. اما تفاوت این انواع چیست؟
دکتر محسنزاده برای توضیح سادهی این مفاهیم میگوید: «ردهها مختلفی از لحاظ نحوه استخدام در نظام اداری وجود دارد. باثباتترین نوع، استخدام رسمی است. وقتی یک نفر رسمی شد، از لحاظ جایگاه و امنیت شغلی در ردهی بالایی قرار میگیرد. اما اکنون هیچ آزمونی نیروی رسمی جذب نمیکند، بلکه باید افراد ابتدا به صورت پیمانی جذب شوند و بعد از سه تا چند سال، در صورتی که شرایط را کسب کنند، تبدیل وضعیت به رسمی انجام شود. در نتیجه، اگر شنیدید آزمونی با جذب پیمانی هست، نشانهی خوبی برای ورود به سیستم دولتی است.
«ردهی بعدی از لحاظ ثبات نیرو، قراردادی است که در سیستم وزارت بهداشت به دو نوع است: تبصره ۳ که قرارداد کار معین و تبصره ۴ که قرارداد کارگری است.
«ردهی آخر، استخدام شرکتی است. نیروهای شرکتی ارتباط مستقیمی با سیستم دولتی ندارند، بلکه از طریق شرکتهای واسطه خصوصی جذب میشوند. یعنی این شرکتها با سازمانهای دولتی قرارداد میبندند و برای آن تامین نیرو میکنند. در مورد نیروهای شرکتی، تضمین ادامه شغلی وجود ندارد، یعنی قراردادها باثبات نیست و فقط برای یک سال است. البته معمولا این قراردادها ادامه پیدا میکند، و شاید تا سی سال هم یک نفر با همین قراردادها جایی کار کند.»
نحوهی جذب در دانشکده و آ.پ.
هر دو مهمان این نشست تاکید میکنند که اصلیترین راه ورود به کار دولتی، از جمله در دانشکده علوم پزشکی و آموزش و پرورش، شرکت در آزمون استخدامی و گذراندن مراحل این آزمون است. مجید محبی میگوید: «خوشبختانه از زمانی که سازمان سنجش به این قضیه ورود کرده، شائبههایی که در مورد پارتی و موارد دیگر وجود داشت، از بین رفته است. الآن همهچیز حسابشده و مثل کنکور است، و هیچکس نمیتواند در نتایج دست ببرد.»
دکتر محسنزاده در مورد نحوهی جذب نیرو در دانشکده علوم پزشکی میگوید: «از سال ۹۸ تمام ورودیها بر اساس آزمون است. برای جذب نیرو هیچ راه دیگری نیست. خیلیها به ما مراجعه میکنند و درخواست میدهند که آنها را در جایی از دانشکده به کار بگیریم، ولی راهی ندارد. همه باید در آزمون استخدامی ثبت نام کنند و بعد از گرفتن نتیجه، مراحل دیگر مثل مصاحبه را هم طی کنند تا جذب شوند.»
دکتر محسنزاده رقابت برای جذب شدن در دانشکده را هم بسیار زیاد میداند: «ما برای ۴۱ نفر نیروی شرکتی درخواست داده بودیم و ۵۰۵ نفر ثبت نام کردند. برای این افراد آزمون برگزار کردیم و منتظر تمام شدن مراحل جذب هستیم.»
مجید محبی در مورد نحوهی جذب در آموزش و پرورش هم میگوید: «در آموزش و پرورش سالانه ۲۰ هزار نفر جذب میشوند. مجرای اصلی ورود به آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان است. کسانی که در این دانشگاه پذیرفته میشوند، از همان ابتدا نیروی آموزش و پرورش محسوب میشوند و حتی ۴ سال تحصیلشان هم به عنوان سنوات خدمتشان حساب میشود.
«اما جون ظرفیت دانشگاه فرهنگیان جوابگوی نیاز آموزش و پرورش نیست، طبق قانون از طریق آزمون جذب نیرو انجام میشود. آپ از لحاظ نیروی آموزشی، طیفهای مختلفی از نیروها را در بدنه خودش دارد. تقریبا همهی آنها هم از طریق آزمون استخدامی و به صورت پیمانی جذب میشوند و بعد از ۷ تا ۸ سال رسمی میشوند؛ البته خانواده شهدا زودتر. الآن برای ششمین بار است که دفترچه آزمون استخدامی آمده است. اکثر فارغ التحصیلانی که رشتههای مرتبط با آموزش و پرورش داشتند، در سالهای قبل استخدام شدند، مگر این که خودشان نخواسته باشند.»
«تعداد ۱۲۰ هزار نفر هم نیروی حق التدریس در آموزش و پرورش کار میکنند که پرونده پرسنلی هم دارند، اما در نوروز و تابستان حقوق نمیگیرند و دریافتیشان نسبت به نیروی پیمانی و رسمی اندک است. مثلا اگر یک معلم سه و نیم تا چهار میلیون تومان حقوق میگیرد، حقالتدریسیها فقط یک میلیون میگیرند؛ اما چیزی که آنها را به ادامه کار امیدوار میکند، تبدیل وضعیت به پیمانی است.
«اما در حال حاضر، هیچ نیروی شرکتی دیگر وجود ندارد و هر چه هست، مربوط به دهه هشتاد است. حتی کسانی که میخواهند به صورت داوطلبانه و از روی علاقه معلم شوند، به همین راحتی نیست.»
میزان استقبال گراشیها بسیار کم است
عدم استقبال گراشیها از کار دولتی به صورت عام، و شرکت در آزمونهای استخدامی به صورت خاص، یکی از بحثهای همیشگی مسئولان بوده است. به نظر میرسد خیلی از شهروندان هنوز این تغییر را درک نکردهاند که کارمند دولت چه منافعی دارد و از چه راهی باید به این سیستم وارد شد. به همین خاطر، درصد جذب نیروهای غیر بومی در سازمانهای دولتی گراش بسیار بالاست. این دغدغهای است که هر دو مهمان این نشست بر آن تاکید میکنند.
دکتر محسنزاده، معاون پشتیبانی دانشکده علوم پزشکی، صراحتا از عدم استقبال گراشیها به کار در مجموعه دانشکده و بیمارستان گلایه میکند: «این درد دلی است که باید به گوش مردم برسد. در آزمونی که ۵۰۵ نفر در آن شرکت کردهاند، فقط ۴۶ نفر، یعنی کمتر از ده درصد، بومی شهرستان گراش (و نه حتی خودِ گراش) بودند! همه اینها باید ثبت نام کنند و آزمون بدهند که در نهایت چند نفرشان جذب بشوند یا نه. از سال ۹۸ با رای دیوان عدالت، سهیمه بومی هم حذف شده است. تا قبل از آن، بومیها در اولویت جذب بودند ولی الآن صرفا نمرهی آزمون مهم است.
«حالا تحصیلات دانشگاهی بماند. در سطح تخصصی که اصلا نیروی گراشی نداریم. این بحث دیگری است. ما برای منشی و نگهبان، تحصیلات در سطح دیپلم میخواستیم؛ ولی باز هم از گراش شرکت نکردند و از جهرم و داراب و … شرکت کردند و جذب خواهند شد. در بقیه آزمونها هم همینطور است. ما از تمام شهرها و توابع نیرو داریم، ولی از گراش نه.»
دانشکده گراش در کار جذب هیات علمی هم مشکل دارد. دکتر محسنزاده میگوید: «این که از عجایب است. خیلیها دوست دارند هیات علمی شوند. ما تقریبا سالی یک فراخوان میدهیم، ولی سالهایی بوده که رشتههای مورد نیاز، هیچ متقاضیای نداشته است، حتی از میان بومیها! در آخرین فراخوان هم نیازهای ما خالی ماند.»
دکتر محسنزاده در مورد حضور انگشتشمار دانشجویان گراشی در دانشکده علوم پزشکی هم میگوید به طور متوسط، سالی فقط یک دانشجوی گراش در کل پنج رشته حضور دارد. او دلیل این مساله را اینطور شرح میدهد: «در سالهایی که زیر نظر شیراز بودیم، باید در کنکور رتبهی خوبی کسب میکردند تا وارد دانشکده گراش شوند. از طرفی، برخی از گراشیها که بقیه جاها قبول میشدند، گراش را در اولویت قرار نمیدادند، چون میخواستند جایی خارج از این شهر تحصیل کنند.»
مجید محبی، معاون سابق آموزشی آموزش و پرورش گراش، نیز با تایید درد دل دکتر محسنزاده، میگوید در آموزش و پرورش گراش ۶۵.۵ درصد از نیروها غیر بومیاند؛ در حالی که خیلی از نیروهای بومی نیز نزدیک به بازنشستگی هستند! او نیز درد دل میکند: «سال گذشته در آزمون استخدامی برای آموزش و پرورش ۱۶ نفر سهمیه داشتیم، و فقط ۳ گراشی شرکت کرده بودند! امسال نیز ۳۳ سهمیه داریم ولی تجربه نشان میدهد که گراشیها کمتر استقبال میکنند.
«یکی از دلایلش این است که دانشجویان گراشی هدفمند درس نمیخوانند. رشتههایی را انتخاب میکنند که خودشان هم در آن سرگردانند و ارگان خاصی به آنها نیاز ندارد. از طرفی دیگر، گراشیها یا توانایی خودشان را دست کم میگیرند و یا آزمون را. آزمون هم ساده نیست و در حد کارشناسی ارشد سوال میدهند. پس همشهریان باید آگاهانه در این مسیر گام بردارند؛ از انتخاب رشته گرفته تا نحوهی ورود به سیستم دولتی.»
دلایل عدم استقبال: مقایسه درآمد، نداشتن انگیزه
دکتر محسنزاده تاکید میکند که عدم استقبال گراشیها از ورود به سیستم دولتی را به دلایل متفاوتی میداند: «برخی کارمندها ناراضی هستند چون بین سطح درآمدی کارمندان دولت با متوسط جامعه مقایسه انجام میدهند. از طرفی دیگر، انگیزه کافی برای پیگیری کار استخدام ندارند. یعنی این اراده را ندارند که بنشینند و خودشان را آماده کنند. چون آزمون استخدامی هم مثل کنکور است. انتخاب هدفمند رشتههایی که مورد نیاز است هم مهم است. یکی از چیزهایی که برای مشاوره باید در نظر گرفت، این است که تضمین شغلی هم داشته باشیم.»
معاون پشتیبانی دانشکده علوم پزشکی در انتها میگوید: «ما که کارخانه و تولیدی نداریم. من خواهش میکنم از همشهریان که از همین موقعیت خوبی که در دانشکده علوم پزشکی ایجاد شده است، استفاده کنند و و برای جذب تمایل نشان بدهند. هدفمند درس بخوانند و بیایند جذب شوند. این برای پیشرفت شهر هم خوب است. چون نیروهای غیر بومی، در کمال احترام و با وجود این که خیلی خوب کار میکنند، بعد از چند سال بالاخره درخواست انتقال میدهند.»
مجید محبی هم با دردسرهای اینچنینی دستوپنجه نرم کرده است. او میگوید: «گراشیها بعضی کارها را کسر شان میدانند. ما در پستهایی مثل نیروی خدماتی، ۸۰ تا ۹۰ نیرو داریم، اما شاید فقط ۴ تا ۵ نفرشان گراشی باشند. حتی معلم ابتدایی را قبول نمیکنند. چون فرصتهای ارتقای شغلی را در نظر نمیگیریم.»
معاون سابق آموزشی آموزش و پرورش گراش با ارقام صریحتری بحث درآمد را باز میکند: «یکی از دلایل اصلی که گراشیها از کار در آموزش و پرورش استقبال نمیکنند، بحث رفاه است. الان دیگر مثل قدیم نیست و وضع درآمدی معلمان خیلی بهتر شده است، هرچند هنوز هم مشکلات هست. ما نیروی باسابقه در آموزش و پرورش داریم که تا ۸ میلیون هم درآمد دارد. ولی باز هم بعضی همشهریان میگویند این خیلی کم است. چرا، چون با خلیج مقایسه میکنند.
«بحث دیگر، بحث ریشهای و فرهنگی است. فرهنگ شهر ما یک شهر اداری و سازمانی نیست. ما نسل اندر نسل تجار موفقی داریم، ولی مهره اداری در سطح کلان نداریم. در آموزش و پرورش هم فقر نیرو داریم و عمده نیروهای بومی تا چند سال آینده بازنشسته میشوند.»
ویدئوی کامل این نشست یکساعته را در صفحه اینستاگرام هفتبرکه (اینجا) ببینید.
نام شما...
۵ مهر ۱۳۹۹
«خوشبختانه از زمانی که سازمان سنجش به این قضیه ورود کرده، شائبههایی که در مورد پارتی و موارد دیگر وجود داشت، از بین رفته است. الآن همهچیز حسابشده و مثل کنکور است، و هیچکس نمیتواند در نتایج دست ببرد.»
تجربه شخصی بنده طی این چند سال استخدامی در مرحله مصاحبه و گزینش کاملا گزینش می کنند بر اساس سلایق نه تخصص و مهارت و تعهد
احمد
۲ مهر ۱۳۹۹
شما پزشک با کارمند اشتباه گرفتی و قیمت درهم هم خبر نداری. الان اگه یک کارگر توی دبی ۴۰۰۰ درهم داشته باشه یعنی بالای ۲۰ میلیون تومان داره. حالا کدوم کارمند ماهی ۲۰ میلیون حقوق داره؟
خیرالله
۲ مهر ۱۳۹۹
اینقدر هم سیاه نمایی نکنید حقوق بگیران دولتی والله وضعشون از کارگران گراشی در امارات به مراتب بهتر است دوری از خانواده وضعیت بعد زندگی آنان در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس وضعیت بد تغذیه یکسال حقوق میگرند وقتی میآیند گراش حقوقی ندارند از جیب خرج میکنند ولی وضعیت بیشتر کارمندان مخصوصا کارمندان دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان ببنید بیشترشان الحمدالله دارای خانه های بزرگ ماشینهای شاسی بلند مسافرتها و هزاران امتیاز دیگر بعد از بازنشستگی خانوده هایشان بدون هیچ دغدغه ای حقوق بازنشستگی میگیرند کارگری که در آن کشورها کار میکند به محضی که از کار بیکار شدند از کجا حمایت میشوند اینقدر دبی دبی نگید بله چند تا تاجر که سالیان سال خودشان و یا پدرشان آن مشقات تحمل کردند الان شرکت و یا مغازه ای دارند حالا وضعشون از کارمندان بهتر است ولی با چه زحمت و بدبختی بدست آورده اند ولی در ایران ببنید پزشکان ما دستشون توی جبشان و چند ساعت صبح و چند ساعت عصر میروند مطب زیر کولر وبخاری نشسته اند صد برابر همین تجار ما در آمد زایی میکنند و خیرشان هم به کشور و شهر نمیرسد دلال های زمین نه مالیاتی میدهند نه اجاره ای نه اشتغال زایی میکنند چه در آمدهای نجومی دارند و… اینقدر دبی دبی نکنید
احمد
۱ مهر ۱۳۹۹
سلام حقوق یک کارمند به تومان و حقوق یک کارگر به درهم در سال کسی هست محاسبه بکنه ببینیم چند میشه بریم توی گراش خونه بخریم؟
سعيد
۳۱ شهریور ۱۳۹۹
گزارش بسیار جالب و دارای نکات مهم و آموزنده ای بود . ممنون
کاربر
۳۱ شهریور ۱۳۹۹
با حقوق استخدامی،الان دیگه نمیشه زندگی رو چرخوند…
ا
۳۰ شهریور ۱۳۹۹
با سلام .متاسفانه در شرکت های نفت و بیشتر ادارات بر اساس آشنایی و پارتی هست و بیشتر آزمون جنبه نمایشی دارد .بعدش با این حقوق محدود که در این ادارات می دهند شاید یکی از دلایل عدم استقبال گراشی ها هست .کسی که سرمایه پدرش دارد و به کاسبی تسلط دارد دلیلی به استخدام ندارد .