هفت‌برکه – گریشنا: انوشیروان ابراهیم نژاد، فعال اجتماعی و فرهنگی اهل اوز، با ارسال مقاله‌ای برای گریشنا، بحث در مورد نام زبان منطقه را ادامه می‌دهد. نویسنده‌ی کتاب «تلخ و شیرین» (انتشارات اناالحق، ۱۳۹۷) هر دو اسم «اچمی» و «لاری» را با ذکر دلایلی رد و نام «پارسیک» را پیشنهاد می‌کند. او اعتقاد دارد «یک زبان کهن که ریشه در زبان باستانی ایران دارد، نباید به نام یک شهر یا آبادی خلاصه کرد. چرا که تشابه اسمی در میان شهرها و آبادی‌های ایران بزرگ بسیار است» و سپس به ذکر چند مورد از این همنامی درباره «لار» می‌پردازد. می‌توانید مجموعه مطالبی را که تاکنون در مورد نام زبان منطقه نوشته شده در این صفحه (+) بخوانید.

Anushiravan EbrahimNezhad انوشیروان ابراهیم‌نژاد: بی‌شک زبان فارسی عروس زبان‌هاست. زبان‌شناسی دانشی دیرین است که کمتر به آن پرداخته‌اند. استاد «عبدالمجید ارفعی» از بازماندگان نخستین مترجمین استوانه کورش بزرگ که در زبان‌های «اکدی، ایلامی و بابلی نو» به استادی رسیده، از این منطقه، یعنی از شهر اوز، برخاسته‌اند.

اکنون در جنوب استان فارس بر سر نام زبان مکالمه‌ی مردم، چالشی به پا شده، که به چه نامی خوانده شود. گستره‌ی جغرافیایی این زبان، منطقه‌ی بزرگی از جنوب فارس، بوشهر و هرمزگان را در بر می‌گیرد. بسیاری نام این زبان را «اَچُمی» وگروهی «لاری» می‌نامند. چنانچه با بی‌طرفی و از راه حقیقت بررسی نماییم، به این نتیجه می‌رسیم که این زبان، خاصِ مردم شهر لار و یا یک منطقه‌ی کوچک نیست، بلکه بخش‌های بزرگی از جنوب فارس، نواحی شرقی استان بوشهر، تقریباً همه‌ی استان هرمزگان و حتی بخش‌هایی از غرب استان کرمان با این زبان، ولی با گویش‌های متفاوت صحبت می‌کنند. بنده بر این باورم که زبان «لُری» نیز نزدیکی زیادی با زبان ما دارد.

«اَچُم» که به معنی «می‌رویم» می‌باشد، در میان مردم کمتر کاربرد دارد. بیشتر «اَرَم – اَشَم» به کار می‌برند. انتخاب نام «اچمی» برای این زبان مناسب نمی‌دانم. چرا که به گویش اوزی، «اچمی» به تمسخر گرفتن گویش «اچم» می‌باشد. بهتر است از واژه‌ی «پارسیک» که بسیار کهن و باستانی است و از دوره‌ی هخامنشیان به جای مانده، سود برده شود. چه در آن عصر به «آب»، «هو» گفته می‌شد. و «وزیر هو» (وزیر آب) داشته‌اند.

عده دیگری که ناسیونالیست‌مآب می‌باشند و می‌خواهند خدمتی به شهر خود کرده باشند، این زبان را «لاری» می‌دانند. هر دو نظریه (اچمی- لاری) انتخابی ناآگاهانه است. لیکن به کارگیری گویش‌های لاری، اوزی، گراشی، اوزی، بستکی، بلوکی و بسیاری دیگر از شهرها و آبادی‌های منطقه درست و بجاست.

یک زبان کهن که ریشه در زبان باستانی ایران دارد، نباید به نام یک شهر یا آبادی خلاصه کرد. چرا که تشابه اسمی در میان شهرها و آبادی‌های ایران بزرگ بسیار است، و این مشکلی خواهد بود برای کسانی که از بیرون به مطالعه‌ی این زبان می‌پردازند. برای نمونه، در ایران و بیرون از آن مکان‌های بسیاری به نام «لار» خوانده می‌شود، که حتی دارای زبان مخصوصی به همین نام (لاری) بوده‌اند. اکنون از چند مکان جغرافیایی که «لار» نامیده می‌شده‌اند و هنوز هم به همین نام معروف هستند، یاد می‌کنیم:

۱- «بندر لار» (لاربندر) در کنار رود سند، مجاور شهر «حسووالا» در منطقه بزرگ «پنجاب» پاکستان. خروس لاری این شهر زبان‌زد خاص و عام است. از این خروس در برخی کشورها هچون امارات متحده عربی، تایلند و… درمسابقات «خروس جنگی» استفاده می‌کنند، چرا که این پرنده قواره‌ای کشیده و دارای پاهای بلند و قوی است. ساکنین لاربندر که مردمان خوش‌ذوق می‌باشند، لوازم خود از قبیل رادیو، دوچرخه، خودرو و کامیون و حتی چارپایان و منازل مسکنی خود را با پارچه‌های «گل‌منگلی» (رنگارنگ) تزیین کرده، آن را «لاری کردن» می‌گویند.

۲- «لار» از توابع بخش مرکزی شهرستان زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان، که مردمش از طایفه «حسن زهی» می‌باشند. این آبادی در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی زاهدان قرار دارد و دارای کوهی نیز به همین نام (کوه لار) است.

۳- «بن لار» از توابع معمولان شهرستان پل‌دختر استان لرستان.

۴- «لار» گچساران از توابع بخش باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد. این روستا بسیار قدیمی است و در عصر هخامنشیان «لارندان» گفته می‌شده، و راه ارتباطی تخت جمشید به شوش از آن می‌گذشته است. در غرب باشت حدّ فاصل روستای تلجگاه و کوهسرک با گذشتن از میان روستای لار و «تنگ آبگرمکان» به چشمه زیبای آن می‌رسیم. با پشت سر گذاشتن راه‌های پر پیچ‌وخم، مناظر زیبا و چشم‌نواز از ارتفاعات بالا رفته، به دشتی بسیار وسیع به نام «دشت لار» می‌رسیم.

۵- «جزیره لارک» یا لار کوچک که در برابر «جزیره لار» (لاوان کنونی) به این نام خوانده شده است. البته برخی از پژوهشگران «جزیره قشم» را لار می‌دانند، که لارک در کنار آن به این نام معروف گردیده است. این جزیره که مقابل بندرعباس واقع شده، زبان مردمش «کمزاری»، یکی از زبان‌های باستانی ایران، می‌باشد که با لُری و گویش جنوب فارس و بندری و… نزدیکی بسیاری دارد. در بخش‌هایی از شمال کشور عمان نیز این زبان رواج دارد که جزء زبان رسمی آن کشور است و نفوذ زیادی هم دارد.

۶- «لار» دماوند در نزدیکی تهران، دره‌ای زیبا و که با سدّی بزرگ به نام «سدّ لار» معروف است.

۷- «لار» طارم در شهرستان زنجان در استان قزوین. مردم بر آنند که بدانند گویش آنها ریشه در کدام شاخه زبان پارسی دارد. گویا گویش آنها به زبان «تاتی» (تاجیکی) و پارسی جنوب فارس نزدیکی بسیار دارد.

۸- «شهرستان لار» در جنوب شرقی استان فارس نیز دارای مردمی تجارت‌پیشه است و از دیرباز بازرگانان قوی‌بنیه داشته که با هندوستان مراودات تجاری داشته‌اند.

با این گذر کوتاه به نام «لار»، روشن است که انتخاب نام «لاری» برای زبان مردم جنوب فارس مناسب نمی‌باشد. بنده بر این باورم که زبان مردم این منطقه بزرگ از کشور عزیزمان ایران، «پارسیک» است با گویش‌های بسیار. این نام برخاسته از پارس، و یادگار اجداد مشترک دیرینمان می‌باشد.

Talkh o Shirin Ketab

 

مطالب مرتبط را در این صفحه گریشنا بخوانید.