مهدی وفاییفرد: میگویند جهنم ایرانیها خیلی هم جهنم نیست. چون یک روز قیر نیست. روز دیگر قیف نیست و روز دیگر کلاً تعطیلات است. این طوری است که در سرزمین ما همیشه بهانه و دلیل برای معطل ماندن کار وجود دارد جوری که نمیتوان فرق بین بهانه و دلیل را از یکدیگر تشخیص داد. مردم که بعد از گذشت ۲۵ سال از دوره اسماعیل نژاد مشتاقانه منتظر پوشاندن پیراهن نو بر خیابان اصلی بودند با کمی غر با مشکلات قضیه کنار میآمدند. اما حالا کاری که قرار بود یک هفتهای تمام شود نیمه تمام مانده است.
موتورم را گوشهی خیابان، روبه روی فروشگاه نگین؛ پارک میکنم و میروم تا از فروشندهها دربارهی اجرای آسفالت خیابان اصلی سوالی بپرسم؛ «نظرتان دربارهی آسفالت خیابان اصلی چیست؟!» اولین نفر علی غفاری است که کارتونهایی بزرگ را در دست دارد و به سمت مغازهاش میرود. میگوید«باید از شهردای برای اینکار تشکر کنیم. کار خیلی خوبی است. عدهای از کثیف شدن جلوی مغازهشان ناراحتاند، اما من چند دقیقه وقت گذاشتم و با کمی بنزین همه قیرهای جلوی مغازهام تمیز شد.» نعمت حسنی که صدایمان را میشنود، از این کار شهرداری تعریف میکند و به شوخی میگوید: «هرکی ترسید مغازهاش کثیف شود، تعطیل کند.»
میروم آن سمت خیابان و وارد مغازهای میشوم. فروشنده هرچند تشکر میکند از شهرداری، اما از کثیفی کف مغازهاش ناراحت است و از اینکه چرا شب که همه جا خلوت است، خیابان را آسفالت نمیکنند. او معتقد است که قیرپاشی زود انجام شده و همین باعث شده که مغازهها و پیادهروها کثیف شوند.
داخل پاساژ اعظم میشوم و از چندنفری که مشغول صحبتاند نظرشان را میپرسم. تقریبا هیچکدام از نحوهی اجرای عملیات آسفالتکردن خیابان راضی نیستند. یکیشان از نحوهی کار این پیمانکار گله میکند و میگوید: «آسفالت کوچهمان که کار همین پیمانکار است کیفیت ندارد.»
جلوتر میروم. حاج محمود وفاییفرد میگوید کاری خیلی خوبی است و از کثیفیهای پیادهرو هم ناراحت نیست. میگوید: «انشاءا… روزی برسد که پیادهرو ها را هم همسطح کنند. البته نباید از مشکلات محلههای قدیمی شهر هم غافل ماند» یک تاکسی تلفنی جلوی داروخانهی لطافت نگه میدارد تا مسافراناش را پیاده کند. به سراغ او هم میروم. میگوید کار خیلی عالی است و قیرپاشی مزاحمتی هم برای جابهجایی مسافراناش نداشته است. زاهد زاهدی شهروند بعدی است که در داروخانهی لطافت او را میبینم. میگوید باید دوباره سرعتگیرها را ایجاد کنند تا موتورها سرعتشان کمتر شود.
بقیه هم به همین شکل، بعضیشان راضی هستند و بعضیها هم ناراضی. هرچند وقتی میفهمند دارم برای نشریه گزارش مینویسم محافظهکار میشوند.
به سراغ سلمان رضایی میروم که به عنوان مدیر اجرایی شرکت آسفالت راه گراش، پروژهی اجرای روکش آسفالت خیابان اصلی را به عهده دارد؛ روکش خیابان اصلی از بولوار معلم تا بولوار سپاه پاسدارن، طی یک هفته. او میگوید طی یک مناقصه این پروژه را به عهده گرفته است. از او دربارهی نحوهی اجرای آسفالت خیابان میپرسم. طبق گفتهی رضایی بیست و پنج نفر در این پروژه مشغول به کار هستند و روکش آسفالت طبق قرارداد باید پنج سانتیمتر ارتفاع داشته باشد. وی معتقد است که قیرپاشی زودتر انجام شده تا به خوبی جذب آسفالت قبلی شود و در آینده آسفالت جدید از آن جدا نشود. او همچنین میگوید که امکان اجرای پروژه در شب به دلیلهای مختلف از جمله عدم توانایی پخت آسفالت و حضور مسوول آزمایش وجود ندارد. از او دربارهی برنامهریزی برای اجرای پروژه و عدم اطلاعرسانی قبلی به همشهریان میپرسم. رضایی میگوید به دلیل اینکه قیر باید از پالایشگاه شیراز ارسال شود، امکان برنامهریزی وجود ندارد؛ زیرا ممکن است از پالایشگاه قیر نفرستند. او کمی از مردم هم دلخور است و میگوید: «مردم پرتوقع هستند. من هرچه یادم هست همین آسفالت بوده، اما بعضی حاضر نیستند یک روز را تحمل کنند تا بعدش راحت باشند.»
بعد از تعطیلات
بعد از اینکه پروژه به صورت نیمهکاره تا جلوی پاساژ سعادت پیش رفت و تعطیل شد، باز به سراغ شهروندان و مسوولین درگیر با طرح رفتم تا نظرشان را بشنوم.
تقریبا اکثر کسانی که از این کار شهرداری حمایت کرده بودند، از نیمهکار ماندن طرح ناراضی بودند. بخشی از نارضایتیها به غیرهمسطح بودن آسفالتها در محل اتصالشان مربوط میشد. موج داشتن آسفالت ـ به خصوص در محلهایی که قبلا سرعت گیر وجود داشت ـ هم به گلایههای مردم اضافه شده بود. لکههای سیاه براقی هم در بعضی جاها خودنمایی میکرد که عدهای آنرا نشانهای برای کیفیت نداشتن آسفالت می دانستند.
شهردار و مهندس هاشمی ـ ناظر پروژه ـ با اشاره به نامهای که چند روز پیش از فرمانداری برایشان ارسال و گفته شده بدون هماهنگی فرمانداری مصاحبهای نکنند، ترجیح میدهند رسماً صحبت نکنند. در طرح پیشبینی شده بود که تمام شش هزار متر مربع مساحتِ خیابان امام تنها در عرض یک هفته انجام بگیرد، ولی به گفته مهندس هاشمی، کارخانه آسفالت مشکل پیدا کرده و کار تاکنون دو بار متوقف شده است. در فاز اول، از انتهای بلوار معلم تا ابتدای بلوار سپاه (ورودی خیابان تمیز) آسفالت روکش خواهد شد، و بلوارها در فاز بعد قرار دارند. مهندس هاشمی هزینهی هر متر مربع آسفالت را ۹ هزار تومان اعلام می کند، و پیشبینی میکند حدود ۵۴۰ میلیون تومان در این طرح هزینه شود.
محمد نامآور شهردار پیشین گراش میگوید زمانی که از شهرداری میرفت نزدیک به ۱۴۶ میلیون تومان به صورت نقد و چک برای روکش خیابان اصلی کنار گذاشته شده بود و اگر همان موقع این پروژه انجام میشد، این مبلغ کافی هم بود. هر چند هم مهندس هاشمی و هم نامآور بر این نکته تاکید میکنند که در این زمینه، شهرداری مقصر نیست. نامآور میگوید: «ما هم مثل مهندس قائدی منتظر تمام شدن حفاریهای اداراتی مثل آب و مخابرات و گاز ماندیم.»
مهندس هرمزی در سمت سخنگوی شورای اسلامی شهر گراش پاسخگوی بعضی از سوالات مردم است که با او در میان میگذاریم. مهندس هرمزی عدم کیفیت آسفالت این پیمانکار در گذشته را تایید کرد و گفت با نوسازی کارخانهی آسفالت این پیمانکار، کیفیت آسفالت به سطح مطلوبی رسیده است. وی درباره کیفیت اجرای آسفالت هم گفت که دربارهی پروژههای اجرا شده توسط پیمانکارها باید نظارت بیشتر شود، سخنگوی شورا اخطار داد که شورا و شهرداری پروژههایی که به نحو مطلوب اجرا نشده و مشکل داشته باشند را تحویل نمیگیرند.
سخنگوی شورا مشکل اصلی و علت تعطیلی پروژه را نبود قیر دانست و گفت: قیر وارد بورس شده و قیمت آن بالا رفته است. خرید هم باید نقدی انجام شود که بعضی اوقات در توان شهرداری نیست. او لکههای سیاه ایجاد شده روی سطح آسفالت را هم ـ برخلاف عقیدهی بعضی ـ نشانهی کیفیت آسفالت دانست و گفت کل آسفالت در آینده صاف و صیقلی خواهد شد. هرمزی ضمن گلایه از برخی شهروندان به دلیل عدم همکاری با پیمانکار جهت اجرای کار، پذیرفت که اطلاعرسانی و ایجاد راههای انحرافی جهت عبور و مرور مردم میتوانست، بهتر انجام شود و به این طرق مشکلات کمتری برای مردم پیش بیاید.
در این بین شایعاتی در شهر مطرح شد که علت تعطیلی پروژه، بدهکاری شهرداری به پیمانکار است و پیمانکار برای فشار به شهرداری کار را تعطیل کرده است. در تماسی که با سلمان رضایی ـ پیمانکار طرح ـ داشتم، وی این شایعه را رد کرد و تعطیلی کار را فقط نبود قیر دانست. وی گفت حدود یک هفتهی دیگر کار از سر گرفته میشود. یک هفته دیگر هم از تعطیلی پروژه گذشت و خیابانی که قرار است عروس شهر باشد منتظر بازگشت آرایشگر خود است.
رضا
۲۸ خرداد ۱۳۹۱
“عدم توانایی پخت آسفالت و حضور مسوول در شب” : بهتر نبود چند مدت شبها بیدار باشن!
“کارخانه آسفالت مشکل پیدا کرده”: این مشکل نبود قیر هست فقط طی این یک هفته فرضی!