شماره سوم افسانه ویژه گراش در آخرین روز سال ۱۳۹۰ منتشر شد. این شماره را می‌توانید از گریشنا دانلود کنید.
شماره فروردین‌ماه با تیتر «خوش‌تر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟» و با عکس‌های بهاری منتشر شده است.
در بهاریه خاطره‌ی سید اصغر مجلسی از بهار در زندان عراق به همراه گزارشی از کوچه‌ی مسافرخانه‌های در شیراز آمده است.
در صفحه شما بخشدار سابق گراش درباره عدم تمایل گراشی‌ها برای حضور در ادارات دولتی گفته است. رضا شیروان نیز گزارشی از اوضاع کارمندان غیر گراشی تهیه کرده است. اهالی خیابان بسیج و اعضا تعاونی مسکن طلاب نیز نامه‌هایی برای پیگیری امور خود به نشریه ارسال کرده‌اند.
خواندنی‌ترین بخش این شماره مطالب طنز است. در ژانزشناسی محمود غفوری آدم‌ها خاص را جدا کرده است. رضا شیروان از همزیستی با سگ‌های محله‌اش نوشته است. نقاشی‌های اعضای شورای شهر نیز تحلیل شده است. یک زندگی دیگر، رساله دندانیه، خبرهای سیزده و یادداشتی برای سحر و جادو از دیگر طنزها افسانه‌ی بهاری است.
در صفحه آدم‌ها راحله بهادر این بار به سراغ همسر سابق محمدرضا میرزمانی رفته است و از زندگی او در انگلستان پرسیده است. حبیبه بخشی نیز گزارشی از زینل اکبری در مورد کارهای او با چوب گرفته است.
در پرونده انتخابات در مصاحبه و یک روزشما قرار گرفته است. ابتدا ابوالحسن فردوسی و علی دیباچی از کنار نرفتن فردوسی گفته‌اند. در مصاحبه با دکتر جعفرپور نیز نگرانی‌های مردم گراش با او مطرح شده است.
پرونده دیگر این شماره درباره سحر و جادوست و در صفحه ورزش همراه با خبر نایب‌قهرمانی تیم فوتبال هلال‌احمر، مصاحبه‌ای با پنج ورزشکار آینده‌دار داشته‌ایم.
در صفحه پایانی فالنامه حافظ و خبرهای ۱۳ را پیش‌نهاد می‌دهیم.
این شماره و شماره‌های پیشین افسانه در گوگل داک قرار دارد.
