هفتبرکه – گریشنا: دکتر ابراهیم مهرابی مقالهای با عنوان «هفت برکه: واقعیت تحلیلرفته» در مورد برکههای مشهور گراش برای گریشنا فرستاده است. او در این مقاله، از کم شدن تعداد برکهها در مجموعه تاریخی «هفتبرکه» نوشته است، و نام ۳۰ برکه را که در قدیم در این محدوده وجود داشته، ردیف کرده است. این مقاله در مناسبتی درخور منتشر میشود: امروز ۳۱ خردادماه، روز جشن آبپاشونک و جشن آغاز تابستان است. در این خبر گریشنا هم میتوانید عکسهای قدیمیتر هفتبرکه را ببینید.
تا آنجایی که حقیر با ۵۷ سال سن به یاد دارم، حدود بیست برکه مُسقّف و مابقی بدون سقف (کّل) بودند. مصالح اکثر آنها ساروج بود؛ ساروجی که درکارگاه روبازِ کنار برکهها ساخته میشد. آثار ابزار ساروجسازی بخصوص سنگهای بزرگ و عظیمِ کُوبِه (آسیاب)، تا دهه چهل در محوطه مذکور پابرجا، مشهود و موجود بودند.
انتخاب نام هفتبرکه دارای دو بارِ متضاد معنایی است؛
الف) وجه حُسن: این عنوان برای کاهش نیافتن تعداد برکههای موجود و جلوگیری از تخریب مستمر برکههای محدودهی قبرستان قدیم ناساگ مناسب به نظر میرسد؛ که حکایتگر نوعی هوشمندی افرادی است که این نام را برای آن برگزیدهاند؛ امری که اتفاقا تا حدودی باعث جلوگیری از تخریب بیش از پیش این مجموعهی بینظیر در شهر شده است. مجموعهای که میتواند و میتوانست کلاس پایلوت و پایگاه بیبدیلی برای تحقیق در توان مهندسی معماران قدیم این شهر و دیار باشد.
ب) وجه نادرست: گرچه عدد هفت برای برکههای باقیمانده مناسب است، اما حکایتگر وجه تاریخی و عدد صحیح برکههای تاریخی آن محدوده نیست. لذا به نظر میرسد عدد هفت در دل خود یک تحریف تاریخی ناامیدکننده و القاء نادرستی را به همراه دارد. عددی که در واقع، ۳۰ بوده و اینک تحلیل رفته است.
برکههایی که اسامی آنها در ذهن و خاطر حقیر و مُسنتر از ما باقیمانده است و خاطراتی نیز با آنها داریم و دارند عبارتند از برکههای:
۱. باغ
۲. کَتُرَه
۳. مظفرحسن
۴. حسین یارا
۵. انجیرِ
۶. علی خانی ۱
۷. علی خانی ۲
۸. آب شور (آوشئر= حاج قائد)
۹. حاج شرف (آو شرف)
۱۰ حاج میرغنی ۱
۱۱. حاج میرغنی ۲
۱۲. خاکستان
۱۳. خان
۱۴. درازِ لبِ رَه
۱۵. سهتایی (اول)
۱۶. سهتایی (دوم)
۱۷. سهتایی (سوم)
۱۸. حاج ابوالحسن ۱
۱۹. حاج ابوالحسن ۲
۲۰. جافَر
۲۱. گِردِ (نقدی)
۲۲. حاج حسین
۲۳. حاج غلام
۲۴. پیر
۲۵. حاج شیخ حاجی
۲۶. ساریجِنِه (در نخلستان برازنده)
۲۷. غلامحسین محسن
۲۸. حاج حسینعلی
۲۹. درازِ گبری
۳۰. حاج عالی
این تعداد برکه و اسامی آنها مورد تایید سه نفر از مطلعین محل (حاج مهرعلی مهرابی، حاج امیدعلی فتحی، و خال امید کربلایی محمد مفرح) قرار گرفت.
بزرگترها و زندههای دهه اول و دهه بیست، و همسنوسالهای ما (دهه سی و چهل) دقیقا به خاطر دارند که در مکان فعلی هفتبرکه، داخل قبرستان شیخ حاجی صدرا، فضای اطراف مسجد حوض (ولی عصر فعلی)، فضای خالی موجود بین مسجد حوض و آشپزخانه کنونی مسجد، نخلستان کنار سپاه (تکیه شهداء فعلی) و نیز قبرستان برکه آو شرف (پارک لاله فعلی)، همزمان حداقل ۳۰ برکه به صورت کلونی وجود داشت.
در واقع مجموعهی سیبرکه، واقعیتِ این محدوده تاریخی میباشد. کلونیای که آب شُرب و مصرفی محله را لااقل برای دو فصل از سال تامین میکرد. در این میان، پنجبرکه نیز مخصوص آموزش شنا و تفریح تابستانه جوانان بود. یادآوری آن برای ما حس نوستالژیکی به همراه دارد. مطمئنا کهنسالان و میانسالان، خاطرات خوشی از برکه و آببازیها و آجیپنگیهای* آن دوران را در ذهن و ضمیر خود دارند.
جا دارد دوستان محقق و طرفداران حفظ میراث فرهنگی، نقشههای هوایی دههی اول و دههی دوم را از سازمانهای نظامی مثل ارتش و سازمان نقشهبرداری کشوری طلب کنند تا در تحقیق به کارِشان آید. با توجه به وقوع جنگ بین ارتش دوران پهلوی اول و خوانین گراش در سال ۱۳۰۹ ه.ش.، احتمال میرود نقشه و تصویر هوایی محدوده سیبرکه در بایگانی آنها موجود باشد.
شورا و شهرداری نیز با همراهی میراثدوستان شهر، برای بازیابی عظمت کار معماری سیبرکه میتوانند در قالب یک پروژه تحقیقاتی تکلیفی به آن بپردازند. حافظهی تاریخی نسل جدید نباید از آثار گرانسنگ شهر که حامل هویت و فرهنگ پیشینیان خود بوده است، خالی و محروم بماند. تا زمانی که مسنترها در قید حیات هستند، بهتر میتوان به این تحقیقات دست زد؛ تحقیقاتی که با رفتن آنها، بسی سخت و احتمالا ناممکن خواهد شد. آثار قدیم، نشانگرِ فرهنگ و توانمندی پیشینیان است. در حفظ و بازسازی آنها تردید نکنیم.
د. ابراهیم مهرابی
۳۰ خرداد ۱۳۹۸/ ۱۴ شوال ۱۴۴۰/ ۱۸ژوئن۲۰۱۹
پینوشت:
«آجیپَنگی»، نوعی بازی آبی است که با استفاده از قانون تشدید (رِزوُنانس) و به هیجان در آوردن آب در محیط استوانهای مانند برکههای ِگرد گراش، اجرا میشد. قدیمیها بدون توجه به مطالعات کلاسیک، از قانون تشدید باخبر بودند و با پریدن بسیار تخصصی و فنی بر قله آب، باعت ارتفاع بیشتر و همافزایی نیروی آب و قویتر شدن موج میشدند.