هفتبرکه: یکی از خوانندگان پیگیر گریشنا، چند یادداشت دربارهی مسائل شهر برای انتشار ارسال کرده است. او تاکید کرده که نامش ناگفته بماند و از اسم مستعار «دکتر الفبچه» استفاده میکند. این یادداشتها با کمترین ویرایش به صورت هفتگی در ستون «شارَگ» منتشر خواهد شد.
دکتر الفبچه:
«پیش از آن که سخن بگویی، درباره آن فکر کن. و پیش از آن که فکر کنی، درباره آن سخن بگو.» (حیران علیل حیران)
درد سختی است که اشتباهات و اعتقادات قلط را در شهر ببینی و بشنوی اما به خاطر فروتنی ذاتی و شرم از خودنمایی برای خودت، سخنی نگویی. بندهی حقیر با وجود مناصبهای متعددی که داشتهام و مدارکهای علمی و دانشگایی فراوانی که دارم (از جمله دو لیسانس، سه فوق لیسانس، یک دکترا و چند مدرک ضمن خدمت)، تاکنون نخواستهام نظریاتم را دربارهی مسائل و معظلات شهر اظهار نظر کنم تا نامی برای خود در کنم. به گفتهی کوروش کبیر:
«فروتنی سِلاح مِهتران است و صَلاح کِهتران!»
امروز هم اگر احساس تکلیف نبود، آهوی قلم را بر صفحهی کاغذ رها نمیکردم. فلذا تصمیم گرفتهام با نام مستعار «دکتر الفبچه» بنویسم، تا ضمن تاکید بر دانش فراوانم در اکثریت رشتههای علمی، بر فروتنیام نیز تاکید موکد کرده باشم. همانگونه که ویلیام سکسپیر میفرماید:
«درخت تو گر یار دانش بگیرد / به زیر آوری چون که نیلوفر است».
نام این شرحیات را هم «شارَگ» میگذارم تا تاکید کنم که اشتباهات و اعتقادات قلط از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
و اما …
اما از مقدمات که بگذریم، اولین موضوعی که از مدتها پیش ذهنم را مشغول کرده است، بحث احداث زیرگزر میدان شهرداری است. اینطور که از شواهدات و گزارشات گریشنا پیداست، بعضی افرادها با اجرای این طرح مخالفند، و بعضی افرادهای دیگر آن را در اولویت کار شورای محترم شهر و شهرداری نمیدانند. این تفکرات ناشی از همان خطری است که جوانان و شهروندان ما را تهدید میکند: خطر یکجانبهنگری و عدم تفکر عمیق و کارشناسی و غفلت از دشمنان. اینجاست که من احساس تکلیف کردم که به این مساله ورود کنم.
به نظر حقیر، اتفاقا زیرگزر برای شهر ما بسیار واجب است. اگر شما نیز مثل بنده عادت به خیره شدن به افقهای فراتر از شهر داشته باشید، دلایلش را به وضوع خواهید دید: افزایش نشاط اجتماعی، ایجاد یک مبدا آدرسدهی برای شهر (به تبعیت از شهر مجاور)، کاهش انتقادات از کمکاریها، افزایش نشاط اجتماعی، حفظ پارکینگ جلوی ساختمان شهرداری و شورای شهر، و در نتیجه افزایش نشاط اجتماعی.
اما اینها فقط بخشی از دلایلهای حقیر برای دفاع تمامقد و کارشناسیشده از طرح زیرگزر است. الآن بقیه را عرض میکنم خدمتتان.
شهر ما پر است از معضلات ترافیکی. خیابانهای یکطرفه و پرترافیک در شهر بسیار زیاد شده است (مثلا خیابان مخابرات با پنجاه متر طول). چهارراههای پرخطر و پر از چراغ راهنما نیز به وفور در شهر وجود دارد (مثلا سهراه درمانگاه با چراغ راهنمای حیاطیاش). چنین شهری حتما حداقل به یک زیرگزر نیاز دارد. مگر یک شهر چقدر میتواند خیابان یکطرفه یا چراغ راهنما داشته باشد؟
اگر نقشهی ترافیکی بسیار پیچیدهی شهر را مرور کنید، این را به وضوع خواهید دید. یا یک بار روی نقشه، مسیر رفتن از بلوار معلم به خیابان امام و سپس بلوار سپاه و بلوار سرداران را پیدا کردهاید؟ در این صورت متوجه میشوید که حتی در این مسیرها هم باید چند تا روگزر و زیرگزر و فروگزر تعبیه کرد. (برای توضیح اصطلاح «فروگزر» در صورت لزوم به صورت حضوری با اعضاهای محترم شورا گفتگو خواهم کرد.)
شاید به چشم عوام مردم عامه، این پیشنهاداتها عجیب برسد. اما اینجانب با این که تخصصی در این حوزه ندارم (دکترای من در رشته زیستشناسی، گرایش جانوران سیاسی بوده است)، اما با بهرهگیری از نظرات کارشناسان این را ثابت کردهام: اگر ترافیک عبوری میدان شهرداری را بر مابهالتفاوط ترافیک ورودی و خروجی آن تقسیم کنیم، عدد فیبونا بلوچی به دست میآید (که باید بگویم خواهر ایشان بازیگر بسیار برجسته و والامقامی هستند) و با تقسیم این عدد در ضریب «کُلُفت» (مخفف «کولاتِرال لِوِل فور تِرانسپورتِیشن» یا همان KoLoFT) راندمان کارکرد هر کدام از اعضاهای شورای شهر (و با تقریب بسیار بالا، کارکنان فرمانداری) به دست میآید.
بندهی حقیر حتی طرح شبیهسازیشدهی این معادلات را در زیرزمین منزل دارم. از کارشناسانی که بر طرح زیرگزر نظارت دارند و اعضاهای محترم شورا و شهرداری دعوت میکنم برای دیدار از آن تشریف بیاورند. که شاعر میفرماید:
«کرم نما و فرو شو که عمر در گزر است» (بابا تایر عریان).
کوچک خدوم مردم
دکتر الفبچه